(Minghui.org) کائوشینگ بزرگترین شهر در جنوب تایوان است. من و چهار تمرینکننده برای گردشگران چینی در آنجا، اقدام به روشنگری حقیقت درباره فالون دافا و آزار و اذیت میکنیم. طی سالها متوجه شدم که رفتار تمرینکنندگان هنگام صحبت درباره دافا بر نتایج کارشان تأثیر میگذارد.
درست مانند آنچه معلم لی هنگجی، بنیانگذار فالون دافا، بیان کردند:
«شما مریدان دافا هستید، ازاینرو بدون توجه به اینکه در چه محیطی هستید، وقتی کارهایی مانند روشنگری حقیقت و نجات موجودات ذیشعور را انجام میدهید، باید رفتار و منش یک مرید دافا را بهنمایش بگذارید.» («آموزش فا در کنفرانس فای واشنگتن دیسی» از مجموعه آموزشهای فا، جلد دوم)
هنگامی که برای اولین بار درباره آزار و شکنجه فالون دافا، در پارک اقدام به اطلاعرسانی به مردم کردیم، تعداد کمی از اتوبوسهای حامل گردشگران وارد آنجا میشدند. پارک کثیف بود و افراد بیخانمان معمولاً در آنجا اقامت میکردند. هر بار که به پارک میرفتیم، برای پاکسازی خودمان و محیط پارک، فا را ازبر میخواندیم و افکار درست میفرستادیم. در عرض یک هفته، از سوی اداره حفاظت از محیط زیست، به افراد بیخانمان گفته شد که پارک را ترک کنند و طولی نکشید که محیط پارک پاکسازی شد. پس از آن گردشگران به تعداد بسیار زیادی شروع به بازدید از پارک کردند.
ایجاد محیطی صلحآمیز
با افزایش تعداد گردشگران، بسیاری از فروشندگان خیابانی در پارک گرد هم آمدند. برخی از آنها احساس میکردند که ما به هنگام صحبت با گردشگران تأثیری منفی روی کسب و کار آنها میگذاریم. گاهی اوقات تمرینکنندگان با فروشندگان، راهنماهای تور، رانندگان و گردشگران بحث میکردند. برخی از گردشگران نگرشهای نادرستی داشتند و حتی به ما دشنام میدادند. اغلب اوقات به صحبتهای ما گوش نمیدادند و مطالب ما را نمیخواندند.
معلم بیان کردند:
«زماني كه يك مشكل بروز ميكند، بايد ابتدا خودمان را مورد بررسي قرار دهيم كه ببينيم آيا چيزها در سمت خودمان درست است يا اشتباه. اگر تعيين كرديم كه آن مزاحمت يا آسيب است، زماني كه با مشكل بهخصوصي سر و كار داريم بايد بهترين سعيمان را بكنيم كه نسبت به آن افرادي كه در ظاهر هستند، آرام و مهربان باشيم، زيرا زماني كه شيطان از مردم استفاد ميكند، آنها خودشان از اين موضوع آگاه نيستند (اگرچه افرادي كه مورد استفاده قرار ميگيرند معمولاً يا افرادي هستند كه فكرهايشان بد است يا افرادي هستند كه افكار بدي دارند كه بروز ميكند). در مورد مزاحمتي كه از طرف شيطان در بُعدهاي ديگر است، بايد بهطور جدي آن را با افكار درست ريشهكن كنيم.» («اصلاح فا و تزکیه» از نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر ۲)
ما درونمان را جستجو کردیم تا وابستگیهایمان را پیدا کنیم. به خودمان یادآوری کردیم که همیشه باید بدون قید و شرط به درون نگاه کنیم و نسبت به تمام موجودات ذیشعور مهربان باشیم. با فروشندگان خیابانی رفتاری دوستانه برقرار کردیم و از آنها غذا و نوشیدنی خریداری میکردیم. یک بار، ماشین حمل بار یکی از فروشندگان خیابانی روشن نمیشد، بنابراین پنج نفر از ما کمکش کردیم و آن را هل دادیم تا زمانی که شروع به کار کرد. فروشنده پس از آن، رفتار بسیار دوستانهای با ما برقرار کرد.
علاوه بر این، هر روز مکان را تمیز میکردیم. یک سال، وزش طوفانی در منطقه به پارک آسیب وارد کرد. تا آنجا که میتوانستیم پارک را تمیز کردیم. بهتدریج، مردم به مطالب ما علاقهمند شدند و میخواستند بیشتر درباره آن آگاهی کسب کنند. فضای پارک مسالمتآمیز شد و گردشگران بیشتر مایل به تعامل با ما بودند. بسیاری از مردم ما را احاطه کرده و به حقایق درباره دافا گوش میدادند و تمایل پیدا کردند که از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) و سازمانهای جوانان وابسته به آن کنارهگیری کنند.
نگاه به درون، از بین بردن وابستگیها، تغییر نتیجه
تقریباً گاهی اوقات تمایلی نداشتم به پارک بروم. گرچه خودم را مجبور به رفتن میکردم، نتیجهاش ضعیف بود و گردشگران نمیخواستند به صحبتهایم گوش کنند. پس از نگاه کردن به درون، متوجه شدم که تحتتأثیر نگرش گردشگران قرار گرفتم و وابستگیهای بسیاری مانند مبارزهطلبی و خشم و رنجش داشتم. درنتیجه، مردم احساس کردند که نیکخواه و مهربان نیستم.
با هر وضعیتی که مواجه میشدم درباره آن فکر میکردم. نمیدانستم چگونه میتوانم رشد و بهبود یابم. وقتی گردشگران دشنام میدادند، خودم بررسی میکردم که آیا تمایل به جنگیدن دارم یا نه. زمانی که حاضر به گوش دادن نبودند، از خودم میپرسیدم که آیا با دیگران با نامهربانی رفتار کرده بودم یا نگاه تحقیرآمیزی نسبت به دیگران داشتهام یا خیر. زمانی که مردم علاقه چندانی نشان نمیدادند، نمیدانستم که آیا دیگران را بیش از حد تحت فشار میگذاشتم یا نه و در هنگام گوش دادن به دیگران صبور نبودم. میدانستم که وابستگیهایم موجب برانگیختن واکنش مردم نسبت به من میشد.
وقتی وابستگیهایم را از بین بردم، نیکخواهی و شفقتم پدیدار شد و گردشگران تغییر کردند. مهم نبود که افراد چگونه با من رفتار میکردند، احساس میکردم که آنها خویشاوندانم هستند که از مدتها قبل آنها را ندیدهام. دیگر از نگرش نادرست آنها متأثر نمیشدم. از مرحله عصبانیشدن از دست آنها به مرحله احساس ناراحتی و تأسف برای آنها تغییر کردم. پس از آن، گردشگران بیشتر مایل به گوش دادن به اطلاعات مربوط به دافا بودند. بخش آگاه آنها بیدار میشد.
یک روز حدود شش گردشگر میانسال آمدند و خارج از فروشگاه ایستادند. من و یکی از تمرینکنندگان با آنها صحبت کردیم. رفتار آنها بسیار خصمانه بود و به ما دشنام دادند.
آنچه معلم گفته بودند را به یاد آوردم:
«رحمت میتواند زمین و آسمان را هماهنگ کند، بهار را بیاورد
افکار درست میتواند مردم دنیا را نجات دهد.» (فا جهان را اصلاح میکند» از هنگ یین جلد دوم)
تصمیم گرفتم نیکخواه باشم و وجدان آنها را بیدار کنم. درحالیکه لبخند به لب داشتم، به آنها گوش دادم و متوجه شدم که آنها به اشتباه تصور میکردند که تمرینکنندگان در سیاست، علیه چین دخالت دارند و به دیگران آسیب میزنند.
آنچه معلم بیان کردند را به یاد آوردم:
«وقتی افراد بد در این دنیا شرور به نظر میرسند، و شاید خیلی وحشیانه عمل کنند، علتش این است که موجودات شیطانیای پشت آنها وجود دارند که از آنها پشتیبانی میکنند. آن موجودات شیطانی را از بین ببرید و دیگر آن فرد نخواهد توانست آن وحشیگری را داشته باشد.» («آموزش فای بیستمین سالروز» از مجموعه آموزشهای فا، جلد ششم)
به سایر تمرینکنندگان گفتم که با آنها بحث نکنند. برای کاهش موجودات منفی که آنها را کنترل میکردند، افکار درست میفرستادیم. آنها بهتدریج از ناسزاگویی به ما دست برداشتند.
به یکی از آنها که رفتار دوستانهتری نسبت به بقیه داشت نزدیک شدم. به او گفتم که تمرینکنندگان در سیاست دخالت نمیکنند و ما نمیخواهیم کسی را سرنگون کنیم. ما تنها معتقدیم که اعمال خوب پاداش دریافت خواهند کرد و افراد پلید مجازات خواهند شد. ح.ک.چ از زمانی که به قدرت دست یافت، از خشونت و دروغ برای حفظ قدرت سیاسیاش استفاده کرده و تاکنون ۸۰ میلیون نفر از مردم چین را به قتل رسانده است.
به او گفتم که چگونه ح.ک.چ تمرینکنندگان فالون گونگ را که از اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری پیروی میکنند، مورد آزار و اذیت قرار میدهد، چگونه حقه خودسوزی ساختگی را در تیانآنمن به راه انداخت و اینکه چگونه اعضای بدن تمرینکنندگان زنده را درمیآورد و آنها را برای کسب سود به فروش میرساند. توضیح دادم که وقتی مردم به حزب کمونیست چین ملحق میشوند، قسم میخورند که جانشان را برای حزب فدا میکنند، بنابراین تمرینکنندگان به مردم میگویند که از حزب کمونیست چین خارج شوند تا زمانی که حزب مجبور میشود پاسخگوی جنایاتش باشد، خودشان را از اتهام همدستی با حزب نجات دهند.
شاید مهربانیام او را تحتتأثیر قرار داد. نگرش مرد مزبور بهطور کامل تغییر کرد و رفتارش دوستانه شد. سایر گردشگران گفتگوی ما را شنیدند و مایل بودند از حزب کمونیست چین خارج شوند. از آنها خواستیم که درباره تجربهشان با تمرینکنندگان با بستگان و دوستانشان صحبت کرده و آنها را برای خروج از ح.ک.چ ترغیب کنند.
روشنگری حقیقت با نیکخواهی و مهربانی
ما هر روز به پارک میرویم. قلبهای ما محکم و استوار هستند و با نگرشهای نادرست گردشگران و سایر چالشهای ناشی از محیط دلسرد نمیشوند. زمانی که تمرینکنندگان ذهنی درست داشته باشند، معلممان میتوانند به هر طریقی به آنها کمک کنند.
معمولاً وقت کمی برای صحبت با گردشگران داریم، بنابراین بسیار مهم است که تمرینکنندگان لباس مناسب و آراستهای پوشیده باشند تا تأثیر خوبی روی گردشگران بگذارند. باید تلاش کنیم که سؤالات و نگرانیهای آنها را درک کنیم و از زبان ساده و آسان برای توضیح درباره مسائل استفاده کنیم. علاوهبراین، باید به حالت تزکیه محکم و استواری دست یابیم و رابطه خوبی با این افراد برقرار کنیم.
مانند آنچه معلم بیان کردند:
«حتی هنگامی كه در طی زندگی روزمرهتان خیلی سریع از كنار افراد میگذرید كه فرصت صحبت كردن با آنها را ندارید، با این همه باید اثری از نیكخواهی و مهربانی خود به جای بگذارید. آنهایی را كه باید نجات یابند از دست ندهید، مخصوصاً كسانی كه رابطۀ تقدیری دارند.» («آموزش فا در کنفرانس فای ۲۰۰۳ آتلانتا» از مجموعه آموزشهای فا جلد چهارم)
بیایید اطمینان حاصل کنیم که گردشگران احساس شفقت ما را احساس میکنند و میتوانند بنرهای ما را با کلمات «فالون دافا خوب است» در همه جا ببینند.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه روشنگری حقیقت