(Minghui.org) (ادامه قسمت اول)
برای مادرم توضیح دادم که چگونه اصول فا در جوآن فالون کتاب اصلی دافا به من کمک کرد که دلایل متولد شدنمان در این جهان، مفهوم واقعی حیات و زندگی، رابطه میان از دست دادن و بهدست آوردن و اینکه چرا باید از میان سختیها و آزمایشهای بسیاری عبور کنیم را درک کنم.
با مادرم بهاشتراک گذاشتم که چطور مطالعه جوآن فالون چشمانم را باز کرد، افق دیدم را گسترش داد، درکم را عمیقتر و به روحم آرامش داد و زندگیام را اصلاح و به من کمک کرد در مسیرم باقی بمانم. بنابراین گیج و آشفته و با راههای منحرف دنیایی گمراه نشدم.
در نتیجه صحبتهایمان، مادرم شروع به مطالعه جوآن فالون کرد و درمسیر تمرین تزکیه دافا قدم گذاشت. طی یک سال، تمام بیماریهایی که به آنها دچار شده بود، ناپدید شدند.
قبل از تمرین تزکیه، مادرم تاجایی که میتوانست سعی میکرد به همسرش بچسبد، اما نتیجه آن احساس بیگانگی بیشتر میان آنها بود. پس از تمرین تزکیه، او بهتدریج بهدرون نگاه کرد و آموختههایش را از حقیقت، نیکخواهی، بردباری برای ارزیابی تمام چیزها بهکارگرفت.
او فقط میخواست با دنبال کردن راهنماییهای استاد در زندگیاش فرد بهتری شود و قصد نداشت در عوض آن چیزی بهدست آورد. با اینحال، ذهنی آرام و بدنی رها از بیماری به او عطا شد. بهتر از همه، خانوادهمان است که با آرامش و هماهنگی استحکام یافته است.
برای زمانی طولانی، من به این عقیدهام چسبیده بودم که داشتن رابطه نامشروع را رفتاری مطلقاً اشتباه و غیرقابل بخشش درنظر میگرفتم. آن تفکر منجر به احساس مقاومی از نفرت نسبت به پدرم شد. او را تحقیر میکردم، شکاف عمیقی میان ما دونفر ایجاد شده بود.
استاد بیان کردند:
«برای انسانها سختترین چیزی که رها کنند تصورات و عقایدشان است. برخی افراد نمیتوانند تغییر یابند، حتی اگر مجبور شوند برای اصول ساختگی و دروغین از زندگی دست بکشند. اما خود تصورات و عقاید بعد از تولد بهدست آورده میشوند و اکتسابی هستند. مردم همیشه براین باور هستند که این ایدههای تکاننخوردنی- ایدههایی که میتواند آنها را وادار کند که بدون هیچ فکری هر بهایی را بپردازند- افکار خودشان است. حتی زمانی که حقیقت را میبینند، آن را رد میکنند. درحقیقت به جز خلوص و معصومیت مادرزادی یک شخص، همه تصورات و عقاید، بعد از تولد بهدست آورده میشوند و خودِ واقعی یک شخص نیستند.» («برای چه کسی وجود دارید؟» از نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر)
از مطالعه فا به این درک رسیدم که هر چیزی در زمین یک رابطه کارمایی دارد. بهعنوان فرزند، ما نباید خودمان را گرفتار اختلافات والدین کنیم. احساساتمان نسبت به والدین بهرغم اینکه ممکن است اشتباهاتی کرده باشند، باید محترمانه باشد. ما نباید درباره آنها قضاوت کنیم.
بهعنوان مریدان دافا، باید از همه بیشتر درک کنیم و نیکخواه باشیم، بجای اینکه در احساسات بیهوده غرق شویم. اگر تمام موجودات ذیشعور را نجات میدهیم باید با دیگران براساس اصول فا رفتار کنیم، سعی کنیم خودمان را بجای آنها قرار دهیم، از دید آنها به مسائل نگاه کنیم و بگذاریم این اعمال بد از اعماق قلبمان رها شوند.
بهتدریج نگرشم را نسبت به پدرم از تحقیر به احترام تغییر دادم.
با مطالعه جدی فا، همراه با تبادل تجربه مداوم، با عزمی راسخ برای تزکیه خوب، قلب مادرم نیز شدیداً تغییر کرد. لایههای نارضایتی و خشمی که سالهای بسیاری بوجود آمده بود، از طریق نگاه بهدرون، یکی پس از دیگری حل و فصل شد.
او رفتارش را نسبت به پدرم تغییر داد، توجه خاصی داشت که چگونه با او صحبت کند تا مطمئن شود تزکیه گفتار را تمرین کرده است. گرچه پدرم پول بسیار زیادی را از مادرم کلاهبرداری و حیف و میل کرده بود، اما هرموقع که پدرم به پول احتیاج داشت، مادرم به حمایت مالی از او ادامه میداد.
پدرم دوست داشت زندگی پرتجمل و پرریخت و پاشی داشته باشد. او سفرهای متعددی میرفت و خریدهای بیهوده و بیمعنی میکرد. کمد لباسش پر از لباسهایی بود که بهندرت فرصت پیدا میکرد آنها را بپوشد. او سابقاً درخواستهایی از ما برای ارضای احتیاجات مادی خودش داشت تا بتواند به خودپسندیهایش خوراک دهد.
وقتی من و مادرم تحت تأثیر دافا تغییر کردیم، پدرم نیز بهتدریج تغییر کرد. او سفرها و خریدهایش را بسیار کاهش داد. بیشتر و بیشتر در خانه ماند.
روزی، حدوداً دو سال از تمرین فالون گونگ مادرم گذشته بود، پدرم از صمیم قلب به مادرم گفت: «تو تغییر کردهای!»
او حتی به همکلاسیهای قدیمیاش گفته بود: «وقتی مردی پا به سن میگذارد، روی همسرِ اول میتواند حساب کند.»
دوستی داشتم که بدبختانه مدت 5 سال رابطه نامشروع با مردی متاهل داشت که نمیتوانست خودش را رها کند. پریشانی احساسی او بهقدری بود که دچار اگزمای شدید شد که درمانی نداشت. از من خواست که او را آرام و کمکش کنم.
با او صحبت کردم و مطالبی را که میتوانست براساس اصول فالون دافا درک کند بهاشتراک گذاشتم. او را تحتتأثیر قرار دادم که رفتارش با یک مرد متاهل خارج از روابط زناشویی و غیراخلاقی بوده و اعتمادش به شریک غیرقانونیاش غیرمنطقی و نابجا است.
وقتی برای اولین بار مطالعه جوآن فالون را بهپایان رساند، مصمم شد که بهطور استوار به رابطه نامشروعش با آن مرد خاتمه دهد و دیگر حمایت مالی ماهیانه او را نپذیرد و پس از 3 بار خواندن جوآن فالون، او همچنین 100 هزار یوآن که با فریب دادنش برای خرید خانه از او گرفته بود را برگرداند.
پس از اینکه او تغییر کرد و زندگیاش را تحت هدایت اصول فالون دافا حقیقت، نیکخواهی، بردباری ادامه داد، معجزهای رخ داد. بیماری اگزما ناپدید شد.
تقریباً برای 2 دهه است که فالون گونگ درچین تحت آزار و شکنجه قرار گرفته است، اما بجای اینکه از بین برود، در بیش از 100 کشور و منطقه در سراسر جهان پذیرفته شده است. کتابها و متون آن نیز به 40 زبان زنده دنیا ترجمه شده است.
افراد بسیاری شروع به آموختن حقیقت درباره فالون گونگ و تأثیر جهانی آن کردهاند، همینطور مطالبی درباره حزب کمونیست مطالعه کردهاند و تا زمانی که قدرت را در دست دارد به این جنایات علیه مردم خودش ادامه میدهد.
طبق آخرین اطلاعات، هزاران نفر در داخل و خارج از چین، شکایات کیفری خود را علیه جیانگ زمین که آزار و شکنجه فالون گونگ را آغاز کرد، به ثبت رساندهاند.
مسئولین اداره امنیت عمومی، دادگاههای خلق و سازمانهای دادستانی بیشتر و بیشتر از افتراهای ساختگی علیه فالون گونگ مطلع شدهاند. بسیاری از آنها به تمرینکنندگان فالون گونگ با مهربانی نگاه و آنها را درک میکنند. برخی حتی، برحسب ظرفیتشان، از تمرینکنندگان حمایت میکنند یا از شرکت در آزار و شکنجه آنها یا تعقیب قانونیشان خودداری میکنند.
امیدم این است که افراد بیشتری شناخت پیدا کنند و فالون گونگ را بپذیرند، کتاب اصلی فالون گونگ را به نام جوآن فالون مطالعه کنند، دریابند چرا و چگونه تمرینکنندگان میتوانند در رویارویی با آزار و شکنجه وحشیانه ثابتقدم بمانند، برای خودشان آیندهای روشن انتخاب کنند، خودشان از حزب کمونیست خارج شوند و اصول دافا حقیقت، نیکخواهی بردباری را در زندگی دنبال کنند.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه سفرهای تزکیه