(Minghui.org) یازدهمین فاهویی چین در وبسایت مینگهویی، در تاریخ ۱۶ نوامبر خاتمه یافت. بهگفتۀ یکی از سردبیران مینگهویی، مقالات منتشر شده در وبسایت تنها بخش کوچکی از کل مقالههای ارسالی است. تبادل تجربه و ماجراهای تمرینکنندگان در چین، نشاندهندۀ گسترش فالون دافا در جهان، پیشینۀ نجات موجودات ذیشعور توسط تمرینکنندگان در میان آزار و شکنجه و اعتقاد راسخشان به اصول حقیقت- نیکخواهی- بردباری است.
این مقالات، الهامبخش بسیاری از تمرینکنندگان در خارج از چین بودهاند. خبرنگار مینگهویی با چند تن از افرادی که این مقالات را مطالعه کردند، مصاحبهای انجام داد و آنچه در ادامه آمده، مواردی است که آنها مطرح کردهاند:
تزکیه در جامعه عادی
گریس از ایالات متحده گفت: بیشترین چیزی که مرا تحت تأثیر قرار داد این بود که تمرینکنندگان چین چگونه با زندگی در جامعه عادی به فا اعتبار میبخشند.
او گفت: نویسندۀ مقالۀ «بهخوبی متعادل کردن تزکیه و کار» همواره در محل کار مطیع اصل حقیقت- نیکخواهی- بردباری است. وقتی میان زیردستان و سرپرستان اختلافی پیش میآید، همواره مانند یک تزکیهکننده رفتار میکند. این دقیقاً مانند گفتههای استاد است:
«حالت، رحمت، مهربانی، خلوص، درستی و بردباری عظیمی که مریدان دافا درطول این دوره اصلاح فا بهنمایش میگذارند درحال کمک به شکل دادن اجتماع آینده است.» ( آموزش فا در کنفرانس بینالمللی فای واشنگتن دیسی)
نویسنده نیز از این آموزۀ استاد پیروی میکند:
«همچنین در ارتباط با افرادی که بهطور اتفاقی با آنها برخورد میکنید، کسانی که در طی زندگی روزمره با آنها مواجه میشوید، افرادی که در محل کار به آنها برمیخورید، همۀ شما میبایستی حقیقت را برایشان روشن کنید. حتی هنگامیکه در طی زندگی روزمزهتان خیلی سریع از کنار افراد میگذرید که فرصت صحبت کردن با آنها را ندارید، با این همه باید اثری از نیکخواهی و مهربانی خود بهجای گذارید.» ( کنفرانس آموزش فای آتلانتا ۲۰۰۳)
«نویسنده تلاش میکند تا به همه بگوید که در محل کار مطابقِ ماهیت واقعیِ فالون گونگ عمل میکند.»
گریس گفت: مقالۀ دیگری تحت عنوان «هدف از زندگیام اعتباربخشی به فا است» نیز مرا تحت تأثیر قرار داد. نویسندۀ آن، یک معلم مدرسه ابتدایی است. بهواسطۀ آزار و شکنجه، او مجبور شد پنج بار تغییر شغل دهد و در یک منطقه دور افتاده و فقیر ساکن شد. او مسئول کلاسی شد که بچههای بازیگوشی داشت و هیچکس مایل نبود معلم آن کلاس شود. اما او هیچ گله و شکایتی نمیکرد.
او با دانش آموزان رفتاری مهربان داشت، بدون اینکه نیاز باشد به اقدامات انضباطی سخت گذشته بازگردد. با خردی که از دافا بهدست آورده بود در کلاس دلسوزانه تدریس میکرد و امکانی بوجود میآورد تا دانش آموزان احساس کنند او واقعاً بهفکر آنهاست. سپس، چیزی معجزهآسا رخ داد. بچهها بهتدریج خواهان انجام تکالیف و حضور در کلاس شدند. ستیزهخویی که داشتند کلاً از بین رفته بود.
او متوجه شد بدون توجه به اینکه کجا هست باید انسان خوبی باشد. همیشه مطابق با دافا باشد و از رفتارش برای اعتبار بخشی به دافا استفاد کند.
هنگامی که درهای ورودی چند کلاس درس بسته نمیشدند، او از خانه چوب آورد تا آنها را تعمیر کند. هنگامی که دانش آموزان کتاب و لوازم امتحان خریداری کردند، او سهمش از سود حاصله را قبول نکرد. هنگام انجام کارهای روزمره در مدرسه، پیشگام بود و هنگامی که مدرسه کمکهزینه تقسیم میکرد، آنها را به معلمان جوانتر میداد.
یک بار مدیر به او گفت: اگر همه فالون گونگ را تمرین میکردند، این مدرسه بدون داشتن مدیر نیز موفق بود.»
یک بار حدود ۲۰ تن از عواملِ اداره ۶۱۰ سعی کردند او را بازداشت کنند. بچهها مانند سپر دورش حلقه زدند و با هم فریاد میزدند: معلم ما فرد خوبی است! فالون دافا لطفاً معلممان را نجات بده!»
گریس گفت: «تجربۀ این تمرینکنندگان به من این امکان را داد تا درک کنم که بدون توجه به آنچه ما انجام میدهیم، بدون توجه به اینکه از کدام طبقه اجتماعی هستیم، میتوانیم طبق اصول حقیقت- نیکخواهی- بردباری تزکیه کنیم و میتوانیم به فا اعتبار ببخشیم و مردم را نجات دهیم.»
مهربانی با اعضای خانواده
شری از کانادا فکر می کرد که مواجهه با اختلافات بین اعضای خانواده، سختترین چیز درجهان است. اغلب این شعر استاد را از بر میخواند:
«یکصد سال از زندگی بشری،
برای چه کسی اینقدر گرفتار و مشغول هستید؟
شهرت، ثروت و احساسات نسبت به خانواده، نگرانی و اضطراب عمیقی میآورد»(معنای زندگی چیست؟ هنگ یین جلد ۳)
شری از این مقالات: «همسر و پسرم نیز موجودات ذیشعور هستند» و «وقت را غنیمت شماریم و هرکاری میتوانیم انجام دهیم تا موجودات ذیشعور را نجات دهیم» چیزهای زیادی آموخت: چگونه دیگران را در نظر بگیریم، نگاه بهدرون و ایجاد هماهنگی در خانواده.
شری گفت: «نویسندگان این مقالات نسبت بهاعضای خانوادهشان نیکخواه هستند، هر چند اعضای خانوادهشان نسبت به آنها بدرفتاری کنند و دچار سوءتفاهم باشند. در زندگی خانوادگیشان از اصل حقیقت- نیکخواهی- بردباری پیروی میکنند. آنها با موفقیت از دام احساسات جستهاند و محیط خانهشان را اصلاح کردهاند.
«از این مقالات متوجه شدم که آن به ثبات و استقامت طولانی مدت نیاز دارد. نمیتوان در ظرف چند روز به آن دست یافت. قدرت فا و قلمرو تزکیهکننده میتواند هر نوع نفرتی را ذوب کند و باعث شود دیگران از فا احساس نیکخواهی و شفقت داشته باشند و واقعاً به آن احترام بگذارند.»
موجودات آگاه شدۀ فداکار و بیباک
شری از طریق این مقالات شاهد از خود گذشتگی و شهامت در تمرینکنندگان نیز بود: «رها شدن از ترس در ارودگاههای کار»، «وقتی فداکاری بر ترس غلبه میکند، مسیر گسترده میشود» و « وقتی به فکر دیگران باشید، امور بهخوبی پیش خواهد رفت.»
او گفت: «هنگامی که تمرینکنندگان بازداشت یا زندانی میشدند، آنها نگران امنیت خودشان نبودند. در عوض، آنها تلاش میکردند تا به سایر همتمرینکنندگان کمک کنند. آنها به جای گله و شکایت از همتمرینکنندگان، بهدرون نگاه میکردند. این تمرینکنندگان سعی میکنند بههر جا که میروند به فا اعتبار ببخشند. آنها سزاوارند که «مدافعانِ حقیقت کیهان» نامیده شوند. (آموزش فا در مراسم تأسیس انجمن فالون دافای سنگاپور). آنها از فا آموختند که چه کاری باید انجام دهند و اینکه در هر لحظه از فا پیروی کنند.
آنها وابستگی به مرگ و زندگی را رها کردند و واقعاً فداکار و بیباک شدهاند. شکنجه گران در مواجهه با آنها میترسند و افکار شیطانی متلاشی میشود. این تمرینکنندگان محیطشان را اصلاح میکنند و تحت حفاظت استاد، بر آزار و شکنجه غلبه میکنند.
تمرینکنندگان سالمندِ کوشا
بسیاری از تمرینکنندگان مسن در رابطه با نجات مردم تجارب خود را به اشتراک گذاشتند. خانم پان از اروپا، خودش به عنوان یک تمرینکنندۀ مسن، آنقدر تحت تأثیر ماجراهایشان قرار گرفت که به گریه افتاد.
مقاله «آوردن حقیقت به هر خانواده» برای خانم پان مقالهای برجسته بود. هنگامی که همۀ تمرینکنندگان جوان در منطقهاش بازداشت شدند، نویسنده که خانمی ۷۷ ساله بود گروهی از همتمرینکنندگان را سازماندهی کرد که همگیشان در سنین۷۰ تا ۸۰ سال بودند و مسئولیت روشنگری حقایق را برای مردم محلی بهعهده گرفت.
در طی هشت ماه، این تمرینکنندگان مسن از هفتصد روستا دیدار کردند و به هر خانواده مطالب فالون دافا را تحویل دادند که بالغ بر صدها هزار نفر میشدند. هر روز، آنها صدها نفر از مردم را متقاعد میکردند تا عضویتشان را در حزب کمونیست چین نفی کنند. گاهی اوقات آنها هر روز باید با پای پیاده دهها کیلومتر از یک روستا به روستای دیگر میرفتند. نه شرایط بد آب و هوایی و نه آزار و شکنجه، هیچیک آنها را از نجات مردم باز نمیداشت.
خانم گو از اروپا نیز تحت تأثیر مقالۀ «روستایی در نزدیکی رودخانه» قرار گرفت. خانم گو گفت: نویسنده اعتقاد راسخش به فا را بهزبانی ساده بیان کرد. از ماجرایش، متوجه شدم که چگونه استاد درهر وضعیتی از ما محافظت میکنند. اگر تزکیهکنندهای مطابق با فا رفتار کند، آنوقت قدرت فا آشکار خواهد شد.»
رشد و اصلاح خود در همکاری و هماهنگی
چند تمرینکننده تجاربشان را از همکاری و هماهنگی بهاشتراک گذاشتند.
شیائویوئه، هماهنگ کننده پروژه روشنگری حقیقت، با خواندن مقاله «هماهنگ کردن و همکاری کردن» [تجارب مشابهی برایش] تداعی شد.
شیائویوئه گفت: «ما گروهی از تزکیهکنندگان هستیم و گروههایمان که دستاندرکار پروژه هستند انجمنهای عادی نیستند. در دافا، طبقه اجتماعی مردم عادی نداریم. بهعنوان یک تزکیهکننده، سعی میکنیم وابستگیهای شهرت و عقاید و تصورات درخصوص مفهوم طبقات اجتماعی را رها کنیم. در پروژهها، اعضای گروه وظایف متفاوتی دارند، اما ما با هم برابر هستیم. هماهنگکننده رئیس نیست، بلکه وظیفهاش درگروه خدمت به همه است.»
«روند هماهنگی روند تزکیه است. ما نمیتوانیم دیگران را مجبور کنیم تا تغییر کنند. تنها شخصی که باید تغییر دهیم، کسی نیست جز خودمان. باید عقاید و تصورات بشریمان را مطابق فا تغییر دهیم.»
«این مهم است که نسبت به کاستی افراد دیگر چگونه واکنش نشان میدهیم. هنگامی که مشکلات دیگران را میبینیم، اولین واکنش ما چیست؟ مثبت است یا منفی؟ آیا مضطرب میشویم و گله وشکایت میکنیم، یا بخشنده و باملاحظه خواهیم بود؟ واکنش ما نشان دهندۀ سطح تزکیه ما است.»
«در جریان اختلافاتی که پیش میآید، مهمتر این است که بهدرون نگاه کنیم. باید درک کنیم اگر در خودمان مشکلی نداشته باشیم، با چنین اختلافی مواجه نمیشویم. اختلافات وجود دارند تا ما پیشرفت کنیم. همه مشکلاتی که در هماهنگی داریم، موانعی نیستند که آنها را به کنار برانیم. بلکه آنها هشداری برای پیشرفت ما هستند.»
مسئولیت ما
گریس، تمرینکننده فوقالذکر از امریکا، نیز تحت تأثیر این مقاله قرار گرفت: «معاون اجرایی رئیس: تمام زندگیم وقفِ کمک به استاد در اصلاح فا»
«نویسندۀ این مقاله، موارد آزار و شکنجۀ جمعآوری شده در وب سایت مینگهویی را مورد مطالعه قرار میدهد و متوجه میشود که آن مسئولیت خودش است که برای موارد مرگ پایگاه داده را راهاندازی کند. در طول روز، او بسیار مشغول کار بود، شبها تا دیروقت کار میکرد. هفت ماه را صرف جمعآوری و سازماندهی دادههای خام کرد و دو ماه دیگر را صرف نوشتن خلاصه گزارش کرد. من ثبات قدم و حس مسئولیتپذیریاش را تحسین میکنم.»
«در کمک به استاد در اصلاح فا، باید اولویت را به اموری بدهیم که دافا نیاز دارد. همچنین، نباید بر نتیجه نهایی پروژههایمان تمرکز کنیم. بهجای انگیزه و یا شور و شوقِ مردم عادی، آنچه نیاز داریم خردی است که دافا به ما عطا میکند. وظایف ما طولانیمدت هستند که صبر و بردباری، برنامهریزی دقیق و همکاری نیاز دارد. انگیزههای کوتاهمدت کاری از پیش نمیبرد، چون نیاز بهتداوم و استقامت طولانیمدت داریم.»
«اعتباربخشی به فا، کمک به استاد در اصلاح فا و نجات موجودات ذیشعور، بالاترین افتخار است.»
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.