(Minghui.org) ادامه قسمت اول

تشویق هم‌تمرین‌کنندگان برای کمک به افزایش سطح آگاهی مردم از آزار و شکنجه

به مدت چند سال با مردم تماس تلفنی برقرار می‌کردم تا به آنها درباره آزار و شکنجه بگویم، اما با گذشت زمان نتایج این کار کاهش یافت. مردم اغلب تلفن را قطع می‌کردند. پس از سال 2018، خرید سیم کارت‌های تلفن برایم بسیار دشوار شد و مقامات همچنین سانسور شدیدتری بر روی کارت‌ها اعمال کردند تا بتوانند خیلی زود غیرفعال شوند. فکر کردم وقت آن رسیده که از تماس‌های تلفنی به گفتگوی رو در رو با مردم روی بیاورم. با این حال، بیشتر تمرین‌کنندگان در منطقه‌ام هنوز قادر به روشنگری حقیقت به‌صورت رو در رو نیستند. هر چقدر هم که کار کنم، موفقیت خودم به تنهایی، با تلاش گروهی قابل مقایسه نیست.

از هم‌تمرین‌کننده‌ای به نام هوئی خواستم که با من بیاید و به‌طور حضوری با مردم صحبت کنیم، تا بتوانیم تمرین‌کنندگان بیشتری را برای مشارکت در این امر تشویق کنیم. به او پیشنهاد کردم که آنچه را که می‌خواهد بگوید، یادداشت کند و سپس ابتدا با دوستان و خانواده‌اش تمرین کند.

قبل از سال نوی چینی 2019 ، من و هوئی هزاران کارت حاوی عبارات خوش‌یمن به زبان چینی آماده کردیم تا به‌دست هر خانوار در شهرمان برسانیم. سایر تمرین‌کنندگان را برای کمک یافتیم و دو نفره بیرون رفتیم. از این فرصت برای کمک به افزایش سطح آگاهی مردم از حقیقت دافا و تشویق آنها به خروج از ح‌ک‌چ و سازمان‌های وابسته به آن استفاده کردیم. همه کارت‌ها را طی مدت ده روز توزیع کردیم و بیش از 500 نفر از ح‌ک‌چ و سازمان‌های وابسته به آن خارج شدند! همگی بسیار تشویق شدیم.

در مارس سال جاری، ویروس حزب کمونیست چین (کووید19) شیوع یافت و به سرعت در سراسر جهان پخش شد. مبتلایان و مرگ و میر روز به روز افزایش می‌یافت.

من و هوئی 500 نسخه از پیشگویی‌های باستانی درباره شیوع این بیماری را چاپ کردیم و آن را بین همه خانواده‌ها توزیع کردیم. هوئی و همسرش برای توزیع آنها به شهرها و روستاهای دیگر رفتند. آن دونفر با هم خوب همکاری می‌کردند. گاهی اوقات آنها می‌توانستند 40 الی50 نفر را ترغیب کنند که از ح‌ک‌چ خارج شوند. سایر تمرین‌کنندگان به روستاهای شهرهای خودشان می‌رفتند.

من به‌تنهایی به یک روستا رفتم. مردم را در حال رقص دیدم و فهمیدم که دو نفر از آنها را می‌شناسم. موضوع آزار و شکنجه را مطرح و آنها را ترغیب کردم که از ح‌ک‌چ خارج شوند. بقیه رقصنده‌ها که بیش از ده نفر بودند نیز از حزب خارج شدند. مردمی که اطراف ما بودند با دیدن اینکه در حال توزیع چیزی هستم، آمدند و مطالب را درخواست کردند. در مورد آزار و شکنجه به آنها گفتم و به آنها کمک کردم تا از ح‌ک‌چ خارج شوند؛ در آن روز در مجموع به 42 نفر کمک کردم که از حزب خارج شوند.

همین‌که به‌تدریج شدت پاندمی کاهش یافت، در 8 اوت مکان کوچک گردشگری در منطقه ما با یک دریاچه زیبا و شکوفه‌های نیلوفر آبی به روی عموم باز شد. مردم از شهرها و شهرستان‌های اطراف برای بازدید به آنجا می‌آمدند. چند پل چوبی وجود دارد که روی دریاچه کشیده شده‌اند و همچنین آلاچیق‌هایی هست که توسط درختان بزرگ احاطه شده‌اند. همچنین رقصندگان و خوانندگان مردم را سرگرم می‌کنند. آن بازدیدکنندگان زیادی را به خود جلب می‌کند.

من و هم‌تمرین‌کنندگان آخر هفته‌ها برای توضیح حقایق به آنجا می‌رفتیم و نتایج دلگرم‌کننده بود. یک‌بار در آخر هفته، 31 نفر از ح‌ک‌چ خارج شدند. آخر هفته بعد، 40 نفر و آخر یک هفته دیگر، 65 نفر از حزب خارج شدند!

هم‌تمرین کنندگان همگی پیشگامانه وظایف خود را انجام می‌دادند. اکثریت آنها تماس تلفنی را متوقف کردند و برای صحبت حضوری با مردم قدم پیش گذاشتند. یک روز تعداد افرادی که از حزب خارج شدند بیشتر از کسانی بود که طی چند ماه از طریق تماس تلفنی از حزب خارج شده بودند!

مردم به حقایق آگاه می‌شوند

استاد برای ما بیان کردند:

«افرادی با روابط تقدیری و آن‌هایی که می‌توانند نجات یابند می‌توانند- توسط بدن‌های قانون استاد، خدایان راستین،‌ یا میدان عظیمی که مریدان دافا در دنیا شکل داده‌اند- واداشته شوند که در هر موقعیت و مناسبتی درست در مقابل شما ظاهر شوند، به‌طوری که برای آن‌ها فرصتی برای دانستن حقیقت فراهم کند. اما شما باید آن‌را به انجام برسانید، و اگر شما بیرون نباشید که کارها را انجام دهید، این عملی نیست.» (آموزش فا در کنفرانس فا در پایتخت ایالات متحده)

هوئی به من گفت: «یک روز به آقایی کمک کردم از حزب خارج شود. بعداً، او با دو خانم برگشت و از من خواست به آنها کمک کنم که از حزب خارج شوند. روز دیگر به خانمی برخوردم که به من گفت که در اداره پلیس کار می کند و در آزار و شکنجه تمرین‌کنندگان فالون دافا تخصص دارد. اگر دو سال پیش بود مرا دستگیر می‌کرد، اما او اکنون می‌داند که همه ما افراد خوبی هستیم و از من خواست مراقب باشم.»

یك‌بار دیگر آخرهفته به یک دریاچه دیدنی رفتم و چهار نفر از شهر دیگری را ملاقات كردم. آنها سریع راه می‌رفتند اما من پس از صد متر به آنها رسیدم. حقایق را برای‌شان روشن کردم. آنها تحت تأثیر قرار گرفتند که من 82 ساله هستم و بسیار جوان‌تر از سنم به‌نظر می‌رسم.

دو نفر از آنها به من گفتند که قبلاً به لیگ جوانان پیوسته‌اند، دیگری عضو پیشگامان جوان بود و  آخرین نفر عضو حزب بود. پس از موافقت سه نفر اول برای خروج از لیگ جوانان و پیشگامان جوان، فردی که عضو ح‌ک‌چ بود سکوت کرد. همچنان او را تشویق کردم و به او گفتم که خروج از حزب تأثیری بر شغل یا امنیتش نمی‌گذارد. اما هنگامی که او از قلب خود از حزب خارج شود، هنگامی که آسمان ح‌ک‌چ را از بین می‌برد، مورد برکت و محافظت قرارخواهد گرفت. او سرانجام پذیرفت.

به آنها گفتم، وقتی در آینده با خطری روبرو می‌شوند، اگر عبارات «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیک‌خواهی بردباری خوب است» را تکرار کنند دچار مشکلی نخواهند شد، همه آنها از من تشکر کردند.

مردم اغلب از من آدرس سؤال می‌کردند. فرصت را از دست نمی‌دادم و حقایق مربوط به دافا را به آنها می‌گفتم و پس از اینکه آنها را راهنمایی می‌کردم به آنها کمک می‌کردم تا از حزب خارج شوند.

به ظاهر و رفتار خود توجه می‌کردم و همیشه در سلام و احوالپرسی لبخند می‌زدم. می‌خواستم به هر کسی که ملاقات می‌کردم احساس خوبی بدهم.

با یک زن و شوهر 50 ساله در نزدیکی دریاچه آشنا شدم و گفتگوی خوبی داشتیم. وقتی از آنها پرسیدم که آیا به سازمان‌های حزب کمونیست چین پیوسته‌اند یا نه، آن شخص صحبتم را قطع کرد و گفت که می‌داند بعدش می‌خواهم چه بگویم.

به او گفتم که من 82 ساله هستم و برایم سودی ندارد که او را فریب دهم تا کاری انجام دهد.

«وای، شما 82 ساله هستید؟ شما خیلی سالم و جوان به نظر می‌رسید! بسیار خوب، به صحبت‌های شما گوش خواهم داد.»

به آنها درباره آزار و شکنجه گفتم و از آنها خواستم که عبارات «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است» را تکرار کنند.

او عبارات را بعد از من تکرار و قبل از رفتن از من تشکر کرد.

مطالعه فا و انجام خوب سه‌کار

استاد بیان کردند:

«برای همین است که مطالعه‌‏ فا هنوز مهم‌‏ترین و مهم‌‏ترین چیز است—تضمین بنیادی تمام کارهایی است که باید انجام دهید. اگر نتوانید در مطالعه‌‏ فا استمرار داشته باشید، امیدی نیست.» (مریدان دافا باید فا را مطالعه کنند - آموزش فای ارائه شده در کنفرانسفای منطقه‌‏ی شهری واشنگتن دی‌‏سی ۲۰۱۱)

هنگامی که ویروس ح‌ک‌چ در شهر بیداد می‌کرد، شهر قرنطینه شده بود و تعداد بسیار کمی از مردم از خانه بیرون می‌آمدند. از وقت برای مطالعه تمام آموزه‌های فای  استاد استفاده کردم. فا بنیان و تضمین اساسی برای انجام همه کارها به خوبی است. ما برای نجات مردم کارهای زیادی انجام داده‌ایم و من کاملاً آگاه هستم که این مأموریت تاریخی ماست.

ایمنی فرد ناشی از اعتقاد راسخ به استاد و دافا است

استاد به ما آموزش دادند:

«ایمان واقعی چیست؟ شما صرفاً به زبان می‌گویید که ایمان دارید، اما در واقع قلباً ایمان ندارید. چرا این را می‌گویم؟ چون اگر واقعاً ایمان داشته باشید، اعمال شما با کلام‌تان منطبق می‌شوند.» (آموزش فا در کنفرانس در اروپا)

استاد همچنین بیان کردند:

«اگر چه نمی‌توانید مرا شخصاً ببینید، اما تا وقتی تزکیه می‌کنید، واقعاً در کنار شما هستم و تا وقتی تزکیه می‌کنید، می‌توانم تا پایان راه مسئول شما بشم.» (آموزش فا در شهر نیویورک)

یک روز که در آشپزخانه مشغول آشپزی بودم، ناگهان احساس سرگیجه کردم و در حال زمین خوردن بوم. بلافاصله با صدای بلند فریاد زدم: «استاد! نجاتم دهید!» بلافاصله همه چیز به حالت عادی بازگشت! اشک روی صورتم جاری شد. می‌دانستم که استاد مرا نجات داده‌اند! استاد از شما متشکرم!

آشپزی را ادامه دادم. اگر باور نداشتم که استاد درست کنارم هستند و می‌توانند مرا نجات دهند، نتیجه ممکن بود فاجعه‌بار باشد.

این آموزه فای استاد در ذهنم ظاهر شد:

«اگر افکار مریدان به‌اندازه کافی درست باشد،
استاد نیروی آسمانی را برمی‌گرداند.» («پیوند استاد و مرید» از هنگ یین 2)

در یک واقعه دیگر، ناگهان نیاز به دستشویی رفتن پیدا کردم. مقدار زیادی چیزهایی خونین و سیاه را دفع کردم. می‌دانستم که بدنم در حال پاکسازی است. این روند سه روز ادامه یافت. از رحمت استاد خیلی قدردانی کردم.

ما به‌عنوان تزکیه‌کننده، می‌دانیم كه استاد به محض شروع تمرین بدن ما را تمیز كرده‌اند. اگر فکر کنیم آن یک بیماری است، به‌دنبال دردسر می‌گردیم. نیروهای کهن آن را طوری تنظیم می‌کنند که به نظر می‌رسد گویی بیماری قدیمی برگشته است. از آن برای آزمایش ما استفاده خواهند کرد. اگر وحشت‌زده شوید، ممکن است در معرض خطر قرار بگیرید. برخی از هم‌تمرین‌کنندگان از این موضوع ترسیده بودند و درباره‌اش نگران شدند و در نهایت مُردند. چقدر ناراحت‌کننده است!

«[این‌طور است] که تعداد حیات‌هایی که باید قبل از وارد شدن لحظه‌ پایانی نجات یابند به میزانی که باید برسد نرسیده است؛ و این‌که هنوز بخشی از مریدان دافا وجود دارند که عقب افتاده‌اند. این دلیل کلیدی آن است که چرا پایان این تعهد هنوز اجرا نشده است.» (کوشاتر باشید)
«اما همان‌طور که اشاره کردم، درحالی که تا این مرحله را با موفقیت طی کرده‌ایم، باید در کارهای مقررشده حتی بهتر عمل کنیم، چراکه هر چه به‌سمت انتها می‌رویم مسائل حیاتی‌تر می‌شوند.» (آموزش فا در کنفرانس فای نیویورک ۲۰۱۹)
«این فرصت تقدیریِ ده‌‏ها میلیون ساله، یا حتی [یک‌‏بار-در-طول] اعصار، و انتظار طولانی‌‏ای که همه‌‏ ما کشیده‌‏ایم، به‌‏همراه تمام چیزهایی که در طول تاریخ تحمل کرده‌‏ایم—تمامش برای امروز بود.» (مریدان دافا باید فا را مطالعه کنند - آموزش فای ارائه شده در کنفرانسفای منطقه‌‏ی شهری واشنگتن دی‌‏سی ۲۰۱۱)

این درک فعلی من است، لطف کنید و به کاستی‌ها اشاره کنید!

استاد از شما سپاسگزارم

هم‌تمرین‌کنندگان از شما سپاسگزارم!