(Minghui.org) به‌عنوان یک تمرین‌کنندۀ فالون دافا، مسئولیت‌هایم را به‌روشنی می‌دانم که همان کمک به استاد در اصلاح فا و بیدار کردن وجدان موجودات ذی‌شعور است. من و هم‌تمرین‌کنندگان بر مداخله و وابستگی‌ها غلبه کرده‌ایم تا بتوانیم دربارۀ دافا روشنگری حقیقت کنیم، مطالب اطلاع‌رسانی را توزیع و مردم را به خروج از حزب کمونیست چین (ح‌ک‌چ) و سازمان‌های جوانانش ترغیب کنیم. در پاندمی ویروس ح‌ک‌چِ امسال، ما با حفظ افکار درست به روشنگری حقیقت ادامه دادیم.

رفع مداخله با افکار درست

درحالی‌که ویروس ح‌ک‌چ در سال نوی چینی پخش می‌شد، من نیز شروع به سرفه کردم و در تمام بدنم احساس خستگی می‌کردم. قبلاً می‌توانستم بدون اینکه خسته شوم، مسافتی طولانی راه بروم. اما در زمان پخش ویروس، نمی‌توانستم بیش از چند کیلومتر راه بروم و این بسیار دردناک بود. در ابتدا مداخلۀ نیروهای کهن را نفی و افکار درست را حفظ کردم؛ اینکه تمرین‌کنندۀ فالون دافا هستم و فقط استاد می‌توانند تزکیه‌ام را نظم و ترتیب دهند. در این زمان ویژه، تمرین‌کنندگان باید تمام مداخله‌ها را نفی کنند. من نیز برای یافتن کاستی‌هایم به‌درون نگاه کردم.

استاد بیان کردند:

«ما می‌گوییم که‌ یک پیامد خوب‌ یا بد از یک فکرِ آنی می‌آید. تفاوت در یک فکر، به نتایج‌ مختلفی‌ منجر می‌شود.» (سخنرانی چهارم، جوآن فالون)
«آنچه برای یک تزکیه‌کننده مهم است افکار درست است. وقتی که افکار درست قوی دارید، قادرید در برابر هر چیزی مقاومت کنید و هر کاری بکنید. زیرا شما یک تزکیه‌کننده هستید: کسی که در یک راه خدایی است و کسی است که توسط عوامل مردم عادی یا اصول سطح پایین کنترل نمی‌شود.» (آموزش فا در شهر لس‌آنجلس)

مداخله و درد جسمی مرتباً در من تداعی می‌شد، بنابراین مکرراً آموزش‌های استاد را تکرار می‌کردم. نهایتاً تمام مداخله و علائم بیماری ازبین رفتند.

یکی از هم‌تمرین‌کنندگانی که با سختکوشی بسیاری تزکیه می‌کرد نیز در زمان سال نوی چینی علائم کارمای بیماری داشت و دچار کاهش وزن چشمگیری شد. او فکر کرد که این آزمونی برای اوست که باید از آن عبور کند و درنتیجه انواع و اقسام روش‌ها را به‌کار برد تا بر آن غلبه کند اما ناموفق بود. باید به‌ناچار رنج را متحمل می‌شد. تعالیم استاد را برایش خواندم و فوراً کاستی‌اش را درک کرد و شروع به ازبر خواندن این پاراگراف از فا کرد. چند ساعت بعد علائمش ازبین رفت. دفعۀ بعد که او را ملاقات کردم، وضعیت غیرطبیعی‌اش به‌طور کامل ازبین رفته بود.

مسیر تزکیه همیشه هموار نخواهد بود. مادامی‌که خودمان را به‌عنوان تمرین‌کننده درنظر بگیریم و به استاد و فا باور داشته باشیم، هیچ محنتی نیست که نتوانیم از آن عبور کنیم. چندبار قلب‌درد شدید داشتم و فوراً از استاد درخواست کمک کردم. کمی بعد احساس آرامش کردم و درد ازبین رفت. دفعۀ دیگر درد زیادی در مقعد داشتم که مرا ازخواب بیدار کرد. به‌شدت عرق می‌کردم و احساس می‌کردم که گویی کسی می‌خواهد جانم را بگیرد. فوراً بارها فریاد زدم: «استاد کمکم کنید!» دیگر هیچ دردی احساس نکردم.

روشنگری حقیقت

بعد از سال نوی چینی ویروس ح‌ک‌چ به‌سرعت در سراسر چین شیوع یافت که باعث ترس زیادی در مردم شد. اما ما تمرین‌کنندگان به‌خاطر اینکه فا در قلبمان است، آن را سبک درنظر گرفتیم. ما می‌دانیم که موجودات ذی‌شعور با محنتی مواجه هستند و اینکه باید وجدان‌شان را بیدار کنیم.

وقتی وب‌سایت مینگهویی مجله ویژه‌ای در این زمینه منتشر کرد، تمرین‌کنندگان در مکان تولید مطالب ما 600 نسخه از آن تولید کردند. در طول روز فا را مطالعه کردم، افکار درست فرستادم و آن شب تمام مطالب را توزیع کردم. تا آنجاکه ممکن بود سعی کردم محله‌های بیشتری را پوشش دهم و تنها فکرم این بود که این فرصت را به موجودات ذی‌شعور بدهم که از حقیقت آگاه شوند. یک بار از کنار مأمور پلیسی رد شدم، از آنجاکه افراد بسیار کمی در خیابان بودند، مأمور به من خیره شد. اما اصلاً نترسیدم و با آرامش از کنارش گذشتم.

همچنین به روشنگری حقیقت به‌صورت رودررو توجه زیادی کردم. هنگام خرید مواد غذایی، تقریباً تمام کارکنان فروشگاه‌های مواد غذایی اطراف را به خروج از ح‌ک‌چ و سازمان‌های جوانان آن ترغیب کردم.

پسر و عروسم مخالف بیرون رفتنم برای روشنگری حقیقت بودند. به پسرم گفتم: «استاد زمان بسیار طولانی است که برای اصلاح فا آماده‌سازی انجام دادند و اکنون زمان آن است که ما وجدان مردم را بیدار کنیم. ما تمرین‌کننده هستیم و انرژی بسیاری داریم و نباید مشکلی داشته باشیم. اگر مانع انجام آنچه قرار است انجام دهم شوی، کار بدی انجام می‌دهی.» پسرم عقب‌نشینی و فقط به من یادآوری کرد که به مناطق پرجمعیت نروم و مراقب خودم باشم. نگرانی‌شان را درک کردم و هر روز دوش سریعی می‌گرفتم. پسر و عروسم دیگر سعی نمی‌کنند مانع روشنگری حقیقتم بشوند.

یک روز در سال نوی چینی، حقایق را برای 24 نفر روشن کردم. بسیار عجیب بود، چون افراد زیادی بیرون نبودند. فهمیدم که استاد این را ترتیب داده‌اند و همچنین مرا تشویق می‌کردند که برای روشنگری حقیقت بیرون بروم.

پس از اینکه مقالۀ جدید استاد، «خردمند بمانید» منتشر شد، خوشحال بودم که افکار درست را حفظ کردم. عقاید و تصورات بشری مانعم نشدند و فرصت‌های ارزشمند برای بیدارسازی وجدان موجودات ذی‌شعور را بیهوده ازدست ندادم. وقتی شدیدترین مرحلۀ پاندمی رد شد، مردم بیشتر و بیشتری بیرون می‌آمدند و روشنگری حقیقت آسان‌تر شد. باید از این فرصت برای به‌انجام رساندن مسئولیت‌های‌مان استفاده کنیم.

مریدان دافا خوشبخت‌ترین موجودات در این کیهان هستند. فرصت عالی تزکیه در فا را ارج می‌نهم و در مسیر الهی کمک به استاد در اصلاح فا به تزکیۀ کوشا ادامه خواهم داد.