(Minghui.org) وقتی مقاله اخیر هیئت تحریریه مینگهویی با نام «نقطه شروع» را خواندم، مقداری واکنش‌های شدید از خودم نشان دادم، زیرا اشتباهاتی مشابه آنچه که در این مقاله بیان شده است را مرتکب شده بودم. این اشتباهات، منجر به زیان‌های بزرگی در تزکیه خودم و افراد نزدیک به من شده بود. مایلم درس‌هایی را که آموختم، به اشتراک بگذارم تا هیچ‌کس دیگری، مرتکب همان اشتباهات نشود.

وقتی با مسائل دشوار روبرو می‌شدم، تشخیص درست و غلط برایم مشکل بود. این باعث می‌شد که کارهای زیادی بکنم که حالا از انجام‌شان پشیمان هستم. برای مدتی بازداشت شدم و پس از اینکه آزاد شدم، تسلیم زور و اجبار شدم و از چند تمرین‌کننده خودسر و متمرد، دنباله‌روی کردم. اشتباهاتم باعث تضعیف دافا، مداخله برای سایر تمرین‌کنندگان و همچنین ایجاد مانع در روند ارائه نجات به موجودات ذی‌شعور شد.

خودم را بررسی کردم و به‌شدت سعی کردم بفهمم که چرا به هنگام مواجهه با آزمون‌ها و مداخلات، همچنان به اشتباهاتم ادامه می‌دهم و چرا غالباً زمانی متوجه اشتباهاتم می‌شوم که دیگر آنها را انجام داده‌ام و کار از کار گذشته است.

برای یافتن عیب‌هایم، به جستجوی درونم ادامه دادم و فا را بیشتر مطالعه کردم که باعث پیدا کردن وابستگی‌های زیادی شد. برجسته‌ترین‌شان، این بود که به‌جای فا، از رفتار تمرین‌کنندگان دیگر پیروی می‌کردم و بیش‌ازحد به هم‌تمرین‌کنندگان تکیه می‌کردم.

بااینکه تلاش می‌کردم فا را ازبر کنم، تنها معنی تقریبی‌اش را حفظ می‌کردم، نه کلمه به کلمه را. به‌همین دلیل، در مواقع بحرانی، فا را در ذهنم نداشتم تا از آن کمک بگیرم.

با حفظ کردن دقیق مقدار زیادی از فا، خودم را اصلاح کردم. همچنین تعداد زیادی مقاله تبادل تجربه نوشتم و برای مینگهویی ارسال کردم. در طی این روند، متوجه بهبود و پیشرفت در درک و قدرت تصمیم‌گیری‌ام شدم. زمانی‌که با امتحان‌ها مواجه می‌شدم، فا به ذهنم می‌آمد و کمتر مرتکب اشتباه می‌شدم.

یک بار، هم‌تمرین‌کننده‌ای را دیدم که سخنان استاد را بدون اینکه اشاره کند آنها جملات استاد هستند، در کیوکیو (برنامه‌ای برای چت که توسط چینی‌های زیادی استفاده می‌شود) نقل‌قول می‌کرد. آنچه را که استاد درباره دزدیدن فا بیان کرده‌اند، به‌خاطر آوردم و بلافاصله آن را به آن هم‌تمرین‌کننده گوشزد کردم. در اوایل امسال، انتشار اطلاعیه‌ای ازسوی انجمن دافا، تأییدی بر این بود که تصمیمم من درست بود.

سابقاً از خواندن مقالات تبادل تجربه درباره بُعدهای دیگر و بازپیدایی لذت می‌بردم. درحالی‌که فا را بیشتر و بیشتر حفظ می‌کردم، دریافتم که این نوع از مقالات، می‌تواند به افراد معینی که تمرین‌کننده نیستند کمک کند، اما نباید درمیان تمرین‌کنندگان دافا ترویج داده شوند.

ازآنجایی‌که هرکدام از تمرین‌کنندگان در سطوح مختلفی هستند، مطمئناً آنچه را که در بعدهای دیگر می‌بینند، حقیقت نهایی نیست. شروع به ارزیابی این مقالات براساس فا کردم.

یک بار مقاله‌ای که در مینگهویی توصیه شده بود را خواندم. تحت تأثیر باور قوی نویسنده قرار گرفتم، اما همچنین فهمیدم که در کجا کاستی و کوتاهی داشت. آن هم‌تمرین‌کننده، رنج زیادی را متحمل شده بود، اما برایش روشن نبود که آیا آنها، نظم و ترتیب استاد بوده است یا نه.

استاد نظم و ترتیب‌های دقیق و منظمی برای تزکیه ما تدارک دیده‌اند و اینکه بخواهیم بیشتر از چیزی که مشخص شده، تحمل کنیم، لزوماً برایمان خوب نیست. پس‌از حفظ کردن فا، بخش مرتبطی از سخنرانی استاد، به‌طور طبیعی به ذهنم آمد. استاد بیان کردند:

«برای اینکه برای بیشتر افراد آسان شود که عمل تزکیه را انجام دهند، درحال‌حاضر دافا عمدتاً شکل عمل تزکیه در اجتماع مردم عادی را انتخاب کرده است؛ تمرین‌کنندگان در محیط کارشان و محیط‌های دیگر افراد عادی، خودشان را تعدیل و آبدیده می‌کنند. فقط راهب‌ها و راهبه‌ها احتیاج دارند که در اطراف بگردند.» (نکات اصلی برای پیشرفت بیش‌تر ۱– «ضربه‌ای شدید»)

مطالب بالا تنها چند مثال هستند. وقتی فا را در ذهنم دارم، در هنگام بروز سؤالات، به‌طور طبیعی می‌دانم که چه‌کاری باید انجام دهم.

بعداز اینکه درس‌های زیادی از تجربیاتم آموختم، سرانجام فهمیدم که مشکل اصلی‌ام این بود که فا را به اندازه کافی مطالعه نمی‌کردم. پس‌از ایجاد بهبود در مطالعه فا، در فرستادن افکار درست و روشنگری حقیقت نیز بهتر شدم. امیدوارم هم‌تمرین‌کنندگان از تجربیاتم درس بگیرند و در مطالعه فا، غفلت نکنند.

مطالب بالا درک محدود من است. لطفاً به هرچیز نامناسبی اشاره کنید.