(Minghui.org)
62 ساله هستم و تمرین فالون دافا را در سال 2001 و دو سال بعد از آغاز آزار و شکنجۀ این تمرین در چین شروع کردم.
کسب زندگی دوباره
قبلاً به بیماریهای بسیاری مانند سرگیجه، گردندرد، دلدرد، بیماری قلبی، بیخوابی و سنگ کلیه مبتلا بودم. درد معده راه رفتن را برایم مشکل ساخته بود و باید هر نیم ساعت به توالت میرفتم. در آن سالها درد بهقدری شدید بود که گاهی میخواستم بمیرم.
در سال 2001 تمرینکنندهای فالون دافا را به من معرفی کرد و دربارۀ دافا برایم روشنگری حقیقت کرد و از تبلیغات نفرتانگیز منتشر شده توسط رسانههای چینی پرده برداشت. آن خانم درخصوص آزار و شکنجۀ تمرینکنندگان از سوی حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) بهخاطر باورشان به دافا با من صحبت کرد.
توصیۀ او را پذیرفتم و از پیشگامان جوان چین، سازمان حزب جوانان، خارج شدم که دهها سال قبل به آن پیوسته بودم. سه روز پس از اینکه عبارات «فالون دافا خوب است» و «حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» را تکرار کردم، بیخوابیام بهبود یافت و احساس کردم سالمتر و پرانرژیتر شدهام.
شگفتزده و هیجانزده و از آن تمرینکننده ممنون بودم. او لبخندی زد و پیشنهاد کرد که بهجای تشکر از او از استاد لی، بنیانگذار فالون دافا، تشکر کنم. از من پرسید که آیا مایلم به مسیر تزکیۀ دافا وارد شوم و من بدون تأمل قبول کردم.
پنج مجموعه تمرین را از او یاد گرفتم و شروع به خواندن جوآن فالون، کتاب اصلی فالون دافا، کردم. نهتنها تمام بیماریهایم شفا یافتند، بلکه به درکی از هدف زندگی دست یافتم.
رها کردن منافع مادی
پس از اینکه خانۀ قدیمیام را فروختم، مقداری از آن پول را صرف خرید خانۀ جدیدی برای پسرم کردم. وقتی میخواستم خانۀ دیگری بخرم، خواهرم از من خواست که برای کسب و کارش به او پول قرض بدهم. شوهرم موافقت کرد و 350هزار یوآن به او دادم. کسب و کارش با شکست مواجه شد. او که نگران بود اگر پول را بدون سود پس بدهد، وجههاش را از دست بدهد، پولش را با نرخ سود 30 درصد به یکی از دوستانش قرض داد.
یک روز خواهرم با من تماس گرفت و گریه کرد. او گفت که دوستش پول را به قصد رباخواری به فرد دیگری داده که آن فرد با پول ناپدید شده است. چارۀ دیگری نداشتم جز اینکه با او نزد دوستش بروم به این امید که بتوانیم پولمان را پس بگیریم.
این یک آزمون بود و تصمیم گرفتم بهخوبی آن را اداره کنم. نزد دوستش رفتم. او پیشنهاد کرد که 100هزار یوآن به من پرداخت کند و گفت: «فقط تو نیستی، به افراد دیگر نیز بدهکار هستم و یکی از آنها برای هزینۀ دانشگاه فرزندانش به پول نیاز دارد.» به او گفتم که اول به آن خانواده بازپرداخت کند چراکه بهعنوان یک تمرینکنندۀ فالون دافا باید ابتدا به فکر دیگران باشم. بسیار تحت تأثیر قرار گرفت.
پس از اینکه همسرش به حقایق فالون دافا گوش کرد، عبارات «فالون دافا خوب است» و «حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» را تکرار کرد. کمردردش بهبود یافت و بسیار سپاسگزار بود.
در پایان آن فرد فقط توانست 100هزار یوآن پرداخت کند. میدانستم که این آزمونی بود تا ببینم آیا میتوانم منافع مادی را رها کنم.
روشنگری حقیقت دربارۀ فالون دافا
فالون دافا به من کمک کرد که زندگی جدیدی بهدست بیاورم، بنابراین از خانه بیرون میرفتم تا به مردم بگویم که این تمرین مانند آن چیزی نیست که ح.ک.چ در رسانهها تبلیغ میکند. به مردم تأکید میکردم که ارتباطشان را با ح.ک.چ قطع و از فالون دافا حمایت کنند.
هر روز هروقت امکان داشت برای صحبت بهصورت رودررو با مردم یا توزیع مطالب اطلاعرسانی فالون دافا بیرون میرفتم بسیاری از مردم پس از شنیدن حقیقت درخصوص حزب کمونیست تصمیم میگرفتند از آن خارج شوند. گاهی بیش از 20 نفر خارج میشوند و گاهی اوقات دیگر فقط دو نفر از حزب خارج میشوند. در هرصورت میدانم که در این روند، استاد به من کمک بسیاری میکنند.
یک روز به مجتمعی که قبلاً در آن زندگی میکردم رفتم و همسایۀ سابقم به نام وانگ را دیدم. او شگفتزده بود که دید 20 سال جوانتر از زمانی که آخرین بار مرا دیده بهنظر میرسم و بسیار پرانرژی هستم.
پاسخ دادم: «بهخاطر فالون دافا است و من کمتر از دو سال تزکیه کردهام.» دربارۀ حقیقت بهویژه آزار و شکنجۀ دافا با او صحبت کردم. او تصمیم گرفت از لیگ جوانان چین، سازمانی تحت نظر ح.ک.چ، خارج شود.
یک روز دیگر دو مرد جوان را دیدم که در خیابانی منتظر اتوبوس بودند. شروع به صحبت با آنها کردم و یکی از آنها گفت که این روزها کسب درآمد آسان نیست. سپس این موضوع به مقامات فاسد حزب تغییر داده شد و برایشان شرح دادم که چگونه رژیم کمونیستی مردم بیگناه ازجمله فالون دافا را مورد آزار و شکنجه قرار میدهد. آنها مطالب دافا را از من پذیرفتند.
وقتی مردم از حزب خارج میشوند و از تمرینکنندگان بهخاطر باورشان به حقیقت، نیکخواهی، بردباری حمایت میکنند، دنیا مکان بهتری میشود.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه سفرهای تزکیه