(Minghui.org) ادامهشکنجه‌های کششی وحشیانه به‌کار برده شده توسط رژیم کمونیست چین (قسمت ۱)

شکنجه‌های کشش در اردوگاه کار اجباری بنشی و سایر زندان‌ها

در مقاله قبلی، روش‌های شکنجه‌ کشش مورد استفاده در اردوگاه کار اجباری ماسانجیا واقع در استان لیائونینگ شرح داده شد. در این مقاله به روش‌های شکنجه‌ کشش استفاده شده‌ در اردوگاه کار اجباری بنشی، واقع در استان لیائونینگ؛ زندان جیلین؛ بازداشتگاه شهر یوشو در استان جیلین و زندان ووژونگ واقع در منطقه‌ خودمختار نینگ‌شیان هویی می‌پردازیم.

«کشش در وضعیت ثابت»

مسئولین اردوگاه کار اجباری بنشی به‌منظور شکنجه تمرین‌کنندگان فالون گونگ، «اتاق شکنجه کشش» را در گروه شکنجه شدید بخش ششم این اردوگاه راه‌اندازی کردند. در دسامبر سال  ۱۹۹۹، چن ژانگ‌وی، رئیس کمیته‌ سیاسی این اردوگاه کار اجباری، به نگهبان لیو یین‌شیانگ دستور داد تا با الگوبرداری از طرح اتاق کشش در بازداشتگاه بنشی، «اتاق کششی» را در نزدیکی کافه‌تریای این اردوگاه آماده کند.

در این اتاق کشش، شش حلقه‌ فلزی در دو ردیف قرار داشتند که حدود دو و نیم سانتی‌متر داخل زمین، دفن شده بودند. فاصله بین این دو ردیف از حلقه‌ها حدود ۱۸۰ سانتی‌متر بود و حلقه‌ها نیز با اتصال به پابند یا دست‌بند کار می‌کردند. هنگامی که یک تمرین‌کننده تحت شکنجه قرار می‌گرفت، یک حلقۀ‌ دست‌بند، روی مچ دست یا قوزک پا قرار می‌گرفت و انتهای دیگر آن به زنجیرها متصل بود. زنجیر‌ها از میان حلقه‌ها کشیده می‌شدند تا چهار دست و پای قربانی تحت کشش قرار گیرند به‌طوری که بدنش از سطح زمین جدا می‌شد. فقط قسمت بسیار کوچکی از ناحیه‌ باسن وی با زمین در تماس بود. این حالت «کشش در وضعیت ثابت» نامیده می‌شد.

آقای ژائو چنگ‌لین در گذشته ریاست گروه سلامت را در سطح گردان ارتش برعهده داشت. به‌ دلیل تمرین فالون گونگ، مجبور به ترک ارتش شد و به عنوان پزشک در بیمارستان بیماری‌های عفونی شهر بنشی، مشغول به کار شد. در ژوئیه ۲۰۰۲، به‌طور غیرقانونی بازداشت و به اردوگاه کار اجباری بنشی منتقل شد. وی در طول دوره حبسش در این اردوگاه کار اجباری، تحت شکنجه‌ «کشش در وضعیت ثابت» قرار گرفت.

«قطع‌ دست و پا از طریق کشیدن با پنج اسب»

در اردوگاه کار اجباری بنشی نوع دیگری از «شکنجه کشش» استفاده می‌شود. به‌این‌ترتیب که قربانی را بین دو تخت قرار می‌دهند درحالی‌که دست‌ها و پاهایش را با دست‌بند به چهار گوشه‌ بیرونی تخت‌ها می‌بندند و تخت‌ها را با کشیدن از هم جدا می‌کنند. پس از مدتی فاصله بین تخت‌ها را به‌زور بیشتر می‌کنند و در فضای بین تخت‌ها آجرهایی را با فشار می‌چپانند. این نوع از شکنجه «قطع‌ دست و پا از طریق کشیدن با پنج اسب» نامیده می‌شود.

«کشش با آویزان ‌شدن در هوا»

نوع دیگری از شکنجه کشش نیز وجود دارد که «کشش با آویزان‌شدن در هوا» نامیده می‌شود. تمرین‌کننده آقای سونگ یوگانگ که به این شیوه تحت شکنجه قرار گرفت، آن را چنین شرح می‌دهد: «در ۴ ژوئن سال ۲۰۰۱، بیش از ۲۰ نفر از نگهبانان و زندانیان با هم، من و پنج تمرین‌کننده دیگر را درحالی‌که روی زمین می‌کشیدند، برای شکنجه به اتاق کشش ‌بردند، چون از باورمان به فالون‌گونگ دست نمی‌کشیدیم. آنها به مچ دست‌ها و پاهای‌مان دست‌بند زدند و ما را تحت کشش قرار دادند. دست‌بندها در اثر کشش باعث ایجاد بریدگی‌هایی در مچ پاهایم شدند که بسیار دردناک بودند. پس از ‌گذشت دو روز و دو شب از این وضعیت، قسمت پایین بدنم بی‌حس شد. هنگامی که وو گانگ، معاون این اردوگاه کار اجباری آمد و متوجه شد که هنوز هم تسلیم نشده‌ام، با باتومی الکتریکی با ولتاژ بالا، ولتاژ ۱۸۰۰۰ ولت، به ناحیه‌ صورتم شوک اعمال کرد. پس از گذشت چهار شبانه‌روز، هیچ احساسی در قسمت پایین کمرم نداشتم. حس می‌کردم که انگار درد به مغز استخوانم رسیده و مثل اینکه ستون فقراتم شکسته بود و کسی به‌طور مداوم یک اسکنه را به داخل آن فرو می‌کرد. قسمت بالای بدنم به‌قدری دردناک بود که فکر می‌کردم انگار تمام استخوان‌هایم در شرف شکستن بوده و مورچه‌ها در قفسه سینه‌ام مشغول ‌خوردن بودند. بااین‌حال، نگهبان وانگ یی و لیو جیانگ‌پنگ هر کدام با باتوم الکتریکی ۱۸۰۰۰ ولتی، به من شوک اعمال می‌کردند و طول جرقه‌های آن به بیش از ۳۰ سانتی‌متر می‌رسید. وانگ یی بر سرم فریاد می‌کشید:"اگر امروز 'تبدیل' نشوی، تو را تا حد مرگ کتک می‌زنم." من هم متقابلاً تمام قدرتم را به‌کار می‌گرفتم و فریاد می‌زدم: 'فالون دافا خوب است!' این جمله آنها را به وحشت می‌انداخت و دیگر جرئت نمی‌کردند مرا بکشند.»

بازآفرینی صحنه شکنجه: شکنجه‌ کشش

این نوع از شکنجه «کشش با آویزان‌شدن در هوا» دست‌کم منجر به این می‌شد که یک تمرین‌کننده زندگی‌اش تبدیل به زندگی نباتی شود. ازآنجاکه بستن دست‌بند‌ جراحات مشهودی برجای گذاشته بود، مقامات اردوگاه‌ کار اجباری، دست‌بندها را با نوار‌های پارچه‌ای جایگزین کردند. آنها این کار را برای کاهش درد قربانی انجام ندادند، بلکه برای سرپوش گذاشتن بر جنایات‌شان اقدام به این کار کردند.

نگهبان، ژنگ کای، در تاریخ  ۳ ژانویه‌ ۲۰۰۸، به دو زندانی دستور داد تا آقای سونگ جیوی را به تخت کشش ببندند. آقای سونگ به‌مدت بیش از ۱۲ روز شکنجه شد. ازآنجاکه هنوز از باور خود به فالون گونگ دست برنداشته بود، ژنگ کای به دو زندانی مذکور دستور داد که برای افزایش درد او، یک چرخ اتومبیل را در زیر ستون فقراتش قرار دهند. درد ناشی از این کار غیرقابل‌تحمل بود. آقای سونگ درمجموع ۲۴ روز تحت شکنجه قرار داشت.

آقای لیانگ یونچنگ، که قاضی دادگاه شهر فنگ‌چنگ واقع در استان لیائونینگ بود، در فوریه‌ سال ۲۰۰۶ به اردوگاه کار اجباری بنشی فرستاده شد. حدود ساعت ۵ بعدازظهر  ۸ فوریه‌ ۲۰۰۶، مای یانگ که رئیس بخش بود و منگ لیشین، رئیس بخش دایره‌ مدیریت، به زندانیان دستور دادند که آقای لیانگ را محکم به تخت کشش ببندند. پس از اینکه او را محکم بستند، پزشک اردوگاه ابتدا یک تزریق وریدی برای وی انجام داد و بعد وی تحت شکنجه خوراندن اجباری قرار گرفت. آنها به سه زندانی دستور دادند تا ۲۴ ساعته او را تحت نظر داشته باشند. صبح روز بعد، به‌خاطر اینکه آقای لیانگ همچنان بر باور خود به فالون گونگ پایدار مانده بود، منگ لیشین دستور داد تا او را تحت شکنجه‌ کشش قرار دهند. تختی که وی را به آن بسته بودند، متشکل از دو تخت بود. آنها او را در پایین و بین دو تخت چپاندند و مچ دست‌ها و مچ پاهایش را محکم با نوار پارچه‌ای به چهار گوشه بیرونی تخت‌ها بستند. وقتی نوارهای پارچه‌ای را سفت‌تر  می‌کردند، شدت درد او افزایش پیدا کرد.

بازآفرینی صحنه شکنجه‌: تخت مرگ

این شکنجه آنقدر ادامه پیدا می‌کند تا زمانی که تمرین‌کنندگان باور‌شان را رها کنند. حتی برای غذا خوردن یا رفتن به توالت آنها را باز نمی‌کنند. به زندانیان دستور می‌دادند تا به آنها آب و غذا بدهند و کمک کنند تا در لگن اجابت مزاج خود را انجام دهند. زندانیان، اغلب تمرین‌کنندگان را در حین انجام این کار، تحت فحاشی، توهین یا ضرب و شتم قرار می‌دادند. در هر نوبتِ شکنجه دست‌کم یک نگهبان و یک پزشک اردوگاه شرکت می‌کردند. نگهبان به روند کار نظارت داشت تا اطمینان پیدا کند که شکنجه به معلولیت یا مرگ تمرین‌کننده منجر نمی‌شود.

آقای لیانگ اولین بار به‌مدت ۱۵ روز و بار دوم به‌مدت ۲۹ روز تحت شکنجه قرار گرفت. در نوزدهمین روز از شکنجه بار دوم، آقای لیانگ قادر به اجابت مزاج نبود. به نگهبانان اردوگاه هشدار دادند که استثنائاً کمی او را آزاد کنند تا ‌بتواند روی تخت، اجابت مزاج کند. به‌دلیل اینکه وی مدتی طولانی تحت شکنجه کشش قرار گرفته بود، دیگر نمی‌توانست بنشیند. هنگامی که بعد از ۲۹ روز بالاخره او را از تخت باز کردند، بلافاصله از هوش رفت.

قرار دادن تمرین‌کنندگان فالون گونگ تحت شکنجه‌ کشش بسیار معمول بود. گاهی اوقات آنها شش یا هفت تمرین‌کننده را هم‌زمان شکنجه می‌کردند. بسیاری از آنها دچار آسیب شدید در بافت نرم بدن‌شان می‌شدند. بااین‌حال، تمام آسیب‌ها داخلی بوده و با چشم غیرمسلح قابل رؤیت نبودند.

شکنجه‌ کشش در زندان جیلین

مأموران در زندان جیلین برای شکنجه‌ کشش از انواع مختلف تختِ شکنجه‌ استفاده می‌کردند، مانند«تخت وضعیت ثابت»، «تخت کشش»، «تخت جداشونده» یا «تخت مجازات مرگ».

تخت‌های وضعیت ثابت، از تخته‌های چوبی به درازای حدود دو متر ساخته شده‌اند. دو نوار فولادی با یک ردیف سوراخ در دو انتهای تخته‌ها قرار دارد. از این نوارها برای بستن دست‌ و پای قربانی به چهار گوشه‌ تخت استفاده می‌کنند. تمرین‌کنندگان مجبورند به جز اجابت مزاج در همین وضعیت ادرار کنند و بخوابند. واقعاً زجرآور است. در زندان جیلین حدود ۱۷ تخت وضعیت ثابت وجود دارد. اکثر تمرین‌کنندگان به این شیوه شکنجه شده‌اند. وقتی زندانیان آقای ژنگ ویدونگ را به این نوع از تخت بستند، به‌منظور افزایش شدت درد وی، بطری‌های سودا را زیر پشتش قرار دادند، زیرا وی از نفی باور خود به فالون گونگ امتناع کرده بود. این شکنجه به‌مدت پنج روز ادامه داشت.

بازآفرینی صحنه شکنجه: تخت وضعیت ثابت

زمانی که تمرین‌کنندگان تحت شکنجه تختِ مجازات مرگ قرار می‌گیرند، چهار دست و پای‌شان به طرف بیرون آنقدر کشیده می‌شود که بدن‌شان از روی تخت بلند شده و بالاتر از سطح تخت، در هوا قرار می‌گیرد. لحافی را زیر کمر قربانی قرار می‌دهند. چهار دست و پای تمرین‌کنندگان را تحت کشش قرار داده و هم‌زمان بدن‌شان را به سمت پایین فشار می‌دهند. بسیاری از تمرین‌کنندگان بعد از این شکنجه دچار معلولیت می‌شوند. آقای ژانگ هونگوی در ماه می‌ سال ۲۰۰۲، در زندان جیلین حبس شد.  مأموران او را با حبس در سلول انفرادی و با تخت مجازات مرگ، شکنجه کردند. او را چندین ساعت در روز روی تخت مجازات مرگ قرار ‌دادند و به‌ مدت چند روز شکنجه کردند. درنتیجه، بسیار ضعیف شد و قسمت داخلی ران‌ها و بسیاری از قسمت‌های دیگر بدنش به شدت دچار پوسیدگی شدند.

تخت کشش یکی دیگر از وحشیانه‌ترین ابزار شکنجه است. چهار ورق فلزی در چهار گوشه‌ی تخت وجود دارند که در آنجا مچ دست‌ها و مچ پاها قرار می‌گیرند. هر صفحه سوراخ‌های زیادی دارد که به سگک فلزی متصل می‌شود. سگک فلزی شامل دو حلقه‌ نیم‌دایره است که به‌طرز خاصی ساخته می‌شود. وقتی چهار سگک سفت‌ و محکم  شوند، چهار دست و پای تمرین‌کننده کشیده می‌شوند و بالاتر از سطح تخت، در هوا قرار می‌گیرد. ماندن در چنین وضعیتی حتی به‌مدت چند ثانیه بسیار دردناک است. هنگامی که شکنجه بیشتر طول بکشد، بند انگشتان، تاندون‌ها و عضلات بازوها و ساق پاها، دچار آسیب شده و فلج می‌شوند.

پس از گذشت حدود ۲۰ تا ۳۰ دقیقه از این شکنجه، دست و پای تمرین‌کننده بی‌حس خواهد شد. شکنجه‌گران او را باز می‌کنند و پاهایش را ماساژ می‌دهند تا حدی که حسِ دست و پاهای تمرین‌کننده بازگردد، سپس دوباره شکنجه را شروع می‌کند. آقای وو ییفنگ متخصصی سرشناس درزمینۀ ساخت پل در استان جیلین و رئیس گروه مهندسی معماری از کالج مهندسی معماری چانگ‌چون بود. زمانی که در زندان جیلین حبس شد، تحت شکنجه با تخت کشش قرار گرفت. بدنش بالاتر از سطح تخت در هوا قرار گرفت و در اندک زمانی پس از آغاز شکنجه کشش، روی مچ دست‌ها و مچ پاهایش علائم کبودی ناشی از آسیب‌دیدگی ظاهر شد. بااین‌حال، دو زندانی دائم مچ دست‌ها و مچ پاهایش را در محل سگک‌های فلزی ماساژ می‌دادند. سگک‌های فلزی با بریدن نسج ناحیه مچ دست و پایش، در عمق گوشت فرو رفته بودند. شدت درد ناشی از این شکنجه، آقای وو را دچار بی‌اختیاری ادرار کرد. نگهبانان اردوگاه، برای اینکه از زیر مسئولیت این عمل‌شان شانه خالی کنند، روز بعد او را به بیمارستان منتقل کردند. پزشک و پرستاران از شدت جراحات وی حیرت‌زده بودند.

در تخت کشش جداشونده، آنها برای ثابت کردن دست‌بند روی مچ دست تمرین‌کنندگان و پابند روی مچ پا‌شان از حلقه‌های میل‌گرد استفاده می‌کنند. یک دست تا حد ممکن به سمت بالا و دست دیگر به سمت پایین کشیده می‌شود که باعث می‌شود بدن خمیدگی و قوس پیدا کند. پس از آن نگهبانان یا زندانیان چند چوب، لگن دستشویی یا غذای کنسروی را در زیر بدن قربانی قرار می‌دهند به‌طوری که بدن وی هیچ تماسی با تخت نداشته باشد. تمام مفاصل تمرین‌کننده تحت کشش قرار می‌گیرد و درد ناشی از آن بسیار جان‌کاه است.

بازآفرینی صحنه شکنجه: تخت کشش جداشونده

هنگامی که یک تمرین‌کننده تحت شکنجه‌ کشش بدون استفاده از تخت قرار می‌گیرد، ابتدا در حالتی قرار می‌گیرد که صورت او رو به زمین باشد و سپس دست‌ها و پاهایش را با طناب بسته و طوری می‌کشند که بدن وی در هوا قرار می‌گیرد. زمانی که تمرین‌کننده از نفی باور خود به فالون گونگ امتناع می‌کند، شکنجه‌گران او را تحت کشش بیشتری قرار می‌دهند. این شکنجه جراحاتی را روی گوشت مچ دست‌ها و مچ پاهای تمرین‌کنندگان برجای می‌گذارد. گاهی اوقات تاندون‌های‌شان تحت شدت فشار ناشی از کشش، عملکرد خود را از دست می‌دهند. مأموران گاهی اوقات با چکش کوچکی به مفاصل تمرین‌کننده آنقدر ضربه می‌زنند تا کبود شوند. آقایان تانگ چیوچنگ، لیو چنگجون، دیائو شوجون، سان چیان و ژانگ شینچی، تمرین‌کنندگانی هستند که به دلیل اینکه تحت این شکنجه قرار گرفتند، دچار معلولیت و ناتوانی شدند.

هنگامی که آقای سان چیان به همین شیوه شکنجه شد، سه بار تحت کشش قرار گرفت و تاندون‌های یکی از پاشنه‌هایش پاره شدند. سپس او را به گروه معلولین منتقل کردند.

تمرین‌کنندگان تحت انواع دیگری از شکنجه‌ کشش نیز قرار می‌گرفتند. آقای شین یانجون، افسر سابق نیروی هوایی و کارمند شرکت تأمین آب شهر یانجین، بین دو تخت دوطبقه آویزان شده بود. نگهبانان به چهار زندانی قوی‌هیکل دستور دادند که از دو چوب ضخیم به شکل ضربدر برای باز کردن پاهای وی استفاده کنند. وی در حین شکنجه از هوش رفت. آنها با ریختن آب سرد روی او هشیاری‌اش را برگرداندند و به شکنجه ادامه دادند. پس از آن، پاهای آقای یان دچار معلولیت شد، کلیه‌هایش از کار افتاد، بازوی چپش شکست و دچارصدمات و جراحات متعدد دیگری نیز شد.

شکنجه‌ آویخته شدن در بازداشتگاه شهر یوشو

آقای یانگ ژانجیو، تمرین‌کننده‌ای از شهر یوشو واقع در استان جیلین، در اوت سال ۲۰۰۲ بازداشت و در بازداشتگاه شهر یوشو حبس شد. در هنگام بازجویی، او را به یک صندلی فلزی بسته بودند. یک شب، مأموران بخش امنیت داخلی، از جمله رئیس ژانگ دچینگ، شی هایلین و چی لی، به اتاق بازجویی آمدند، دست‌های آقای یانگ را از پشت با دست‌بند به‌ هم بستند و طنابی را به دستبند‌ش متصل کردند. آنها او را روی صندلی به حالت ایستاده قرار دادند و انتهای دیگر طناب را به چهارچوبِ در بستند. سپس صندلی را برداشتند و آقای یانگ را در هوا آویزان کردند. یانگ در هوا آویزان بود. آنها همچنین به پاهایش لگد می‌زدند تا به عقب و جلو تاب بخورد. دستبند گوشت دستش را بریده و در آن فرو رفته بود. آقای یانگ بلافاصله از هوش رفت.

شکنجه‌ کشش در زندان ووژونگ در استان نینگ‌شیان

آقای ما ژیوو که قبلاً در استخدام اداره‌ راه آهن یین‌چوان بود، در تاریخ ۱۸ آوریل سال ۲۰۰۲، به زندان ووژانگ فرستاده شد. آقای ما یکبار به‌مدت بیش از ۴۰ روز تحت شکنجه‌ کشش با تخت مرگ قرار گرفت. به دست و پاهایش دست‌بند و پابند زدند. پشت بدن و پاهایش را با طناب به تخت بسته بودند. کشش دست‌ها و پاهایش منجر به درد غیرقابل تحملی در عضلات و کل بدنش شده بود. همانطور که زندانیان به نوبت او را شکنجه می‌کردند، پابندها دراثر شدت کشش با بریدن گوشت مچ پاهایش در آن فرو رفته بود و خون‌ریزی شدیدی داشت. در سراسر شبانه‌روز مجاز به خوابیدن نبود و در همان زمان، برای او مطالبی توهین‌آمیز درباره فالون گونگ می‌خواندند. وقتی آقای ما چشمانش را می‌بست، آنها با انبردست یا باتوم او را کتک می‌زدند. صورتش ورم کرده و پوشیده ازخون و کبودی بود. هرروز او را با خمیر نمکی که در بینی‌اش می‌چپاندند، تحت شکنجه خوراندن اجباری قرار می‌دادند. بوی تند خمیر سبب می‌شد که نتواند نفس بکشد. در فصل زمستان، لحافی به او نمی‌دادند و مجبورش می‌کردند که روی همان تخت ادرار و مدفوع کند. سرش در تماس مستقیم با تخته‌های چوبی بود که منجر به ریزش موهای سرش شده بود.

(ادامه دارد)