(Minghui.org) سال 2020 بهعنوان سالی بسیار ناگوار شروع شد، زیرا جهان با فجایع بسیاری روبرو شده است. اما حتی در بحبوحه این اتفاقات منفی، توانستهام یک روزنه امید و شروع جدیدی در زندگیام پیدا کنم.
2019 بدشگون
من و همسرم هر دو 77 ساله هستیم. همانطور که پیرتر میشدیم، بسیاری از اوقات دشوار را تجربه کردهایم. سلامتیمان نیز رو به وخامت گذاشته است.
برای مثال، شوهرم، بیماریهای مزمن زیادی دارد. او داروهای گیاهی چینی را برای مدت طولانی مصرف کرده است، اما بیفایده بوده است.
در 22نوامبر2019 بهدلیل کمخونی شدید در بیمارستان بستری شد. اگرچه چهار روز بعد مرخص شد، اما در 29نوامبر مجبور شدیم برای بردن او به بیمارستان به آمبولانس زنگ بزنیم. آن روز، دچار انسدادی مزمن ریوی شده بود.
یک هفته بعد، او را به خانه آوردیم، اما او بدون دستگاه تهویه و ضدعفونی ازون نمیتوانست زنده بماند. در کل این اقلام بیش از 30 هزار یوآن برایمان هزینه داشت.
اگرچه از مراقبت تمام وقت از او خسته شده بودم، وضعیت سلامتیام هم رضایتبخش نبود و سابقه طولانی فشار خون بالا و بیماری عروق کرونری داشتم.
آرزو میکردم که این سال نحس سریعتر به پایان برسد و سال جدید شانس بهتری را به ارمغان آورد. اما بدترین اتفاق در ساعت 10 شب 31دسامبر برایم اتفاق افتاد. ناگهان دردی را در معده احساس کردم که شدیدتر میشد، تا جایی که تمام آن شب خوابم نبرد. با توجه به اینکه همسرم بیمار و در بستر بود و بچههایم هم در آن نزدیکی نبودند، چارهای جز تماس با خواهرم که 4 سال از من کوچکتر بود، نداشتم.
خواهرم صبح زود روز بعد به خانهمان آمد و مرا به اورژانس بیمارستان برد. طبق معمول، به من گفت كه عبارت «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» را تکرار کنم و تا بهبودی کامل کنارم ماند. بعدازظهر مرا به خانه برد و برای من و شوهرم شام تهیه کرد. تا فردا بعدازظهر از ما مراقبت کرد.
با این حال کابوسم تمام نشده بود. دو روز بعد، در چهارم ژانویه در حوالی ساعت 11شب، شوهرم از تخت روی زمین افتاد و کمرش آسیب دید. بهدلیل درد شدیدی که داشت نمیتوانست جلوی فریادش را بگیرد. نمیدانستم چه کنم و دوباره با خواهرم تماس گرفتم.
دوباره، او تمام کارهایش را رها کرد و خیلی زود به خانه ما آمد.
درک معنای زندگی
وقتی به زندگی گذشتهام نگاه میکردم، نمیتوانستم معنی آن را درک کنم. من و همسرم همیشه از بیماریهای مختلفی در عذاب بودیم. این فقط مخصوص ما نبود، بسیاری از بیماران در بیمارستانها یا خارج از بیمارستان درمانده و ناامید بودند.
علاوه بر این، بیشتر پولی که من و همسرم برای کل زندگیمان پسانداز کرده بودیم صرف صورتحسابهای بیمارستان میشد.
چرا شرایط خواهرم اینقدر متفاوت است؟ او 73 ساله است و 23 سال است که هیچ دارویی مصرف نکرده است. همیشه سالم، خوشبین، مهربان و نوعدوست است و قلبی پاک دارد. در هر زمان سختی کنارم بوده و همیشه به من گفته است، «از من تشکر نکن، کسی که واقعاً باید از او قدردانی کنی استاد لی (بنیانگذار فالوندافا) هستند. ایشان به ما آموختند که اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری را رعایت کنیم و فرد خوبی باشیم، همیشه خودمان را جای دیگران قرار دهیم و نوعدوست باشیم. من فقط تعالیم استادم را دنبال میکنم.»
متوجه شدم که فالوندافا دلیل سالم بودن خواهرم است، چه از نظر جسمی و چه از نظر روانی.
در واقع، مدتها پیش فالوندافا را تمرین میکردم. در آن زمان، تمرینها را برای حفظ سلامتی انجام میدادم. اساس معنوی فالوندافا را درک نمیکردم، که پیروی از سه اصل: حقیقت، نیکخواهی و بردباری بود. بعدها، وقتی حزب کمونیست چین آزار و اذیت علیه فالون دافا را شروع کرد، آن را کنار گذاشتم و به جای آن، تمرین تایچی را شروع کردم.
شروع دوباره تمرین فالوندافا
وقتی فهمیدم که فالوندافا کلید حل مشکلات است، با خواهرم شروع به انجام پنج تمرین کردم. در کمال تعجب، هنوز هم تمام حرکات را بهخاطر داشتم. حدس میزنم استاد هنوز منتظرم بودند.
درباره بیماری گوارشی که چند هفته پیش داشتم فکر کردم. در مقایسه با شرایطی که قبلاً داشتم بسیار متفاوت بود. حتی بعد از دو ساعت بستری شدن، درد معدهام بهتر نشد. اما معده دردم بسیار عجیب بود، زیرا احساس میکردم هوا در جهت گردش عقربههای ساعت در اطراف شکمم حرکت میکند. فقط وقتی هوا به مرکز معدهام رسید بسیار دردناک بود. در غیر این صورت قابل تحمل بود.
یک فکر داشتم: آیا میشود این بار، این استاد باشند که در حال تمیز کردن بدنم هستند؟
در کل آن روز، نتوانستم چیزی بخورم. اما، شب خیلی خوب خوابیدم. صبح روز بعد، درد از بین رفت و بسیار پرانرژی شدم. فقط درعرض یک روز همه چیز کاملاً تغییر کرد. شگفتآور بود.
تصمیم گرفتم که تمرین فالوندافا را ادامه دهم، زیرا شخصاً قدرت آن را تجربه کرده بودم. علاوه بر این، شاهد بودم خواهرم که واقعاً یک تمرینکننده فالوندافا بود چقدر مهربان و سالم است.
ممکن است برای درک این مطلب خیلی دیر شده باشد، اما بهتر از هرگز درک نکردن است. تصمیم گرفتم که به تمرینم ادامه دهم: حتی اگر در این زندگی نتوانم بهخوبی عمل کنم، میخواهم در زندگی بعدیام ادامه دهم.
از آن زمان به بعد، هر روز صبح پنج مجموعه تمرین را انجام میدادم و هر وقت زمان داشته باشم جوآنفالون را میخواندم. دو هفته بعد، فشار خونم به حالت عادی بازگشت، کمردرد و پادردم از بین رفت و زخم دهانم که سالها با من بود نیز ناپدید شد. احساس بسیار شگفتانگیزی است وقتیکه واقعاً عاری از بیماری باشید.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه مزایای سلامتی