(Minghui.org) در طول بیش از ۱۴ سال گذشته، آزار و اذیت روانی به یکی از رایج‌ترین شکنجه‌ها علیه تمرین‌کنندگان فالون گونگ تبدیل شده است. اغلب اوقات، تمرین‌کنندگان کاملاً سالم با هدف بی‌اعتبار کردن فالون گونگ و اعمال فشار بسیار بر آنهایی که در باورهایشان ثابت‌قدم هستند، به بیمارستان‌های روانی فرستاده می‌شوند.

یکی از نمونه‌های اخیر در این زمینه، آقای لو جیانگ‌پینگ است. وی در ۲۸ دسامبر ۲۰۱۳ در سن ۵۱ سالگی درگذشت. پیش از آنکه وی فوت کند، به خانواده‌اش گفته بودند که در آخرین روزهای عمرش، داروهایی سمی به او تزریق شده بود.

با این حال معمولاً ثبت موارد آزار و اذیت روانی کار بسیار سختی است. تاحدی به این دلیل که اغلب، بازماندگان قادر نیستند جزئیات زیادی را بازگو کنند. خانم تان گوی‌هوا یکی از نمونه‌های کم ثبت‌شده در یکی از گزارش‌های الحاقی دیدبان حقوق بشر و کمیته روان‌درمانی ژنو است. وی در ماه ژوئیه ۲۰۰۷ درنتیجۀ هفت ماه آزار و اذیت روانی درگذشت.

گزارش اوت سال ۲۰۰۲ با عنوان: «افکار خطرناک: روانپزشکی سیاسی در چینِ امروز و منشأ آن در دوره مائو» نشان می‌دهد اینکه چین آن دسته از تمرین‌کنندگان فالون گونگ را که در باورهای خود محکم و پابرجا هستند به‌عنوان «بیمار روانی» درنظر می‌گیرد، نقض استاندارد‌های بین‌المللی تشخیص و تفکیک روان‌پزشکی است.

خانم تان گوی‌هوا متولد سال ۱۹۵۵ و بازنشسته کارخانه کفش شماره ۳ جیائوژائو در شهر چینگ‌دائو بود. در ماه ژوئیه ۲۰۰۷ زمانی که پس از دیدن پسرش در شهر یان‌تای به خانه برمی‌گشت، ناگهان در ایستگاه قطار به زمین افتاد و درگذشت. به گفتۀ پزشک، مرگ وی بر اثر سکته بوده است، اما بسیاری از مردم نظر دیگری دارند.

این ماجرا از سال ۱۹۹۷ که خانم تان تمرین فالون دافا را شروع کرد، آغاز شد. وی از اصول حقیقت، نیکخواهی و بردباری پیروی کرد و از نظر ذهنی و جسمی بسیار بهبود یافت. او به خانواده و دوستانش از مزایا و شگفتی‌های دافا می‌گفت.

زمانی که جیانگ ‌زمین آزار و شکنجه فالون گونگ را در ژوئیه ۱۹۹۹ آغاز کرد بسیاری از چیزها تغییر کرد. خانم تان به‌منظور دادخواهی برای دافا به پکن رفت. او بازداشت شد و توسط عواملی که در خدمت فرمانداری محلی بودند، به شهر خود برگردانده شد. وی در بازداشتگاه نان‌تان در شهر جیائوژو زندانی شد.

به دلیل اینکه از باور خود دست نکشید، به‌شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت و در اکتبر ۱۹۹۹ برای آزار و شکنجه بیشتر به بیمارستان روانی جیائوژو فرستاده شد (نام کنونی این بیمارستان، کانگفوی شهر جیائوژو است).

به دستور لی یان‌شی از اداره ۶۱۰، چند بیمار روانی او را به‌زور روی تخت نگه داشتند و یک پرستار توسط یک سرنگ با سوزنی ضخیم که معمولاً برای تزریق گلوکز استفاده می‌شود، مقداری ماده ناشناخته را به وی تزریق کرد.

وی فوراً احساس تهوع کرد و عوارض جانبی جسمی تزریق را احساس کرد. عوارضی نظیر تپش قلب، لرزش و انقباض لب و زبان، سردرد و احساس سوزن‌ سوزن شدن در سراسر بدن. او دچار فراموشی شد و شروع به هذیان گفتن کرد. با این حال به‌سرعت بهبود پیدا کرد و توانست روز بعد تمرین‌های فالون دافا را انجام دهد.

پزشکان با دیدن بهبودی سریع او و توانایی‌اش در انجام تمرین‌ها نگران شدند. بنابراین او را مجبور کردند که قرص‌های ناشناخته‌ای را مصرف کند و سپس میزان مصرف قرص‌ها را مدام افزایش دادند که از ۲ قرص تا ۱۰ قرص رسید.

پس از دو ماه، موهای خانم تان خاکستری شد و عادت ماهیانه‌اش متوقف شد. او دچار رعشه و لرزش شد و نمی‌توانست دستش را تکان دهد. رنگ و رویش پرید، گیج بود و نمی‌توانست صاف بایستد. این بیمارستان روانی انسانی سالم را به یک فرد از‌کارافتاده ذهنی تبدیل کرد.

سرانجام مسئولان بیمارستان او را پس از هفت ماه و در پی درخواست‌های مکرر خانواده‌اش آزاد کردند. اما ناتوانی ذهنی خانم تان موجب شد که به طرز عجیب و غریبی رفتار کند. مسئولان اعضای خانواده‌اش را فریب دادند که تغییرات در خانم تان نتیجه‌ای از تمرین کردن فالون دافا بوده است.

سپس تشخیص داده شد که وی در مراحل پایانی سرطان سینه است و مجبورش کردند که عمل جراحی ماستکتومی (برداشت پستان) را انجام دهد. این باعث شد که شرایط شکننده ذهنی‌اش بدتر شود.