(Minghui.org) 

87 ساله هستم و باتفاق همسرم فالون دافا را تمرین می‌کنیم. هنگامی‌که هردو جوانتر بودیم، بیماری‌های بسیاری داشتیم و اگر دافا به ما زندگی دوباره نمی‌بخشید، مدتها قبل مرده بودیم. احساس می‌کنیم جوان و قوی هستیم. هر روز بیش از 16 کیلومتر راه می‌رویم تا با سایرین درباره فالون دافا صحبت کنیم.

بیش از 20 مأمور پلیس را متقاعد کرده‌ام که از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) و سازمان‌های وابسته به آن خارج شوند. این افراد مردانی خوب و زیر 40 سال بودند.

یکبار، زوجی را دیدم که در ماشینی نشسته بودند. به‌طرف آنها رفتم و به مرد یک نشان یادبود دادم که اطلاعاتی از دافا روی آن نوشته شده بود. به او گفتم: «می‌خواهم در امان باشید.»

او پاسخ داد: «آیا می‌دانی من چه کسی هستم؟ مأمور پلیس هستم!»

گفتم: «اهمیتی نمی‌دهم که چه کاری انجام می‌دهید. فقط امیدوارم که بتوانید در این جامعۀ پرهرج و مرج شخصی خوب و ایمن و سلامت باشید!»

این مأمور به من گفت که عضو ح.ک.چ است و اینکه پس از صحبت با من، می‌خواست از حزب خارج شود. همسرش نیز موافقت کرد که از لیگ جوانان کمونیست خارج شود.

زمانی دیگر، به مرد جوانی یک یادبود دافا دادم و گفتم: «من خواستار ایمنی شما هستم!»

او گفت: «آیا نمی‌دانی من چه کسی هستم؟»

گفتم: «مهم نیست. من هنوز به آینده‌ات اهمیت می‌دهم!»

او گفت: «تو باید از اینجا دور شوی. می‌توانستم با پلیس تماس بگیرم.»

اما او هیچ کاری انجام نداد تا امنیت‌مان را به‌خطر بیندازد. ما به راهمان ادامه دادیم تا با افراد بیشتری درباره فالون دافا صحبت کنیم. امیدوارم که روزی او با تمرین‌کنندگان دیگر صحبت کند. ممکن است آنها بتوانند او را متقاعد کرده و نجات دهند.