(Minghui.org) پیش از اینکه تمرین فالون ‌دافا را شروع کنم‌، رمان‌های عاشقانه زیادی را خواندم. داستان‌های عاشقانه در قلبم حک شده باقی ماند.

وابستگی‌ام به شهوت بسیار قوی بود. می‌دانستم که آن کثیف و بد است، اما نمی‌توانستم از فکرکردن درباره آن اجتناب کنم.

از زمانی که تمرین فالون ‌دافا را شروع کردم، به ازبین بردن وابستگی‌ام به شهوت توجه کردم. می‌توانستم احساس کنم که پاک‌تر و خالص‌تر می‌شوم.

این روزها، جوانان در این زمینه بسیار آزاد و رها هستند و بنابراین من سعی می‌کنم به وضعیت «هیچ چیز شیطانی را نبین، هیچ چیز شیطانی را نشنو، هیچ چیز شیطانی را نگو، هیچ کار شیطانی را انجام نده» برسم. اول، تنها کتاب‌هایی در مورد فرهنگ سنتی و کلاسیک می‌خواندم و کتاب یا فیلم  یا عکس‌هایی را که به روابط جنسی مرتبط بود، نمی‌خواندم یا تماشا نمی‌کردم.

همچنین دیگر به موسیقی عادی گوش نمی‌دهم. در عوض، فقط به موسیقی دافا گوش می‌دهم: پودو و جیشی.

استاد بیان کردند:

«یک شخص شبیه یک ظرف است و او آن چیزی است که حاوی آن است. تمام چیزهایی که یک شخص با چشمانش می‌بیند و با گوش‌هایش می‌شنود این چیزها هستند: خشونت و پرخاش‌گری، شهوت،کشمکش‌های قدرت در کارهای ادبی، کشمکش برای نفع و سود در دنیای عملی، پرستش پول، تجلیات دیگر سرشت اهریمنی و مانند آن. چنین شخصی با سر او پر از این چیزها، واقعا یک شخص بد است، بدون توجه به اینکه چگونه به نظر می‌رسد که باشد. رفتار یک شخص توسط افکارش دیکته می‌شود. با ذهنی پر از این چیزها، یک نفر قادر است چه کاری انجام دهد؟ فقط به‌دلیل این‌که ذهن همه کم‌تر یا بیش‌تر تا اندازه‌ای آلوده می‌باشد است که مردم نمی‌توانند مشکلی را که ظاهر شده است تشخیص دهند.» («در فا ذوب شوید»، در نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر)

جهت و حیطه اخلاقی جهان همچنان رو به زوال است، بنابراین، ما باید بر اساس الزاماتِ تزکیه‌کنندگان با خودمان سخت‌گیر باشیم. در وب‌سایت مینگهویی مقالاتی در مورد قطع میل جنسی وجود دارد، و من آنها را به امید از بین بردن وابستگی‌ام به شهوت خواندم.

شوهر من یک فرد معمولی است. او از دافا و تزکیه‌ام حمایت می‌کند.

هنگامی که توسط کارفرمایم اخراج شدم، به دلیل تمرین‌کردن دافا خانه ما مورد هجوم و غارت قرار گرفت و مرا بازداشت کردند. شوهرم در حمایت‌کردن از من تردید نکرد. با این حال، او یک فرد معمولی است.

هنگامی که تزکیه‌ام در حد مطلوب نبود و نمی‌توانستم افکار خود را در مورد شهوت کنترل کنم، این بر شوهرم تأثیر گذاشت و بنابراین ما همچنان روابط زناشویی داشتیم.

هنوز وابستگی‌ام را داشتم. حتی در رؤیاهایم نیز نمی‌توانستم آزمون شهوت را پشت سر بگذارم و هر‌وقت از خواب بیدار می‌شدم بسیار ناامید می‌شدم.

به‌منظور رهاکردن وابستگی‌ام و گذراندن این آزمون، وقتم را صرف جستجوی درونم کردم و سعی کردم تمام آنچه که در درونم همچنان به آن وابسته بودم را از بین ببرم اما هنوز موفق به گذراندن آزمون نشدم.

به تدریج، بیست سال گذشت و هنوز نتوانسته بودم امتحان شهوت را پشت سر بگذارم. نگران و ناامید بودم و خودم را سرزنش و احساس درماندگی می‌کردم.

سال‌های زیادی بود که پیشرفت برایم بسیار سخت شده بود. کسانی که در رؤیاهایم ظاهر می‌شدند متغیر بودند، از افرادی که صورتشان را نمی‌توانستم ببینم، تا کسی که دوستش داشتم و شوهرم. در حقیقت، شوهرم یک فرد معمولی است و اگر می‌خواست با من رابطه جنسی داشته باشد، چه کاری می‌توانستم انجام دهم؟

زمانی که باردار بودم و  هنگامی که به نوزادم شیر می‌دادم، او به سلامت فرزندمان اهمیت می‌داد و از رابطه جنسی اجتناب می‌کرد. به او گفتم که دیگر نمی‌توانیم رابطه جنسی داشته باشیم مگر اینکه بخواهیم فرزند دوم داشته باشیم.

او با من موافق نبود، گرچه می‌دانست که من درست می‌گویم. هنگامی که که‌بیش از 40سال داشتم، دومین فرزندمان را داشتیم.

در آن زمان، تصمیم گرفتم وابستگی‌ام به شهوت را کاملاً رها کنم. ما رابطه جنسی نداشتیم، اما در رؤیایم، دوباره آزمایش شدم.

شوهرم بود و من در آزمون قبول نشدم. بعداً متوجه شدم آن شوهرم نبود و بسیار ناراحت شدم.

نتوانستم برای چند مرتبه در آزمون قبول شوم و در نتیجه دچار ترس شدم و فکر کردم که هرگز از امتحان شهوت عبور نخواهم کرد.

با این حال، یک روز دوباره در خوابی آزمایش شدم. در خواب، برای خودداری از شهوتتقلا می‌کردم، در این هنگام ناگهان دیدم که دو دیو برهنه روی زمین گل‌آلود و مرطوب ایستاده ‌‌بودند.

من روی یک وسیله شکنجه چوبی دراز کشیده‌بودم و هر دو دست و پایم کشیده و بسته شده ‌بود. آن دو دیو در حال شکنجه من بودند.

تجهیزات شکنجه مانند رنده نجاری بود و وقتی روی من خراشیده ‌شد، درد شدیدی در آن بُعد ایجاد می‌کرد. با این حال، در این بُعد، آن یک واکنش به شهوت بود.

ذهنم کاملاً آگاه بود، اما در خوابم، نه می‌توانستم حرکت کنم و نه می‌توانستم گریه کنم. سرانجام فریاد زدم: «استاد، لطفاً مرا نجات دهید.»

«فا جانگ چی اِن کُن شی اِ اِ چواِن میه» (دو حالت دست برای فرستادن افکار درست، نکات اصلی برای پیشرفت ‌بیش‌تر2).

بلافاصله پس از آن، بیدار شدم و احساس کردم ریشه وابستگی‌ام به شهوت کاملاً برطرف شده‌است. بالاخره امتحان را گذراندم.

پس از آن متوجه شدم که دلیل اینکه نمی‌توانم در این آزمون موفق شوم، نه تنها به‌خاطر شین‌شینگم بود، بلکه به دلیل آزمایشات مخربی بود که نیروهای اهریمنی نظم و ترتیب دادند. در طول این بیست و چند سال، اگرچه سه کار را انجام دادم، اما وابستگی‌ام به راحت‌طلبی مرا تحت‌تأثیر قرار داده بود و نمی‌توانستم فرستادن افکار درست را در چهار زمان تعیین شده انجام دهم.

من باسخت‌کوشی فا را مطالعه نکردم و تمرینات را انجام ندادم، بنابراین روند تبدیل بدنم آهسته و کند بود. نیروهای کهن از این شکاف‌ها در تزکیه‌ام، استفاده کردند.

اگرچه با استفاده از افکار بشری‌ام سعی می‌کردم وابستگی‌ام را رها کنم، با این‌حال به طور فعال به دنبال راه‌هایی برای از بین بردن آن بودم. استاد مهربان‌اند و حقیقت را به من نشان دادند تا مرا نجات دهند.

 از آن زمان، هیچ رؤیائی دررابطه با آزمون شهوت نداشتم و در زندگی‌ام دیگر وابستگی‌ای به شهوت ندارم. سپاسگزارم استاد.

 تجربیاتم را می‌نویسم و امیدوارم که آن بتواند به دیگران نیز کمک کند.

استاد بیان کردند:

«مریدان دافا: خیلی وقت پیش به شما گفتم که جاذبه‌ها و تمایلات جنسی موانعی مهلک در مسیر هستند که یک تزکیه‌کننده حتماً باید بر آنها غلبه کند. [آن افراد] بیش از حد توسط احساسات و هیجانات انسانی هدایت می‌شوند. اگر حتی نتوانند خودشان را از چیزی به این کوچکی بیرون بکشند، به نظر می‌رسد که در گذشته در آن زمان نیروهای کهن باید برای‌شان نظم و ترتیب داده باشند که آنها را پشت دیوارهای زندان در سرزمین اصلی چین قرار دهند، چراکه فقط تحت چنان اوضاعی آن مشکل را حل می‌کردند، مگرنه؟ نمی‌دانم در چنان محیط سختی، چگونه رفتار می‌کردید. آیا به خاطر اینکه زندگی‌تان بسیار راحت است به این شکل درآمدید؟ تمام کسانی که این وابستگی را از بین نبرده‌اند و برای این رفتارشان بهانه می‌تراشند خودشان را فریب می‌دهند و سعی می‌کنند دیگران را فریب دهند- به این شکل نیست که من نظم و ترتیب خاصی برای‌تان برنامه‌ریزی کرده باشم.» (آموزش فا در کنفرانس فای 2004 غرب آمریکا)

وابستگی به شهوت آزمونی حیاتی است که ناشی از احساسات است. به عنوان یک تزکیه‌کننده، باید آن را رها کنیم.

 درک کردم که تا زمانیکه ایستادگی کنیم و از قلبمان وابستگی را از بین ببریم، به جای اینکه به خودمان دروغ بگوییم، استاد به ما کمک می‌کنند تا پیشرفتی داشته باشیم و به این امر دست‌یابیم. به عنوان یک مرید، باید کاملاً به استاد ایمان داشته باشیم.

 اگر هرموردی در مطالب به اشتراک گذاشته‌ام بر اساس فا نیست، لطفاً به آن اشاره کنید.

تمام مقالات، تصاویر یا سایر متونی که در وب‌سایت مینگهویی منتشر می‌شوند، توسط وب‌سایت مینگهویی دارای حق انحصاری کپی‌رایت هستند. هنگام چاپ یا توزیع مجدد محتوا برای مصارف غیرتجاری، لطفا عنوان اصلی و لینک مقاله را ذکر کنید.