(Minghui.org) درود بر استاد! درود بر همتمرینکنندگان!
من سال 1994 تمرین فالون دافا را شروع کردم. احساس میکنم استاد همیشه از من مراقبت کردهاند. میخواهم تجربیاتم را در زمینه روشنگری حقیقت و بیدار کردن مردم و نیز پیشرفتهایم در تزکیه در هنگام شیوع ویروس حکچ (ویروس کرونا) به اشتراک بگذارم.
در تابستان 2019، فعالیت در زمینه روشنگری حقیقت در آبشارهای نیاگارا را شروع کردم. یک بار مقالهای در در وبسایت مینگهویی دربارۀ مکان روشنگری حقیقت خواندم. در حین مطالعه مقاله، صفحه رایانهام نور طلایی منعکس میکرد و فضای آرام و نیکخواهانه آنجا را عمیقاً احساس کردم. رانندگی با خودرو از محل زندگیام تا آبشارهای نیاگارا بیش از 4 ساعت طول میکشد، اما میدانم که برای روشنگری حقیقت استقامت لازم است. احساس کردم این فرصتی عالی برای بیدار کردن وجدان مردم است و در عین حال سطح تزکیهام را ارتقا میدهد. بعد از اینکه به دقت فکر کردم، با هماهنگکننده تماس گرفتم و برای شرکت در آن ثبت نام کردم.
آبشارهای نیاگارا یک شگفتی طبیعی مشهور در جهان است و سالانه بالغ بر 40 میلیون نفر از آن دیدن میکنند. پس از دایر کردن مکان روشنگری حقیقت، هر ساله در دوره اوج گردشگری، تمرینکنندگان هر روز به آنجا میروند تا اطلاعاتی را ارائه دهند، این روش تزکیه را معرفی کنند و تمرینات فالون دافا را نمایش دهند. در راه، ما «دربارۀ دافا»ی استاد را بهطور مکرر ازبر تکرار میکنیم و برای پاک کردن هرگونه مداخله در بُعدهای دیگر، افکار درست میفرستیم.
من که به زبان انگلیسی تسلط دارم، با هماهنگکننده کار کردم و با ادارات دولت محلی و مأموران پلیس ارتباط برقرار کردم. این مسئله به ویژه در سال گذشته هنگامی که جاسوسان فرستاده شده توسط حزب کمونیست چین (حکچ) چند شکایت را مطرح کردند بسیار مهم بود. ما همه چیز را برای سرپرست جدید پلیس توضیح دادیم و برای ادارۀ بدون دغدغه مکان روشنگری حقیقت، بنیان خوبی ایجاد کردیم. نگرش مأموران پلیس از خصومت به درک و حمایت تبدیل شد. در پایان، آنها تمرینات را با ما انجام دادند و بسیاری از آنها دوستان خوب ما شدند.
در فصول جشن، به آنها کیک ماه، میوه و تقویم شن یون میدادیم. مأموران حتی کمکم دربارۀ دافا به همکارانشان گفتند. بسیاری گفتند که قصد دارند در اجراهای شن یون شرکت کنند. بروشورها و گلهای نیلوفر آبی کاغذی ما با پیام «فالون دافا عالی است» با دهها هزار گردشگر به گوشه و کنار جهان رفته است. آنها همچنین به دفاتر مأموران پلیس سرپرست و همچنین شهرداریها راه یافتند. حتی دستیار شهردار با حرکت دستش به معنای آرزوی موفقیت، به ما گفت: «فالون دافا شگفت انگیز است!»
سال گذشته در زمان شیوع ویروس حکچ، ما برای روشنگری حقیقت و جمعآوری امضا برای دادخواست پایان دادن به آزار و شکنجه، به آنجا میرفتیم. آخر هفته آخر سپتامبر، هوا خنک شده بود، بنابراین تعداد گردشگران در سایر مناطق گردشگری بسیار کم بود. اما وقتی به آبشارهای نیاگارا رفتیم، تعداد گردشگرانی که برای کسب اطلاعات دربارۀ دافا و تمرینات آمده بودند، کاهش نیافته بود.
قبلاً تصمیم گرفته بودیم که شنبه آخرین باری باشد که بهخاطر آب و هوا به آبشار میرویم، اما چون آن روز نزدیک به 500 امضا جمع کردیم، تصمیم گرفتیم که یکشنبه هم برگردیم. روز بعد همین تعداد گردشگر در آنجا بود! ما در پایان آن آخر هفته تقریباً 1000 امضا جمعآوری کردیم که یک پایان عالی برای فعالیتهای ما در آبشارهای نیاگارا در سال2020 است.
کوشا ماندن در تزکیه
میدانم که برای بهخوبی انجام دادن کار نجات مردم، باید بتوانم در تزکیه شخصیام همگام با سرعت پیشرفت اصلاح فا پیش بروم و در انجام سه کار مقرر شده از سوی استاد ثابتقدم باشم. باید در برنامه شلوغم فرصتی پیدا کنم تا فا را مطالعه و آن را از بر کنم و در تزکیهام کوشا باشم.
در مارس2020، من در نتیجه پاندمی در خانه شروع به کار کردم. از آنجا که مدیر یک بخش اصلی در یک شرکت هستم، حجم و فشار کاری زیادی را متحمل میشوم و اضافه کاری اجباری برای من امری عادی است. برای عبور از موانع در وضعیت تزکیهام، صبحها زودتر از خواب بیدار شدم تا تمرینات را انجام دهم، افکار درست بفرستم و سپس به یک گروه کوچک مطالعه فا برای از بر کردن فا و تبادل تجربه دربارۀ درک مان از فا پیوستم. خیلی زود احساس کردم که پس از عبور از موانع عقاید و تصورات بشری، با وجود وقت گذاشتن برای مطالعه فا و انجام تمرینات، نه تنها هیچ تأثیر منفی بر وقت و انرژی من نداشت، برعکس ، محیط کارم تغییر کرد. کارایی من در محل کار افزایش یافت، کارها روانتر پیش میرفت، ارتباطات با همکاران بهتر شد و ساعات اضافه کاریام بسیار کاهش یافت.
تمرینکنندهای از تایوان برای بررسی مقالات جدید استاد در سیستم تماس تلفنی با چین اتاقی ایجاد کرد. از من خواسته شد که ساعت مطالعه فا هر کسی را در شب هماهنگ کنم. بنابراین توانستم هر روز وقت بیشتری را صرف مطالعه فا کنم بدون اینکه روی کار معمولم تأثیر بگذارد. اصول دافا روح مرا مانند آب چشمه تغذیه کرد. احساس کردم مدام غرق در فا هستم.
مدیر عامل گروه در شرکت، کار رسیدگی به شعبه محلی را به من محول کرد. تیم مدیریت محلی احساس کردند که من با ورودم رقیبی برای منافع آنها هستم. در ابتدا، سرپرستم اغلب کارها را برایم دشوار و حتی بددهنی میکرد. او در جلساتی که افراد زیادی حضور داشتند، مرتباً ضمن اظهارات کنایه آمیز و از من انتقاد میکرد. فهمیدم که این آزمونی سخت در تزکیهام است.
در ابتدا توانستم احساساتم را کنترل کنم و با او مشاجره نکنم. اما نتوانستم جلوی این احساس را بگیرم که با بیانصافی با من رفتار میشود و وجههام را از دست داده بودم. من مکرراً این قسمت از فای استاد را از بر خواندم:
«درحالی که کارما درحال تبدیل است، اگر قصد داریم آنرا بهخوبی اداره کنیم و مثل افراد عادی کارها را خراب نکنیم، نیاز داریم که همیشه قلبی نیكخواه و ذهنی آرام داشته باشیم.» (سخنرانی چهارم، جوآن فالون)
من برای پاک کردن هرگونه عنصر بد در میدان بُعدیام افکار درست فرستادم و نظم و ترتیب نیروهای کهن را نفی کردم. گرچه این آزمونها کمتر تکرار شد، اما شدت آنها بیشتر شد.
وقتی به از بر کردن فا و فرستادن افکار درست ادامه دادم، متوجه شدم که ظرفیت قلبم در حال افزایش است. توانستم تحت تأثیر موقعیتهای خارجی قرار نگیرم. من شروع کردم به درک و تشکر از سرپرستم و واقعاً برایش آرزوهای خوب کردم.
یک بار، پس از اینکه او کنترلش را از دست داد و عصبانیتش را روی من خالی کرد، با خونسردی به او گفتم: «من فشاری را که شما متحمل میشوید درک میکنم. اما، هدف ما حل مسئله است، نه؟» مات و مبهوت مانده بود. وقتی طرحی را تنظیم کردم که میتوانست همه چیز را حل کند، او بی سر و صدا گوش داد و گفت: «بعضی اوقات احساس میکنم تو کاملاً قادر به تحمل مسائل هستی.» میدانستم که استاد از طریق سخنان او مرا تشویق میکنند. به یاد سخنان استاد افتادم:
«شخص فقط با رِن میتواند تزکیهکند تا فردی با تقوای عظیم شود. رِن، چیز پرقدرتی است و مافوق جِن و شَن است.» (فصل سوم، فالون گونگ)
فهمیدم که بردباری یک حالت «عاری از خودخواهی و نوع دوستی» است. این یک آگاهی درست از کیهان جدید است.
در طی مکالمه اخیر با مدیر عامل گروه، او گفت: «بهرغم اینکه او (منظورش سرپرستم بود) چقدر غیر منطقی با تو رفتار کرد، هیچ رنجشی نداری. من تو را بهخاطر این موضوع تحسین میکنم!»
برقراری تماس تلفنی با چین
پس از بسته شدن مناطق گردشگری در نتیجه پاندمی، دیگر برای روشنگری حقیقت به این مناطق نرفتیم و به برقراری تماس تلفنی با چین را شروع کردیم. من با تماس تلفنی ضبط شده به گروه پیوستم. برای انتقال زیبایی دافا به شخصی که به صدای ما پاسخ میدهد، ما باید در یک وضعیت تزکیه عالی باشیم.
من فهمیدم که وقتی بعد از اتمام کار روزانه خودم کار ضبط را انجام میدادم، پس از کار با بسیاری از مسائل مختلف در محل کار، قلبم آرام نبود. صدای ضبط شده من پاک و خالص بهنظر نمیرسید، چه برسد به لحن یا نیکخواهی. پس از ضبط برای سه روز متوالی، نتایج هنوز رضایت بخش نبودند، بنابراین تصمیم گرفتم استراتژیام را تغییر دهم. من یک ساعت و نیم زودتر از حد معمول از خواب بیدار میشدم و قبل از شروع به ضبط تمرینات را انجام میدادم. میدان بُعدیام بعد از تمرینات بسیار پاک شد و نتایج استثنایی بود. در حین ضبط صدایم احساس میکردم که با طرف آگاه مردم صحبت میکنم و بدن قانون استاد در کنارم است و مرا تقویت میکند. این بعداً بنیان محکمی برای من ایجاد کرد وقتی بعداً از طریق سیستم تماس تلفنی با چین تماس تلفنی برقرار کردم.
تمرینکنندگان در گروه مطالعه فا درخصوص پیوستن به سیستم تماس تلفنی با چین بحث کردند. من بیشتر وقتم را برای روشنگری حقیقت در مقاصد گردشگری صرف کرده بودم و بندرت تماس تلفنی برقرار میکردم. اما، وقتی نوبت به تماس با مردم در چین شد تا مستقیماً حقیقت را روشن کنیم، تجربه من در ضبط پیامها اعتماد به نفسم را تقویت کرد.
چهار یا پنج نفر از ما که در یک گروه بودیم، روز را با از بر خواندن جوآن فالون شروع میکردیم از صمیم قلب برای حدود یک ساعت و نیم و بعد سه بار «دربارۀ دافا» را میخواندیم. پس از فرستادن افکار درست، همه به نوبت تماس تلفنی برقرار میکردند. بسیاری از اعضای گروه ما در تمام طول سال، 24 ساعت شبانه روز به تماسهای تلفنی خط تلفنی مربوط به ترک حزب کمونیست چین پاسخ میدادند. آنها در زمینه روشنگری حقیقت تجربیات زیادی به دست آوردهاند. من همزمان که گوش میدادم و افکار درست میفرستادم، مشاهده میکردم که چگونه آنها با مردم صحبت میکنند و بهخصوص چگونه از عهده پاسخ به سؤالاتی برمیآمدند که مانع پذیرش حقیقت توسط طرف مقابل میشد. پس از برقراری تماس تلفنی، در خصوص اینکه چه کاری و چه بخشهایی نیاز به بهبود داشتند، گفتگو میکردیم. این کار خیلی به من کمک کرد.
از طریق از بر کردن فا با هم و فرستادن افکار درست، عناصر شیطانی که مانع نجات مردم در آن طرف تماس تلفنی میشوند، مرتباً از بین میروند.
روزی، ظرف پنج دقیقه به پنج نفر کمک کردم تا ح ک چ را ترک کنند. با یک تماس، یک خانواده سه نفره تصمیم گرفتند با هم از حکچ خارج شوند. افرادی نیز بودند که هنگام پاسخ به تلفن، شروع به فحاشی کردند. بعد از اینکه ما 40 یا 50 دقیقه با حوصله حقیقت را روشن کردیم، آنها حقایق را درک کردند و در پایان با ترک حکچ موافقت کردند. هر وقت میبینم موجودات ذیشعور متوجه خوب بودن دافا میشوند، برای آنها خوشحال میشوم. حتی گاهی اوقات چند قطره اشک ریختهام. افکار درست و همکاری قدرتمند تک تک ما به نتیجه خوبی منجر شد.
در گذشته ، درک من از افکار درست در سطح ابتدایی باقی مانده بود. اما، یک بار واقعاً جلوه دیگری از افکار درست را احساس کردم. هنگام تماس تلفنی تمرینکنندگان، من افکار درست فرستادم. خیلی زود احساس کردم یک نیروی اهریمنی به سمت من هل داده میشود. من پرانرژی شدم و با افکار درست با آن جنگیدم و آن را عقب راندم. نیروی دیگری بلافاصله به جلو رانده شد. باز هم در مقابلش مقاومت کردم. بنابراین نیروی شر ضعیفتر و افکار من قویتر شد. پس از چند دور، شر ناپدید شد. حمله به بدنم کاملاً واضح بود و من تأثیر شدید افکار درست را هنگام برقراری تماس تلفنی به وضوح احساس کردم. آن روز، هنگام فرستادن افکار درست، تصویری از یک بانوی مسن تمرینکننده در گروه من در ذهنم ظاهر شد که در مقابل آپارتمانی که زندگی میکرد ایستاده و افکار درست میفرستد. این صحنهای مقدس و باشکوه بود.
رویداد دیگری به یادم میآید: وقتی تماس گرفتم و چند دانشآموز دبیرستانی پاسخ دادند، بعد از اینکه بهطور خلاصه دلیل تماس را توضیح دادم، آنها شروع به فحاشی کردند. من تحت تأثیر قرار نگرفتم و مصمم بودم که آنها را نجات دهم. به آنها گفتم: «من دختری به سن شماها دارم، بنابراین میدانم فشارهای مطالعه زیاد است. درک میکنم چه حسی دارید.»
آنها ناگهان ساکت شدند. سپس برایشان توضیح دادم که دافا چقدر فوقالعاده است و محبوبیت آن در کشورهای دیگرتا چه حدی است و دربارۀ آزار و شکنجه و دروغهایی گفتم که حکچ برای ایجاد نفرت از حقیقت، نیکخواهی و بردباری در مردم به آنها گفته است. آنها به هر کلمهای که میگفتم گوش دادند و همه آنها موافقت کردند که حکچ و سازمانهای وابسته به آن را ترک کنند. حتی یکی از آنها پرسید که آیا میتوانم آخر هفته دوباره با او تماس بگیرم تا پدر و مادرش نیز حقیقت را بدانند.
احساس میکردم توسط یک میدان انرژی قوی احاطه شدهام. فهمیدم که هنگام تماس تلفنی باید مسائل را از دیدگاه شخص مقابل ببینم. وقتی قلب ما درست باشد، بسیاری از چیزها به راحتی قابل دستیابی هستند.
بسیاری از تمرینکنندگان از تمام نقاط جهان با سیستم تماس تلفنی با چین کار میکنند و تجربه زیادی در روشنگری حقیقت دارند. این فرصتی عالی برای یادگیری و پیشرفت من است. هر کسی رویکرد خود را به اشتراک میگذارد و ما همچنان مطالب خود و همچنین شین شینگمان را بهبود میبخشیم. وقتی خوب تزکیه کنیم، بُعدهای ما خالص هستند و میتوانیم مأموریت خود را در نجات مردم بهتر انجام دهیم و به استانداردهای جهان جدید برسیم.
سپاسگزارم، استاد! سپاسگزارم، همتمرینکنندگان!
(کنفرانس بینالمللی آنلاین فا2021)
تمام مقالات، تصاویر یا سایر متونی که در وبسایت مینگهویی منتشر میشوند، توسط وبسایت مینگهویی دارای حق انحصاری کپیرایت هستند. هنگام چاپ یا توزیع مجدد محتوا برای مصارف غیرتجاری، لطفا عنوان اصلی و لینک مقاله را ذکر کنید.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.