(Minghui.org) ما اغلب برای روشنگری حقیقت درباره دافا به حومههای دورافتاده شهر میرویم و سعی میکنیم تا ظهر به خانه برگردیم.
من بازنشسته هستم و همراه با والدین پیرم زندگی میکنم. هر روز برای آنها غذا میپزم و خانه را تمیز میکنم. بنابراین هر بار که برای صحبت با مردم به حومه شهر میرویم، از رانندهمان، وِن (نام مستعار) میخواهم که زودتر از ظهر برگردد، زیرا نمیخواهم در تهیه وعدههای غذایی برای والدینم تأخیر بیفتد و آنها را عصبانی کنم.
از آنجا که این تصور و تفکر نادرست را داشتم، همیشه دیرتر از آنچه که میخواستم برمیگشتیم. وِن احساس درماندگی میکرد و همیشه او را به دلیل دیر رساندنم سرزنش میکردم. مادرم نیز عصبانی میشد. فهمیدم که تصورات نادرستم باعث شده بود این وضعیت رخ دهد.
استاد بیان کردند:
«البته گفتهایم که مردم این مشکلات را فرا میخوانند فقط بهخاطر اینکه نیتی که دارند صحیح نیست و افکار آنها درست نیست.» (سخنرانی سوم، جوآن فالون)
«نه آسمان و نه زمین
هیچ یک نمیتوانند مسیر اصلاح فای مرا مسدود کنند
اما قلب بشری مریدان میتواند» («سختیها» هنگ یین 3)
امروز صبح سخنرانی استاد را برای بیش از یکساعت خواندم و احساس کردم که به آنچه استاد بیان کردند آگاه شدم.
«هنگامی که شما تضادها یا تنشها یا هر وضعیتی را تجربه میکنید، قادرید که برای علت آن به درون خود نگاه کنید، [و فکر کنید،] "آیا علتش این است که من مرتکب اشتباهی شدم؟ آیا مشکلی در سمت من وجود دارد که موجب این ناسازگاری شده است؟» (آموزش فا در کنفرانس فای ۲۰۱۳نیویورک بزرگ)
«علت این است که همانطور که شما مریدان دافا به فا اعتبار میبخشید یا روی پروژهای کار میکنید، شما در روند به کمال رساندن خود و پیمودن مسیر تزکیه هستید و بنابراین باید هر چالشی را که با آن روبرو میشوید خودتان حل و فصل کنید تا آن گذراندن امتحان به حساب آید، درست است؟ هنگامی که آن را میگذرانید، تقوای عظیم است.» (آموزش فا در کنفرانس فای ۲۰۱۳نیویورک بزرگ)
روشنگری حقایق درباره فالون دافا به مردم برای نجات آنها درستترین کار است. آنها با حمایت از من برکت خواهند یافت. سعی ندارم فقط در بین مردم عادی شخصیت خوبی داشته باشم. من تمرینکننده دافا هستم و باید عهد و پیمان خود را برای نجات موجودات ذیشعور انجام دهم.
استاد بیان کردند:
«همچنین، بسیاری از شاگردانمان نگران بسیاری از مسائل هستند، انواع و اقسام چیزها. در حقیقت، یکبار که درباره آن چیزها فکر کنید قلمروتان افت میکند. درباره هیچ چیزی فکر نکنید و نگران چیزی نباشید. استاد بخشنده است و قطعاً آنچه بهترین است را برایتان نظم و ترتیب میدهد.» (آموزش فا در کنفرانس ونکوور، کانادا، در 2003)
پس از تغییر عقاید و تصوراتم، قلبم نیز آرام شد. یادداشتی برای والدینم نوشتم و از آنها خواستم که اگر دیر به خانه آمدم نگرانم نباشند. از آنجا که وابستگیهای بشری خود را کنار گذاشتم و عقاید و تصوراتم را تغییر دادم، دیگر از وِن نمیخواستم ما را زودتر برگرداند. ما در مسیر مقصد خود اشعار هنگ یین و ترانههایی که توسط تمرینکنندگان دافا نوشته شده است را ازبرمیخوانیم. وقتی با مردم ملاقات میکنیم، میایستیم که آزار و شکنجه فالون دافا را برای آنها توضیح دهیم. وقتی وارد بازار میشویم، بعد از اینکه از ماشین خارج شدیم به دو گروه کوچک تقسیم میشویم.
پس از اینکه عقاید و تصورات بشریام را ازبین بردم، من و هوئی (نام مستعار) بهعنوان یک تیم کار کردیم و فقط میخواستیم درباره فالون دافا با مردم صحبت کنیم. وقتی او با مردم صحبت میکرد، من افکار درست میفرستادم. وقتی من درباره حقایق با افراد صحبت میکردم، او افکار درست میفرستاد. ما در طول فعالیتهای روشنگری حقیقت یکدیگر را تکمیل میکنیم. همیشه لبخندی بر لب داریم، در قلب خود نیکخواهی را نگه داشته و آرام و ملایم هستیم. احساس میکنم که استاد به ما کمک میکنند و میدان انرژی اطراف ما بسیار قوی است.
مردی پس از گوش دادن به صحبتهایمان، گفت: «جیانگ زمین خیلی بد است. من قبلاً از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) خارج شدم و نُه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست را خواندم. سه نسخه از جزوات اطلاعرسانی شما را خواندهام.» ما به او گفتیم كه پس از اتمام خواندن، جزوات را به دیگران بدهد. او موافقت کرد و رفت.
شخص دیگری به ما گفت: «مدتها پیش از ح.ک.چ خارج شدم. در غیر این صورت، چنین کسب و کار سودآوری نمیداشتم.» ما حدود ساعت 11 صبح باهم ملاقات کردیم و به خانه برگشتیم. اشعار هنگ یین را ازبرخواندیم و در راه بازگشت به موسیقی تیان یین گوش دادیم. هر وقت مردم را میدیدیم متوقف میشدیم. حقایق را برای آنها توضیح و همه جزوههای روشنگری حقیقت را توزیع کردیم. در مجموع 99 نفر از اسامی افرادی را که میخواستند از ح.ک.چ خارج شوند جمع کردیم. واقعاً عالی بود.
وقتی به خانه رسیدم تقریباً ساعت 12 ظهر شده بود. مادرم برای تهیه کوفته خمیر آماده کرده بود. او وقتی مرا دید، بسیار خوشحال شد. با هم کوفته درست کردیم و صحبت کردیم. فضایی خوب و هماهنگ بود. دقیقاً مانند آنچه که استاد در سخنرانی فا بیان کردند:
«در واقع اگر واقعاً چیزی را ازدست دهید، صرفاً به این خاطر است که مایل نیستید آن وابستگی را رها کنید. به وابستگیتان همیشه ضربه میخورد تا شما را وادار کند آن را بشکنید. اگر واقعاً یک بحران برای شما پیش آید، هدفش این است که وابستگیتان را ازبین ببرید. بنابراین چه اتفاقی خواهد افتاد اگر بر ازبین نبردن آن اصرار داشته باشید و بازهم به آن چسبیده باشید؟ نتیجه یک بن بست خواهد بود. هرچه بیشتر مقاومت کنید، شرایط و محیط زندگیتان احتمالاً بدتر خواهد شد. وقتی بهطور واقعی آن وابستگی را رها کنید، احتمالاً پی میبرید که مسائل فوراً تغییر میکنند و ذهنتان ناگهان آرام میشود و بدنتان تغییر میکند و بهطور کلی سبک میشود. وقتی به عقب نگاه کنید، پی میبرید که چیزی از دست ندادهاید. دقیقاً مانند این گفته چینی است: «بعد از گذر از درختان بید، سایهدار، گلهایی درخشان و دهکده دیگری در پیش رو خواهد بود.» چیزهای خوب ناگهان دوباره سر راه شما قرار خواهند گرفت.» (سخنرانی در اولین کنفرانس در آمریکای شمالی)
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه رشد و اصلاح خود