(Minghui.org) استاد بیان کردند:
«اکنون به همه گفتم که باید فا را گرامی بدارید و آن را زیاد مطالعه کنید. باید کتاب را بارها و بارها بخوانید و با اینطور انجام دادن رشد میکنید. من تواناییهای خود را درون این دافا القا کردهام. تا زمانی که آن را مطالعه کنید، دستخوش تغییرات میشوید. تا وقتی آن را مطالعه کنید، رشد خواهید کرد. تا زمانی که آن را تا انتها تمرین کنید، قادر خواهید بود به کمال برسید.» (آموزش فا در کنفرانس فای شرق ایالات متحده)
معلم در سخنرانیهایشان همیشه بر اهمیت مطالعه فا و انجام آن به خوبی تأکید میکنند. همچنین در تدریس فا در کنفرانس دستیاران در چانگچون، تمرینکنندگان را در زادگاهشان ترغیب کردند تا در ازبر کردن فا پیشقدم شوند. از آنجا که من در زادگاه معلم تمرینکننده بودم، فکر میکردم باید به صحبتهای معلم گوش دهم و فای معلم را ازبر کنم.
ازبر کردن و تکرار فا
در ابتدا هنگیین، هنگیین جلد 2 و نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر و نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر جلد 2 را ازبر کردم. آنگاه هنگیین جلد 3، هنگیین جلد 4، تمام سخنرانیهای دیگری را که اخیراً معلم ایراد کردند، مانند مجموعه آموزههای فا را ازبر کردم.
با این حال، وقتی نوبت ازبر کردن جوآن فالون رسید، کمی نگران بودم. با نگاهی به این کتاب قطور، نمیدانستم چطور میتوانم این کار را انجام دهم و چه زمانی کل کتاب را تمام خواهم کرد. نهایتاً، عزمم را جزم کردم: مهم نبود که ازبر کردن آن تا چه حد سخت است، باید آن را تكمیل كرده و محتوا را در ذهنم ذخیره كنم.
معلم بیان کردند:
«یک شخص مانند یک ظرف است، او آن چیزی است که در درون دارد. اگر او حاوی فا باشد، جذب فا شده است؛ اگر از آلودگی پر شده باشد، آلودگی است.» (آموزش فا در کنفرانس فای سنگاپور)
برنامهای تهیه کردم که روزی یک صفحه را ازبر کنم. آنگاه، در عرض یک سال، میتوانم جوآن فالون را حداقل یک بار ازبر کنم. لازم بود خیلی زود از خواب بیدار شوم تا به برنامهام ادامه دهم. گاهی اوقات در ساعت سه صبح یا قبل از آن فا را ازبر میکردم. محیط اطراف ساکت و ذهنم آرام بود. شروع به ازبر کردن فا بهصورت جمله به جمله کردم. وقتی یک پاراگراف تمام میشد، تمام جملات را به هم وصل میکردم. بهمنظور تقویت آنچه که آموخته بودم، آن پاراگراف را 9 بار تکرار میکردم.
گاهی اوقات هنگام پیادهروی، فا را ازبر میکردم، هنگام انجام کار در کلاسی که دانشآموزانم امتحانشان را میگذراندند، یا حتی قبل از رفتن به رختخواب. احساس میکردم که این روش نوعی مطالعه فا نیز هست و مطالعه فا بسیار مؤثرتر شد.
هنگامی که دور دوم ازبر کردن و تکرار فا را شروع کردم، هنوز قادر بودم، درحالیکه هر روز دو صفحه را ازبر میکنم، روزانه فا را هم بخوانم. بنابراین، ازبر کردن جوآن فالون را در کمتر از شش ماه به پایان رساندم. در بخش دوم سال، هر روز خواندن منظم جوآن فالون را ادامه دادم. همچنین تمام آموزههای استاد را میخواندم. این رویه برای چند سال ادامه یافت.
با شروع قسمت دوم امسال، خواندن فا را متوقف کردم و در عوض فقط فا را ازبر تکرار میکردم. سه ماه طول کشید تا جوآن فالون را کامل کنم. درحال حاضر، میتوانم هر روز حدود ده صفحه ازبر تکرار کنم و جوآن فالون را در عرض یک ماه به پایان برسانم. هرچه بیشتر تکرار میکردم بهتر میشدم و سریعتر انجام میدادم. اکنون کل کتاب را نُه بار ازبر کردهام و میتوانم خواندن همه آموزههای استاد را یک بار در سال انجام دهم.
فرایند ازبر کردن نیز فرایندی است برای عبور از موانع فکری و بهبود تمرین تزکیهام. بهعنوان مثال، اغلب به دنبال راحتی میگردم، در تنبلی افراط میکنم و زود ناراحت میشوم. باید آنها را تزکیه و رها کنم. تمرکز روی ازبر خواندن میتواند به من کمک کند تا کاملاً بر فا متمرکز باشم و مداخله را از بین ببرم. این فا که از میان چشم، دهان، مغز و ذهنم عبور میکند، به من کمک میکند تا در فا جذب شوم و احساس میکنم تمام سلولهای موجود در بدنم در فا جذب شدهاند. بهتدریج و بهطور ناخودآگاه، معنای عمیقتر اصول فا را بیشتر و بیشتر درک میکنم.
غلبه بر محنتهای خانوادگی
استاد بیان کردند:
«فا را مطالعه کنید، فا را کسب کنید،
برچگونگی مطالعه و تزکیۀ خود تمرکز کنید،
تکتک کارها را با فا بسنجید،
فقط اینگونه عمل کردن، تزکیۀ واقعی است.» («تزکیه راسخ،» هنگیین)
بهخاطر آوردن فا به من کمک میکند تا خودم را در هر کاری که انجام میدهم با دقت بیشتری بررسی کنم. همچنین این امکان را به من میدهد که هنگام مواجهه با مشکلات، فا را به خاطر بیاورم. وقتی فا در قلب من است، قادرم کارها را به خوبی اداره کنم.
در سال 2008 مصیبت بزرگی در خانواده داشتم. شوهرم چند صدهزار دلار از دست داد و ما مجبور شدیم مبلغ زیادی از دیگران قرض بگیریم. سپس او با زنی رابطه داشت و خواستار طلاق شد. ناگهان، آزمونهای شهرت، منافع مالی و احساسات مرا تحتتأثیر قرار داد.
در آن زمان، «آموزه های فا در کنفرانس نیویورک 2008» منتشر شد. بارها و بارها این آموزهها را ازبر کردم.
معلم بیان کردند:
«مهم نیست همانگونه که به اعتباربخشی به فا پرداختهاید با چه چیزی روبرو شدهاید، همه آنها، به شما میگویم، چیز خوبی هستند-- و در این سالهای آزار و شکنجه، مخصوصاً اینگونه است-- چراکه آن چیزها ظاهر شدهاند دقیقاً بهخاطر اینکه شما تزکیه میکنید. آن آزمونهای سخت و رنجها، بدون توجه به اینکه پی میبرید چقدر بزرگ یا سخت هستند، چیزهای خوبی هستند، زیرا آنها فقط بهخاطر تزکیه شما رخ میدهند. یک شخص وقتی از میان آزمونهای سخت میگذرد میتواند کارما را از بین ببرد و وابستگیهای بشری را دور بریزد و از طریق آزمونهای سخت میتواند رشد کند.» (آموزش فا در کنفرانس نیویورک ۲۰۰۸)
احساس میکردم هر کلمه در پاراگراف بالا به کاستیهایم پرداخته است، گویی معلم میدانستند من چه چیزهایی را تحمل کردهام. در واقع، احساس میکردم که معلم در کنارم و هر لحظه مراقبم بودهاند. معلم مرا آگاه کرده و به من کمک کردند تا بر این محنتها غلبه کنم.
وقتی بهدرون نگاه کردم، وابستگیهای بسیاری از قبیل خشم، حسادت، شهرتطلبی، رقابتجویی، حفظ آبرو، بهدنبال کمال بودن، خودخواهی و متوقع بودن و غیره را پیدا کردم. قبلاً در شوهرم کاستیهایی پیدا کردم و هیچ وقت از آنچه که انجام میداد خوشحال نبودم. میخواستم او را تغییر دهم، اما نه خودم را. در تمام این سالها، هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی احساس خستگی میکردم و وضعیتم به او صدمه زیادی وارد کرد. با این حال، هرگز متوجه این مشکلات نشدهام.
بنابراین، مصمم شدم كه خودم را تغییر دهم و از استاندارد دافا برای سنجیدن خودم استفاده كرده و مشکلاتم را برطرف كنم. این روند پر دردسر دردناک بود زیرا این تجربیات بارها و بارها تکرار میشدند. بهطور مداوم در حال تزکیه و رها کردن این وابستگیها بودم.
با این وجود، تغییرات زیادی ایجاد کردم. دریافتم که همسرم نیز موجودی بود که معلم میخواستند او را نجات دهند. برایش احساس ترحم میکردم زیرا او ناآگاهانه به خودش آسیب میرساند. در آن زمان، دیگر علیه او خشم یا نارضایتی نداشتم. دیگر احساس نمیکردم که بهخاطر رفتارش آبرویم رفته است. خودم را اصلاح کردم، احساساتم را به او رها کردم و نیکخواهتر شدم.
حقیقت را با آرامش برایش روشن کردم. به او گفتم که فالون دافا میتواند به افراد در بهدست آوردن سلامتی کامل، بهبود خصوصیات اخلاقی و خلاص شدن از شر افکار بدشان کمک کند. به او توصیه کردم که آن را امتحان کند. تحتتأثیر صداقتم قرار گرفت. تعجب کرد که او را بخشیدم. او گفت که دیگر کار بدی انجام نخواهد داد و میخواهد فا را مطالعه کند و تمرینها را انجام دهد.
ازبر کردن فا نیز به من کمک کرد تا از شر وابستگی به پول خلاص شوم و به همسرم کمک کردم تا بدهیهای خود را پرداخت کند.
بدین ترتیب، ده سال پیش بر این محنت غلبه کردیم. وقتی به عقب نگاه میکنم، میبینم که چیزهای بد واقعاً به چیزهای خوبی تبدیل شدهاند. همچنین قادر بودم وابستگی به شهرت، پول، احساسات و بسیاری از وابستگیهای دیگر را رها کنم.
همسرم به مطالعه فا، فرستادن افکار درست و روشنگری حقیقت ادامه داده است. علاوه بر این، او مرا تشویق میکند که فا را بیشتر مطالعه کنم و صبح مرا از خواب بیدار میکند تا تمرینها را انجام دهم.
روشنگری حقیقت
وقتی از تلفن همراهم برای روشن کردن حقیقت استفاده میکردم، هنگام شماره گیری، فای استاد را تکرار میکردم. استاد بیان کردند:
«رحمت میتواند زمین و آسمان را هماهنگ کند، بهار را بیاورد
افکار درست میتواند مردم دنیا را نجات دهد.» («فا جهان را اصلاح میکند» از هنگیین 2)
ازبر کردن فا، نیکخواهی و افكار درست مرا تقویت كرد. همچنین به فرستادن افکار درست ادامه میدادم و افکار و عقاید بشریام را از بین میبردم.
هنگامی که اوضاع بهآرامی پیش میرفت، حدود هفت نفر از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) خارج میشدند. برخی از افراد بعد از ترک حزب از من بارها و بارها تشکر میکردند. برخی از آنها از نام مستعار استفاده میکردند، درحالی که برخی دیگر از اسامی واقعی خود استفاده میکردند. آنها گفتند از کاری که انجام میدهیم پشتیبانی میکنند و امیدوار بودند به زودی رژیم چین قدرت را از دست بدهد.
میدان انرژی قدرتمندی را احساس میکردم و هرچه بیشتر به مردم کمک میکردم، محنتهای کمتری برایم پیش میآمد. به خودم یادآوری کردم که وابستگی به شوق و اشتیاق بیش از حد نداشته باشم، زیرا همه چیز توسط معلم انجام میشود. این معلم هستند که مردم را نجات میدهند و تنها کاری که من انجام میدادم این بود که دهانم را برای صحبت کردن باز میکردم.
همچنین با افرادی مواجه شدم که تمایلی به گوش دادن نداشتند و بنابراین نجات پیدا نکردند. وقتی با آنها روبرو میشدم به خودم یادآوری میکردم که بهخاطر داشته باشم به درون نگاه کنم و از وابستگیهایم خلاص شوم.
گاهی اوقات از من سؤال میکردند که آیا پس از ترک حزب، پول دریافت میکنند. در آن لحظه، میدانستم که بیش از حد به پول وابسته و خودخواه هستم، بنابراین برای از بین بردن آن وابستگی افکار درست فرستادم. وقتی افراد چیزهای آزاردهنده میگفتند، میدانستم که این به دلیل وابستگیام به شهوت است و افکار درست میفرستادم تا شیاطین شرور و ارواح پوسیده پشت این وابستگی را از بین ببرم. وقتی مردم به معلم و دافا تهمت میزدند، قادر بودم رقابتجویی و بیاحترامی خود را درخصوص بوداها و دافا تشخیص دهم. افکار درست برای پاک کردن آنها نیز میفرستادم.
برخی افراد نیز مرا مورد آزار و اذیت و ارعاب قرار میدادند یا حتی تهدید میكردند كه گزارشم را به پلیس میدهند. شخصی یک بار به من گفت: «من یک پلیس هستم.» به او گفتم: «حتی مأموران پلیس نیز باید حقیقت را بدانند و همچنین زندگی آنها باید نجات یابد!» نهایتاً، این شخص از حزب خارج شد و سپس گفت که او پلیس نبوده است. فکر میکنم این آزمونی برای من بود تا دیده شود که آیا قلبم تکان میخورد یا نه.
نهایتاً، برخی افراد بسیار شرور بودند. آنها تهدید میکردند که مکالماتمان را ضبط میکنند و مصمم بودند که اجازه ندهند صحبت کنم. گاهی اوقات محکم و استوار نبودم و وابستگیام را به ترس نشان میدادم. تلفن را قطع میکردم و بهسرعت فا را میخواندم و افکار درست برای متلاشی کردن این وابستگی میفرستادم.
روشن کردن حقیقت مانند راهبان و راهبههایی هستند که در اطراف پرسه میزنند، درحالی که همه نوع افرادی را ملاقات میکنند. شخصی گفت: «حزب کمونیست چین به من پول میدهد. تو به حزب خیانت میکنی.» پاسخ دادم که حزب فاسد است و پول آنها در واقع پول مردم است. او گفت: «من با تو موافقم. میدانی قضیه از چه قرار است؟ من کسی هستم که فاسد است. بنابراین نمیتوانم از حزب خارج شوم. اگر خارج شوم، پولم را از کجا بهدست آورم؟ دیگر بیش از این صحبت نکن. اگر یک کلمه دیگر بگویی، گزارش تو را میدهم. تنها یک تماس تلفنی کافی است.» سپس او تلفن را قطع کرد. آنگاه برای از بین بردن عوامل اهریمنی و ارواح کمونیست در بُعدهای دیگر افکار درست فرستادم. افرادی مانند او واقعاً مسموم شدهاند و نجات آنها دشوار است.
تقویت افکار درست هنگام ازبر کردن فا
معلم بیان کردند:
«حقیقت این است که بعضی از استادان چیگونگ حتی نمیدانند چه نوعی از تواناییهای فوقطبیعی را در اختیار دارند و درباره آنها روشن هم نیستند. فقط میدانند هرچه را که بخواهند، بهمحض اینکه درباره آن فکر کنند میتوانند انجام دهند.» (سخنرانی نهم، جوآن فالون)
ازبر کردن فا به من کمک کرد تا درک عمیقتری از اصول فا بهدست آورم. در واقع، معلم درباره اصول فرستادن افکار درست در جوآن فالون صحبت کردند؛ گرچه مشخص نبود که چه تواناییهای فوقطبیعی دارم، اما میدانستم که وقتی سعی کردم از آنها استفاده کنم، آنها مؤثر بودند.
طی یک مراسم افتتاحیه در مدرسه، پرچم کمونیست درحال اهتزاز بود. ازآنجاکه نمیخواستم ارواح اهریمنی کمونیست مردم را مسموم کند، کنار پنجره ایستادم درحالیکه به زمین بازی خیره شده بودم افکار درست فرستادم تا همه عوامل اهریمنی را در بُعدهای دیگر متلاشی کنم. درنتیجه، بدون توجه به اینکه آنها چند بار برای بالا بردن پرچم تلاش کردند، نتوانستند آن را بالا ببرند. معلمان با یکدیگر زمزمه میکردند و میگفتند که اگر در مراسم افتتاحیه، پرچم فقط تا نیمه میله بالا رود موجب بدشانسی میشود. بعداً آنها سعی کردند میله پرچم را تعمیر کنند اما به نوعی نتوانستند. نهایتاً، پرچم را کنار گذاشتند و مدرسه برای مدتی طولانی پرچم را بالا نبرد.
در واقعهای دیگر، در محل کار در لابی سُر خوردم و مچ پایم بهشدت پیچ خورد. فکر کردم: «من خوبم.» دردناک بود، اما بلند شدم و به آرامی از پلهها به طبقه بالا رفتم. هنگام ظهر، به خانه رفتم و درآوردن کفشهایم دشوار بود. پس از مقداری تلاش، کفشها را در آوردم و دیدم که پاهایم متورم شده است. روی تخت دراز کشیدم و سعی کردم درد را تحمل کنم. بهطور مکرر این فا را تکرار کردم، استاد بیان کردند:
«وقتی تحمل کردن آن سخت است، میتوانی آن را تحمل کنی. وقتی انجام آن سخت است، میتوانی آنرا انجام دهی.» (سخنرانی نهم، جوآن فالون)
در آن لحظه، شنیدم که همسرم از من میخواهد برایش شام تهیه کنم. درد را تحمل کردم، درحالیکه تلوتلو میخوردم به آشپزخانه رفتم و شام درست کردم. روز بعد، طبق معمول به سر کار رفتم. پاهایم در عرض سه روز خوب شد.
معلم به ما میگویند که هر وقت با چیزی روبرو میشویم، اولین فکری که به ذهنمان خطور میکند باید این باشد: «من خوب خواهم شد» که انجام آن بسیار ساده است. این همان چیزی است که معلم میآموزند و این فا است. البته، افکار درستمان نیز باید قوی باشد. اگر ما بتوانیم آن را انجام دهیم، آن قطعاً به نوبه خود خوب خواهد بود. چیزهای مشابه برایم بارها اتفاق افتاده است و من خوب بودم. تحت حمایت معلم، بر بسیاری از سختیها غلبه کردم. این ثابت میکند که افکار درست شاگردان دافا قدرتمند هستند.
استاد بیان کردند:
«درحالیکه حقایق را آشکار میکنید باید فرستادن افکار درست را بسیار جدی بگیرید و بهروشی مناسب شیطان و مشکلات خودتان را پاکسازی و معدوم کنید تا شیطان شما را مورد استفاده قرار ندهد.» («افکار درست» از نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر 3)
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه رشد و اصلاح خود