(Minghui.org) طی چند سال گذشته، برداشت اعضای بدن تمرین‌کنندگان زنده فالون گونگ به‌دست حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) در جامعه بین‌المللی افشا شده است. به‌دلیل تلاش‌های پیوسته تمرین‌کنندگان برای افشای این آزار و شکنجه و روشنگری حقیقت درباره دافا و همچنین حمایت اشخاصی که نگران این وضعیت هستند، مردم بیشتر و بیشتری در سراسر جهان خواهان پایان دادن به جنایات برداشت اعضای بدن در چین هستند. بسیاری از دولت‌ها از‌جمله کانادا، استرالیا، اسپانیا، ایتالیا و اتحادیه اروپا قطعنامه‌هایی را تصویب کرده‌اند که در آنها خواهان توقف فوری جنایت برداشت اعضای بدن، پایان دادن به آزار و شکنجۀ فالون گونگ و آزادی بی‌قید‌وشرط همه تمرین‌کنندگان زندانی فالون گونگ هستند.
تمرین‌کنندگان فالون گونگ در چین همانند همتایانشان در خارج از چین همچنان به روشنگری مسالمت‌آمیز حقیقت ادامه داده‌اند که درنتیجه با خطر بازداشت، حبس، زندان، شکنجه و حتی مرگ روبرو شده‌اند. طی این سال‌ها همانطور که افراد بیشتر و بیشتری در چین به سرشت قساوت های ح.ک.چ آگاه شده‌اند، با شجاعت دادخواست‌هایی را امضا کرده‌اند که خواستار توقف جنایت برداشت اعضای بدن و پایان دادن به این آزار و شکنجه است.
از ماه مه امسال، ۴۳۵۰ نفر در استان هونان این دادخواست را امضا کرده و خواستار مجازات متهمین ردیف اول، جیانگ زمین، ژو یونگ‌کانگ و بو شیلای شده‌اند.
4350 نفر در استان هونان این دادخواست را امضا کرده و با برداشت اجباری اعضای بدن در استان هونان چین مخالفت کردند.
اظهار نظرهای زیر توسط شهروندان عادی چین که این دادخواست را امضا کرده‌اند، بیان شده است. این نظرات توسط تمرین‌کننده‌ای ضبط شده که سعی می‌کرد با هموطنانش ارتباط برقرار کند و به آنها کمک کند تا حقیقت را درک کرده و جانب عدالت را بگیرند.
خانم میانسال: «آنها افراد خیلی بدی هستند!»
یک روز خانم میانسالی را ملاقات کردم. به او لبخند زدم و او هم متقابلاً به من لبخند زد. گفتم: «تقدیر این بوده که ما همدیگر را ملاقات کردیم. می‌خواهم مطلب مهمی را به شما بگویم.» با او درخصوص فالون گونگ، آزار و شکنجه و برداشت اعضای بدن تمرین‌کنندگان زنده فالون گونگ به‌دست ح.ک.چ صحبت کردم.
پس از اینکه درباره برداشت اعضا بدن شنید، عصبانی شد و گفت: «این افراد [شکنجه‌گران] بسیار بد هستند! تمایل دارم که دادخواست توقف برداشت اعضای بدن تمرین‌کنندگان زنده فالون گونگ را امضا کنم.»
دانشجوی دانشگاه: «حقیقتاً این عملی بیش‌ازحد بی‌رحمانه است!»
یک روز باران شدیدی می‌بارید، بنابراین برای رفتن به خانه سوار اتوبوس شدم. در اتوبوس مرد جوانی کنار من نشست و ما شروع به صحبت کردیم. او به من گفت که دانشجو است. حقیقت را برایش روشن کردم. او گفت: «من در زادگاهم چند تمرین‌کنندۀ فالون گونگ می‌شناسم. آنها خیلی مهربان هستند.»
سپس با او درخصوص جنایت برداشت اعضای بدن تمرین‌کنندگان زنده فالون گونگ به‌دست ح.ک.چ صحبت کردم. او شگفت‌زده شد و گفت: «انجام چنین کارهای غیرانسانی‌ای بیش‌ازحد بی‌رحمانه است. آن اعمال کاملاً غیر‌‌قانونی هستند.» او فوراً دادخواست را امضا کرد و از ح.ک.چ و تشکیلات وابسته به آن خارج شد.
از آنجا که چتر به‌همراه نداشت، چترم را به او دادم. او بسیار تحت‌تأثیر قرار گرفت و تکرار می‌کرد: «شما تمرین‌کنندگان فالون گونگ افراد خوبی هستید! هرچه افراد بیشتری مثل شما باشند، جامعه بهتر خواهد شد.»
مرد میانسال: «حزب کمونیست فوق‌العاده بد است!»
مرد میانسالی را در یک سوپرمارکت دیدم. بعد از اینکه برایش روشنگری حقیقت کردم، او گفت: «به آنچه الان گفتید باور دارم. حزب کمونیست فوق‌العاده بد است. من یک تمرین‌کننده فالون گونگ را می‌شناسم که شخص خیلی خوبی بود. او برای چند سال زندانی شد. وقتی آزاد شد، انگشتانش بر اثر شکنجه شکسته شده بودند... حزب کمونیست فوق‌العاده بد است. می‌خواهم تمرین‌های [فالون گونگ] را یاد بگیرم؛ آیا می‌توانید مقداری اطلاعات به من بدهید؟» پاسخ دادم: «من اینجا زندگی نمی‌کنم. آیا می‌توانیم امروز بعدازظهر در این پارک کوچک همدیگر را ببینیم؟» او با خوشحالی قبول کرد. آن‌روز بعدازظهر باران می‌بارید و نمی‌دانستم که او می‌آید یا نه. در هر صورت به آنجا رفتم و او آنجا منتظر من بود. تحت تأثیر قرار گرفتم.
یک مقام رسمی پاداش دریافت کرد
دروغ‌های ح.ک.چ ذهن یکی از مقامات رسمی را مسموم کرده بود. او فکر می‌کرد که تمرین‌کنندگان فالون گونگ علیه ح.ک.چ هستند و چین را دوست ندارند. با او درخصوص فالون گونگ و جنایت ح.ک.چ در برداشت اعضای بدن تمرین‌کنندگان فالون گونگ صحبت کردم. پس از اینکه به حقیقت آگاه شد، دادخواست را امضا کرد.
پس از آن، بسیاری از جنبه‌های زندگی‌اش بهبود یافت و ارتقاء شغلی گرفت. او ده‌ها نفر را تشویق به امضای این دادخواست کرد. همچنین به توزیع کتاب نُه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست و سایر سی‌دی‌های اطلاع رسانی کمک کرد.
پسر این مقام رسمی از بیماری ورم آپاندیس رنج می‌برد، اما بیمارستان بزرگی بیماری‌اش را اشتباه تشخیص داده بود. درنتیجه، وضعیتش بدتر و بدتر می‌شد. او با من تماس گرفت و از استاد لی استدعا کرد که به پسرش برکت عطا کند تا عمل جراحی‌اش با موفقیت انجام شود. عمل جراحی‌اش بسیار خوب پیش رفت. بعداً پسرش نیز این دادخواست را امضا کرد و گفت: «ح.ک.چ بیش‌ازحد بی‌رحم است که مرتکب چنین اعمال پلیدی می‌شود.»
راننده: «فالون گونگ فوق‌العاده است!»
یک بار برای مرد میانسالی روشنگری حقیقت کردم. او دادخواست را امضا کرد و گفت: «من کاملاً با برداشت اعضای بدن تمرین‌کنندگان زنده فالون گونگ مخالف هستم.» راننده‌ای که نزدیک ما بود صدایم کرد تا با من صحبت کند. در ابتدا فکر کردم که یک مأمور پلیس لباس‌شخصی است، اما آرامش خود را حفظ کردم و به سویش رفتم. او گفت: «آیا مطلبی درخصوص فالون گونگ دارید؟ من همۀ مطالب دیگر را خوانده‌ام. آیا مطلب جدیدی دارید؟»
مقداری مطلب برایش پیدا کردم و از او خواستم که دادخواست را امضا کند. او دادخواست را امضا کرد و سپس به دوستانش درباره فالون گونگ گفت و آنها همگی مطالب روشنگری حقیقت را دریافت کردند.
آن راننده به من گفت: «فالون گونگ خیلی خوب است!»
صاحب بنگاه تجاری: «ح.ک.چ مرتکب چنین عمل پلیدی می‌شود!»
حقیقت را درخصوص آزار و شکنجۀ غیرانسانی فالون گونگ برای صاحب یک بنگاه تجاری روشن کردم. به او گفتم که حزب کمونیست چین اعضای بدن تمرین‌کنندگان زنده را برمی‌دارد و آنها را به قیمت‌های بالایی می‌فروشد.
او گفت: «می‌دانم که فالون گونگ بسیار خوب است. تعدادی از تمرین‌کنندگان فالون گونگ را می‌شناسم و آنها بسیار مهربان هستند. ح.ک.چ بدترین است؛ آنها چنین کار پلیدی انجام دادند. من قبلاً دادخواستی را در این خصوص امضا کردم و اجرش را گرفتم– کسب و کارم بهتر شده است.»
فروشندۀ مواد غذایی: «می‌دانم که ح.ک.چ به‌زودی سرنگون می‌شود»
ما برای یک فروشنده مواد غذایی روشنگری حقیقت کردیم و کتابچه نُه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست را به او پیشنهاد کردیم.
آن فروشنده پاسخ داد: «من درباره فالون گونگ می‌دانم و این کتاب را خوانده‌ام. تمرین‌کنندگان فالون گونگ افراد خوبی هستند. آزار و شکنجۀ ح.ک.چ غیرعقلانی است. برداشت اجباری اعضای بدن چنین کار پلیدی است. می‌دانم که ح.ک.چ به‌زودی سرنگون می‌شود. بسیاری از مردم این را می‌دانند. می‌دانم که ۱۳ مه، روز تولد استاد شما است. لطفاً سلام مرا به استادتان برسانید.» او کتاب را گرفت و گفت که آن را با دیگران به اشتراک خواهد گذاشت.
مرد میانسال: «لطفاً مراتب تشکر من را به استاد خود برسانید»
یک بار با مرد میانسالی درخصوص جنایت برداشت اجباری اعضای بدن به‌دست ح.ک.چ صحبت کردیم. آن مرد میانسال گفت: «مادرم یک تمرین‌کننده فالون گونگ است. او قبلاً خیلی بیمار بود. حالال او کاملاً سالم است. او قبلاً خواندن بلد نبود، اما حالا می‌تواند بخواند. لطفاً از طرف من از استاد خود تشکر کنید! همه مطالب موجود درخصوص فالون گونگ را خوانده‌ام، دی‌وی‌دی شن‌یون را تماشا کرده‌ام و غیره. استاد شما بسیار فوق‌العاده است! ایشان باعث شده‌اند که مردم بسیار زیادی دوباره اخلاقیات سطح‌بالا و سلامتی را به‌دست آورند!»
