(Minghui.org) ویروس حزب کمونیست چین (ح‌ک‌چ) برای سراسر جهان فاجعه به بار آورده است. ازآنجاکه دانش‌آموزان در چین در خانه خود گیر کرده‌اند و کلاس‌ها به‌صورت آنلاین برگزار می‌شود، به مدارس‌شان دستور داده شده است که کودکان باید در «مراسم برافراشتن پرچم» آنلاین هفتگی و «کلاس مطالعه لیگ جوانان» آنلاین شرکت کنند. دانش‌آموزان باید به سؤالات به‌صورت آنلاین پاسخ دهند و نتایج «آزمون» خود و تصاویر حضور در «مراسم برافراشتن پرچم» را ارائه دهند. اگر دانش‌آموزان در ارائه مطالب خود تأخیر داشته باشند، معلمان آنها سراغ والدین‌شان می‌روند.
دانش‌آموزان، والدین و حتی معلمان همگی از این جریان بیزار بودند. پس از چند بار، معلم کلاس فرزندم جواب‌ها را مستقیم برای والدین ارسال کرد تا کپی کنند و نتایج آزمون را به‌طور 100درصد ارائه دهند.
بارها و بارها ارائه‌ها را به تأخیر انداختم. سرانجام معلم کلاس فرزندم، مخصوصاً به‌دلیل الزامات مدیریت مدرسه و کمیته آموزشی، با من تماس گرفت.
باید چه کار کنم؟ استاد به ما آموختند:
«مردم باید از ح‌ک‌چ فاصله بگیرند و همراهی با آن را متوقف کنند» («خردمند بمانید»)
از دیدگاه فا درک می‌کردم که نباید در ارائه‌های اجباری نتایج آزمون شرکت کنم، اما نگران این نیز بودم که معلم فرزندم به‌دلیل رویکرد من، رفتار متعصبانه‌ای با او داشته باشد. شنیده بودم که پذیرش دانش‌آموزان در دانشگاه به مشارکت آنها در این فعالیت‌های اجباری بستگی دارد. چه کاری باید انجام دهم، بدون اینکه بر آینده فرزندم تأثیر بدی بگذارد؟ درست وقتی این فکر به ذهنم آمد، فوراً فهمیدم که افکارم درست نیست. آن تلۀ نیروهای کهن بود.
به خودم گفتم این آزمونی است که ازطریق آن باید ببینم آیا واقعاً به دافا و استاد اعتقاد دارم یا خیر. باید این آزمون را بگذرانم و همه چیز را به استاد بسپارم.
از خودم پرسیدم: «اگر همین یک چیز نتایج تزکیه‌ات را تعیین کند، چه کاری انجام می‌دهی؟» سپس به خودم پاسخ دادم: «انتخاب می‌کنم در مسیر تزکیه باقی بمانم.»
استاد بیان کردند:
«مریدان دافا نباید با این هرج و مرج متزلزل شوند. به مسائل بنیادی بچسبید و فقط در این صورت است که می‌توانید از میان این هرج و مرج به‌طور واضح ببینید.» («خردمند بمانید»)
می‌دانستم دست به انتخاب درستی زده‌ام و استاد به من قدرت بخشیدند.
درونم را جستجو کردم و وابستگی‌ام را به احساسات نسبت به فرزندم، خودخواهی و ترس پیدا کردم. اکنون که این وابستگی‌ها را پیدا کردم، فوراً افکار درست فرستادم تا آنها و عوامل نیروهای کهن را که در پشت آنها وجود دارند، از بین ببرم.
فهمیدم که آینده فرزندم به من یا معلم کلاس او ربطی ندارد. باید همه چیز را به استاد بسپارم. برای ازبین‌بردن موجودات شیطانی و عوامل پشت آن به‌اصطلاح «کلاس لیگ جوانان» و «مراسم برافراشتن پرچم» افکار درست فرستادم. مدام و هر زمان وقت داشتم افکار درست می‌فرستادم. از آن پس معلم فرزندم دیگر آن به‌اصطلاح نتایج آزمون را از من نخواست.
این تجربه را به اشتراک گذاشتم تا نخست اهمیت اعتقاد به استاد و فا را نشان دهم. دوم اینکه امیدوارم تمرین‌کنندگان بیشتری برای ازبین‌بردن شیطانِ پشتِ به‌اصطلاح «کلاس لیگ جوانان» و «مراسم برافراشتن پرچم» به من بپیوندند. درنهایت اینکه آن سبب شد به اهمیت مطالعه فا و ازبرکردن فا پی ببرم.
مطالب فوق درک شخصی من است. لطفاً به هر آنچه نادرست است، اشاره کنید.
