ضرورت نجات تمرین‌کنندگان

(Minghui.org) درود بر هم‌تمرین‌کنندگان محترم:

اخیراً از طریق وب‌سایت مینگهویی متوجه شدم که بسیاری از هم‌تمرین‌کنندگان در چین بازداشت شده‌ و به حبس‌های طولانی‌مدت محکوم شده‌اند. نیروهای پلیس اقدام به ضرب و شتم برخی از وکلایی کردند که مدافع تمرین‌کنندگان در دادگاه‌ بودند. به هنگام  حضور وکلا در جلسات دادگاه، سراسر سالن دادگاه مملو از نیروهای پلیس بود. نیروهای پلیس با لباس فرم و مأموران لباس‌شخصی، در خارج از سالن دادگاه نیز مستقر بوده و تعداد زیادی از خودروهای پلیس نیز باسرعت در رفت‌وآمد بودند. برخی از تمرین‌کنندگان از من ‌می‌پرسیدند که موضوع چیست و چه چیزی درجریان است.

احساس مسئولیت شدیدی در این خصوص در من قوت گرفت. مایلم بعضی از اصول فا را که به‌تازگی به آنها آگاه شده‌ام با شما درمیان بگذارم. همچنین پیشنهادهایی در این زمینه دارم که از نظر من باید به مرحله اجرا گذاشته شوند. امیدوارم این مقاله به همه ما کمک کند بر اساس فا درک بهتری از مسائل داشته باشیم. لطفاً هر چیز نامناسبی را متذکر شوید و بیایید با هم کار کنیم تا آنچه را معلم از ما خواسته‌اند انجام دهیم، به ‌انجام برسانیم.

اخیراً، تمرین‌کنندگان از دو شهر مختلف، به‌منظور نجات یک تمرین‌کننده، گرد هم آمدند و جلساتی را در قالب گروه‌های کوچکی که حدود ده نفر بودند، تشکیل دادند. ازآنجاکه درک تمرین‌کنندگان بر اساس فا بود، توانستند به فا اعتبار بخشند و نتایج خوبی از جلسات به‌دست آورند. تمایل دارم بخشی از موضوعاتی را که طی این جلسات به بحث گذاشته شد، با شما به‌اشتراک بگذارم.

یکی از موضوعاتی که درباره آن صحبت کردیم، به مقاله تبادل تجربه‌ای با این عنوان اشاره می‌کرد: "زمانی‌که اصول فا را از فا درک کنیم، نیروی ما قوی‌تر است". این مقاله را در وب‌سایت مینگهویی خوانده بودم.

مقاله مذکور درباره زمانی صحبت می‌کند که‌ مأمورانی در اداره‌ پلیس از تعدادی از تمرین‌کنندگان بازجویی می‌کردند. آنها تمرین‌کنندگان را با باتوم‌های برقی تحت شکنجه قرار می‌دادند. این باتوم‌ها روی میز قرار داشتند تا به‌محض نیاز مأموران پلیس به آنها، در دسترس باشند. وحشت ناشی از این وضعیت به‌گونه‌ای بود که باعث می‌شد احساس خفگی کنید. پس از اینکه تمرین‌کنندگان را شکنجه می‌کردند، برخی از آنها را به اردوگاه‌های کار اجباری و برخی را به زندان می‌فرستادند. اما آخرین تمرین‌کننده، پس از رویارویی با این وضعیت وحشتناک، دچار ترس نشد و درطی این آزمون سخت، افکار درستی قوی فرستاد. او با خود فکر کرد: "ای تمامی موجودات در بعدهای دیگر، به من گوش کنید. صرف‌نظر از اینکه چه‌ کسی هستید یا از کجا آمده‌اید، به شما اجازه نمی‌دهم از این مأموران پلیس استفاده کنید تا تمرین‌کنندگان را آزار و شکنجه کنید. این مأموران پلیس موجودات ذی‌شعور ما هستند." مأموران بر سر او فریاد می‌کشیدند و درحالی‌که وی افکار دست می‌فرستاد او را تهدید می‌کردند، اما این تمرین‌کننده هیچ اهمیتی نمی‌داد و فقط به نجات آنها فکر می‌کرد. افکار خود را بر زدودن تمام موجودات و عوامل شیطانی پشت آنها متمرکز کرد. در آن لحظه، او پاراگرافی از فای معلم را در ذهن داشت:

"... هرکسی که مرا ببیند، به او کمک می‌کنم، (تشویق) و می‌توانم گناهان و کارمایی را که در سراسر تاریخ به‌وجود آورده است، کاهش دهم. (تشویق) بنابراین صرف‌نظر از اینکه شغل شما چیست یا چه‌کاری انجام می‌دهید، تا زمانی‌که مرا ببینید، کاری می‌کنم که افکار خوب (شَن) را گسترش دهید، و تا زمانی‌که مرا ببینید، در میان افکار خوب شما، گناهان و کارمای‌تان را کاهش خواهم داد." ("آموزش فا در کنفرانس ونکوور، کانادا، در سال ۲۰۰۳"، ترجمه ضمنی).

در عرض چند دقیقه، تمام مأموران آنجا را ترک کردند. پس از مدتی طولانی، یک مأمور سرپرست وارد شد و به این تمرین‌کننده اشاره کرد و با ملایمت گفت: "هیچ‌کدام از کارهایی که ما انجام می‌دهیم، اثری بر تو ندارند." تمرین‌کننده مذکور همان روز، بدون قید و شرط آزاد شد.

این تمرین‌کننده چه‌کاری انجام داد؟ او توانست به مدت چند دقیقه افکار درست قوی و مهربانانه‌ای بفرستد. در نتیجه معلم به او کمک کرد تا مشکل را برطرف کند.

نمونه بعدی نیز در وب‌سایت مینگهویی منتشر شده است. این ماجرا درباره تمرین‌کننده‌ای است که یک نسخه از "نُه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست" را به یک مأمور پلیس می‌دهد. زمانی‌که در سال ۲۰۰۴، کتاب  نُه شرح و تفسیر منتشر شد، یک تمرین‌کننده نسخه‌ای از آن را برای یک مأمور در ادارۀ پلیس برد. مأمور به او نگاهی کرد و مردد بود که باید چه واکنشی از خود  نشان دهد. سپس گفت: "تو خیلی شجاع هستی. هیچ تمرین‌کننده‌ فالون گونگی را ندیده‌ام که به اندازۀ تو جسارت داشته باشد. چطور جرئت کردی این کتاب را برای من بیاوری؟ آیا نمی‌ترسی تو را به زندان یا اردوگاه کار اجباری بفرستم؟" این تمرین‌کننده خندید و گفت: "من به خودم فکر نکردم. فقط به شما فکر کردم." مأمور مذکور واقعاً شوکه شد و بسیار تحت تأثیر قرار گرفت. سپس این تمرین‌کننده حدود پنج ساعت با او دربارۀ فالون گونگ صحبت کرد. در نهایت، مأمور حقایق را به‌طور کامل درک کرد و از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) و تشکیلات وابسته به آن خارج شد.

تا زمانی که بتوانیم عاری از خودخواهی باشیم، معلم از ما محافظت می‌کنند و موجودات الهی صالح نیز به ما کمک خواهند کرد. هیچ موجودی جرئت نمی‌کند به ما دست بزند. دافای کیهان درحال اصلاح جهان است. شیطانی که دافا را آزار و اذیت کند، نابود خواهد شد.

سومین مقاله از مینگهویی درباره‌ تمرین‌کننده‌ای است که صحنه‌ای را با چشم سوم خود دید. وی موجودات بسیاری را در میدان بعدی مأموری مشاهده کرد که هم‌تمرین‌کننده‌ای را آزار و شکنجه می‌کرد. آن موجودات درحالی‌که در دایره‌ای مقابل این تمرین‌کننده زانو زده بودند، از او خواهش می‌کردند که زندگی‌ آنها را نجات دهد.

نیروهای کهن از بعدهای دیگر موجودات ذی‌شعوری را که برای حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) کار می‌کنند، به‌کار می‌گیرند تا تمرین‌کنندگان را ازبین ببرند. معلم مدت‌ها قبل معین کردند که کیهان جدید شامل میلیون‌ها تمرین‌کننده‌ای خواهد بود که به کمال رسیده‌اند. به بیانی دیگر، نیروهای کهن از هستی ساقط خواهند شد و کیهان جدیدی متشکل از تمرین‌کنندگان به‌وجود خواهد آمد.

تمرین‌کنندگان در سراسر جهان زندگی می‌کنند. در سرزمین اصلی چین، افرادی که برای حکومت کار می‌کنند همه‌جا حضور دارند. این افراد از همان فضایی استفاده می‌کنند که تمرین‌کنندگان در آن هستند. به بیانی دیگر، آنها موجودات ذی‌شعور دنیای ما هستند. نمی‌توانیم خودسرانه آنها را دور بیندازیم. اگر زندگی آنها بتواند به‌طور نیک‌خواهانه‌ای نجات یابد، پس بیایید این را محقق کنیم. اگر آنها باید غربال شوند، بیایید آن را نیز به انجام برسانیم. همه‌چیز را فا تعیین می‌کند.

موضوع این است که آیا ما بر اساس فا عمل می‌کنیم. بسیاری از تمرین‌کنندگان فعالانه درحال اعتباربخشی به فا هستند، با این وجود برخی از ما هنوز از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) می‌ترسیم. اما این ترس یک وابستگی قوی است. این ماده در انسان شکل گرفته است. با چنین وابستگی بزرگی، چگونه می‌توانیم به بهشت برگردیم؟ چگونه قادر خواهیم بود سیستم‌های کیهانی عظیم خود را اداره کنیم؟ وجود وابستگی ترس در تمرین‌کنندگان، در اصلاح فای معلم نیز اختلال ایجاد می‌کند.

درواقع، این‌طور نیست که خود واقعی ما از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) وحشت دارد. وابستگی‌های بشری ما و ارواح تسخیر‌کننده در عقاید و تصورات ما هستند که هراسان و لرزان می‌شوند. این خود بشری است که می‌ترسد. به‌خاطر وابستگی‌هایی که داریم، نیروهای کهن در بعدهای دیگر به ما می‌خندند. آنها مکرراً از وابستگی‌های ما و اصولی که هنوز به آنها آگاه نشده‌ایم، بهره‌برداری می‌کنند تا ما را آزار و شکنجه کنند و موجودات ذی‌شعور را از بین ببرند.

نیروهای کهن از شکاف‌های ما بهره‌برداری کرده‌ و این موجودات ذی‌شعور را به‌کار گرفته‌اند تا ما را آزار و شکنجه کنند. باید نیروهای کهن را از بین ببریم و هم‌تمرین‌کنندگان خود را نجات دهیم. باید به آنهایی که شایسته هستند فرصت دهیم تا نجات یابند. آنهایی که کاملاً ناامید هستند، ‌با برخورد عادلانه فا مواجه خواهند شد.

پایان اصلاح فای معلم همچنان به تعویق می‌افتد. در میان ما چه کسی حقیقتاً ارزش تلاش‌ها و افکار معلم را درک می‌کند و قدر آن را می‌داند؟ همه‌چیز برای ما نظم و ترتیب داده شده است و اصلاح فا فقط منتظر است تا هریک از ما بخشی را که مأموریت ما است به‌انجام برسانیم. باید افکار و تصورات خود را اصلاح کنیم و همه‌ی نیروهای کهنی را که تمرین‌کنندگان را آزار و اذیت می‌کنند ازبین ببریم. باید موجودات ذی‌شعور در حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) را نجات دهیم. با فرصتی که به آنها می‌دهیم تا جنایات خود را جبران کنند، ممکن است در آینده نجات یابند.