(Minghui.org) استاد ارجمند، می‌خواهم از شما به‌خاطر تمام کارهایی که برایم انجام داده‌اید صمیمانه تشکر کنم! شما واقعاً مرا از دنیایی آکنده از اعمال پلید، سخنان و افکار ناپاک بیرون کشیدید؛ در واقع از یک «واقعیت» پلید که کورکورانه داشتم و ناآگاهانه برای خودم ایجاد کردم بودم.

بعد از ۴۰ سال جستجوی معنای زندگی، فقط شما توانستید چشمانم را باز کنید! این احساس مانند «کشف ارشمیدس» بود که من هنگامی که شروع به گوش دادن و مطالعه سخنرانی‌های شما کردم، بارها و بارها آن را تجربه کردم، احساسی که تا امروز همچنان ادامه دارد.

به سؤالاتی که به مدت ده‌ها سال برایم بی‌پاسخ مانده بودند، به‌آسانی اما بسیار بنیادی و عمیق پاسخ داده شدند. به‌عنوان مثال، در کودکی، گرچه در غرب بزرگ شدم، می‌خواستم بدانم چه چیزی فراتر از ستاره‌ها وجود دارد. اما چه کسی می‌توانست به آن پاسخ دهد؟ سپس، به‌عنوان یک نوجوان، پس از اینکه برای اولین بار درباره بازپیدایی شنیدم، بلافاصله این «فلسفه» را پذیرفتم. اما بعد بلافاصله در اشتیاق این بودم که از این چرخه بازپیدایی  (سامسارا) خارج شوم و در همه جا جستجو کردم که چگونه می‌توان به این نتیجه دست یافت. به‌عنوان یک بزرگسال‌، می‌خواستم بدانم چگونه می‌توان بیماری‌های جسمی و کاستی‌های روانی‌ام را درمان کنم و پاسخ‌هایی درباره چگونگی داشتن زندگی شادتر و کامل‌تر پیدا کردم. فقط شما، استاد، به همه این سؤالاتم و بسیاری از نمونه‌های دیگر را پاسخ دادید!

اما به‌رغم اینکه خرد کسب کرده بودم، در آزمون‌هایی که بارها و بارها در زندگی با آنها مواجه شدم شکست خوردم. اما حتی پس از آن هرگز مرا به حال خودم رها نکردید. اغلب از خودم شرمنده می‌شدم که و بی‌ارزشم و شایسته نیک‌خواهی و کمک شما نیستم. اما با وجود این رفتار نادرستم، این همیشه شما بودید که بارها و بارها در دسترس بودید و دست کمک الهی‌تان را به من ارائه می‌دادید. این کمک اغلب به‌صورت رؤیا صورت می‌گرفت. به‌عنوان مثال، یک یادآوری قوی برای بلند شدن روی پایم و ادامه دادن مسیر. شما حتی مرا تشویق می‌کردید که بر احساس گناهم غلبه کنم و دیگر درخصوص اشتباهاتم «به گذشته نگاه نکنم.»

من که همچنان توسط این محیط و تفکرات بشری محبوس شدم، می‌دانم که حتی نمی‌توانم بدانم چقدر به‌خاطر من متحمل درد و رنج شدید و چه رنج‌های را تحمل کردید تا کارمای گناهانی را که مرتکب شده‌ام، کاهش دهید، نه‌تنها در این زندگی یا زندگی‌های گذشته بلکه حتی «گناهانی» که وقتی در قلمروهای حتی بالاتری زندگی می‌كردم، مرتكب شده‌ام. و می‌دانم که هرگز نمی‌توانم، آنچه را که به من داده‌اید و برایم انجام داده‌اید، بازپرداخت کنم.

بنابراین، فقط می‌توانم نهایت تلاشم را به‌کار ببرم تا عهد و پیمان‌هایی را متعهد شدم به انجام برسانم تا در این دوره اصلاح فا به شما کمک کنم. حتی اگر به‌‌طور بشری نتوانم همه اینها را درک کنم، اما در قلبم می‌دانم کههمه اینها حقیقت دارند.

همچنین از شما سپاسگزارم که نه‌تنها به من کمک کردید که از طریق آموزه‌های شما خردمندی کسب کنم و به تمام سؤالاتی که درباره «زندگی و جهان» داشتم، پاسخ دادید و مرا به حال خودم رها نکردید، بلكه در عوض «مرا به سطوح بالاتر و بالاتر هل دادید،» همچنین از شما تشکر می‌کنم که فرصت‌های بسیار زیادی برای به‌دست آوردن تقوا به من داده‌اید، خواه از طریق تبلیغات شن یون یا به صورت آزمون‌هایی که به من کمک کرد تا رشد بیشتری داشته باشم تا در‌نهایت به ثمره سطحم دست یابم و این امکان را برایم فراهم می‌کند تا به خود اصلی و واقعی‌ام برگردم.

سپاسگزارم، استاد ارجمند!