(Minghui.org) افکار درست یک تمرین‌کنندۀ فالون دافا دارای قدرت الهی است. من در روستایی در استان هبی زندگی می‌کنم. این ماجرا در پاییز چند سال پیش رخ داد.

تهدید یک تمرین‌کننده منجر به مشکلاتی می‌شود

چِن، یکی از سرپرستان روستا، در جلسه‌ای تهدید کرد که گزارش تیان، تمرین‌کننده‌ای در روستای‌مان، را به پلیس خواهد داد.

برخی از مسئولان چینی برای نشان دادن وفاداری‌شان به حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) به امید دریافت منافع مالی به‌طور فعالانه تمرین‌کنندگان فالون دافا را تحت آزار و شکنجه قرار می‌دهند.

پس از پایان جلسه من و تمرین‌کننده تیان تصمیم گرفتیم به ملاقات چِن برویم و درخصوص حقایق فالون دافا و آزار و شکنجه با او صحبت کنیم و از او بخواهیم که در این آزار و شکنجه مشارکت نکند.

چِن سرپرست روستا با دیدن ما عصبانی شد و خواست که از آنجا برویم. بنابراین ما برگشتیم و به سمت در ورودی راه افتادیم. به نظر می‌رسید که او از دست تیان بسیار عصبانی است، بنابراین تیان را دنبال کرد و دستش را بالا برد تا به او سیلی بزند.

با مشاهدۀ این صحنه فوراً افکار درست فرستادم تا عوامل شیطانی پشت سرپرست روستا را ازبین ببرم و فکری نیز اضافه کردم که او خودش را بزند.

سپس دیدم که به صورتش سیلی می‌زند. او دوباره سعی کرد به تیان سیلی بزند، اما مجدداً کف دستش به صورت خودش فرود آمد.

اکنون بسیار عصبانی شده بود. سعی کرد به تیان لگد بزند ولی به زمین افتاد. بلند شد، یک سنگ از زمین برداشت و آن را به تیان پرتاب کرد. سنگ به تنۀ درختی خورد و کمانه و به خودش برخورد کرد.

چِن دیگر جرئت نکرد به تیان حمله کند، اما گفت: «اگر با [گزارش به پلیس] کار بدی کرده‌ام، حاضرم رعد و برقی مرا بکشد.» به محض اینکه جمله‌اش را به پایان رساند، رعد بلندی در آن نزدیکی به صدا درآمد. او ترسید و به سمت خانه‌اش دوید.

اما همسر و پسرش از خانه بیرون آمده بودند. آنها مانع رفتن ما شدند و به ما دشنام دادند. پسرش نیز سعی کرد تمرین‌کننده تیان را مورد ضرب و شتم قرار دهد. کناری ایستادم و به فرستادن افکار درست ادامه دادم.

سپس همسرش شروع کرد به فریاد زدن بر سر پسرش: «دست نگه دار! دست نگه دار! داری مرا کتک می‌زنی!»

سپس آنها دست تیان را گرفتند و مانع رفتنش شدند و تهدید کردند که با پلیس تماس خواهند گرفت. به فرستادن افکار درست ادامه دادم تا تمام موجودات شیطانی و عواملی که این مادر و پسر را در بُعدهای دیگر کنترل می‌کردند ازبین بروند.

پس از مدتی به نظر رسید که شکست خورده‌اند و به داخل خانه رفتند.

از آن روز به بعد، خانوادۀ چِن با مصیبت‌های زیادی روبرو شدند و بسیاری از اهالی روستا نتیجه‌گیری کردند که آنها به‌خاطر آزار و شکنجۀ یک تمرین‌کنندۀ فالون دافا عقوبت دریافت کردند.