(Minghui.org) هم‌تمرین‌کنندگان ممکن است توجهی به فشار محیط بر مردان و زنانی که به سن ازدواج رسیده‌اند نکنند. در طول دوران جشن سال نوی چینی، این موضوع بسیار رایجی در میان اعضای خانواده شده بود.

البته برای بزرگترها امری طبیعی است که درباره عشق، زندگی و ازدواج افراد جوان‌تر سؤال کنند. با این‌حال، برخی از والدین به فرزندان‌شان فشار آورده و آنها را سرزنش می‌کنند. اعضای دیگر خانواده نیز با دیگران همراه می‌شوند و نظر خود را ابراز می‌کنند. نهایتاً، این موضوع به آن جوان و همین‌طور به والدینش فشار وارد می‌کند.

به‌عنوان یک تزکیه‌کننده، با توجه به این موضوع، من نیز با این فشار و رنج مواجه شده‌ام. روزی فرزندم تمرین‌کننده‌ای جوان بود، اما اکنون او یک تمرین‌کننده مجرد میان‌سال است. بسیاری از دوستان و اعضای خانواده درباره این موضوع دچار سوءتفاهم شده‌اند. آنها باور دارند که پسرم هنوز به‌خاطر ایمانش مجرد است. اغلب اوقات، آنها نیز مرا مورد توبیخ قرار می‌دهند، سرزنش می‌کنند که به او ایده مدرن عاشق شدن و ازدواج کردن را القاء نمی‌کنم.

افکار مدرن و امروزی درباره ازدواج این است که: اگر هر دو طرف با یکدیگر ملاقات کنند و تصور خوبی از هم داشته باشند، بدون توجه به اینکه ازدواج کنند یا طلاق بگیرند، با یکدیگر زندگی می‌کنند. به هر حال، افراد دیگر نیز همه همین کار را انجام می‌دهند، چرا این ایده را دنبال ‌کنیم که «فقط مرگ ما را از هم جدا کند»؟ اما این فکر نیز ذهن‌شان را مشغول می‌کند که هیچ چیز نمی‌تواند بدتر از این باشد که زن و مرد فقط با هم زندگی کنند بدون اینکه فرزندی داشته باشند.

همچنین مشاوران ازدواج و افرادی را که تخصص‌شان به‌اصطلاح ازدواج درمانی است دیده‌ام که بی‌پرده درباره ایده خود درباره ازدواج صحبت می‌کنند. آنها پیشنهاد می‌کنند که اگر کسی در یک رابطه نبوده است، به‌دلیل تمایلاتش باید تعامل جنسی داشته باشد. یا اگر شخص رابطه جنسی نداشته است، او در ازدواج موفق نخواهد شد.

من با افکار و عقاید عادی درباره ازدواج مخالفم. اینها دقیقاً وابستگی‌هایی هستند که ما به‌عنوان تزکیه‌کننده باید از بین ببریم. با این حال، هر وقت می‌دیدم نوه‌ها با پدربزرگ و مادربزرگشان پیوند می‌خورند، نمی‌توانستم جلوی خودم را بگیرم و آرزو و تصور می‌کردم که اگر نوه‌ای داشتم، زندگی چگونه می‌بود.

گاهی اوقات از پسرم سؤال می‌کردم که آیا او حاضر به برقراری رابطه است. پسرم می‌گفت که او در واقع با داشتن رابطه و ازدواج کردن مشکلی ندارد، اما با شخص مناسب روبرو نشده است. نیمۀ دیگر او باید از نظر اخلاقی صالح باشد و امروزه پیدا کردن شخصی مانند آن دشوار است.

من درباره مواردی از تمرین‌کنندگان شنیده‌ام که «تحت فشار» فرزند خود را مجبور به ازدواج با یک فرد معمولی کرده‌اند. پس از ازدواج، کودک تمرین‌کننده دیگر فا را مطالعه نکرد و از تزکیه دست برداشت. همچنین مواردی رخ داده است که تمرین‌کنندگان ازدواج می‌کنند. آنگاه، آنها بیشتر بر ازدواج تمرکز می‌کنند تا تزکیه و تبدیل به افراد عادی می‌شوند.

اما این به این معنا نیست که تمرین‌کنندگان نمی‌توانند ازدواج کنند. به‌عنوان یک تزکیه‌کننده، ما باید طبق قوانین جامعه عادی زندگی کنیم. استاد چندبار این را بیان کرده‌اند. من فکر می‌کنم تا زمانی که ما تحت‌تأثیر آنچه مردم می‌گویند قرار نگرفته‌ایم، مهم نیست اگر یک تمرین‌کننده با شخصی عادی ازدواج کند.

یک ضرب‌المثل است که می‌گوید مردم نیاز به داشتن فرزند برای ادامه نسل دارند. اما، به‌عنوان تمرین‌کننده، هر کودک جایگاه و سرنوشت خود را دارد. او ممکن است در اینجا بازپیدا شود و ممکن است در جایی دیگر نیز بازپیدا شود. چرخه زندگی و روابط تقدیری همه توسط موجودات بالاتر نظم و ترتیب داده شده‌اند.

افراد عادی بر ایده «داشتن فرزندان» تأکید می‌كنند تا وقتی شخص پیر شد، به آنها سود برسانند. وقتی والدین مسن شدند، به فرزندان خود تکیه می‌کنند. اینگونه است که جامعه بشری به آرامی به جامعه‌ای بی‌توجه تبدیل شده است و برای آنچه فکر می‌کنند برای آنها مناسب است زندگی می‌کنند.

به‌عنوان تزکیه‌کننده، استاد مسیرمان را نظم و ترتیب داده‌اند، همه چیز رابطه تقدیری دارد. تزکیه‌کنندگان هنگامی‌که مسن‌تر می‌شوند مشکل ناتوانی را ندارند. تا زمانی که ما به استاد و فا ایمان داریم و سه کار رابه‌خوبی انجام می‌دهیم، نباید احساس تنهایی کنیم. شخص در مسیر تزکیه‌اش، با سختی‌ها مواجه خواهد شد. در جوامع عادی، ما می‌توانیم با استفاده از مسیر درست یا صالح محیط اطراف‌مان را تغییر دهیم، یا ممکن است توسط محیط آلوده شویم.

این اولین و تنها اصلاح فا در جهان است که ممکن است موجودات ذی‌شعور نجات پیدا کنند. ما به اندازه کافی خوش‌اقبال هستیم که فا را به دست ‌آوردیم و دیگر به دنیای مادی اهمیتی نمی‌دهیم. فقط یک مسیر برای ما وجود دارد: «در فا به کمال برسیم، به عهد و پیمان‌های ماقبل تاریخ خود احترام بگذاریم، به استاد در اصلاح فا کمک کنیم و موجودات ذی‌شعور را نجات دهیم.»

استاد بیان کردند:

«فرصت و شانس یک‌بار درب را می‌کوبد. وقتی توهمی که نمی‌توانید آن را رها کنید ناپدید شود، پی خواهید برد که چه چیزی را از دست داده‌اید.» («تزکیه کردن بعد از بازنشستگی»، نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر)

زندگی از پیش تعیین شده است، هر کسی آرزوها و اراده خود را دارد، اما هنوز هم فرد باید الزامات رابطه تقدیری را دنبال کند.