(Minghui.org) وزارت امور خارجه ایالات متحده در گزارشهای حقوق بشر خود درباره کشورها درسال ۲۰۱۳ که در فوریه ۲۰۱۴، منتشر کرد، گزارشهای مستند و مبسوطی از سوءرفتارهای روانی با مخالفان سیاسی و تمرینکنندگان فالون گونگ ارائه داد: «از سال ۱۹۹۸ تا مه ۲۰۱۰، بیش از ۴۰هزار نفر به بیمارستانهای آنکانگ [بیمارستانهای روانی با مراقبتهای امنیتی بالا] فرستاده شدند.»
حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) حبس در بیمارستانهای روانی را بهعنوان راهی برای درهمشکستن اراده تمرینکنندگان فالون گونگ بهکار میبرند. تمرینکنندگان سالم فالون گونگ تحت تزریق غیرضروری داروهای نامعلوم در بیمارستانهای روانی قرار میگیرند و تعداد بسیاری نیز جانشان را ازدست دادهاند.
در دسامبر ۲۰۱۳، ازمیان ۳۶۵۳ مرگ تأیید شده، ۷۴ تن، زمانی، در یک بیمارستان روانی شکنجه شده بودند و ۳۶ مرگ مستقیماً دراثر شکنجه در بیمارستانهای روانی اتفاق افتاده بودند. این گزارش آن ۳۶ مرگ را تجزیه و تحلیل میکند و مستندات مربوط به جزئیات تعداد کمی از آنها را ارائه میدهد.
خانم گو مین که خانم جوانی است، به علت همراه داشتن یک کتاب فالون گونگ، به بیمارستان روانی فرستاده شد. وی پس از یازده سال حبس در آن بیمارستان درگذشت. خانم ما یانفانگ، کشاورزی جوان که با پای پیاده، طی ۱۷ روز به پکن سفر کرد تا برای فالون گونگ دادخواهی کند، در بیمارستانی روانی کشته شد.
بدترین آزار و شکنجه در بیمارستانهای روانی در استان شاندونگ و خصوصاً در شهر ویفانگ اتفاق افتادهاند.
اتخاذ «ابزاری» جدید برای آزار و شکنجه فالون گونگ
اولین گزارش درباره بیمارستانهای روانی در ۲ ژانویه ۲۰۰۰، به چینی منتشر شد: «در ۱۶ دسامبر ۱۹۹۹، اداره پلیس فانگشانِ چنگگوان در پکن، بیش از ۵۰ تمرینکننده فالون گونگ را بدون گذراندن هیچگونه روال قانونی یا مراحل پزشکی به بیمارستان روانی ژوکودیان فرستاد. آنها دلیل فرستادن تمرینکنندگان به این بیمارستان را اینطور توضیح دادند که این افراد در جشنهای بازپیوستن ماکائو به چین، بهمنظور دادخواهی برای فالون گونگ به پکن نروند. هر تمرینکنندهای برای 'هزینههای' این بیمارستان، باید مبلغ ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ یوان پرداخت میکرد.»
این گزارش یکی از واقعیتهای کلیدی این آزار و شکنجه را آشکار کرد: ح.ک.چ از بیمارستانهای روانی برای آزار و شکنجه نظاممند تمرینکنندگان سالم فالون گونگ استفاده میکرد.
مجله نیویورک تایمز در خلاصهگزارشی که در ۲۱ ژانویه ۲۰۰۰، منتشر کرد، بهطور مستقل، حبس در این بیمارستانها را تأیید کرد: «یانگ یانگ سخنگوی اداره پلیسِ نزدیک این بیمارستان، امروز به خبرگزاری فرانسه گفت: 'آنها بیمار نیستند، آنها آنجا هستند تا تحت بازآموزی قرار بگیرند'.»
آن همچنین اشاره کرد: «گرچه صدها یا حتی هزاران نفر از تمرینکنندگان فالون گونگ هنوز در زندانها یا در اردوگاههای کار اجباری حبس هستند، اما پیش از این کسی اطلاع نداشت که تعدادی نیز در بیمارستانهای روانی حبسند.»
در ۲۱ ژانویه ۲۰۰۰، یکماه پس از زندانی شدن تعداد نسبتاً زیادی از تمرینکنندگان، وبسایت مینگهویی شش نامه دادخواست از تمرینکنندگان محبوس فالون گونگ در بیمارستانهای روانی را منتشر کرد. روز بعد، نامه مشترکی از ۵۲ تمرینکننده زندانی در بیمارستان روانی ژوکودیان بهوسیله مینگهویی منتشر شد.
این نامهها تجربیات آن تمرینکنندگان را بازگو میکند که شامل این موارد است: تهدید، کم کردن سهم غذا در وعدههای غذایی، اجازه ندادن برای استحمام، استرس و نگرانی و تحقیر بسیار زیادی که صرفاً بهخاطر حبس در بیمارستانی روانی، در محل کار یا از طرف خانوادهشان متحمل میشدند. آنها درحالیکه از این سوءرفتارها رنج میبردند، هنوز بهطور مسالمتآمیزی، برای اعاده اعتبار و خوشنامی فالون گونگ به نهادهای دولتی محلی در فانگشان دادخواهی میکردند.
در ۷ فوریه ۲۰۰۰، مینگهویی گزارش شخصی آقای هوانگ جینچون را منتشر کرد. وی قاضی دادگاه مدنی در دادگاه میانی خلق بیهای در شهر بیهای، واقع در منطقه خودمختار ژوانگ در گوانگشی بود.
در این مقاله، آقای هوانگ درباره شکنجههایی نوشته بود که بهمدت دوماه در بیمارستان روانی لونگشیانگشان متحمل شده بود: «چون تحت تزریق دارو قرار گرفته بودم، احساس خستگی، خوابآلودگی همراه با بیقراری داشتم و تمام روز آشفته بودم. آنها [کارکنان بیمارستان] به من میخندیدند: 'تو بودی که میگفتی فالون گونگ را تمرین میکنی؟ کدامیک قویتر هستند، فالون گونگ یا داروها؟' حداکثر سعیام را میکردم تا خودم را کنترل کنم. سرانجام توانستم پس از بیش از ۱۰ روز، بر اثرات داروها غلبه کنم. وقتی متوجه شدند که به انجام تمرینهای فالون گونگ ادامه میدهم، مقدار داروها را افزایش دادند. این وضعیت بهمدت دوماه در این بیمارستان روانی ادامه پیدا کرد.»
در سپتامبر ۱۹۹۹، آقای هوانگ به پکن رفت تا برای پایان دادن به آزار و شکنجه فالون گونگ دادخواهی کند. در ۱۵ نوامبر ۱۹۹۹، اداره امنیت عمومی استانی او را بازداشت کرد و به بیمارستان روانی لونگچیانشان در شهر لیوژو، واقع در منطقه خودمختار ژوانگ در گوانگشی فرستاد. به دلیل اینکه وی در بیمارستان به انجام تمرینهای فالون گونگ ادامه میداد، کارکنان او را هر روز تحت تزریق داروهای مسکن قرار میدادند تا خوابآلوده شود. این تزریقات اثرات جانبی مخربی داشتند و میتوانستند به تواناییهای ذهنی شخص آسیب وارد کنند.
آقای هوانگ تنها قاضیای نبود که در بیمارستان روانی حبس شد. خانم یو جینگ، تمرینکننده فالون گونگ و قاضی دادگاه عالی استان فوجیان، نیز دو بار در بیمارستانهای روانی حبس شد؛ یک بار در دسامبر ۱۹۹۹ و یک بار در مارس ۲۰۰۰. وقتی در مقابل آنها مقاومت کرد، پزشک به چهار بیمار روانی مرد دستور داد تا او را روی تختی ببندند و به اجبار تحت تزریق داروهایی قرار دهند که به سیستم عصبی صدمه میزد.
یکی از اسناد مرجع درونحزبی ح.ک.چ با عنوان «شیوههای '"اصلاح" یا "تبدیل"' تمرینکنندگان فالون گونگ» شامل این مطلب است: «درصورت لزوم میتوان از دارو استفاده کرد تا به هدف 'تبدیل' علمی ازطریق رویکردهای پزشکی و سیاست آزمایشهای بالینی دست یابیم.»
در ۱۸ ژوئن ۲۰۰۰، مرکز اطلاعات هنگکنگ برای حقوق بشر و دموکراسی، مرگ مهندس کامپیوتر، آقای سو گانگِ ۳۲ ساله، را در بیمارستان روانی چانگلِ شهر ویفانگ، واقع در استان شاندونگ که در تاریخ ۱۰ ژوئن ۲۰۰۰ اتفاق افتاده بود، تأیید کرد. این اولین گزارش مرگ یک تمرینکننده فالون گونگ به علت سوءرفتار روانی بود. این خبر ازطریق رسانههای خبری مستقل مانند خبرگزاری بیبیسی نیز گزارش شد.
قبل از مرگ آقای سو، تمرینکننده دیگر فالون گونگ، آقای یانگ ویدونگ، در بیمارستان کانگفو، در شهر ویفانگ، واقع در استان شاندونگ، در دسامبر ۱۹۹۹ کشته شده بود. به علت محدودیت در اطلاعرسانی، مرگ وی تا ۲۴ اوت ۲۰۰۰، گزارش نشد.
در آوریل ۲۰۰۴، سازمان جهانی بررسی آزار و شکنجه فالون گونگ(WOIPFG) بیش از ۱۰۰ بیمارستان روانی در ۱۵ استان چین را تحت بررسی قرار داد. آن اعلام کرد که ۸۳% از این بیمارستانها تأیید کردند که تمرینکنندگان فالون گونگ را "پذیرش و درمان" کردهاند و بیش از ۵۰% بیان کردند که آن تمرینکنندگان مشکلات روانی نداشتند، بلکه بهطور واضح به این دلیل در آنجا حبس شدند تا مجبور به رها کردن باورهایشان شوند.
بر طبق این گزارش بازرسی، پزشکان متخصص میدانستند که «پذیرش و درمان» تمرینکنندگان فالون گونگ کاری سیاسی است. حتی برخی از روانپزشکان اعمال مسالمتآمیز تمرینکنندگان فالون گونگ مانند اعتصاب غذا را بهعنوان معیاری برای پذیرفتن آنها درنظر میگرفتند. اثرات بهاصطلاح درمانهای روانی براین اساس سنجیده میشد که آیا تمرینکنندگان این تمرین را انکار و تقبیح میکردند یا نه. امضای تعهدنامهای دال بر اینکه دیگر فالون گونگ را تمرین نکنند، بخشی از وظایفی بود که تمرینکنندگان برای آزادی از این بیمارستانها باید انجام میدادند.
در نمونهای که در گزارش WOIPFG مطرح شده است، پزشکی در بیمارستان روانی شهر لیائویانگ گفت: «ذهن آنها [تمرینکنندگان فالون گونگ] بسیار قاطع و سرسخت است و آنها تغییر نخواهند کرد. ابتدا برای آنها درمانهای پزشکی و روانی تجویز میکنیم و بسیاری از روشهای دیگر... ما بیش از ۱۰ روش داریم. از داروهای اعصاب و روان استفاده میکنیم.»
تا ۲۴ مارس ۲۰۱۴، مینگهویی درمجموع ۷۷۱۰ گزارش درباره سوءرفتارهای روانی با تمرینکنندگان منتشر کرده است.
آزار و شکنجه رایج در بیمارستانهای روانی
تا دسامبر ۲۰۱۳، از تعداد ۳۶۵۳ مرگ تأیید شده، ۷۴ نفر آنها زمانی در یک بیمارستان روانی شکنجه شده بودند. تعداد ۳۶ مرگ مستقیماً درنتیجه شکنجه در بیمارستانهای روانی اتفاق افتاده بوداند.
بیمارستانهای روانی در استان شاندونگ مسئولیت بیشترین تعداد مرگ (۸ نفر) را برعهده دارند، بهدنبال آن استان هیلونگجیانگ (۴ نفر) است. بیمارستانهای روانی در استانهای هوبی، هونان، جیلین، سیچوان و هبی هریک مسئول مرگ ۳ نفر میباشند. هفتادوپنج درصد این کشتهشدگان (۲۷ نفر) زن بودند.
تعداد ۳۶ نفر از افرادی که مرگشان در بیمارستانهای روانی گزارش شده، در محدوده سنی ۳۲ سال (سو گانگ و رونگ فنگشیان) تا ۶۸ سال (لیو شیائولیان) و بیشترین آنها در محدوده سنی ۵۱ تا ۶۰ سال بودند.
۳۴ بیمارستان روانی که نام آنها در جداول زیر برده شده، مسئول مرگ این ۳۶ تمرینکننده فالون گونگ هستند.
شهر ویفانگ در استان شاندونگ: بدترین منطقه در شکنجه روانی
شهر ویفانگ، واقع در استان شاندونگ، یکی از بدترین نواحی برای سوءرفتارهای روانی با تمرینکنندگان فالون گونگ تلقی میشود.
آقای یانگ ویدونگ
آقای یانگ ویدونگ، رئیس سابق اداره بهداشت ارتش در چانگشا، در سال ۱۹۹۹، از ارتش بازنشسته شد و بازرس پزشکی در مرکز بازرسی پزشکی ویفانگ در ناحیه ویفانگ، واقع در شهر ویفانگ شد. آقای یانگ فردی ساعی و جویای علم، مسؤلیتپذیر و درستکار بود. با مردم با احترام رفتار میکرد و از کمک به دیگران لذت میبرد؛ بین دوستانش به فردی خوب معروف بود.
وی قبل از اینکه تمرین فالون گونگ را شروع کند، مبتلا به ناراحتیهای خطرناک قلبی، آماس شدید نای، مشکلات کیسه صفرا و سایر بیماریهای مزمنی بود که زندگیاش را تهدید میکردند. مجبور بود موقع خوابیدن به حالت راست بنشیند، زیرا بهدلیل مشکلات تنفسی نمیتوانست دراز بکشد. پس از تمرین فالون گونگ، تمام بیماریهایش بدون درمان پزشکی معالجه شدند. او بسیار سپاسگزار بود و اغلب درباره مزایای فالون گونگ به دیگران میگفت.
در ژوئیه ۱۹۹۹، ح.ک.چ آزار و شکنجه تمرینکنندگان فالون گونگ را آغاز کرد. تبلیغات علیه فالون گونگ اخبار را اشباع کرده بود. در ۱۹ نوامبر ۱۹۹۹، آقای یانگ به پکن رفت تا به طرفداری از فالون گونگ صحبت کند.
در صبح روز ۲۳ نوامبر ۱۹۹۹، مأموران از ایستگاه پلیس بخش نانگوان در ناحیه ویچنگ او را برگرداندند و در اتاقی تاریک و مرطوب، واقع در کریدوری باریک در ایستگاه پلیس بخش نانگوان بازداشت کردند. گرچه هوا بهشدت سرد بود، اما پتویی به او ندادند. وی بهسختی میتوانست چیزی بخورد و بهمدت دو روز مدام سرفه میکرد.
در غروب روز ۲۴ نوامبر ۱۹۹۹، واحد کارش او را به مرکز بازداشت ویچنگ فرستاد و بدون محاکمه به زندان محکوم شد. هنگامی که در مرکز بازداشت به سر میبرد، وضعیت سلامتش روبه وخامت گذاشت. نگهبان چند سؤال درباره بیماریاش پرسید، اما کمکی به او نکرد.
در ۸ دسامبر ۱۹۹۹، کارفرمایش او را به بخش روانی بیمارستان کانگفو فرستاد تا با شکنجه و تزریق دارو، او را وادار کنند تمرین فالون گونگ را رها کند. وضعیت سلامتش بدتر شد. آقای یانگ مبتلا به ورم کبدی (تجمع غیرطبیعی آب و مایعات میانبافتی موجود در پلاسما در فضای میانبافتی، زیر پوست و حفرههای بدن) شده بود و اندامهای تحتانی او ورم کرده بود. وی در ۲۵ دسامبر ۱۹۹۹، درست چند روز پس از آزادیاش فوت کرد.
آقای سو گانگ
طولی نکشید که پس از آن، حتی مرگ نگرانکنندهتری در شهر ویفانگ اتفاق افتاد. مسئولین، آقای سو گانگ تمرینکننده ۳۲ ساله فالون گونگ را بدون اطلاع خانوادهاش، به بیمارستان روانی چانگل فرستادند. قبل از مرگش، به مدت نُه روز تحت تزریق اجباری و بیشازحد دارو قرار گرفت که به سیستم عصبی مرکزی او آسیب وارد کرد و در ۱۰ ژوئن ۲۰۰۰ درگذشت.
آقای سو مهندس نرمافزار در شرکت پتروشیمی چیلو بود. او بین ماههای فوریه و مه ۲۰۰۰، بهمنظور دادخواهی برای فالون گونگ چندبار به پکن رفت. در ۲۳ مه ۲۰۰۰، ماموران امنیتی او را در محل کارش بازداشت و به بیمارستان روانی چانگل بردند. او بهمدت نُه روز در بیمارستان روانی بازداشت بود و هر روز بهزور تحت تزریق بیشازحد دارو قرار میگرفت. بهمحض اینکه خانوادهاش متوجه شدند آقای سو در بیمارستان روانی است، عمویش سو لیانشی دست به اعتصاب غذا زد و آقای سو در ۳۱ مه ۲۰۰۰، آزاد شد. هنگامی که به خانه رفت، کند، بیروح و بسیار ضعیف بهنظر میرسید. او صبح روز ۱۰ ژوئن ۲۰۰۰، درگذشت.
پدر آقای سو گانگ به نام سو دآن و عمویش، سو لیانشی، نامهای سرگشاده درباره مرگ وی برای مقامات فرستادند. وقتی آنها سعی کردند نامه را به مدیران شرکتی که سو گانگ در آن کار میکرد، تحویل دهند، دهها نفر از طرف شرکت آنها را بازداشت و در اداره پلیس از آنها بازجویی کردند. بعداً آنها این نامه سرگشاده را در وبسایت مینگهویی منتشر کردند. فقط بهخاطر انتشار اطلاعات مربوط به مرگ سو گانگ در رسانهها، آقای سو لیانشی بهمدت سه سال به یک اردوگاه کار اجباری فرستاده شد.
خانم ما یانفانگ
خانم ما یانفانگ، ۳۳ ساله، کارمند کارخانه سرامیکسازی ژوچنگ، در منطقه ژوچنگ، شهر ویفانگ، واقع در استان شاندونگ بود. او تمرین فالون گونگ را در سال ۱۹۹۸، آغاز کرد. هنگامی که بهمنظور دادخواهی برای فالون گونگ در اکتبر ۱۹۹۹، عازم پکن بود در نیمه راه بازداشت شد و به مرکز بازداشت در ژوچنگ منتقل شد. او بهمدت ۳۰ روز بازداشت و ۳۰۰۰ یوان جریمه شد. پس از آن، او را با دستمزد کمتر به کار سابقش در کارخانه بازگرداندند تا تحتنظر باشد.
خانم "ما" دوباره در ماه مه ۲۰۰۰، به پکن رفت. او پای پیاده بهطرف پکن به راه افتاد و پس از ۱۷ روز به آنجا رسید. وقتی پولش تمام شد، موهای بلندش را برید و فروخت. در پکن او را بازداشت کردند و برای بازداشت به محل کارش فرستادند. او در اعتراض دست به اعتصاب زد. مدیران کارخانه او را به بیمارستانی روانی در ژوچنگ فرستادند.
پزشکان در بیمارستان روانی او را تحت تزریق با داروهای شیمیایی قرار دادند و مجبور به خوراندن داروهایی نامعلوم کردند. در سپتامبر ۲۰۰۰، خانم "ما" پس از دوماه حبس در این بیمارستان روانی درگذشت.
کارخانهای که خانم "ما" در آن کار میکرد، ادعا میکرد که آنها موافقتنامهای را با والدین وی امضا کردند مبنی بر اینکه والدین او تحقیق و پیگیری بیشتری درباره مرگ وی انجام ندهند. مادر او درحالیکه اشک میریخت، پاسخ داد: «او دختر من است. چگونه میتوانم درباره مرگش تحقیق نکنم؟»
پروندههای مرگ در استان هوبی
گل نیلوفر آبیای که هرگز پژمرده نشد؛ خانم لیو شیائولیان
گزارشی با عنوان «زنده ماندن پس از شکنجه شدید– گل نیلوفر آبیای که هرگز پژمرده نشد» که در ۲۹ دسامبر ۲۰۰۳، در مینگهویی منتشر شد، داستان لیو شیائولیان را بازگو میکند؛ زنی سالخورده و استثنایی که شکنجه وحشیانهای را متحمل شد و در باورش ثابتقدم باقی ماند.
خانم لیو اهل دهکده بابائودائو، بانویی خوشقلب بود؛ این ده در شهرستان چیبی، شهر چیبی، واقع در استان هوبی قرار دارد. او سابقاً بیماریهای بسیاری داشت و چشم راستش از سال ۱۹۵۸، کور شده بود. در سال ۱۹۹۵، شروع به تمرین فالون گونگ کرد. دو هفته بعد، دوباره بینایی چشم راستش را بهدست آورد! همیشه برای دیگران تعریف میکرد که چگونه انجام تمرینهای فالون گونگ او را سالمتر و خوشحالتر کرده است.
در دسامبر ۲۰۰۰، خانم لیو بهمنظور دادخواهی برای فالون گونگ به پکن رفت. در میدان تیانآنمن بازداشت شد و او را کتک زدند. سه روز بعد، او را به شهر هایچنگ، واقع در استان لیائونینگ فرستادند و در معرض هوای بسیار سرد در بیرون قرار دادند و غذای کافی به او نمیدادند. در ۱۷ ژانویه ۲۰۰۱، او را به مرکز بازداشت شماره ۲ شهر چیبی بردند و بعداً به مرکز بازداشت شماره ۱ منتقل شد. بهطرز وحشیانهای او را کتک زدند، اما وی از «تبدیل» شدن خودداری کرد.
در ۲۸ ژوئن ۲۰۰۲، مأموران مرکز بازداشت، خانم لیو را ابتدا به کلینیک کودکان و زنان بردند و تلاش کردند او را تحت تزریق داروهای نامعلوم قرار دهند، اما پزشکان کلینیک با آنها همکاری نکردند. سپس او را به بیمارستان شماره ۱ شهر چیبی بردند، در آنجا دستها و پاهایش را به چهار گوشه تخت بستند، چشمانش را نیز بستند و تحت تزریق داروهای نامعلومی قرار دادند.
در همان شب، خانم لیو از دهان، بینی، گوشها و چشمهایش خونریزی کرد. گوشهایش بسیار درد میکردند. او بالا آورد و اسهال نیز داشت، ادرارش خونی بود و در مدفوعش لختههای خون دیده میشد. پنج روز بعد، مدفوعش هنوز تیره و خونین بود و بوی متعفنی داشت. او هنگام ادرار کردن و دفع مدفوع درد داشت. نمیتوانست چیزی بخورد یا بنوشد. مسئولین بازداشتگاه وقتی دریافتند که او در آستانه مرگ است، پس از آنکه مبلغ ۳۰۰۰ یوان از خانوادهاش اخاذی کردند، او را آزاد کردند.
خانواده خانم لیو فکر میکردند که او مدت زیادی زنده نمیماند، اما او بهطور معجزهآسایی زنده ماند. درحالیکه هنوز کمبنیه بود، اما بهمحض اینکه توانست راه برود، بیرون میرفت تا درباره آزار و شکنجهای که متحمل شده بود به مردم بگوید.
روز بعد پلیس محلی به منزل او رفت و او را از رختخواب بیرون کشید و برد. در ۱۷ اکتبر ۲۰۰۲، او را به مرکز بازداشت شماره ۱ شهر چیبی فرستادند. در ۶ دسامبر ۲۰۰۲، یک گروه بزرگ ۱۸ نفری، شامل معاون بازداشتگاه، دنگ دینگشنگ، حدود ده نگهبان و چهار زندانی، خانم لیو را تحت شکنجه قرار دادند. زندانیها دستها و پاهایش را گرفتند و بهشدت در چهار جهت مخالف کشیدند. دنگ سرش را گرفته بود و آن را نیز بهشدت میکشید. مفصلهای خانم لیو در رفتند. بعداً نگهبانان دیگری نیز به آنها ملحق شدند. یکی پس از دیگری او را با زنجیرهای سنگین کتک میزدند. از سرش خون میآمد و استخوانهای بازو، پا، دست، قفسه سینه و ناحیه کمرش شکسته بودند. مسئولین مرکز بازداشت فکر میکردند که وی خواهد مرد و به خانوادهاش اطلاع دادند که او را به خانه ببرند.
خانم لیو با ارادهای آهنین و مقاومتی شگفتانگیز، نهتنها زنده ماند، بلکه درباره تجربیاتش نیز به مردم گفت. وی در گزارشی با عنوان «زنده ماندن پس از شکنجه شدید- گل نیلوفر آبیای که هرگز پژمرده نمیشود (۲)» که در۲۲ مارس ۲۰۰۴ در مینگهویی منتشر شد، تجربهاش را درباره اینکه چگونه زیر شکنجه زنده ماند و افشای این آزار و شکنجه بازگو میکند.
قبلاً وبسایت مینگهویی در تاریخ ۲۱ دسامبر ۲۰۰۳، مقالهای را به زبان چینی و با این عنوان منتشرکرد: «اخطاری جدی به شکنجهگران در چیبی: جنایات شما علیه لیو شیائولیان ثبت شده است.» مقامات ح.ک.چ با دزدیدن دوباره خانم لیو شیائولیان در ۲۸ دسامبر ۲۰۰۳، آن را تلافی کردند.
در ۴ فوریه ۲۰۰۴، تئو ون بوون، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد درباره شکنجه، طی دادخواستی خواستار آزادی فوری خانم لیو شد. گرچه شکنجه کمتر شد، اما هرگز متوقف نشد. خانم لیو به دو سال حبس در اردوگاه کار اجباری محکوم شد. پس از پنج ماه، در آستانه مرگ بود و در ۲۹ مه ۲۰۰۴، او را به خانه حمل کردند.
در ۲۶ آوریل ۲۰۰۶، پلیس دوباره خانم لیو را بازداشت و به بیمارستان روانی پیوفانگ در چیبی برد. وقتی از او خواستند تعهدنامهای بنویسد مبنی بر اینکه دیگر هرگز فالون گونگ را تمرین نمیکند، خانم لیو پاسخ داد: «اراده درست و صالح هرگز با اهریمن همکاری نمیکند.»
وی در گزارشی که به وبسایت مینگهویی ارائه داد، تمام حوادثی را که در بیمارستان روانی برایش اتفاق افتاده بود بازگو کرد: «تحت دستور رئیس ژانگ و همدستانش، بهمدت چهار ساعت در معرض شکنجه با شوکهای الکتریکی با ولتاژ بالا و شوک با سوزنهای الکتریکی قرار گرفتم. او به بیماران روانیِ مذکری که جوان بودند دستور داد به من ناسزا بگویند، مرا کتک بزنند و تحت آزار و اذیت جنسی قرار دهند. بهزور داروهای مضر به من میخوراندند. همچنین در عرض ۲۴ ساعت، مرا تحت تزریق وریدی حدود ۵ کیلوگرم از نوعی ماده سمی قرار داد. پس از آن، پوست سراسر بدنم تیره شده بود و بهمدت ۴۸ ساعت بیهوش بودم. وقتی بههوش آمدم قدرت تکلم خود را ازدست داده بودم. پزشک وقتی دید نمیتوانم صحبت کنم، آزار و اذیتهای دارویی را متوقف کرد.»
بیمارستان روانی پیوفانگ در چیبی
در ۱ سپتامبر ۲۰۰۶، خانم لیو را دوباره به بیمارستان روانی پیوفانگ در چیبی فرستادند. ژو شینهوا، معاون دبیر حزب کمونیست در شهرستان چیبی به همسر خانم لیو گفت: «گل نیلوفر آبیای که هرگز پژمرده نمیشود، این بار مطمئناً پژمرده خواهد شد. اگر او را بکشیم، برای جبران آن چقدر پول برای مراسم تشییعجنازه او میخواهی؟»
در این بیمارستان روانی، بهزور به او غذا میخوراندند، تحت تزریق داروهای نامعلوم قرار میدادند، با سوزنهای الکتریکی شوک اعمال میکردند و زیر پوششهای لحافمانندی بهمدت چند ساعت نگه می داشتند تاجایی که نزدیک بود خفه شود. او در آستانه مرگ بود. افرادی که مسؤل انجام این اعمال بودند عبارتند از: آقای هان های، دکتر شن زوبو و رئیس ژانگ هونگجینگ.
خانم لیو طی دو سال بعد از حبسش، همچنان تحت شکنجه جسمی و روانی قرار گرفت. در سپتامبر ۲۰۰۸، تمام بدنش ورم کرده بود و برای خوردن مشکل داشت و نمیتوانست ادرار کند. پزشک گفت او فقط حدود ۲۰ روز زنده خواهد ماند. به خانوادهاش اطلاع دادند که بیایند و او را به خانه ببرند.
خانم لیو شیائو لیان در آستانه مرگ، درحالیکه تمام بدنش ورم کرده است.
وی پس از آنکه بیش از پنج سال و چهار ماه شکنجه شد، در ۲۶ اکتبر ۲۰۰۸، درگذشت. همان شب شش مأمور پلیس لباسشخصی خانه او را تحتنظر گرفتند تا هر تمرینکننده فالون گونگی را که به دیدارش میرود بازداشت کنند.
بلافاصله پس از مرگ او، مسؤلین اداره ۶۱۰ شهر چیبی با مقامات شهرک چیبی تماس گرفتند و به آنها تبریک گفتند. از ترس اینکه خانواده خانم لیو ممکن است به دنبال عدالتخواهی در این زمینه باشند، آنها ۷۰۰۰ یوان بابت هزینههای پزشکی و مراسم خاکسپاری به خانوادهاش پرداخت کردند.
خانم گو مین
تمرینکننده دیگر فالون گونگ در استان هوبی، به نام گو مین، از ۲۰ سالگی در زندان روانی زندانی بود و پس از یازده سال درگذشت.
خانم گو که در اداره مالیات قصبه شیما، شعبهای از اداره مالیات شهرستان شیشویی کار میکرد، در سال ۱۹۹۶، تمرین فالون گونگ را شروع کرد. پس از آغاز آزار و شکنجه، باوجود اینکه خانواده، کارفرما و جامعه او را تحت فشار قرار میدادند تا باورش را رها کند، اما این کار را نکرد. در مارس ۲۰۰۰، هنگامی که به منزل یکی از بستگان در شهر هانگژو میرفت، پلیس ایستگاه قطار هانگژو، هنگام بازرسی کیفش یک کتاب فالون دافا پیدا کرد و او را بازداشت کرد. اداره مالیات شهرستان شیشویی، رئیس اتحادیه، تانگ یوانهونگ را به هانگژو فرستاد تا خانم گو را تحویل بگیرد و به بیمارستان روانی کانگتایی در شهر هوانگگانگ، واقع در استان هوبی ببرد.
بیمارستان روانی صلیب سرخِ شیشویی
دو سال بعد، تانگ یوانگهونگ و خواهرش، تانگ یوانمینگ، یکی از رؤسای اداره مالیات، خانم گو را به بیمارستان روانی صلیب سرخ شیشویی منتقل کردند و او را بیش از هشت سال در آنجا نگه داشتند. به دلیل اینکه بهمدت طولانی، بهزور به او داروهایی خوراندند که به سیستم عصبی آسیب میرساند، قاعدگیاش قطع شد و شکمش بهطرز وحشتناکی ورم کرد. او متحمل شکنجههای روانی و جسمی شد. در ژوئیه ۲۰۱۰، خونریزی شدیدی داشت که پزشکان تشخیص دادند وی در مراحل پایانی سرطان رحم است.
وی در ۲۹ اوت ۲۰۱۱، در بیمارستان روانی درگذشت. به دلیل سرطان چنان درد زیادی داشت که در تخت بهخود میپیچید و قدرت بلند شدن نداشت. او کنترل خود را در دفع ادرار ازدست داده بود، اما هیچکس از او مراقبت نمیکرد.
آزار و اذیت روانی هنوز ادامه دارد
امروزه، تمرینکنندگان فالون گونگ هنوز در بیمارستانهای روانی آزار و شکنجه میشوند.
آقای ژائو شیانگهای، متصدی جرثقیل در شرکت فولاد و آهن شیانگتان در استان هونان بود. همه همکاران و همسایگانش او را بهعنوان فرد خوبی می شناختند و هرگز ندیده بودند که وی مشکلات روانی داشته باشد. اما در اوت ۲۰۰۷، اداره ۶۱۰ محلی او را بهخاطر باورش به فالون گونگ، به بیمارستان روانی شهر شیانگتان، فرستاد. وی از آن زمان در آنجا حبس است.
اخیراً تلاشی برای نجات او انجام شد، اما اداره ۶۱۰ محلی مانع ادامه آن شد.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه شکنجه روانی