(Minghui.org) تمرین‌کنندگان فالون گونگ در طول ۲۱ سال گذشته در مطلع کردن مردم درباره آزار و شکنجه بی‌رحمانه حزب کمونیست چین (ح‌ک‌چ) علیه فالون گونگ استقامت داشته‌اند. بعد از اینکه مردم چین واقعیت‌ها را فهمیدند، بسیاری از آنها به راحتی از ح‌ک‌چ کناره‌گیری کردند تا از جنایاتی که ح‌ک‌چ مرتکب شده فاصله بگیرند.

فالون گونگ (یا فالون دافا)، تمرینی برای بهبود ذهن و جسم است که بر اساس اصول حقیقت، نیک‌خواهی و بردباری بنا شده است و از ژوئیه 1999 توسط حزب کمونیست چین هدف قرار گرفته است.

در زیر سه ماجرا آمده است که توسط سه تمرین‌کننده مختلف فالون گونگ درباره چگونگی کمک به مردم در ترک ح‌ک‌چ و سازمان‌های جوانان آن گفته شده است.

رئیس روستا در استان هونان: «مدت‌ها پیش می‌خواستم از ح‌ک‌چ خارج شوم»

یک روز با تاکسی موتور سیکلت به محل کار خود رفتم و از راننده پرسیدم که کسب و کارش چطور است. او آهی کشید و پاسخ داد: «سال گذشته اوضاع خوب بود و در حال تحویل غذا به رستوران‌ها بودم. امسال بسیار بد است.»

از آنجایی که درباره پاندمی ویروس کرونا صحبت می‌کردیم، به او گفتم که چگونه ح‌ک‌چ با پنهانکاری‌اش مسئول مرگ بسیاری از افراد است. او گفت كه كاملاً از آن آگاه است، زیرا دخترش دانشجوی پزشکی بود.

همچنین درباره «حقه خودسوزی در میدان تیان‌آن‌من» صحبت کردم، بزرگترین حقه‌ای که ح‌ک‌چ برای شیطانی‌ جلوه دادن فالون گونگ منتشر کرد. او اظهار داشت: «حزب کمونیست جز شرارت و دروغ گفتن کاری نکرده است. مدت‌ها پیش می‌خواستم از ح‌ک‌چ خارج شوم اما به من اجازه ندادند زیرا آنها گفتند من به‌عنوان رئیس روستا تأثیر بدی بر دیگران در روستا خواهم داشت.»

«شما می‌توانید با نام مستعار از حزب خارج شوید. می‌توانم کمکت کنم. «گوئی ژانگ» چطور است؟ «گوئی» به‌معنی شرافت و ثروت در چینی است.»

«بله، این نام را دوست دارم! وقتی تمرین‌کنندگان سوار تاکسی‌ام می‌شوند، اغلب از شما مطالب فالون گونگ می‌گیرم. بیش از حد مشغول بودم و نتوانستم آنها را بخوانم، اما همسرم آنها را می‌خواند. او به من گفت که تمرین‌کنندگان فالون دافا افراد خوبی هستند و اغلب از من می‌خواست ح‌ک‌چ را ترک کنم.»

بیماری مرد سالمند پس از ترک ح‌ک‌چ و تکرارعبارات فرخنده بهبود یافت

در اوت 2020 برای صحبت با مردم درباره آزار و شکنجه به یک پارک رفتم. مرد مسنی را دیدم که شکمش باد کرده بود و نفس کشیدن برایش سخت بود.

حال او را پرسیدم.

«من مبتلا به بیماری کبدی وخیم به‌همراه آسیت (تجمع آب‌ در شکم) هستم. بارها در بیمارستان بستری شده‌ام، اما این بیماری قابل درمان نیست. پیش از این تمام پولم را برای درمان خرج کرده‌ام و واقعاً دیگر نمی‌خواهم تحت معالجه قرار بگیرم.»

پاسخ دادم: «زندگی ارزشمند است. من یک ایده خوب دارم که هیچ هزینه‌ای برای شما نخواهد داشت. آیا آن را امتحان می‌کنید؟»

او مشتاق بود بداند چه چیزی برایش درنظر داشتم. «تا زمانی که مؤثر باشد، هر کاری را امتحان خواهم کرد. ادامه بده، به من بگو آن چیست.»

از او پرسیدم: «آیا تا به حال به ح‌ک‌چ یا سازمان‌های وابسته به آن، لیگ جوانان و پیشگامان جوان پیوسته‌اید؟»

او گفت که چنین کرده است، بنابراین گفتم: «می‌دانید، حزب کمونیست چین و سازمان‌های وابسته به آن از زمان به دست گرفتن قدرت جنایات بی‌حد و حصری را مرتکب شده‌اند. آسمان در حال نابود کردن ح‌ک‌چ و سازمان‌های آن است. اگر موافقت كنید كه آن را ترک كنید، برکت دریافت خواهید کرد.»

او بدون تردید گفت: «بله، به من کمک کنید از لیگ جوانان و پیشگامان جوان خارج شوم.» او نامش را به من داد.

قول دادم به او کمک كنم و گفتم: «اگر صمیمانه عبارات «فالون دافا خوب است؛ حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است» را تکرار کنید، از شما محافظت می‌شود و سلامتی شما نیز بهبود می‌یابد.»

«متشکرم. همین الان این کار را خواهم کرد.»  او شروع به گفتن آن با صدای بلند کرد.

چند روز بعد، دوباره در پارک به او برخورد کردم. او به من گفت که فقط با تکرار آن عبارات، شکمش شروع به جمع شدن کرده و حال او خیلی بهتر شده است.

«از اینکه به من کمک کردید تا پیشگامان جوان را ترک کنم، متشکرم! از بیماری کلیه بهبود یافتم!»

من یک کشاورز هستم و از سال 1998 شروع به تمرین فالون گونگ کردم.

همسایه‌ام در سال 2005 در حال ساخت خانه بود و کارگران ساختمانی زیادی در آنجا بودند. به سرپرست کارگران و یکی از کارگرانش کمک کردم تا از پیشگامان جوان خارج شوند.

در سال 2009 همین گروه از کارگران ساختمانی را برای ساختن خانه خود استخدام کردم. یک کارگر برای تشکر از من آمد: «بعد از اینکه به من کمک کردید از پیشگامان جوان خارج شوم، همه بیماری‌هایم از بین رفت!»

او را نشناختم.

کارگر دیگری پیشنهاد داد: «با دقت به او نگاه کنید و او را به یاد خواهید آورد.»

وقتی دوباره نگاهش کردم یادم افتاد! صورت او به دلیل بیماری مزمن کلیه بسیار متورم بود. حالا او جوان تر، قوی‌تر و سالم به‌نظر می‌رسید.