(Minghui.org) اپیدمی ویروس حکچ در ووهان در حالی رخ داد که مردم مشغول آماده شدن برای سال نو چینی بودند. من هم هر روز برای خرید بیرون میرفتم و از این فرصت استفاده میکردم تا حقایق را برای مردم روشن کنم.
ووهان درساعت 10 صبح 23ژانویه قرنطینه شد. چند روز نخست، مردم هنوز میتوانستند برای خرید یا پیادهروی در حوالی خانه خود بیرون بروند. از این فرصت استفاده میکردم تا تمام مطالبی را که برای توزیع در سال نو چینی آماده کرده بودم، پخش کنم.
درحالیکه اپیدمی شدت میگرفت، مردم دیگر اجازه نداشتند بیرون بروند. باید چه کار میکردم؟ آیا باید منتظر میماندم تا قرنطینه تمام شود؟ نه، اگر منتظر میماندم، بسیاری از مردم فرصتِ نجات را از دست میدادند. تصمیم گرفتم حقیقت را به هر طریق ممکن برای مردم روشن کنم.
روشنگری حقیقت از طریق تلفن
وقتی به تماس تلفنی با مردم فکر کردم، فکر دیگری به ذهنم آمد: «آیا این خطرناک نیست؟» سپس این فکر درست را داشتم: «من صالحترین کار دنیا را انجام میدهم. استاد از من محافظت میکنند و در امان خواهم بود.»
قبلاً به بستگان و دوستانم گفته بودم که اگر عبارات «فالون دافا خوب است» و «حقیقت، نیکخواهی و بردباری خوب است» را بهخاطر بسپارند، برکت نصیبشان خواهد شد. آنها همگی از حکچ (حزب کمونیست چین) و سازمانهای وابسته به آن کنارهگیری کرده بودند. تصمیم گرفتم با آنها تماس بگیرم و اطلاعاتشان را بهروز کنم.
اما فهمیدم که برخی از آنها حرفهایم را فراموش کردهاند. سایرین فقط گوش میکردند. برخی حتی درباره دافا حرفهای نامحترمانهای میزدند. ناراحت شدم و فهمیدم که در گذشته حقیقت را بهطور کامل برایشان توضیح ندادهام. احتمالاً ذهنشان تحت تأثیر تبلیغات حکچ دوباره مسموم شده بود. بنابراین حقیقت را با جزئیات بیشتری برایشان روشن کردم. این بار فهمیدند که فالون دافا آنها را در طول این پاندمی در امان نگه میدارد.
وقتی با خانمی تماس گرفتم که زمانی در زندان با او بودم، از شنیدن صدایم هیجانزده شد. او گفت که میخواهد از استاد و فالون دافا تشکر کند. از من نیز تشکر کرد که او را به حقیقت فالون دافا آگاه کردم و گفت که برکت نصیبش شده است. او گفت که کسبوکارش بدون مشکل پیش میرود و اکنون زندگی خانوادگی هماهنگی دارد. او با خوشحالی گفت كه نوهاش درست قبل از اینكه شهر قرنطینه شود، به دنیا آمده است.
خیلی برایش خوشحال شدم و در قلبم گفتم: «استاد تمام تلاشم را خواهم کرد تا افراد بیشتری را نجات دهم، بهطور کوشا تزکیه میکنم تا شایسته رحمت نجاتبخشتان باشم.»
روشنگری حقيقت برای مشتريان
در طول قرنطینه خواربارفروشی خانوادگیمان بسته شد، اما مردم هنوز برای خرید چیزهایی میآمدند. حقیقت را برای هر مشتری روشن و به آنها کمک میکردم تا از عضویت خود در حکچ کنارهگیری کنند.
یک روز حقیقت را برای جوانی روشن کردم. او به حرفهایم گوش کرد، اما چیزی نگفت. در حالی که صحبت میکردم، بهاشتباه 30 یوآن بیشتر به او برگرداندم. شوهرم وقتی فهمید، عصبانی شد.
آن جوان چند روز بعد برگشت. وقتی عذرخواهی کردم و اشتباهم را توضیح دادم، بدون اینکه اصلاً عصبانی شود، پول اضافه را برگرداند. دوباره درباره دافا به او گفتم. او تحت تأثیر مهربانی و خلوص من قرار گرفت و موافقت کرد که از سازمانهای جوانان حکچ خارج شود.
درست همانطور که استاد بیان کردند:
«ما تزکيهکنندگان هميشه ميگذاريم چيزها بهطور طبيعي اتفاق بيفتند. اگر چيزي مال شما باشد، آن را از دست نخواهيد داد. اگر چيزي مال شما نباشد، حتي اگر برايش مبارزه هم كنيد آن را بهدست نخواهيد آورد.» (سخنرانی هفتم، جوآن فالون})
تمرینکنندگان باید {{سه کار را بهخوبی انجام دهند. هر روز صبح تمرینات را انجام میدهم و سپس فا را ازبر میخوانم. در بعدازظهر جوان فالون را میخوانم و غروبها سایر سخنرانیهای استاد را مطالعه میکنم. زمان کوتاه است و جرئت ندارم که سست شوم. نباید غرق وابستگی خود به راحتطلبی و لذت بردن شوم.
خلوص یک تمرینکننده دافا
قبل از سال نو چینی به فروشگاه قصابی محلهمان رفتم و دو کیلو گوشت خوک خریدم. صاحب قصابی قیمتش را 90 یوآن اعلام کرد. مشغول گپ زدن با مردم بودم و درباره فالون دافا به آنها میگفتم. وقتی به خانه برگشتم، متوجه شدم که صاحب قصابی 10 یوآن کمتر از من گرفته است. باید پول را به او برمیگرداندم.
روز بعد به آن قصابی برگشتم و جریان را برای صاحبش توضیح دادم. او خیلی تحت تأثیر قرار گرفت. در نهایت او و پسرش موافقت کردند که از حکچ خارج شوند.
متوجه شدم که هر کلمه و عمل یک تمرینکننده در تعیین اینکه آیا یک فرد نجات مییابد یا خیر، مؤثر است.
در طول این پاندمی که حکچ را هدف قرار میدهد، باید هر فرصتی را غنیمت شماریم و این امکان را فراهم آوریم تا افراد بیشتری درباره فالون دافا بدانند.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه روشنگری حقیقت