(Minghui.org) ادامه قسمت اول.

استاد لی هنگجی، بنیانگذار فالون گونگ (یا همان فالون دافا) بیان کردند:

«در تمام مدتی که آموزش‌ها و تمرین‌ها را منتقل می‌‌کرده‌ام، نسبت به جامعه و شاگردان مسئول بوده‌ام. نتایج خوب بوده و تأثیر خوبی هم روی اجتماع گذاشته است.» (جوآن فالون)

درحالی که فالون گونگ در سراسر جهان گسترش یافته است، تعالیم آقای لی برای همه تمرین‌کنندگان حقیقی- در زمینه دستیابی به سلامتی و دیدگاهی مثبت و اندیشمندانه درباره زندگی-مفید بوده است. تمرین کردن فالون گونگ روابط خانوادگی را هماهنگ می‌کند و درکل برای جامعه نیز سودمند است.

در اینجا همچنان شرح حال افرادی در چین از اقشار مختلف جامعه را ارائه می‌دهیم که پس از شروع تمرین فالون گونگ، تغییرات مثبتی را در بسیاری از سطوح تجربه کردند.

متأسفانه بسیاری از این تمرین‌کنندگان در جریان سرکوبِ درحال وقوع فالون گونگ به‌دست رژیم کمونیست چین، با آزار و شکنجه روبرو شده‌اند.

بهبود بیماری‌های‌ غیرقابل درمان پزشکی بازنشسته

خانم یه چیونگهوآ پزشکی بازنشسته و معاون رئیس بیمارستان دانشگاه در چنگدو، واقع در استان سیچوان، است. او از 50 سالگی از روماتیسم مفصلی، پرکاری تیروئید، زخم معده، ضربان قلب نامنظم و نشانگان منییر و سایر بیماری‌ها رنج می‌برد. با بهترین پزشکان و متخصصانی که می‌توانست پیدا کند، مشورت کرده و بارها در بیمارستان بستری شده بود، اما هیچ کدام کمکی نکرده بودند. اگرچه خودش پزشک بود، در مواجهه با بیماری درمانده شده بود.

دکتر یه در سال 1996 که نزدیک بود امیدش را از دست بدهد، با فالون گونگ آشنا شد. مدت کوتاهی پس از انجام این تمرینِ تزکیۀ ذهن و بدن، همه بیماری‌هایش ازبین رفتند. شوهرش که دانشمند است، نمی‌توانست آنچه می‌بیند را باور کند و اصرار داشت که او در بیمارستان معروفی تحت معاینه قرار گیرد.

یکی از پزشکانی که خانم یه با او مشورت کرد، یک متخصص آرتروز بود. او از خانم یه پرسید که درباره بیماری‌اش با چه کسی مشورت کرده است، چراکه برخلاف سابقه پزشکی‌اش حالش عالی به‌نظر می‌رسید. این پزشک پس از اینکه شنید خانم یه هیچ دارویی مصرف نکرده است، حرفش را باور نکرد؛ زیرا بیماری خانم یه نیازمند درمان پزشکی مادام‌العمر بود. نتایج پزشکی نشان می‌داد که او درواقع به‌طور کامل بهبود یافته است- که به‌طور برجسته‌ای قدرت فوق‌العاده فالون گونگ را نشان می‌داد.

نمایش نیک‌خواهی تمرین‌کنندگان نسبت به مشتریان

آقای ژو چانگسن و خانم ژائو شیفانگ، یک زن و شوهر، باهم یک سالن زیبایی مو را اداره می‌کردند. خانم ژائو با مشتریان خود به‌خوبی رفتار می‌کرد، چراکه تعالیم فالون گونگ را دنبال می‌کرد. بنابراین مشتریانش فوق‌العاده قدردان مهارت‌ها و خدمات او بودند. وقتی آنها از خانم ژائو قدردانی می‌کردند، او توانایی‌هایش را به فالون گونگ نسبت می‌داد و می‌گفت: «این تمرین کمکم می‌کند بردبار باشم.»

آقای ژو چند بار به‌خاطر خونریزی معده در بیمارستان بستری شده بود. مردم در 40 سالگی او را «پیرمرد» خطاب می‌کردند، چراکه رنگ‌پریده و بیمار به‌نظر می‌رسید. درد و رنج و بار سنگین مالیِ درمان‌های پزشکی‌اش در نهایت او را به سوی تمرین فالون گونگ هدایت کرد. مدت کوتاهی پس از شروع این تمرین، دردش ناپدید و کمرش صاف و جوان و پرانرژی شد.

این زن و شوهر هرگز درخصوص به‌اشترک گذاشتن مزایای جسمی و ذهنی این تمرین با مشتریان خود تردید نکرده‌اند و همیشه ماجراهای تزکیه را با آنها در میان گذاشته‌اند.

آنها به‌خاطر زندگی براساس اصول حقیقت، نیک‌خواهی و بردباری، سال‌های بسیار زیادی است که با ازخودگذشتگی به بسیاری از مشتریان خود کمک کرده‌اند.

یک بار گدایی به خانم ژائو گفت که پول ندارد، اما نیاز دارد موهایش کوتاه شود. خانم ژائو با مهربانی با او رفتار و موهایش را کوتاه کرد و مقداری پول به او داد. همچنین از آن گدا خواست که به‌یاد داشته باشد فالون گونگ خوب است.

یک بار یک مشتری در هنگام کوتاه شدن موهایش ازهوش رفت. خانم ژائو از او مراقبت کرد، برایش غذا خرید و اجازه داد در سالنش استراحت کند.

یکی دیگر از مشتریان خانم ژائو به او گفت که شوهرش 13 سال فلج است و آنها همه پس‌انداز خود را صرف هزینه درمان‌های پزشکی شوهرش کرده‌اند. این مشتری خسته، ناامید و پر از استرس به‌نظر می‌رسید. خانم ژائو فالون گونگ را به او معرفی کرد و یک سی‌دی حاوی اطلاعات درباره این تمرین و آزار و شکنجۀ آن را به او داد، به این امید که آن بتواند به شوهرش کمک کند. بعد از مدتی آن مشتری برگشت و از او تشکر کرد. او گفت: «شوهرم برای دو هفته تمام نمی‌توانست دست از تماشای آن بردارد. سپس خودش توانست به‌تنهایی غذا بخورد و با کمک سایرین راه برود.»

خانم ژائو به فرد سالخورده‌ای کمک کرد. آن مرد بعداً به مردم گفت که خانم ژائو چطور زندگی‌اش را نجات داده است: «از سرطان روده در مراحل پایانی رنج می‌بردم و پزشکان دیگر نمی‌توانستند کمکم کنند. خانواده‌ام برای مراسم تشییعم آماده شده بودند. درحالی که درد طاقت‌فرسایی داشتم، مشتاق مرگ بودم. پس از اینکه خانم ژائو درباره بیماری‌ام شنید، به دیدارم آمد و درباره قدرت شفابخشی فالون گونگ و آزار و شکنجه به من گفت. او به من گفت که عبارات "فالون گونگ خوب است و حقیقت، نیک‌خواهی و بردباری خوب است" را تکرار کنم. مدت کوتاهی بعد از آن، دردم کاهش یافت و توانستم غذا بخورم و راه بروم.»

مدير فروشگاه تبلیغات افتراءآمیز رسانه‌ها را باور نمی‌کند

آقای ژو جینگ‌یون مدیر فروشگاه لوازم خانگی در استان جیلین بود. او پس از مشاهده تبلیغات بیست‌وچهارساعته و افتراءآمیز رسانه‌ها درباره فالون گونگ، در همان شروع آزار و شکنجه، تمرین فالون گونگ را آغاز کرد.

آقای ژو در ژوئیه سال 1999، پس از کار به خانه بازگشت و طبق معمول برای تماشای برنامه موردعلاقه‌اش تلویزیون را روشن کرد. او از کانالی به کانال دیگر رفت و دید که همه آنها اخبار ممنوعیت فالون گونگ را پخش می‌کنند. همه شبکه‌ها اخبار منفی درباره فالون گونگ را گزارش می‌دادند و به این تمرین افتراء می‌زدند. آقای ژو با تماشای رسانه‌ها متوجه شد که بسیاری از تمرین‌کنندگان، استادان، روشنفکران و مسئولین دولتی فالون گونگ را تمرین می‌کنند.

آقای ژو پس از اندیشیدن درباره این مسئله، به تبلیغات رسانه‌ها شک کرد. این حمله‌های رسانه‌ای او را به یاد ماجراهای انقلاب فرهنگی می‌انداختند. به لیو شائوچی، رئیس و رهبر وقت چین، برچسب یک یاغی و خائن را زده و تا ابد از ح.ک.چ (حزب کمونیست چین) سلب صلاحیتش کرده بودند.

آقای ژو بر اساس اطلاعاتش درباره ح.ک.چ، بر این باور بود که فالون گونگ به ناحق بدنام شده است. او می‌دانست که این تمرین در ماه مه سال 1992 به‌عموم معرفی شده و تا قبل از شروع آزار و شکنجه در ژوئیه 1999، در چین و سراسر جهان بسیار محبوب بوده است. بیش از 100 میلیون تمرین‌کننده وجود داشتند و آن نشان می‌داد که این تمرین مورد استقبال عموم مردم قرار گرفته است.

او درباره این تمرین تحقیق کرد و به‌شدت جذب فلسفه عمیق آن شد. آقای ژو خودش نیز تمرین دافا را آغاز کرد. همه می‌دانستند که او به بسیاری از بیماری‌های ارثی مانند بیماری‌های قلب و کبد، مشکلات گردن و فتق دیسک بین مهره‌ای مبتلا است، اما همه بیماری‌هایش پس از شروع تمرین فالون گونگ ناپدید شدند.

الگو بودنِ مسئول دولتی برای ساکنان محلی

آقای وو زیشیانگ، سابقاً رئیس اداره تجهیزات کشاورزی شهر شیانگ‌چنگ در استان هنان و سرباز ارتش بود.

پزشکان در سال 1996 تشخیص دادند او به سیروز (التهاب شدید کبد) در مرحله نهایی مبتلا است و بیشتر از سه ماه زنده نخواهد ماند، اما او مدت کوتاهی پس از شروع تمرین فالون گونگ بهبود یافت.

پیگیری آقای وو برای دستیابی به سلامتی پس از آغاز آزار و شکنجه فالون گونگ در ژوئیه 1999 متوقف شد. او به‌عنوان یک مسئول دولتی، تحت فشار عظیمی بود تا از دستورات رژیم کمونیست اطاعت کند. برای جلوگیری از اینکه خانواده‌اش درگیر این موضوع شود، تعهدنامه‌ای دال بر انکار باورش نوشت، اما درخفاء همچنان فالون گونگ را تمرین می‌کرد. یکی از زیردستانش متوجه این موضوع شد و گزارشش را به پلیس داد.

بیش از دوازده مأمور در یک شب زمستانی در سال 2001 از دیوار خانه و حصار حیاطش بالا رفتند و در خانه‌اش را باز کردند.

آقای وو در منزل نبود. پلیس همسر، فرزندان و نوه یک‌ساله او را از تخت بیرون کشید و به پیر و جوان درحالی که فقط پیژامه به تن داشتند، دستور داد که کنارِ در بایستند.

مأمور ما ژفنگ تفنگش را برداشت و می‌خواست بداند آقای وو کجا است. همسرش که وحشت‌زده شده بود، گفت که شوهرش برای مراقبت از مادرش به زادگاهش رفته است.

پلیس برای دستگیری او به خانه مادرش رفت و درخواست آن زن سالخورده، دال بر دستگیر نکردن پسرش، را نادیده گرفت.

آقای وو بیش از 15 روز در یک هتل محلی حبس شد. همسرش وقتی برایش غذا برده بود، دید که او را با دست‌بندی به یک صندلی بسته‌اند. آقای وو گفت که تحت شکنجه مورد بازجویی قرار گرفته است.

آقای وو وقتی آزاد شد، ژولیده و ضعیف شده بود. او توانست سِمت خود به‌عنوان رئیس اداره را حفظ کند، اما آنقدر تحت فشارهای روانی بود که تمرین فالون گونگ را رها کرد.

او پس از چند سال دوباره به بیماری سابقش مبتلا شد. وقتی درمان‌های پزشکی با شکست مواجه شدند، تمرین فالون گونگ را ازسر گرفت و دوباره بهبود یافت. او از پُست خود نیز استعفاء داد تا بیشتر از این تحت فشار قرار نگیرد.

مادرش در سال 2009، تحت عمل جراحی سنگ کیسه صفراء قرار گرفت و نیاز به مراقبت بیست‌وچهارساعته داشت. آقای وو و سه برادرش به نوبت از مادرشان مراقبت می‌کردند. آقای وو در شیفت‌های مربوط به کل شب از مادرش مراقبت می‌کرد تا اینکه او در سال 2013، در 92 سالگی درگذشت. بسیاری از محلی‌ها می‌گفتند او خوش‌اقبال است که چنین پسر خوبی دارد. آنها به هنگام تربیت فرزندان‌شان از او به‌عنوان یک الگو نام می‌بردند.

آقای وو زیشیانگ به‌خاطر اجتناب از رها کردن فالون گونگ، در 21 سپتامبر سال 2017 دستگیر و بعداً به سه سال و شش ماه حبس محکوم شد.

بسیاری از محلی ها پس از آگاهی از آخرین دستگیری و محکومیت آقای وو، گیج شدند و نمی‌دانستند که چرا چنین شخص خوبی صرفاً به‌خاطر تلاش برای رشد و بهبود ذهن و بدنش براساس تمرین فالون گونگ، باید چنین بهای سنگینی را پرداخت کند.

(ادامه دارد)