(Minghui.org) فالون گونگ، روش تزکیه سنتی جسم و ذهن، اولین بار در سال 1992 به عموم مردم معرفی شد. ظرف چند سال تقریباً 100 میلیون نفر در سراسر چین فالون گونگ را تمرین میکردند و در وضعیت سلامت و شخصیتشان رشد و بهبود را تجربه کردند.
حزب کمونیست چین (حکچ) محبوبیت روزافزون این روش معنوی را تهدیدی برای ایدئولوژی الحادی حکچ دانست و آزار و شکنجه سراسری فالون گونگ را در سال 1999 آغاز کرد که تا امروز ادامه داشته است.
در طول 21 سال آزار و شکنجه بیرحمانه، تمرینکنندگان فالون گونگ در داخل چین بهرغم فشارهای شدید، همچنان به اطلاعرسانی دربارۀ آزار و شکنجه و گسترش زیبایی و موهبت این روش معنوی ادامه دادند. بهدلیل تلاشهای آنها، بسیاری از افراد فالون گونگ را درک کردهاند و تحت تأثیر مهربانی تمرینکنندگان قرار گرفتهاند.
تمرینکنندهای در ماجراهای زیر چند تعامل اخیرش با مردم را برای شما میگوید.
«متشکرم، تو خیلی مهربانی»
چهار خانم مسن در حال خرید مواد غذایی بودند. من با یکی از آنها دربارۀ جنایات حکچ در طول تاریخ به قدرت رسیدنش و آزار و اذیت فعلی فالون گونگ صحبت کردم. همچنین توضیح دادم که چرا مردم برای داشتن آیندهای امن باید از حکچ و سازمانهای وابسته به آن خارج شوند.
آن خانم موافقت كرد كه عضویتش در حزب را لغو کند. سپس از او خواستم که با سه خانم دیگر نیز صحبت کند. او گفت: «متشکرم، تو خیلی مهربانی.» معلوم شد که سه دوستش قبلاً از حکچ خارج شده بودند.
«شما تمرینکنندگان فالون گونگ بسیار ثابتقدم هستید»
زوجی در کنار اتومبیلشان ایستاده بودند، با آنها دربارۀ مفهوم ترک حکچ و سازمانهای وابسته به آن صحبت کردم.
مرد گفت: «شما تمرینکنندگان فالون گونگ بسیار ثابتقدم هستید. شما سالهاست که اعتقادتان را پیوسته حفظ کردهاید. واقعاً تحسینتان میکنم!»
«در آینده برای روشنگری حقیقت بیشتر، به اینجا بیا»
من کفاشی را میشناختم و سعی میکردم هر وقت که نزد او و مشتریانش بودم،حقیقترا برایشان روشن کنم، اما او نمیخواست این کار را انجام دهم و چیزهای منفی میگفت.
اخیراً به مغازهاش رفته بودم و با خانمی که در آنجا آگهیهای تبلیغاتی توزیع میکرد، صحبت کردم. از او پرسیدم: «آیا میدانی که چرا پاندمی ویروس کرونا در ووهان آغاز شد؟» او نمیدانست و از من دلیلش را پرسید.
پاسخ دادم: «ایستگاه تلویزیون دولتی چین در ووهان اولین شهرستانی بود که ویدئویی بهمنظور افترا به فالون گونگ و بنیانگذار آن تهیه کرد. بیمارستانهای ووهان همچنین در برداشت اجباری اعضای بدن تمرینکنندگان فالون گونگ زنده با مجوز دولت و بهدست حکچ برای سود کلان، مشارکت داشتهاند.»
مردم در ووهان فریب دروغهای حکچ را خوردهاند. ابتدا حکچ از ترس تأثیر منفی بر تصویرش، دربارۀ شیوع ویروس کرونا پنهانکاری کرد. حکچ برای فریب کل جهان اطلاعات دروغین را پخش کرده است.
او گفت: «هنگامی که پاندمی همه جهان را تحت تأثیر قرار داد، حکچ شروع کرد سایر کشورها را منبع ویروس معرفی کند و آنها را مقصر جلوه دهد. چند کشور از حکچ خواستهاند تا خسارات ناشی از پاندمی را بپردازد، اما حزب میترسد و چنین درخواستهایی را رد میکند.»
زن پرسید: «آیا این بیماری در آمریکا جدی است؟»
گفتم: «بله، ایالات متحده آمریکا روابط تجاری نزدیکی با چین دارد. هر کشوری که روابط نزدیک با حکچ دارد، تحت تأثیر قرار گرفته است.»
او دلیل آن را پرسید.
«امروزه اخلاقیات رو به زوال است. حقیقت، نیکخواهی، بردباری ملاک قضاوت دربارۀ خوب یا بد بودن است. حکچ مخالف حقیقت، نیکخواهی، بردباری است. افرادی که توسط حزب گمراه میشوند، قابلبخشش نخواهند بود.» آن زن گفت که عضو حزب است.
به او گفتم: «آسمان در حال تجزیه حزب است. کسانی که از حزب پیروی میکنند با نابودی مواجه خواهند شد. دومین شیوع ویروس خواهد آمد. ترک حزب میتواند شما را ایمن نگه دارد.» این زن موافقتش را برای ترک حزب با استفاده از نام مستعار اعلام کرد.
تا آن موقع، کفاش کفشم را تعمیر کرده بود. از او پرسیدم که چقدر هزینه دارد. او گفت: «هیچ هزینهای ندارد. فقط در آینده باز به اینجا بیا تا بیشتر حقیقت را روشن کنی.»
«ما از فالون گونگ حمایت میکنیم»
هنگام عصر با سه بازنشسته که در حال قدمزدن بودند، صحبت و با آنها دربارۀ ترک حزب برای آیندهای ایمن گفتگو کردم. یکی از آنها موافقت کرد. یکی دیگر گفت: «چه کسی بدون حکچ بازنشستگی ما را پرداخت میکند؟»
به او گفتم: «بدون حزب، پول بیشتری در جیبمان خواهیم داشت. بدون فساد حکچ، مردم چین زندگی بهتری خواهند داشت. بدون دروغها و خشونتهای حکچ، چینیها آزادی بیان و عقیده خواهند داشت. آسمان در حال متلاشیکردن حزب است. برای داشتن آیندهای امن حزب را ترک کنید.»
نفر سوم که پشت سر ما راه میرفت، ناگهان با صدای بلند گفت: «ما در کنار فالون گونگ ایستادهایم. ما از فالون گونگ حمایت میکنیم.»
من به هرکدام از آنها کارتی برای تلفن همراهشان دادم تا بتوانند از سد اینترنت حکچ عبور کنند و گفتم: «با این کار میتوانید از اطلاعاتی آگاه شوید که حزب نمیخواهد آنها را بفهمید.»
کارتهای بیشتری به آنها دادم و خواستم که کارتها را بین دوستان و نزدیکانشان توزیع کنند. آنها کارتها را با خوشحالی پذیرفتند و تشکر کردند. یکی از آنها قبلاً از حزب خارج شده بود و دو نفر دیگر همانجا حزب را ترک کردند.
«همراه شما فالون گونگ را اشاعه میدهم»
یک بار، وقتی در سوپر مارکت مشغول خرید بودم، صاحب مغازه با تحسین گفت: «تو رفتاری خوب و چهرهای عالی داری، پوستت صاف و گلگون است.»
گفتم: «من تمرینکننده فالون گونگ هستم. همه افرادی که بهطور حقیقی تمرین را یاد میگیرند، به همین شیوه رفتار خواهند کرد.» در آن لحظه مردی که مشتری بود وارد فروشگاه شد. میشناختمش. او حقیقت راجع به فالون گونگ را میدانست و اغلب اوقات وقتی مرا میدید فریاد میزد: «فالون دافا خوب است.»
صاحب مغازه گفت: «او فالون گونگ را تأیید میکند و مرا با فالون گونگ آشنا کرد. از طریق تلفن همراهش اطلاعات زیادی دربارۀ این روش کسب کرده است.»
مشتری مرد گفت: «همراه شما فالون گونگ را اشاعه خواهم داد.»
به او گفتم: «برکت و رحمت نصیبت میشود. با اشاعه فا تقوای عظیمی جمع میکنی.»
«تو شاگرد خوبی برای استادت هستی»
اخیراً با کشاورزی صحبت میکردم و فهمیدم که او نیز تمرینکننده فالون گونگ است. او گفت همسرش دیابت دارد و نیمی از بدنش فلج است و در بیمارستان محلی در بیمارستان بستری شده بود. کشاورز با اشک گفت: «بهدلیل آزار و اذیت حکچ، نوشتههای اخیر استاد لی (بنیانگذار) را نخواندهام.» نوشتههای سالهای اخیر استاد لی را به او دادم.
بعد از اینکه فهمیدم وضعیت مالی خوبی ندارند، اغلب برایشان غذا میبردم. در همان اتاق در بیمارستان دو زن دیگر نیز مانند همسر کشاورز تحت معالجه بودند. پرداخت هزینههای پزشکی و خریدن غذا در آنجا برایشان گران بود زیرا همه آنها کشاورز روستایی بودند، بنابراین اغلب بیشتر غذا درست میکردم تا به همۀ آنها هم بدهم. درباره فالون گونگ، معجزاتی که پس از تمرین فالون گونگ در خانوادهام اتفاق افتاده و دلایل ترک حزب برای داشتن آیندهای امن، با آنها صحبت کردم.
این بیماران به صحبتهایم در زمینۀ روشنگری حقیقت علاقه داشتند. همسر کشاورز توسط حزب گمراه شده بود و نسبت به تمرین شوهرش اعتراض کرد. مشکلات پاها و کمر شوهرش بعد از تمرین دافا ناپدید شده بود و او توانست بدون احساس خستگی سخت کار کند. اما زن هنوز میگفت شوهرش احمق است که فالون گونگ را تمرین میکند.
اما پس از رفتنم به بیمارستان برای مراقبت از آنها، همسر کشاورز درکش را از فالون گونگ کاملاً تغییر داد. بعد از شنیدن اینکه من با کامیونی تصادف کرده بودم و حالم خوب بود چون توسط استاد لی (بنیانگذار فالون گونگ) محافظت شدم، آنقدر تحت تأثیر قرار گرفت که اشک از چشمانش جاری شد. او گفت که استاد لی بسیار نیکخواه هستند و موافقت كرد كه از سازمان پیشگامان جوان وابسته به حزب كمونیست خارج شود.
یکی از زنان دیگر در همان بخش گفت: «گرچه تو را نمیشناسیم، وعدههای زیادی غذا خوردیم که تو درستشان کرده بودی.»
گفتم: «ما یک خانواده هستیم. استاد لی به ما آموختهاند که از حقیقت، نیکخواهی و بردباری پیروی کنیم و با همه خوب باشیم.»
بیمار زن دیگری که بسیار تحت تأثیر قرار گرفته بود، با هیجان گفت: «تو واقعاً شاگرد خوبی برای استادت هستی.»
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.