این مقاله اولین بار در سال ۲۰۰۸ منتشر شد.
(Minghui.org)
ما بر این باوریم که وقتی حقیقت درباره آزار و شکنجه فالون گونگ در چین، به طور کامل آشکار شده باشد، این آزار و شکنجه به پایان خواهد رسید، زیرا مردم دنیا اساساً قادر به تحمل آن نخواهند بود. این امر که رهبران کمونیست چین این اندازه کوشیدهاند تا اعمالی را که از سال ۱۹۹۹ مرتکب شدهاند مخفی نگه داشته و بر آنها سرپوش بگذارند، نشانگر این است که آنها نیز بر همین باورند.
در راستای تحقق این پایان، آنچه در ادامه میآید مجموعهای ویژه از مقالههایی است که طراحی شدهاند تا آزار و شکنجه فالون گونگ در چین را بهشکلی جامعتر در تمامی جنبههای فراوان آن افشا کرده و شرح دهند. برای مقالههای بیشتری در زمینهی جنایات انجامشده علیه بشریت توسط حزب کمونیست چین در طول یازده سال گذشتهی آزار و شکنجه فالون گونگ، از خوانندگانمان دعوت مینماییم که در این ماه به طور روزانه از این قسمت بازدید به عمل آورند.
***********
چرا حزب کمونیست چین در حال آزار و شکنجه فالون گونگ است؟
منطق پیچیدهی پشت این عملیات را میتوان به چهار عنصر تفکیک کرد: محبوبیت فالون گونگ، نقش جیانگ زِمین، ایدئولوژی ستیزهجویی و تقابل، و سرشت تشکیلات حزب کمونیست چین.
علیرغم اینکه یک تصور متداول نادرست این است که جمع شدن ۱۰۰۰۰ طرفدار در پکن در تاریخ ۲۵ آوریل ۱۹۹۹ چیزی است که به آزار و شکنجهی فالون گونگ انجامید، واقعیت این است که سرکوبسازی این تمرین دستکم سه سال پیش از آن آغاز شد.
هر چه به میزان محبوبیت فالون گونگ افزوده میشد، با مقاومت بیشتری روبرو میشد. رهبران حزب از هر گروه بزرگ و مستقلی در هراس هستند و فالون گونگ احتمالاً بزرگترین گروه بود. هنگامی که کتابهای فالون گونگ در سال ۱۹۹۶ پرفروشترین کتابها شدند، ممنوع اعلام شدند؛ هنگامی که رسانههای حکومتی برآورد کردند که بیش از ۷۰ میلیون نفر فالون گونگ را تمرین میکنند - بیشتر از تعداد اعضای حزب - رسانهها شروع کردند که فالون گونگ را مورد حمله قرار دهند و ارگان امنیتی کشور مبادرت به جاسوسی و آزار و اذیت طرفداران کرد.
در پاسخ به این سوءرفتارهای آغازین بود که طرفداران در پکن جمع شدند.
رهبر وقت حزب، جیانگ زمین، با ترس از اینکه محبوبیت بهسرعت رو به افزایش فالون گونگ میراث شخص او را تحتالشعاع قرار دهد، دستور داد که این تمرین "ریشهکن" شود. بنا بر مقالهی مورخ ۱۹۹۹ که در واشنگتن پست منتشر شد، "جیانگ به تنهایی تصمیم گرفت که فالون گونگ باید از بین برود (http://www.washingtonpost.com/ac2/wp-dyn/A54486-1999Nov11?language=printer). روزنامهنگاران و منابع داخلی، از "حسادت" جیانگ به فالون گونگ و "درگیری فکری مفرط" او در رابطه با از بین بردن این گروه گفتهاند. بنا بر استدلال تحلیلگر مسائل چین، ویلی لم، جیانگ با ایجاد یک جدال ملی به دنبال همراستا کردن قدرت با خود و نیز از بین بردن گروهی بود که آن را تهدیدی برای قدرتش میدید.
تفاوت ایدئولوژیکی بین حزب الحادگرای کمونیست و تمرین معنوی فالون گونگ نیز در این موضوع نقش داشت. در حالی که مذهب مجدداً بهطور فزایندهای در چین در حال محبوب شدن است، و حزب نیز برخی تشکیلات مذهبی را مجاز میداند، با این حال، گروههای مذهبی باید مطیع حکومت باشند و رهبران آنها باید به تأیید حزب برسند. سایر گروههایی نظیر فالون گونگ که انتخاب کردهاند که نظام اعتقادی خود را حفظ کنند و از تسلیم شدن به حزب اجتناب کردهاند نیز با آزار و شکنجه روبرو شدهاند، از جمله بوداییان تبتی و اعضای کلیسای خانگی.
در انتها، همانطور که نُه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست (www.ninecommentaries.com) مورد بحث قرار داده است، آزار و شکنجهی فالون گونگ آخرین مورد در میان مجموعه جدالهای خشونتآمیزی است که حزب به منظور یادآوری سلطهی خود به مردم کشور استفاده کرده است. مائو زدانگ زمانی گفت که چین هر هفت یا هشت سال، باید یک "انقلاب فرهنگی" داشته باشد. براستی از زمان دهه ۱۹۵۰، هیچ دههای فارغ از نوعی عملیات حکومتی خشن که تودههای مردم را هدف گرفته باشد نبوده است. از سرکوب "ضدانقلابیون"، گامی بزرگ به جلو، انقلاب فرهنگی، و اقدامات خصمانهی ۱۹۸۹علیه جنبش دموکراسی گرفته تا فالون گونگ، حزب، شصت تا هشتاد میلیون نفر از شهروندان چینی را به قتل رسانده است.
حزب کمونیست چین احمق نیست-بیدلیل مردم بیگناه را نمیکشد، اینطور نیست؟
هیتلر احمق نیست – بیدلیل شش میلیون نفر یهودی را نکشت. چرا خمرهای سرخ از هر چهار کامبوجی یک نفر را کشتند؟ اگر راهبان تبتی فقط میخواهند با پرهیزگاری نیایش و مدیتیشن کنند، چرا هنوز در گولاگهای چین شکنجه و کشته میشوند؟ اگر زنان نوجوان در دارفور مرتکب هیچ خطایی نشدهاند، چرا مورد تجاوز قرار میگیرند؟ ملادیچ احمق نبود، چرا میخواست که هر مرد مسلمان در صربستان را بکشد؟
این امکان هست که مسائل را تا حدی از دیدگاه مجرمان نگریست و انگیزهی اقتصادی یا استراتژیکی پشت کشتارهای دستهجمعی آنها را درک کرد. اما در مرحلهی خاصی در مییابیم که موضوعی وجود دارد که پذیرفتنش بسیار مشکل است- چگونه یک شخص توانست چنان کاری را نسبت به همنوع خود انجام دهد؟
از دیدگاهی دیگر، یکی از دلایلی که عدهی بسیار زیادی از چینیها در این جدال شرکت داشته و یا چشم خود را به روی آن بستهاند آگاهی درونیشان نسبت به شرارتی است که حزب کمونیست میتواند مرتکب شود. بعد از اعدامهای علنی، قحطی ساختگی، آدمخواری و قتل عام– که مردم چین در طی آنها رویهمرفته ۶۰ تا ۸۰ میلیون از اعضای خانوادهشان را بدست حزب کمونیست چین از دست دادند– شرارتهای مرتکبشده علیه فالون گونگ برایشان موضوع کاملاً آشنایی بوده است.
اگر فالون گونگ بسیار خوب است، چرا ممنوع شد؟ چرا گروههای دیگر به این صورت هدف قرار نگرفتهاند؟
اول اینکه، بسیاری از گروههای دیگر نیز ممنوع شده و مورد آزار و اذیت قرار میگیرند. مسیحیانی که از عبادت زیر نظر کلیسای تحت کنترل حکومت امتناع میکنند، بودیستهای تبتی، و البته فعالان دموکراسی و سایر فعالان حقوق بشر همگی در چین، در بعضی موارد برای دهها سال، مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند؛ گروههای چیگونگ دیگر نیز ممنوع اعلام شدهاند و طرفداران آنها دیگر در پارکهای چین در حال انجام تمرینهای آهسته یافت نمیشوند.
احتیاجی به رقابت بر سر عنوان "بدترین آزار و اذیت" نیست. تمامی این گروهها با آزارهای بیشرمانهای روبرو شدهاند که برای خانوادههای بیشماری فاجعه به همراه داشته است. علاوه بر این، این گروههای مردم بیگناه با همان متجاوز همیشگی روبرو میشوند.
در پاسخ به این سوال که آزار و اذیت فالون گونگ از چه نظر با آنچه که سایر گروهها در حال حاضر با آن روبرو هستند فرق میکند، تفاوت به این شرح است.
به غیر از حزب کمونیست، از نظر کمی، فالون گونگ بزرگترین گروه در جامعه بود. بنا به برآوردهای خود حکومت چین، در اواخر دهه ۱۹۹۰ دستکم ۷۰ میلیون نفر فالون گونگ را تمرین میکردند، بنابراین شمار خالص افرادی که توسط آزار و شکنجه تحت تأثیر واقع شدهاند این نسبت را منعکس میکند. بنا به اظهارات وزارت خارجه ایالات متحده، تخمین زده میشود که طرفداران فالون گونگ نزدیک به نیمی از تمام بازداشتشدگان چینی در اردوگاههای کار اجباری را تشکیل میدهند. نجاتیافتگان از اردوگاههای کار اجباری گزارش دادهاند که بیش از ۹۰ درصد زندانیان در اردوگاههای بخصوصی طرفداران فالون گونگ بودهاند، و طرفداران بیشتری به زندانهای جدیداً گسترشیافته در زمستان ۲۰۰۷ فرستاده شدهاند.
از لحاظ کیفی، جیانگ زمین و حزب کمونیست پیکاری جامع را برای ریشهکن کردن فالون گونگ به راه انداختهاند. یک واکنش مشترک از چینیهایی که شاهد روزهای آغازین آزار و شکنجه بودهاند این است که به طور ترسناکی یادآور پیکارهای مائوئیستی است که چنین پنداشته میشد که مدتها است از بین رفته باشد. در این زمینه فالونگونگیها شباهت به گروهی داشتند که در طول انقلاب فرهنگی مورد هدف قرار گرفتهاند، مورد آماج حملات شدید تبلیغاتی، جستجوهای خانه به خانه و ضرب و شتم، نکوهشهای عمومی و شکنجهای قرار گرفتهاند که هیچ کسی برای آن مسئول تلقی نمیشود؛ همانند گروههای معینی در دههی ۱۹۶۰، فالونگونگیها در معرض فقر شدید و تبعید دستهجمعی به اردوگاههای کار اجباری دورافتاده قرار دارند، البته به شکلی سیستماتیک و در گسترهای که از زمان مرگ مائو در سال ۱۹۷۶ دیده نشده است.
آزار و شکنجه چگونه آغاز شد؟
آزار و شکنجه به طور رسمی در ساعت ۳ بعدازظهر ۲۲ ژوئیه ۱۹۹۹ آغاز شد، هنگامی که تلویزیون مرکزی چین (CCTV) تبلیغات ۲۴ ساعته خود را در حمله به فالون گونگ و اعلام ممنوعیت جدید حزب کمونیست چین آغاز کرد. طرفداران فالون گونگ که سپس برای درخواست پژوهشخواهی از سوی حکومت رفتند در اتوبوس قرار داده شده و در استادیومهای ورزشی عظیم و سالنهای کنفرانس زندانی میشدند. به دنبال آن، سوزاندن کتابهای فالون گونگ در ملأ عام، دادگاههای نمایشی، و دور بازداشتها به سرعت آغاز شد.
دو روز قبل از آغاز تبلیغات، طرفدارانی که به عنوان هماهنگکنندگان کلیدی در نظر گرفته میشدند در نیمهشب در سراسر کشور از خانههایشان بازداشت شدند.
ماه قبل، در تاریخ ۱۰ ژوئن، جیانگ زمین اداره 6-10 را صراحتاً به منظور نابود کردن فالون گونگ ایجاد کرد. دو ماه پیش از آن، دهها تن از طرفداران در حالی که در خارج از دفتر یک مجله که به فالون گونگ افترا زده بود جمع شده بودند، بازداشت شده و مورد ضرب و شتم قرار گرفتند؛ این بازداشتها به اجتماع معروف در خارج از ژونگنانهای انجامید. در طی سال قبل، فالونگونگیها همانطور که در پارکها تمرین میکردند بهدقت توسط پلیس مخفی زیر نظر گرفته شدند و طرفداران مورد بازجویی قرار گرفتند.
سرآغاز آزار و شکنجه را میتوان سال ۱۹۹۶ دانست، زمانی که اولین مقاله در نکوهش فالون گونگ در روزنامه گوانگمینگ دیلی ظاهر شد، که آغازی بر حملات به فالون گونگ در رسانههای حکومتی بود.
آیا فالون گونگ ژونگنانهای را محاصره نکرد؟ آیا این اقدامی در جهت تحریک حکومت چین نبود؟
در تاریخ ۲۵ آوریل ۱۹۹۹، بیش از ۱۰۰۰۰ تن از طرفداران فالون گونگ به شکلی مسالمتآمیز در خارج از مجتمع ژونگنانهای رهبران ارشد که در پکن واقع است جمع شدند. این اجتماع یک اجتماع قانونی بود و معطوف به ساختمان مجاور، یعنی اداره کل دادخواهی بود نه مجتمع حکومتی.
دادخواهی از حکومت در رابطه با سوءرفتارها، یکی از حقوق تضمین شده در چین بر طبق قانون اساسی است. در واقع، روز قبل مقامات شهر تیانجین در مجاورت پکن، که طرفداران در آنجا بازداشت و ضرب و شتم شده بودند، به فالونگونگیها گفتند که دادخواهی خود را مستقیماً به پکن ببرند (http://www.washingtonpost.com/ac2/wp-dyn/A54486-1999Nov11?language=printer).
این گردهمایی در پاسخ به آزار و شکنجه حکومت که از همان زمان در حال وقوع بود شکل گرفت. بخصوص در پاسخ به سه سال حملات رسانهای، بازداشت و ضرب و شتم ۴۵ طرفدار فالون گونگ در تیانجین، و ممنوع اعلام کردن کتابهای فالون گونگ بود.
این اجتماع کاملاً مسالمتآمیز بود. هیچ یک از راههای ورود و خروج مسدود نشدند و در عبور و مرور خللی به وجود نیامد.
در واقع، آن میتوانست به یک پیامد بسیار متفاوت و خوشایند بینجامد. آن روز، نخستوزیر وقت، ژو رونگجی با فالونگونگیها دیدار کرده و قول داد که به دادخواهیهایشان رسیدگی نماید؛ آنهایی که در تیانجین زندانی شده بودند آزاد شدند. اما چندین ساعت پس از پراکنده شدن افراد، جیانگ زِمین برای معکوس کردن این خط مشی مداخله کرد. او ادعا کرد که فالون گونگ ژونگنانهای را "محاصره" کرده است و اینکه برای حزب مایهی شرمساری بینالمللی خواهد بود اگر نتواند فالونگونگیها را مغلوب کند.
اینطور به نظر میرسد که فالون گونگ تغییر ماهیت داده است و اکنون بسیار سیاسی است؟
اول اینکه، حتی در زمانی که طرفداران فالون گونگ اعتراض خود را اعلام میکنند، علیه مقامات چین دعوی میکنند و چینیهای هموطن خود را به کنارهگیری از حزب کمونیست ترغیب میکنند، فالون گونگ به شکلی پایا و باثبات، بیعلاقه به در دست گرفتن قدرت میباشد. بنیانگذار فالون گونگ و طرفداران این تمرین در چین و خارج، بارها و بارها این موضوع را روشن کردهاند که علاقهای به در دست گرفتن قدرت ندارند، بلکه خواستشان فقط توقف آزار و شکنجه است. از آنجاییکه که ح.ک.چ سالها فرصت داشته تا سیاست خود را در مورد نسلکشی فالون گونگ عوض کند اما این کار را نکرده است، تنها راهی که پایان دادن به این آزار و شکنجه و دیگر قساوتها امکانپذیر بهنظر میرسد این است که حزب کمونیست را متلاشی کرد.
دوم اینکه فعالیتهای ذکر شده در بالا، قبل از اینکه آزار و شکنجه فالون گونگ آغاز شود به هیچ شکلی وجود نداشت. مجموع فعالیتهای فالون گونگ قبل از فشار حکومت، انجام مدیتیشن یا خواندن کتابهای فالون گونگ به صورت گروهی و معرفی تمرین به دیگران بود. در واقعیت امر، میتوان گفت که برچسب سیاسی حزب کمونیست به فالون گونگ و آزار و شکنجه آن یک "پیشگویی خودمحققکننده" بود. حزب، فالون گونگ را ممنوع اعلام کرد و شروع به بازداشت مردم کرد؛ زمانی که طرفداران اعتراض خود را اعلام کردند، جیانگ زِمین توانست بگوید، "دیدید، به شما گفتم که آنها سیاسی هستند".
در پایان اینکه، حتی اگر فالون گونگ سیاسی باشد، چه اشتباهی در آن است؟ این قطعاً دلیلی برای آزار و شکنجه در هیچ جامعهی آزادی نیست وگرنه بسیاری از ما در مشکلات جدی خواهیم بود. فقط تحت سلطهی استبدادی حزب کمونیست، رژیمی که هیچ ایدئولوژی رقیبی را برنمیتابد، سیاسی بودن میتواند جرم انگاشته شود.
آزار و شکنجه به چه شکلی انجام شده است؟
در داخل چین، حزب کمونیست هر روش ممکنی را به کار بسته تا با ارعاب و اعمال فشار بر مردم، آنها را وادار به دست کشیدن از عقاید خود کند. تمرینکنندگان فالون گونگ از تحصیل، کار، و سرپرستی فرزندان خود منع شدهاند؛ در ملأ عام توسط پلیس تحقیر شده و مورد حمله و تجاوز جنسی قرار گرفتهاند. افرادی که سوءرفتارهای تجربه کرده در حبس را افشا میکنند به بهانهی "افشای اسرار کشور" به زندان انداخته میشوند. تمام طرفداران ازداشتن وکیل قانونی محروم میباشند و عدهای از آنان صرفاً به خاطر عقاید خود به بالغ بر ۱۸ سال زندان محکوم شدهاند. گزارشها حاکی از آن است که صدها هزار نفر بدون هیچگونه محاکمه قانونی، به اردوگاههای "بازآموزی" کار اجباری – سیستم گولاگ چین – فرستاده شدهاند. بسیاری از اشخاص سالم و طبیعی به بخش رواندرمانی فرستاده شدهاند و در آنجا مورد تزریق داروهای مخرب اعصاب قرار میگیرند. تا ماه ژوئیه ۲۰۰۷، ۳۰۶۴ مورد مرگ به ثبت رسیده است که اکثر آنها بر اثر شکنجه بودهاند و در مجموع بیشتر از ۶۳۰۰۰ گزارش درباره شکنجه وجود دارد. آمار واقعی مرگ، دهها هزار تن برآورد میشود.
این آزار و شکنجه چه تعداد از مردم را تحت تأثیر قرار داده است؟
در حوالی زمان آزار و شکنجه، ارزیابی به عمل آمده توسط دولت چین بیان میکرد که حداقل ۷۰ میلیون نفر فالون گونگ را در چین تمرین میکنند. با در نظر گرفتن این خانوادهها و دوستان، آزار و شکنجه به طور مستقیم بر صدها میلیون نفر از مردم تأثیر گذاشته است.
این عملیات به درجات مختلفی تقریباً به تمامی مردم چین رسیده است – دانشآموزان مجبور به امضای پوسترهایی مبنی بر محکوم کردن فالون گونگ شدهاند، کارمندان مجبور به شرکت در جلسات ویژه آموزشی شدهاند، مسافران مجبور به ریختن آب دهان خود بر روی تصویر بنیانگذار فالون گونگ، آقای لی هنگجی شدهاند و از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱ (قبل از اینکه آزار و شکنجه اجباراً به صورت مخفیانه و زیرزمینی درآید) کل کشور در تبلیغات ایجاد انزجار علیه فالون گونگ مستغرق گردید.
به طور خاص،
- دهها میلیون نفر حق انجام تمرینهای معنوی و سلامتی خود را از دست دادند.
- میلیونها تمرینکنندهی فالون گونگ به طور غیرقانونی زندانی شدند و اکثریت عمدهی آنها در حبس مورد سوءاستفاده و بدرفتاری پلیس قرار گرفتهاند.
- بین ۲۰۰۰۰۰ تا ۱ میلیون نفر بعد از اینکه بدون محاکمه به اردوگاههای کار اجباری فرستاده شدند مجبور به انجام کارهای "بردگی" شدهاند.
- افراد درگیر در حقوق بشر افزون بر ۶۳۰۰۰ مورد از شکنجه و یا سوءرفتارهای شدید را به ثبت رساندهاند.
- بیش از ۱۰۰۰ تن از اشخاص سالم در بیمارستانهای روانی حبس شده و در آنجا مورد شکنجه قرار گرفتهاند؛ اقدامی که توسط انجمن جهانی روانپزشکی محکوم شده است.
- بیش از ۵۰۰ تن از افراد به حبسهایی با مدت بیشتر از ۱۸ سال محکوم شدهاند.
- دست کم ۳۰۷۴ مورد مرگ به واسطهی سوءرفتار و شکنجه پلیس تأیید شده است، اگرچه منابع حکومتی و تحقیقات در زمینه برداشت عضو از بدن، شمار واقعی را دهها هزار تن اعلام میکنند.
حکومت چین علت چنین اقداماتی علیه فالون گونگ را چه چیزی اعلام میکند؟
حزب کمونیست چین هرگونه بدرفتاری با طرفداران فالون گونگ را مطلقاً انکار میکند. انکار میکند که کسی را شکنجه کرده است، انکار میکند که کسی را کشته است، انکار میکند که اعضای بدن طرفداران را از بدنشان خارج کرده است، انکار میکند که در خارج از چین درباره فالون گونگ جاسوسی میکند و آنطور که واتسلاو هاول بیان میکند، "انکار کردن را هم انکار میکند". در رابطه با اینکه چرا فالون گونگ را ممنوع اعلام کرده است، حزب در تمام مدت موضع خود را به شکلی روشن اعلام کرده است و پیام خود را در سراسر دنیا پخش کرده و از روز نخست آزار و شکنجهی کامل در ژوئیه ۱۹۹۹، فالون گونگ را در موضع دفاعی قرار داده است. به نقل مستقیم از حزب، فالون گونگ "ضدجامعه، ضدعلم، و ضد بشر" است.
حزب که تا قبل از اعلام ممنوعیت، فالون گونگ را تحسین میکرد، اکنون ادعا میکند که فالون گونگ تهدیدی برای جامعه است (علیرغم اینکه نمیتواند توضیح دهد که چرا هیچ حکومت دیگری در هیچ از ۷۰ کشوری که فالون گونگ در آنها آزادانه تمرین میشود چنین اتهاماتی را وارد نکرده است)، ادعا میکند که فالون گونگ ضد چین است (علیرغم اینکه اکثریت عمدهی طرفداران آن چینی هستند) و اینکه آن یک سازمان سیاسی است (علیرغم اینکه فالونگونگیها تا به امروز این موضوع را روشن ساختهاند که علاقهای به قدرت ندارند و این گروه قبل از آغاز آزار و شکنجه، کاری با حکومت نداشت).
شاهد تصاویری از شکنجهها بودهام... آیا آنها واقعی هستند؟ آیا میتوانید صحت ادعای خود مبنی بر شکنجه و سوءرفتار را ثابت کنید؟
بله. لطفاً شواهد را مشاهده نمایید.
برخی از ابزارهای حکومت در سرکوب فالون گونگ چه میباشند؟
حزب از منابع گستردهی امنیتی، قضایی، و تبلیغاتی خود برای حمله به فالون گونگ استفاده کرده است، با استفاده از بیش از نیم قرن تجربه در راهاندازی چنین جدالهایی و با استفاده از ترفندهای اتخاذ شده توسط بدنامترین دیکتاتورهای تاریخ.
برای سوق دادن ۱.۳ میلیارد نفر بر علیه فالون گونگ، حزب یکشبه جدال تبلیغاتی عظیم و گستردهای را آغاز کرد، جدالی که تلویزیون، روزنامه، سیستمهای مخابراتی، و اینترنت را در خود غوطهور ساخته و همزمان دسترسی به دیدگاههای دیگر را غیرممکن میساخت.
برای ممانعت از سرزنشهای خارجی، حزب تبلیغات خود را به دنیایی که حتی نمیدانست فالون گونگ چیست گسترش داد و همزمان مقامات دولتهای خارجی را تهدید کرد که صحبت درباره این موضوع برای آنها عواقب بدی به دنبال خواهد داشت. همچنین یک شبکه جاسوسی را برای نفوذ در میان فالونگونگیهای خارج از چین اعزام کرد.
به منظور دستگیری صدها هزار نفر از طرفداران فالون گونگ، حزب به سیستم گستردهی اردوگاههای کار اجباری خود متوسل شده و اقدام به توسعهی آنها نموده است؛ سیستمی شبیه گولاگهای شوروی سابق. همچنین مجرمان عادی را آزاد کرده تا در زندانها برای افراد تمرینکننده جا باز کند، در حالی که سایر تمرینکنندگانی که در سلامت کامل نیز به سر میبردند به بخشهای روانپزشکی فرستاده شدهاند.
برای ردیابی طرفداران فالون گونگ به منظور دستگیری آنها، حزب به فناوریهای خارجی تکیه کرده است، نظیر سیستمهایی که شرکت آمریکایی سیسکو به این منظور به اداره امنیت عمومی چین فروخته است.
به منظور شکنجه تمرینکنندگان زندانیشدهی فالون گونگ، حزب از باتومهای الکتریکی، لولههای تغذیه اجباری، ریسمان، اتو و داروهای روانگردان، و همچنین وسایل در دسترستر نظیر کمربند، پاشنه کفش، برس، سیگار روشن و البته مشت و زانو و دیوار استفاده کرده است.
برای ضمانت مصونیت پلیس، حزب به تمام دادگاهها (که اولاً روسای آنها همگی اعضای حزب میباشند) دستور داده است که فالونگونگیها را شدیداً محکوم کرده و به وکلا دستور داده است که بدون اجازه، از طرفداران دفاع نکنند.
در نهایت، برای خلاص شدن از دست آن گروه از طرفداران فالون گونگ که از "تبدیل" شدن (یعنی شستشوی مغزی) سر باز میزنند و به منظور کسب منفعت، حزب، ارتش، و بیمارستانها برای "اعدام" طرفداران فالون گونگ در تخت جراحی با هم مشارکت کردهاند؛ سپس اعضای بدن آنها برای پیوندهای مورد تقاضا خارج میشود.
به منظور سرپرستی کل این روند، جیانگ زمین که آغازگر این جدال بوده است، اداره 6-10 را ایجاد کرد (لینک به صفحه اداره 6-10).
این شبیه "انقلاب فرهنگی" به نظر میرسد، اینطور نیست؟
بله، واکنش بسیاری از چینیها نیز به هنگام دیدن حملات وحشیانه تبلیغاتی، حضور پلیس در همه مکانها، کتابهای مشتعل، بازداشتهای گسترده و دادگاههای فرمایشی همین بود. اعضای مسنتر خانوادههایی که شاهد بودند عزیزانشان به اردوگاههای کار اجباری فرستاده شده و از آن پس خبری از آنها نشنیدند بدون شک به یاد صحنههای مشابه در دهه ۱۹۶۰ افتادند.
حزب در تلاشهایش برای نابودی فالون گونگ، از ترفندهای "موفق" جدالهای پیشین خود، نه تنها انقلاب فرهنگی بلکه جنبشهای فراوان کمونیستی خود در دههی ۱۹۵۰ و اوایل دههی ۱۹۶۰، استفاده برده است.
فالونگونگیها چگونه به این آزار و شکنجه واکنش نشان دادهاند؟
فالون گونگ در سراسر هشت سال ایستادگی در برابر سرکوبی، با روشهای آرام قابل توجه و اجتناب از بهکارگیری زور به این آزار و شکنجه پاسخ داده است.
در داخل چین واکنش طرفداران شامل روشهای ذیل بود: تلاش برای تنظیم دادخواستها یا نوشتن نامهها به رؤسا و حاکمان چین، مدیتیشن در پارکهای عمومی مثل میدان تیانآنمن، اطلاعرسانی به همشهریان دربارهی آزار و شکنجهای که با آن روبرو هستند و غیرقانونیبودنش بهوسیله اعلامیهها و سیدیهای تصویری، آویزان کردن بنرها و پوسترها در مکانهای قابل رویت، تماس با اردوگاههای کار اجباری و زندانها و مستقیماً با متجاوزین و افراد خاطی صحبتکردن و انتشار آنلاین مدارک وشواهد آزار و شکنجه.
بیرون از چین طرفداران برای آگاهسازی دربارهی آزار وشکنجهی در حال وقوع در چین دست به کارهای ذیل میزدند: حضور شبانهروزی متوالی برای سالها در بیرون سفارتخانهها و کنسولگریهای چین، رژهها، اجتماعات، اعتصابهای غذا و پیمودن تمام کشور با اتومبیل. فعالیتهای دیگر شامل این موارد بودند: تهیه گزارشها برای بازرسان ویژه سازمان ملل متحد، برگزاری گردهماییها و کنفرانسهای خبری، ترغیب رهبران کشورها به آشکارا صحبتکردن درباره قساوتها، تولید رسانههای چاپی، الکترونیکی و پخشی دربارهی آزار و شکنجه و همچنین توسعهی نرمافزارهای پیشرفته برای کمک به چینیها جهت عبور از فیلترهای اینترنتی چین.
شنیدهام که طرفداران فالون گونگ در حال تعقیب قانونی افراد زیادی هستند. چرا؟
بله، طرفداران فالون گونگ و وکلای بینالمللی حامی حقوق بشر، علیه مقامات حزب کمونیست چین که بهطورجدی در ارتباط با این عملیات بودند دادخواهیهایی را تنظیم کردهاند. از جمله آنها عبارتند از رئیسجمهور سابق جیانگ زِمین که آزار وشکنجه را شروع کرد، وزیر بازرگانی بو شیلای، رئیس کمیته سازماندهی المپیک پکن لیو چی و تلویزیون مرکزی چین (CCTV). از سویی دیگر، مقاماتی که بهطور مستقیم در ارتباط با آزار و شکنجه نبودند مانند نخستوزیر وِن جیابائو مورد تعقیب قانونی قرار نگرفتهاند.
برای اطلاعات بیشتر دربارهی دهها دادخواهی تنظیم شده، موفقیتهایشان، موانعی که با آن مواجه هستند، قوانینی که دادخواستها بر اساس آنها تنظیم شدند و وکلای برجسته در این پروندهها اینجا را کلیک نمایید.
اکثریت چینیها چطور به این آزار و شکنجه واکنش نشان دادهاند؟
در طی چندین سال اول بعد از اینکه عملیات علیه فالون گونگ در ۱۹۹۹ آغاز شد به نظر میرسید که اکثر چینیها شوکه شده بودند و خود را از این موضوع دور نگه داشتند. خواه بهخاطر اینکه تبلیغات حزب را باور کرده بودند و خواه بهخاطر اینکه میترسیدند خودشان مورد آزار و شکنجه قرار بگیرند، بهغیر از خانواده شکنجهشدگان، تعداد کمی جرأت کردند در ملأعام حرفهایی ملایم دربارهی فالون گونگ بزنند.
اما اکنون چینیها در هر دوی داخل و خارج بهطور فزایندهای به دفاع از فالون گونگ میایستند. مخصوصاً وکلایی چون گو گوتینگ و گائو جیشنگ (http://davisiaj.com/content/view/249/1/) در حال حاضر حرفهشان را بهدلیل تلاش برای دفاع از فالون گونگ از دست دادهاند.
چینیها در خارج نیز بعد از تأثیرپذیریهای اولیه توسط تبلیغات و فشارهای چین، اخیراً به تدریج بیشتر حمایت خود را ابراز میدارند و در تجلیل از تأثیرات مثبت فالون گونگ بر جامعه و به خاطر اینکه الهامبخش آزادی در چین بوده است جوایزی را به فالون گونگ اهدا کردهاند (http://clearharmony.net/articles/200704/38940.html).
ایالات متحده و دیگر حکومتهای دنیا چگونه به این آزار و شکنجه واکنش نشان دادهاند؟
بسیاری از حکومتها در اطراف دنیا این آزار و شکنجه را محکوم کردهاند، بهطوری که عموماً قانونگذاران مواضع محکمتری نسبت به رهبران دولت اتخاذ کردهاند.
در نوامبر ۱۹۹۹ مجلس نمایندگان آمریکا بهاتفاق آراء قطعنامه ۲۱۸ را با موافقت مجلس سنا تصویب کرد که در محکومیت آزار و شکنجه و درخواست برای آزادی فوری تمامی طرفداران زندانیشده بود. مصوبه ۱۸۸ مجلس در ژوئیه ۲۰۰۲ بهاتفاق آراء بهتصویب رسید(http://faluninfo.net/displayAnArticle.asp?ID=5983). در سال ۲۰۰۴، مجلس قطعنامهای را مبنی بر محکوم کردن تلاش حزب برای گسترش آزارها به خارج از چین تصویب کرد (http://www.faluninfo.net/displayAnArticle.asp?ID=8962). اعضای کنگره نیز در سراسر طیف سیاسی دربارهی قساوتهای انجامشده علیه فالون گونگ در چین در اجتماعات مختلف صحبت کردهاند، خطاب به رهبران حزب کمونیست نامه نوشتهاند، از دادخواستهای فالون گونگ حمایت کرده (http://faluninfo.net/displayAnArticle.asp?ID=7469) و برای آزادی فالونگونگیهای آمریکایی زندانیشده در چین تلاش نمودهاند (http://www.faluninfo.net/displayAnArticle.asp?ID=7057).
اقدامات مشابهی توسط اعضای مجلس در اروپا، استرالیا و دیگر کشورها انجام گرفته است. در کانادا که حمایتها بهطورخاصی قوی بوده است، یکی از نمایندگان مجلس در حالی که تیشرتی زردرنگ با عبارت "من فالون گونگ را حمایت میکنم" پوشیده بود در یکی از رویدادهای سفارت چین در مجلس عوام شرکت کرد (او با رفتار خشونتآمیز کارمندان سفارت چین مواجه شد).
حمایت صریح از سمت رؤسای دولت محدود بوده است. برای مثال، در حالیکه در سراسر هشت سال آزار و شکنجه، وزارت امور خارجهی ایالات متحده در گزارشهای سالانهاش بر فاجعهی طرفداران فالون گونگ تأکید کرده است، رهبران ایالات متحده بهندرت مستقیماً موضوع فالون گونگ را در دیدارهای علنی با مقامات چین مطرح کردهاند. این مسأله علیرغم نامههای مجلس نمایندگان قبل از چنین دیدارهایی است که آنها را به مطرح کردن این موضوع ترغیب میکند (http://faluninfo.net/displayAnArticle.asp?ID=5306).
استثناهای قابل توجهی وجود دارند. برای مثال هنگامی که ژائو مینگ، دانشجوی دانشگاه ترینیتی در چین زندانی شده بود نخستوزیر و وزیر امور خارجه ایرلند بهطور مستقیم با رهبران حزب کمونیست صحبت کرده و خواستار آزادی او شدند. و در تایوان، رئیسجمهور و معاون رئیسجمهور با طرفداران فالون گونگ ملاقات کرده و قویاً در حمایت از آنها سخن گفتهاند.
سازمانهایی مانند عفو بینالملل چطور به این آزار وشکنجه واکنش نشان دادهاند؟
عفو بینالملل مکرراً جنبههای مختلف آزار وشکنجهی فالون گونگ را در گزارشهای سالانهاش بهتفصیل ذکر کرده است (به عنوان مثال، نگاه کنید به گزارش ویژه این سازمان [http://web.amnesty.org/library/Index/engASA170112000] یا گزارش سالانه ۲۰۰۶ آن [http://web.amnesty.org/report2006/chn-summary-eng]). همانند اکثر سازمانهای حقوق بشر، عفو بینالملل هنوز قادر نبوده بهطور مستقل بازرسیهایی دربارهی آزار و شکنجه انجام و آمار خودش را ارائه دهد. اما مرتباً درخواست اقدام فوری کرده و شبکه بزرگ اعضایش را به دفاع از فالونگونگیهای بازداشتشدهای که در خطر شکنجه هستند ترغیب کرده است (http://web.amnesty.org/library/Index/ENGASA170492006?open&of=ENG-CHN). یکی از این موارد اقدام فوری، آقای لیو چنگجون بود که سرانجام زیر شکنجه کشته شد (http://www.faluninfo.net/DisplayAnArticle.asp?ID=8207).
در طول مراحل اولیهی آزار و شکنجه، دیدبان حقوق بشر گزارشی صادر کرد که غیرقانونی بودن عملیات آغاز شده علیه فالون گونگ را آشکار میکرد (http://hrw.org/reports/2002/china/).
بازرس ویژهی سازمان ملل متحد در موضوع شکنجه، مکرراً مقامات چینی را مورد مواخذه قرار داده و گزارشهایی ارائه داده است که در آنها شکنجهی فالون گونگ دربرگیرندهی بخش اعظم پروندهی چین میباشد (http://www.faluninfo.net/displayAnArticle.asp?ID=8650).
افراد برجستهای مانند وکلای سرشناس حقوق بشر بینالملل، اعضای جامعهی مذهبی و چینیهای طرفدار دموکراسی در خارج از کشور، بهطور فزایندهای کشتار طرفداران فالون گونگ برای اعضای بدنشان را محکوم کردهاند (http://faluninfo.net/displayAnArticle.asp?ID=9492).
آیا چندین عضو فالون گونگ خود را در میدان تیانآنمن به آتش نکشیدند؟
این ادعا یکی از بزرگترین موفقیتهای تبلیغاتی ح.ک.چ در قرن بیست و یکم بوده است. تعالیم فالون گونگ قاطعانه مخالف کشتن است و خودکشی را یک گناه به حساب میآورد. ما معتقدیم که آن رویداد یک صحنهسازی بوده است. برای تجزیه و تحلیل عمیقتر، لطفاً نگاه کنید به (http://old.faluninfo.net/tiananmen/immolation.asp).
چرا دربارهی این موضوع بیشتر نخوانده و یا نشنیدهام؟
در واقع رسانهها و مطبوعات غربی بعد از یک علاقه و توجه اولیه به ماجرا، به طور عمده از این موضوع دوری کردهاند.
ح.ک.چ شدیداً تلاش کرده است تا عملیات را بهصورت مخفی و زیرزمینی درآورد و مانع از گزارش کردن خبرنگاران خارجی دربارهی ماجرا شود (http://news.bbc.co.uk/1/hi/programmes/from_our_own_correspondent/1874755.stm). حزب همچنین از همان ابتدا در بهوجود آوردن حس منفی زیادی نسبت به فالون گونگ موفق بوده است. در سال ۱۹۹۹ ماشین تبلیغاتی چین در سراسر دنیا پخش میشد در حالیکه فالون گونگ حتی بهسختی وبسایتی داشت، چه برسد به ایستگاه تلویزیونی و روزنامه. از آن زمان تاکنون، این گروه در روابط عامه در یک حالت تدافعی قرار داشته و درحال مبارزه در یک پیکار مشکل بوده تا توجه را به آزار و شکنجه جلب نماید.
بعضی از خبرنگاران که برای رسانههای غربی نظیر بیبیسی کار میکنند بهصورت محرمانه گفتهاند که بهدلیل ترسِ از دست دادن دسترسی به پکن، از پوشش این ماجرا خودداری میشود. علاوه بر این، اخبار نقض وسیع حقوق بشر و حتی قتل عام، بسیاری از ویراستارها را در گزارش رایج ماجراهایی از "صعود صلحآمیز چین" با شکست مواجه میکند.
برای اطلاعات بیشتر در زمینه اینکه چرا فالون گونگ به آن اندازه که انتظار میرود در رسانهها نیست اینجا را کلیک نمایید خارج از پوشش رسانهها
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.