(Minghui.org) میخواهم افکارم را پس از خواندن مقاله «هدایت تمرینکنندگان برای پیروی از شخص، آنها را از دافا دور میکند» بهاشتراک بگذارم. سایر تمرینکنندگان مرا بیش از حد تحسین میکردند و به من متکی بودند و من هم به نوبه خودم آنها را بیش از حد تحسین میکردم و به آنها وابسته بودم.
وقتی دیگران مرا تحسین میکردند و نظرم را میخواستند، آنقدر احساس خوبی داشتم که این خاطرات را در سرم مرور میکردم. گاهی اوقات این افکار حتی با خواندن کتابهای دافا، انجام تمرینات یا فرستادن افکار درستم مداخله میکرد. خوش اقبال بودم که به خودم آمدم. در غیر این صورت، وابستگیهای رو به رشدم به خودنمایی، شهرت، و به دیدۀ تحقیر به دیگران نگاه کردن ممکن بود در نهایت تزکیهام را نابود کند.
هنگامی که برخی از تمرینکنندگان را بیش از حد تحسین میکنیم و به آنها وابسته میشویم، ممکن است آنها را به موقعیتهای خطرناکی هل دهیم. این برای هر دو طرف مضر استۀ هم کسانی که دیگران را بیش از حد تحسین میکنند و هم کسانی که مورد تحسین قرار میگیرند.
استاد بیان کردند:
«از زمان معرفی دافا تا حال، افرادی بودهاند كه ديگران را تماشا كردهاند- "هر كاری ديگران انجام دهند، من همان كار را انجام خواهم داد"- بهجای اینکه از فا برای ارزيابی اينكه آيا چيزی درست يا اشتباه است استفاده كنند.» («مسير» از نکات اصلی برای پيشرفت بيشتر ۲)
هر یک از ما مسیر خودمان را میپیماییم
جان (نام مستعار) هماهنگکننده اصلی در منطقهمان بود. در حالی که بهطور غیرقانونی در زندان حبس بودم، گاهی اوقات فکر میکردم: «خیلی بد تزکیه کردهام. وقتی آزاد شدم، با جان صحبت خواهم کرد و نظرش را درباره تزکیهام خواهم پرسید.» یا «پدرشوهرم هنوز در رابطه با دافا دچار سوءتفاهم است. باید از جان بخواهم که برایش روشنگری حقیقت کند. او آنقدر خوب تزکیه کرده که میتواند پدرشوهرم را نجات دهد.»
پس از آزاد شدنم شنیدنم که جان بهمدت سه سال است که فلج شده، در بستر بهسر میبرد و در وضعیت روانی خوبی قرار ندارد. از این بابت شوکه شدم. وقتی او را دیدم متوجه شدم که خبر درست بود.
جان تحصیلکرده و شخص بسیار محترمی بود. هر زمان که در زمینه تزکیه مشکلاتی داشتیم، بسیاری از تمرینکنندگان، از جمله خودم، با او مشورت میکردیم. وقتی با او صحبت میکردم، همیشه احساس افتخار و امنیت میکردم. متوجه نشدم که تمجید بیشازحد او، کار درستی نیست.
بعدها، از سایر تمرینکنندگان شنیدم که میگفتند جان فکر میکرد آنقدر خوب تزکیه کرده که وقتی افکار درست میفرستاد، نیازی به پاک کردن میدان بُعدی خودش نداشت. او وابستگی قوی به شهوت و تمایلات داشت و حتی مشترکِ بعضی از روزنامههای کمونیست چینی شده بود.
یک روز در حالی که جان دوچرخه سواری میکرد، به یک قطعه بزرگ چوب در جاده برخورد کرد و افتاد. او فلج شد و تا زمانی که درگذشت، در بستر باقی ماند و گیج بود.
فا راهنمای ما است، نه سایر تمرینکنندگان
بعد از آشنایی با آلیس (نام مستعار)، تمرینکنندهای از منطقه دیگر، متوجه شدم که درکش از فا خیلی بهتر از من است. او توضیح داد که چگونه باید به درون نگاه کرد.
بسیار سپاسگزار بودم و به تمرینکنندگان محلی درباره نگاه به درون گفتم. همه ما گفتههای آلیس را مفید یافتیم.
هرگاه در تزکیهام مشکلی داشتم، با او مشورت میکردم. ظاهراً من تنها کسی نبودم که این کار را میکرد. بسیاری از تمرینکنندگان به پیشنهادات او متکی بودند. بهعنوان مثال، هنگامی که افراد شرکتکننده در یک جلسه مطالعه گروهی فا بهخوبی عمل نمیکردند، هماهنگکننده محلی آلیس را دعوت میکرد تا با آنها صحبت کند. هنگامی که تمرینکنندهای نمیتوانست بر مانعی غلبه کند، از آلیس میخواستند تا به او کمک کند تا وابستگیهایش را شناسایی کند.
چند ماه بعد، شنیدم که علائم سرطان سینه در آلیس ایجاد شده است. فکر کردم: «چطور چنین چیزی ممکن است؟ فکر میکردم آلیس میداند که چگونه به درون نگاه کند، و در روشنگری حقیقت بسیار خوب عمل میکرد.»
شنیدم که تمرینکنندگان برای آلیس افکار درست میفرستادند. وقتی به دیدنش رفتم، بیمار و خسته بهنظر میرسید. سعی کردم با او حرف بزنم، اما نمیخواست گوش دهد و هر چیزی که میگفتم را رد میکرد. سایر تمرینکنندگان گفتند که صحبت کردن با آلیس درباره وضعیت تزکیهاش دشوار است. ظاهراً وابستگیِ زیادی به فرزندان و نیز اموالش داشت. در خانه، شوهرش مانند آن راهب کمسابقهای بود که غذا میپخت و تمام کارهای خانه را انجام میداد، در حالیکه او مثل راهب ارشد رفتار میکرد.
استاد به او فرصتهای بیشتری دادند. با افکار درست تمرینکنندگان، آلیس بهتر شد. اما بعد از اینکه یکی از اعضای خانوادهاش درگذشت، نتوانست وابستگیاش را رها کند. سرانجام، او نیز درگذشت.
از دیگرانبیشازحد تمجید نکنید
بسیاری از اعضای خانواده تمرینکنندگانی که در منطقهام بهطور غیرقانونی بازداشت شده بودند به دنبال وکیل میگشتند. یک روز، فردی شروع به صحبت درباره جِنا (نام مستعار)، تمرینکنندهای در شهر دیگر کرد و گفت: «جنا واقعاً شگفتانگیز است! او میتواند با وکلا و قضات صحبت کند و آنها به او گوش میدهند. تمرینکنندهای به چند سال حبس محکوم شده بود، اما او توانست آزادش کند!»
از شنیدن این خوشحال شدم و خواستار اطلاعات تماس جنا شدم. اما، فکر نکردم که اگر هر تمرینکنندهای که به وکیل نیاز داشت با او تماس بگیرد، جنا وقت کافی برای تمرکز بر روی تزکیه خودش نخواهد داشت.
بعداً متوجه شدم که بسیاری از تمرینکنندگان در آن شهر، از جمله جنا، دستگیر شدهاند.
بعدها در وب سایت مینگهویی خواندم که جنا تبدیل شده است. او حتی یک «کمککننده» فعال برای «تبدیل» سایر تمرینکنندگان شد.
اخیراً شندیم که جنا آزاد شده است. امیدوارم بیدار شود و به زودی به دافا بازگردد.
این ماجراها را بهاشتراک گذاشتم تا به تمرینکنندگان یادآوری کنم که به این مسائل توجه کنند. تمجید زیاد و تحسین سایر تمرینکنندگان به آنها آسیب میرساند.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه رشد و اصلاح خود