(Minghui.org) درود استاد محترم و همتمرینکنندگان.
پروژههای رسانهای در دوره اصلاح فا، نقش مهمی را در تغییر محیط محلی ایفاء میکنند. اگرچه مسیری را که تصور میکردم، طی نکردم، مشارکت در پروژههای رسانهای طی چند سال گذشته این امکان را برایم فراهم کرد تا بهسرعت تواناییهای لازم را در خود بهبود ببخشم و رشد دهم.
همکاری جدی با اپک تایمز
در گذشته سه کار را بهتنهایی انجام میدادم، بدون اینکه با تزکیهکنندگان محلی همکاری کنم، اما بهتدریج متوجه شدم که این رویکرد، روشی کند است و تمایلم برای پیوستن به پروژههای رسانهای بیشتر شد. مدت کوتاهی پس از آن، همتمرینکنندهای بهطور اتفاقی با من تماس گرفت و پیشنهاد داد به چنین پروژهای ملحق شوم. به این ترتیب در سال 2017 عضوی از تیم چینی اپک تایمز شدم. احتمالاً استاد میلم را برای نجات تعداد بیشتری از موجودات ذیشعور دیدند و چنین چیزی را برایم نظموترتیب دادند.
عصبی بودن اولیهام را پس از پیوستن به تیم اینترنتی اپک تایمز چینی به یاد دارم. مطمئن نبودم که آیا تواناییهایم با وظایفم متناسب هستند یا خیر، اما مصمم بودم که این فرصت را گرامی بدارم و پایدار باشم. در سکوت به خودم قول دادم که چیزهایی را که نمیدانم یاد بگیرم و بهسرعت تجربه لازم را کسب کنم.
اعضای دیگر این تیمِ تازهشکلگرفته در مقایسه با من، خیلی جوانتر بودند و درک و تجربیات بهتری در استفاده از برنامههای آنلاین داشتند. اگرچه کار تولید فیلم به من سپرده شده بود، مجبور بودم همه چیز را از ابتدا یاد بگیرم. هیچ مطلب آموزشی رسمی وجود نداشت و مجبور بودم در آموزشهای آنلاین جستجو کنم. در مواجهه با چنین فشار زیادی، این فکر به ذهنم میآمد: شاید باید در چیزی سادهتر مشارکت کنم.
وبسایت مینگهویی مقالات تبادل تجربه زیادی را درباره انجام پروژههای رسانهای منتشر کرده است؛ آن مقالات مشکلاتی را شرح میدهند که در روند تسلط یافتن در کار و ماهر شدن، برطرف میشوند. همتمرینکنندگان نیز میگفتند که چگونه تمرینکنندگان مسنتر در نخستین روزهای راهاندازی تلویزیون انتیدی موفق شدند نحوه ساخت ویدئو را بیاموزند. کمکم فهمیدم مادامی که تمرینکنندگان دافا قدرت و اراده داشته باشند، قادر به انجام کارهای زیادی هستند.
رئیس اپک تایمز بارها و بارها بر اهمیت مطالعه فا تأکید کرده است. بنابراین ترتیبی داده شد تا تمرینکنندگان در گروه اینترنت و فروش، آخر هفتهها فا را با هم مطالعه کنند. بهرغم تنبلی گاه و بیگاه، مرتباً در آن جلسات شرکت میکردم، زیرا اعضای این گروه پس از مطالعه فا، درباره کار و وظایف شغلی نیز بحث و تبادل نظر میکردند.
با مطالعه فا و کمکِ همتمرینکنندگان، توانستم نگرانیهایم را درخصوص سن و تواناییِ یادگیریِ کندتر نسبت به سایر اعضای گروهم رها کنم. مادامی که تمام تلاشم را بکار میگرفتم، کارها بهطور مؤثری انجام و تکمیل میشدند و راه حلِ مشکلات بهراحتی به ذهنم خطور میکرد.
برای نمونه، تلاشهای نخستینم برای تولید محتوای ویدئویی براثر نگرانیهایم خراب میشد. میترسیدم که نتوانم با سایرین همگام باشم و کارم مورد تمسخر قرار گیرد، با تمجید از سوی سایرین، وابستگیام به غرور ظاهر شود و براثر شنیدن انتقاد، افسرده و مضطرب شوم. پس از نگاه به درون، بسیاری از وابستگیهایم را تشخیص دادم و عواملی را که منجر به رشد آنها میشدند، بررسی کردم. در نهایت برای از بین بردن این عقاید و تصورات عادی بشری، افکار درست فرستادم.
استاد بیان کردند:
«يك حقيقت را به شما ميگويم: تمام روند تزكيه، روند دائمي رها كردن وابستگيهاي بشري است.» (سخنرانی اول، جوآن فالون)
بهتدریج یاد گرفتم که وابستگیهای بشری خود را در رابطه با تولید ویدئو رها کنم، مانند اینکه نمیدانستم ویدئوهایم چه تعداد بیننده را جذب خود میکنند. درعوض قبل از شروع کار، برای آرام کردن خودم، فا را مطالعه میکردم. تصمیم گرفتم که همه توانایی خود را به کار گیرم و واقعاً بهترین محصولی را که میتوانم تولید کنم. به این درک رسیدم که نتیجه نهایی را استاد تعیین میکنند.
استاد بیان کردند:
«تزکيه به تلاش خود شخص بستگي دارد، درحالي كه گونگ به استاد شخص مربوط است.» (سخنرانی نخست، جوآن فالون)
پس از رها کردن عقاید و تصورات بشریام، پیشرفت کردم. کمکم مردم ویدئوهایم را تماشا میکردند، درحالی که به تعداد قابل توجهی بازدیدکننده دست یافتم. نتایج باعث افزایش اعتمادبهنفسم شد. امیدوارم با ادامه مطالعه فا و کمکِ استاد، حتی آثار نفیستری را نیز تولید کنم.
بلافاصله پس از تسلط بر اصول اولیه تولید فیلم، موقعیت دشوار جدیدی ایجاد شد. تیم تولیِد ویدئو وظیفه داشت با تولید تبلیغات فروش، به رشد کسبوکارمان کمک کند، اما دشواریهای بسیاری وجود داشت. تبلیغات ویدئوییِ فروش معمولاً به استانداردهای بالاتری نیاز دارد، اما تیممان بیتجربه بود. یک محصول بیکیفیت به اعتبار اپک تایکز آسیب میرساند و مشکلات درخصوص یافتن مشتری را افزایش میداد، اما باید این مسیر را بررسی میکردیم تا الگوی تجاری پایداری را برای اپک تایمز ایجاد کنیم.
تمرینکنندگان پس از دریافت سفارش مشتریان، برای تحویل آنها تحت فشار بودند. مشتریانی که از محصول نهایی ما راضی نبودند، بازخورد منفی خود را از طریق تیم فروش به ما منتقل میکردند. گاهی در سکوت احساس رنجش و ناامیدی میکردم: «شبهایم را صرف ساخت این ویدئو کردهام. علاوه بر این فردی حرفهای نیستم. چرا نمیتوانید راضی باشید؟»
اما تمرینکنندگان هرگز بهطور تصادفی با محنتها مواجه نمیشوند، بنابراین شروع به نگاه به درون کردم. در ابتدا که به تیم تولید ویدئو ملحق شدم، رویکردم این بود که درحالی که از مشکلات و سختیها اجتناب میکردم، فکر میکردم روزی به آن رسیدگی میکنم. فکر میکردم: «من حرفهای نیستم، بنابراین خوب است که این پروژه را با استاندارد پایینتر انجام دهم. غیرممکن است که بتوانم بهتر از یک حرفهای واقعی عمل کنم،» اما این تصور اولیه خودش نادرست بود!
استاد بیان کردند:
«براي يك تمرينكننده، نيت ذهني او به تواناييهاي فوقطبيعي فرمان ميدهد که كارهايي را انجام دهد.» (سخنرانی نهم، جوآن فالون)
چگونه مهارتهای مردم عادی میتواند از تواناییهای فوق طبیعی تمرینکنندگان پیشی بگیرد؟ بهدلیل افکار منفیام، تواناییهای فوق طبیعیای را که استاد به من دادهاند، محدود و محصولی غیراستاندارد تولید میکردم. مردم عادی بهطور طبیعی آن را بد درنظر میگرفتند. کیفیت، بازتابی از سطح تزکیهام است. علاوه بر درک نکردنِ قدرت دافا، نمیتوانستم تلاشی کافی را صرف کارم کنم.
پس از درک این مشکل، شروع به مطالعه جدی، تماشای ویدئوهای آموزشی یوتیوب و یادداشتبرداری درباره روشهای تولید فیلم برای افراد تأثیرگذار جامعه کردم. کمکم تلاشهایم به نتیجه و تکنیکهایم به بلوغ رسید. هنوز از استانداردهای بازار جریان اصلی جامعه خیلی دور هستم، اما سخت کار میکنم تا به سطح حرفهایها در بین مردم عادی برسم. همتمرینکنندگان در گروهم نیز نکاتی را درخصوص ساخت فیلمها به اشتراک میگذارند که منجر به پیشرفت در کل گروهمان شده است. حتی بهتازگی بهخاطر کارهای خوبمان از طرف مشتریانمان تحسین شدیم.
روند از بین بردن عقاید و تصورات مردم عادی در ارتباط با استرس، مسئولیت و مشکلات میتواند باعث شود که شخص به سطح والاتری در تزکیه برسد. انجاموظایف با افکار درست، قبول نتیجه با ذهنیتی فروتنانه و جستجوی درون نیز به جریان الهام گرفتنم کمک کرده است. بررسی کارهای قبلیام الهامبخش بوده است. اگر کمک استاد نبود، تولید در این سطح غیرممکن بود.
پیشرفت ازطریق ترویج شن یون
در اوایل سال جاری، همتمرینکنندگان پیشنهاد دادند که فعالیتهای ترویج شن یون را شروع کنند. محلیهای علاقهمند از سنگاپور قرار بود اجرای شن یون را در سایر مناطق آسیا ببینند. از آنجا که این پروژهای کاملاً جدید بود، نمیخواستم در آن مشارکت کنم، چراکه فکر میکردم تواناییهای محدودم منجر به نتیجهای عادی و زیر استاندارد میشود. احساس میکردم که تمرینکنندگانِ باتجربهترمان باید به این پروژه بپیوندند، در حالی که من باید در وظایف جانبی و حاشیهای کمک کنم.
استاد بیان کردند:
«اما معمولاً وقتي تضادي پيش ميآيد، اگر شما را برانگيخته نکند، به حساب نميآيد، اثري ندارد و شما قادر نيستيد بهواسطه آن رشد کنيد. بنابراين، او نميتواند آن را فراموش کند، احساس رنجش ميکند و شايد نتواند آن را از ذهنش بيرون کند، و دائماً ميخواهد برگردد و براي لحظهاي نظري به آن دو نفري که چيزهاي بدي درباره او ميگفتند بيندازد.» (سخنرانی چهارم، جوآن فالون)
بر خلاف خواسته های من، همتمرینکنندگان خواهان مشارکت مستقیم من شدند. نخست قلبم مملو از ترس و رنجش نسبت به آنها بود. چرا از من خواسته شد این کار را انجام دهم؟ احساس میکردم که سایرین برای این کار مناسبتر هستند. چرا آنها داوطلب نمیشدند؟ اوضاع در آن زمان بحرانی بود. اگر همان تعداد معدود ما از مشارکت اجتناب میکردند، این فعالیت متوقف میشد. دلایل مثبت و منفی در ذهنم در ستیز و کشمکش بودند. اگرچه این پیشنهاد مایه افتخار بود، اما غلبه بر مشکل ناشی از مهلت پایانی فوقالعاده کوتاه، غیرممکن بهنظر میرسید.
درحالی که هیچ انتخاب دیگری را نمیدیدم، تصمیم گرفتم از استاد کمک بخواهم و مسئولیت پروژه را برعهده بگیرم. در طول روز کار میکردم و بعد از کار، برای نوشتن متنها و انتخاب ویدئوها با عجله به خانه میآمدم و تا ساعتهای اولیه صبح به این کار مشغول بودم. به سازماندهی بلندگوها، اصلاح اسلایدهای ارائه و نظموترتیب دادن کارهای تمرینی نیز کمک میکردم. هنوز نمیدانستم چگونه باید ظرف دو هفته همه چیز را به پایان برسانم.
دوره آمادهسازی بهقدری خستهکننده بود که مانند آزمون مرگ و زندگی بود. بهمحض اینکه احساس اضطراب و عدم اطمینان میکردم، فا را مطالعه میکردم و افکار درست میفرستادم. قبل از کار در شب، برای تقویت استقامت و بنیهام تمرینات را انجام میدادم. مطمئناً استاد به ما کمک کردند، زیرا کل این روند بدون نقص به پایان رسید. از استاد متشکرم که علیرغم بیتجربگیام، این فرصت را برای نجات موجودات ذیشعور در اختیارم قرار دادند.
استاد بیان کردند:
«مهارتهای فوقطبیعی ابزارهای جزئیاند،
فای بزرگ باید بنیان همه چیز باشد.» («طلب فای درست، هنگ یین»)
ما تاکنون سه جلسه ترویج شن یون را در سنگاپور برگزار کردهایم. همتمرینکنندگان نیز شروع به ترویج شن یون در بین افراد تأثیرگذار جامعه کردهاند. طی راهاندازی این فعالیت جدید، آموختم که از ترس از ناشناختهها بپرهیزم و غرور، عزت نفس و تردیدهای گوناگون را رها کنم. افکار درست قوی کمکمان میکند تا سطحمان را ارتقاء دهیم و به اهدافی که استاد برایمان نظموترتیب دادهاند، دست یابیم.
در گذشته پیشنهاداتی را مطرح میکردم، سپس عقب مینشستم و منتظر میماندم تا فرد مسئول وظیفه را محول کند، اما حالا ابتدا از خودم میپرسم: «چرا قدم پیش نگذارم تا این کار را خودم انجام دهم؟ اگر تمایل نداشته باشم آن را برعهده بگیرم، آیا دلیلش ناشی از افکار درست من یا عقاید و تصورات بشری من نیست؟» حالا پیشقدم میشوم تا چیزی را که میتوانم، انجام دهم.
نتیجه
دیدهام که بسیاری از همتمرینکنندگان سالها است در رسانهها کار میکنند، ثروت شخصی و زمان را رها میکنند تا موجودات ذیشعور را نجات دهند. بردباری، خلوص و ایمان آنها بهقدری مرا تحت تأثیر قرار داده است که به گریه افتادهام. از گفتار و رفتار آنها به کاستیهای بسیاری در تزکیه خود پی بردهام و آنها الهامبخشم بودهاند تا سختتر کار کنم.
آموختهام که همتمرینکنندگانم را در این دوره اصلاح فا گرامی بدارم. ازطریق همکاری با سایر تمرینکنندگان، در تزکیه شخصیام رشد کردهام و در پروژههای روشنگری حقیقت تجربیاتی بهدست آوردهام. همچنین قصد دارم همه تواناییام را بهکار گیرم و به نگرانیهای استاد پایان دهم.
استاد، همتمرینکنندگان، سپاسگزارم!
(ارائهشده در کنفرانس فای سنگاپور 2019)
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.