(Minghui.org) درود بر استاد! درود بر همتمرینکنندگان!
مایلم از این مقاله تبادل تجربه تزکیه استفاده کنم تا در سفرم برای روشنگری حقیقت در کار و روند تزکیه خودم در چند سال گذشته تأمل کنم. نوشتن این مقاله همچنین فرایندی است که باید به درون نگاه کنم، وابستگیهایم را از بین ببرم و خودم را اصلاح کنم.
استاد بیان کردند:
«آسمان برای دستیابی فرد به درجۀ نهاییاش، شرایط جدیای را وضع کرده است، برخلاف آنچه مردم تصور میکنند.» («آموزش فا در جزیرۀ لانتائو» از جوآن فالون جلد 2)
در سطح فعلی خود، میدانم که وقتی ما مریدان دافا در دوره اصلاح فا، خودخواهی خود را از بین ببریم، از سرشت بودا در همه موجودات محافظت کنیم و واقعاً به همه موجودات کمک کنیم تا حقیقت را درک کنند، سپس بدنهای کیهانی که نماینده آنها هستند، با قدرت فای بزرگ استاد اصلاح میشود.
اگر بسیاری از مریدان دافا بتوانند استاندارد را برآورده کنند و بهدرستی از الزامات استاد پیروی کنند، ما در دافا جذب میشویم و با قدرت عظیم استاد اصلاح میشویم. در عین حال، یک به یک موجودات آسمانی که حقیقت را درک میکنند، به روشی بسیار منظم اصلاح میشوند.
اعتباربخشی به دافا در محل کار
از سال 1998 تمرین دافا را شروع کردم و در دانشگاه اقتصاد تدریس میکنم. دانشگاه من دانشگاه تحقیقاتی نیست. از این رو اساتید موظفند بیشتر از تحقیق به آموزش بپردازند، مدیریت دانشگاه ما تأکید زیادی بر کیفیت آموزش دارند.
چگونه میتوانم به دافا اعتبارببخشم و حقیقت را در محیط کار خود روشن کنم؟ چگونه میتوانم این الزام را همانطور که استاد بیان کردند برآورده کنم:
«...، او باید دافا را بهشکل مناسبی پیس ببرد و برطبق سطح درک گیرنده از دافا و ظرفیت پذیرش او این کار را انجام دهد.» («پیشگفتار» تشریح محتوای فالون دافا)
اول از همه، باید فا را به خوبی مطالعه کرد. وقتی نمیتوانستم به مطالعه خوب فا ادامه دهم، سختی بیشتری در انجام کارها احساس میکردم. بعد از اینکه در ازبرکردن فا و شرکت در مطالعات گروهی فا استقامت ورزیدم، و فهمیدم که چگونه به درون خود نگاه کنم و چگونه از وابستگیام خلاص شوم، نظم و ترتیب استاد نیز برایم آشکار شد.
در مقایسه با همتایانم در دانشگاههای تحقیقاتی، وظایف تدریس بیشتری دارم. باید در هر ترم سه دوره تدریس کنم و هر دوره چهار واحد است. از روز دوشنبه تا پنجشنبه برای هر دوره پنجاه دقیقه وقت سخنرانی دارم. گاهی اوقات، به دانشجویان ارشد نیز آموزش میدهم و یک کلاس اضافی تدریس میکنم. در تمام کلاسها، وقت بیشتری را با دانشجویانم می گذرانم. در طی چند سال گذشته، همچنین سعی کردم علاوه بر ارائه تخصص و دانشم در اقتصاد، اطلاعات مربوط به فالون دافا را در آموزش خود وارد کنم. این یک فرآیند اشتباه کردن، یادگیری، بدست آوردن آگاهی، اصلاح خودم و اصلاح رویکردم بوده است.
دانشجویان دانشگاه بزرگسالان جوان هستند. از فا فهمیدم که آنها همچنین موجودات بالاتری هستند که با شجاعت و ایمان فوقالعاده به فا از آسمان فرود میآیند. سعی کردم دربارۀ فالون دافا به آنها بگویم به گونهای که بپذیرند. همچنین باید به آنها احترام بگذارم و به افکار مهربانانه آنها الهام دهم، بدون اینکه بگذارم افکار منفی در میدان انرژی خودم بر نجات آنها تأثیر بگذارد. وقتی شرایط مختلفی در این روند بوجود میآیند، همه فرصت خوبی برای من است تا دفعه بعد به درون نگاه، و بهتر عمل کنم.
با نگاه به گذشته، آنچه استاد در فا آموختهاند بیشتر درک میکردم:
«وقتی کسی قدم در راه تزکیه میگذارد، از آن پس در زندگیاش هیچ چیز بهطور تصادفی نخواهد بود. ازآنجاکه تزکیه شما به شکل سازمان یافتهای نظم و ترتیب داده شده است و زمان آنقدرها زیاد نیست، پس احتمال هیچ چیز تصادفی وجود ندارد. همه چیز بهطور فشرده نظم و ترتیب داده شده است. با مسائلی که ظاهراً تصادفی و کم اهمیت هستند و در زندگی روزمره با آنها مواجه میشوید طوری برخورد نکنید که انگار تصادفی هستند، زیرا مسائل عجیب زیادی نمیتوانند برای شما روی دهند و شما نمیتوانید برای تمرین تزکیه به بُعدی دیگری بروید. قادر نخواهید بود به این شکل قلب و ذهن خودتان را رشد دهید. شما هنوز در حالتی هستید که در میان مسائل دنیوی هستید، مشکلات شما هنوز مشکلات مردم عادی است، طرز زندگی شما هنوز مانند یک انسان معمولی است، و چیزهایی که با آنها مواجه میشوید آنقدرها با قبل تفاوت ندارد. اما اگر بادقت در موردش فکر کنید، یکسان نیستند. همه آنها میآیند تا شما را قادر سازند در تزکیه بهتر شوید.» (آموزش فای ارائه شده در کنفرانس نیویورک)
من به تدریج فهمیدم که باید انرژی خود را بر روی انجام خوب سه کار و رها کردن وابستگیهای خود متمرکز کنم تا مردم را به خوبی راهنمایی کنم. در عین حال، در ذهن دارم که با جریان حرکت کنم و دانشجویانم را مجبور نکنم هنگام روشنگری حقیقت به حرفهایم گوش دهند.
بیشتر دانشجویان هنوز آنقدر معصوم هستند که بتوانند حقیقت را درک کنند. برخی از آنها با اصول حقیقت، نیکخواهی و بردباری دافا تطابق دارند. هر وقت این را میدیدم، تحت تأثیر قرار میگرفتم و آنها را تشویق میکردم که افکار مهربانانه خود را حفظ کرده و با افراد بیشتری در میان بگذارند.
برخی از دانشجویان با تصورات و کارمای فکریشان مسدود شده بودند. وقتی آنها سؤالاتی میپرسیدند، میتوانم به جای تأثیرپذیری از آنها، روشهایی برای روشن شدن سردرگمی آنها پیدا کنم و با تمام توان سعی در کمک به آنها داشته باشم. گاهی اوقات وقتی به آنها نگاه میکردم لبخند میزدم و در سکوت تکرار میکردم: «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» و در قلبم فکر میکردم: «شما ارزشمندید و من به شما ایمان دارم. شما قادر خواهید بود حقیقت را درک کرده و با حقیقت، نیکخواهی و بردباری سازگار شوید.»
ارزیابیهایی برای نحوه تدریس در دانشگاهها وجود دارد، که اغلب همراه با سایر اقدامات عملکردی برای تعیین ارتقای امنیت دانشکده، امنیت شغلی و جبران خسارت استفاده میشود. نمرات خوب ارزیابی تدریس ممکن است باعث ایجاد غرور و وابستگی به شهرت و ثروت در فرد شود و نمرات بد ممکن است باعث نگرانی و آرزوی بازخورد بهتری شود. اصول دافا را رعایت و با قلبم تدریس میکنم. دانشجویانم اغلب از آن قدردانی میکنند و ارزیابیهای تدریسم بسیار خوب بوده است. تحت حمایت استاد، چندین مانع دشوار را در دانشگاه پشت سر گذاشتهام از جمله حق تصدی و ارتقاء از استادیار به دانشیاری و در نهایت استاد کامل.
پیش از آنکه به مقام استادی کامل برسم، نگرانیهایی در خصوص ارتقا داشتم. بعد از اینکه استاد تمام شدم، این نگرانی را داشتم که نتوانم خوب عمل کنم. فکر کردم: «من باید کارهایی را انجام دهم که مورد قبول افراد جامعه جریان اصلی باشد، تا موانعی برای نجات موجودات ذیشعور ایجاد نکنم.» اما در حقیقت، این هنوز وابستگی و تفکر بشری بود. به خودم یادآوری کردم که وظیفه مقدس روشنگری حقیقت را بهروشی درست انجام دهم.
استاد بیان کردند:
«بگذارید برایتان بگویم که در حقیقت، ماده و ذهن هر دو یک چیز هستند.»
«عمل تزکیه بستگی به تلاش خود فرد دارد، در حالی که گونگ به استاد شخص مربوط است.» (سخنرانی اول، جوآن فالون)
هنگامی که ما سه کار را بهخوبی انجام دهیم و خودمان را بهطور محکم و استوار تزکیه کنیم، خواهیم دید که استاد از قبل بهترین نظم و ترتیب را برای هر کاری که در مسیر تزکیه انجام میدهیم، تدارک دیدهاند.
هنگامی که شیوع ویروس حکچ در ایالات متحده در اوایل سال 2020 شروع شد، دانشگاه من آموزش آنلاین را در ترم بهار اجرا کرد. بعداً، در سال تحصیلی جدید 2020-2021، به هر استاد این اختیار داده شد تا روش تدریس خود را انتخاب کند. آنچه استاد به ما آموزش دادند را به یاد آوردم: «موجودات بشری قرار است که با یکدیگر در تعامل باشند.» (آموزش فا در کنفرانس فای ۲۰۱۵ کرانۀ غربی) بنابراین آموزش حضوری را بهجای آموزش از راه دور انتخاب کردم.
وقتی دانشجویان بیمار بودند، جلسات آنلاین ارائه میدادم، تا آنها بتوانند از این طریق در کلاسها شرکت کنند.
استاد همچنین در آموزههای فا بیان کردند:
«اما درحال حاضر، بیماری همهگیری مانند ویروس حکچ (یا «ویروس ووهان») با هدفی آمده است و نشانهگیری خود را دارد. آن اینجا است تا اعضای حزب و آنهایی را که در کنارش هستند ازبین ببرد.» (خردمند بمانید)
پیبردم که درک واقعی انسان از موجودات ذیشعور راهی اساسی برای کمک به آنها در جانبدر بردن از هر فاجعه (از جمله این پاندمی) نوع بشر است. وقتی آنها حقیقت را درک کنند، بدن آسمانی که آنها نمایندگی میکنند توسط دافا اصلاح میشود و آنها واقعاً نجات مییابند و حتی اطلاعات را به گوش افراد بیشتری میرسانند.
در قلبم به استاد گفتم: «استاد، امیدوارم حقیقت را به روشی عملی روشن کنم تا هر دانشجو در کلاس این فرصت را داشته باشد که حقیقت را به طور عمیق و با جزئیات درک کند. لطفا مرا آگاه کنید.»
روشهای زیادی برای نجات مردم وجود دارد. نمیتوانم یک الگوی ثابت سفت و سخت را دنبال کنم، و نمیتوانم فقط به یک رویکرد پایبند باشم. بعد از کسب برخی تجارب و آموختهها، فکر کردم بهتر است که در مورد نحوه کار جامعه جریان اصلی و انجام کارهای منطقی و معقول، بیشتر بدانم، به طوری که مورد قبول طرف مقابل باشد.
در زیر چند روش آورده شده است.
1. پخش فیلمها در برنامه درسی
اولین راه، گنجاندن فیلمهای روشنگری حقیقت در برنامه درسی است. در طی این فرآیند، برای آزمایش تجهیزات و فرستادن افکار درست، معمولاً زود به کلاس میروم تا از وقوع هرگونه خرابی دستگاه یا مشکلی جلوگیری کنم.
ویدئوی معرفی فالون گونگ
در آغاز کلاس، هر استادی اول خودش را معرفی میکند. پس از معرفی سوابق تحصیلیام، به دانشجویان میگفتم که استاد نظارت در باشگاه دانشجویی فالون دافا بودهام، و سپس، بهطور طبیعی، دافا را معرفی میکنم. سال گذشته، وقتی ویدئوی معرفی فالون گونگ در دسترس قرار گرفت، پس از معرفی تمرین، این ویدئو را برای آن دانشجویان پخش کردم.
به آنها گفتم: «این یک هدیه ارزشمند از فرهنگ سنتی چین است که سلامتی و آرامش را به ارمغان میآورد. اطلاعاتی را بهعنوان مرجع به شما ارائه خواهم داد. امیدوارم که شما و خانوادهتان در طول این پاندمی سالم و سلامت باشید.»
مستندهای روشنگری حقیقت: «چین آزاد - شجاعت باور داشتن»، «برداشت اعضای بدن» و «نامهای از ماسنجیا»
کتابهای درسی مختلفی در رابطه با موضوع اقتصاد وجود دارد، اما بیشتر آنها بدون مقایسه عمیق سیستمهای مختلف اقتصادی، براساس مدل اقتصاد بازار تهیه شدهاند. معیارهای من برای انتخاب کتاب درسی عبارتند از: (الف) مطالب مثبتتر و سنتیتر باشد، و (ب) بهتر است محتوای تکمیلی مناسب برای روشنگری حقیقت وجود داشته باشد.
بهسرعت یک کتاب درسی دربارۀ اقتصاد پیدا کردم که دارای معیارهای فوق بود. وقتی درس «اصول اقتصاد» را تدریس کردم، یکی از همکارانم کتابی را به من توصیه کرد. این کتاب چندان سخت نبود، بنابراین مورد قبول دانشجویان قرار گرفت. من فصلی از کتاب را یافتم که دربارۀ فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق صحبت میکرد و اعمال بد کمونیسم را تحلیل میکرد، که نقطه شروع خوبی برای روشنگری حقیقت بود. چند نسخه قبلی این کتاب نیز دارای مقالهای درباره موضوع بحث برانگیر پیوند اعضا است، که شروع مناسبی برای نمایش فیلم مربوط به برداشت اجباری اعضای بدن است. هیچ کدام از این اتفاقات تصادفی نیستند.
در طول سالها، از همان کتاب و نسخه به روز شده آن برای تدریس دانشجویان استفاده کردهام. کسانی که در کلاسم شرکت کردند مستندها را تماشا کردند.
درسهای مختلف بر موارد مختلفی تمرکز میکنند. به عنوان مثال، درس «اصول اقتصاد» یک دوره عمومی در دانشگاه است و دانشجویان از رشتههای مختلف سر این کلاس میآیند، بنابراین محتوای دوره باید غنی و گسترده باشد، نه خیلی دشوار. «اقتصاد فردی» یک دوره سطح متوسط است با بسیاری از دانشجویان که در رشته تجارت هستند، بنابراین دشوارتر است. و هنگام تدریس دورههای سطح بالای حرفهای، اکثر دانشجویان در رشته اقتصاد هستند و میتوان دربارۀ مدلسازی اقتصادی و تحلیل کمی بیشتر به آنها آموزش داد. در عین حال، من باید با دقت بیشتری محتوای دوره را طراحی کنم و با توجه به نیازها و پذیرش دانشجویان، حقیقت را در زمان مناسب و به روش صحیح با فیلمهای مختلف برایشان روشن کنم.
برخی از دانشجویان ارشد که قبلاً در کلاسهایم شرکت کرده بودند، قبلاً فیلمها را دیده بودند. من قبل از کلاس از آنها میپرسم که آیا پخش مجدد فیلم برای آنها اشکالی ندارد، زیرا کسانی که هنوز آنها را ندیدهاند میتوانند آن را تماشا کنند. آنها به من گفتند كه اصلاً مخالفتی ندارند و دوست دارند دوباره آن را تماشا كنند.
بعضی اوقات، حتی با انتخاب فیلم مناسب، به سختی میتوانستم نقطه شروع برای صحبت با دانشجویان را پیدا کنم. سپس ذهنم را آرام میکردم و از استاد کمک میخواستم.
بهعنوان مثال، هنگام بحث دربارۀ سیستم بیمه درمانی در کلاس «توسعه اقتصادی»، من به رابطه بین کنفوسیونیسم (که طرفدار حفظ بدن پس از مرگ است) و سیستم اهدای عضو چین اشاره کردم. به دانشجویان گفتم كه مردم چين، تحت تاثير هزاران سال آيين كنفوسيونيسم، معمولاً نمیخواهند اعضای بدن خود را اهدا كنند. با این حال، پس از آزار و شکنجه فالون دافا در سال1999، پیوند اعضا بهطور چشمگیری افزایش یافته است.
داشتم به این فکر میکردم که چطور بهطور طبیعی دربارۀ جنایت برداشت اعضای بدن توسط حزب کمونیست چین به دانشجویان بگویم که ناگهان دانشجویی دست خود را بلند کرد و سؤالی پرسید. این سؤال دقیقاً فرصتی را ایجاد کرد تا بتوانم در کلاس بعدی با نمایش فیلم «برداشت اعضای بدن» به سؤال او پاسخ دهم، و دانشجویان این کلاس فرصتی را برای درک عمیق حقیقت پیدا کردند. استاد، متشکرم!
یک روز، یکی از دانشجویانم در کلاس «اقتصاد کار» فیلم مستند «چین آزاد: شهامت باور داشتن» را از من قرض گرفت. او این فیلم را دو بار دیده بود و میخواست آن را به استاد و دانشجویان کلاس علوم سیاسی خود نشان دهد. من با خوشحالی موافقت کردم.
علیرغم اینکه چندین سال با آن استاد علوم سیاسی کار کردم، هنوز فرصتی نیافتم که حقیقت را برایش روشن کنم. اتفاق خیلی خوبی بود که این دانشجو فیلم را به استادش توصیه کند، تا او و دیگر دانشجویان نیز درباره این واقعه مطلع شوند.
استاد بیان کردند:
«مریدان دافا تنها افرادی نیستند که وقتی به این دنیا آمدند یک پیمان با استاد امضاء کردند؛ تمام مردم و موجوداتی که به این دنیا آمدند و خدایانی که از آسمان نزول کردند، با من عهدهایی امضاء کردند. این جهان بیشازحد عظیم است و تعداد موجودات بیشازحد زیاد است، زمین برای جا دادن اینهمه موجود بیشازحد کوچک است. آن موجوداتِ برگزیده همگی در مرحلهای عهدهایی بستند تا مرا در اصلاح فا و نجات موجودات ذیشعور یاری رسانند، بنابراین توانستند روی زمین متولد شوند. صرفاً اینگونه است که، در تاریخ، برای مریدان دافا، ازقبل نظم و ترتیب دادم تا کارهای خاصی از این تعهد را به انجام برسانند. درخصوص گسترش فا بهصورت فرد به فرد، هر کسی مسئولیت دارد. این چیزی برای مردم عادی است.» (آموزش فا در کنفرانس فای نیویورک ۲۰۱۶)
من معتقدم که این دانشجو نیز درحال برآورده کردن عهد و پیمان خود بود.
یکی از دانشجویانم در کلاس «اصول اقتصاد» بعد از تماشای فیلم «چین آزاد - شهامت باور داشتن» گفت: «این وحشتناک است. در دوران بچگی یک جفت از آن دمپاییهای سیمپسونها داشتم!»
دانشجوی دیگری گفت: «یادم میآید پدربزرگم دقیقاً یک جفت از این دمپاییها را داشت! قبلاً نمیدانستم که این دمپایی در واقع توسط کسانی که در اردوگاههای کار اجباری بازداشت شدهاند ساخته شده است. خیلی ترسناک است!»
بسیاری از دانشجویان گفتند: «این شرکتهایی که با حکچ کار میکنند بسیار شرمآور هستند. باید دستور بسته شدن یا مجازات شدید آنها را گرفت. دیگر هرگز نمیخواهم محصولات آنها را بخرم!»
نمایش فیلم «زمانی که طاعون از راه میرسد» در طول شیوع پاندمی
سال گذشته که پاندمی آغاز شده بود، قبل از تصمیم به نمایش فیلم «زمانی که طاعون از راه میرسد» در کلاس «اقتصاد بینالملل»، نمیدانستم دانشجویان چه واکنشی خواهند داشت. اگرچه دانشجویان فیلمهای دیگری را دیده بودند و تا حدی حقیقت را درک میکردند، اما این فیلم جدید درباره درک تاریخی طاعون و رابطه آن با حزب کمونیست چین بود. با خودم فکر کردم که آیا این میتواند تأثیری در نجات مردم داشته باشد؟
استاد بیان کردند:
«اما در این روند، خدایان به انگیزههای بنیادین شما در هر کاری که انجام میدهید نگاه میکنند. اینگونه است.» (آموزش فا در کنفرانس فای نیویورک در بیست و پنجمین سالگرد اشاعۀ دافا)
با نگاه به دانشجویانی که با ماسک آمده بودند، احساس کردم زندگی همه موجودات ارزشمند است. با نگاه به چشمان مضطرب روی تریبون، از خودم پرسیدم: «چه کمکی میتوانم بکنم؟» من اینجا هستم تا مردم را نجات دهم. من مصمم بودم.
این چیزی است که یک دانشجو در بازخورد خود نوشت:«فیلم قویای بود. بیشتر محتوای آن مشابه فیلم «چین آزاد» است که قبلاً در کلاس دیده بودیم. انتظار نداشتم که پس از نشان دادن تاریخ طاعون، ناگهان در فیلم به جنایات شنیعی که امروز در چین اتفاق میافتد اشاره شود. فکر میکنم فیلم سعی دارد این پیام را به مخاطب برساند که ویروس کرونا تنها نوع شیوع طاعون در چین نیست بلکه کمونیسم نیز همچون طاعون است و برای جامعه بشری مضرتر و تراژیکتر از طاعونی است که باعث بیماری میشود.»
با دیدن این بازخورد، از درک عمیق این دانشجو درباره اهریمنی بودن کمونیسم تحت تأثیر قرار گرفتم.
آنچه را که استاد بیان کردند بهیاد آوردم:
«مردم در این اجتماع در سطوح مختلف قرار دارند. حتی در بین مردم عادی که میبینید در خیابان راه میروند تفاوتهایی وجود دارد. برخی افراد اخلاقیات والاتری دارند و نگرش آنها به مسائل متفاوت است. برخی افراد اخلاقیات بازهم والاتری دارند و نگرش آنها به مسائل حتی متفاوتتر است. برخی افراد تواناییهای خاصی دارند و در برخی موارد، حتی تواناییهای خارقالعاده دارند. تعداد زیادی از چنین افرادی وجود دارند و حتی از طبقات مختلف جامعه هستند. برای افرادی با این تواناییها، آنهایی که توانایی خاص مشابهی دارند با هم در تماس هستند و آنهایی که تواناییهای بزرگتری دارند نیز در جرگۀ خاص خود قرار دارند و آنها نیز میتوانند با یکدیگر در تماس باشند. اجتماع بشری به این سادگی نیست که تصور میشود. با افکار و عقایدی انعطافناپذیر به اجتماع بشری نگاه نکنید.» (آموزش فا در کنفرانس فای نیویورک ۲۰۱۹)
بسیاری از دانشجویانی که در طول سالها به آنها تدریس کردهام، آنها پس از فارغ التحصیلی وکیل، استاد، دستیار مجلس نمایندگان ایالات متحده، عضو شورای شهر و غیره شدهاند. اگر بتوانیم بنیادی برای درک حقیقت در دانشگاه به آنها بدهیم، در آینده میتوانند قضاوت درستی داشته باشند.
نمایش آنلاین فیلم «پرواز تا اوج»
در ابتدای این ترم، فهمیدم كه همتمرینکنندگان جوان در حال برگزاری نمایش آنلاین فیلم «پرواز تا اوج» و جلسه پرسش و پاسخ با بازیگر زن، فویائو بودند. فکر کردم که این رویداد تعاملی است و فرصتی نادر برای دانشجویان است که میتوانند حقیقت را مستقیماً از خانوادهای که تحت آزار و شکنجه قرار گرفتهاند بیاموزند.
پس از پرسیدن جزییات نمایش فیلم از همتمرینکنندگان، مجموعهای از سؤالات را تهیه کردم تا دانشجویان پس از مشاهده فیلم بتوانند پاسخ دهند.
اولین سؤال این بود: «سیستم اقتصادی پایه و اساس توسعه اقتصادی است. پس از تماشای این فیلم، نظر شما دربارۀ جامعه تحت کنترل سوسیالیسم و کمونیسم چیست؟» سؤال دوم این بود: «از میان تمام سؤالاتی که شخصیت اصلی، فویائو، پاسخ داد، کدام یک عمیقترین تأثیر را بر شما گذاشتهاند؟» من نیز در این رویداد شرکت کردم و دیدم که بسیاری از دانشجویان در کلاسم به پرسیدن سؤال یا یادداشتبرداری توجه زیادی نشان میدهند.
یکی از دانشجویان نوشت: «قبل از تماشای این فیلم، چیزی درباره فالون گونگ نمیدانستم. نمیدانستم کمونیسم چقدر بیرحمانه است، و چگونه افکار و باورهای انسانها را کنترل میکند. اکنون میدانم که فالون گونگ میتواند به بهبود سلامتی افراد کمک کند و یک تمرین معنوی است که بر اساس اصول حقیقت، نیکخواهی و بردباری بنا شده است. به این ترتیب فویائو میدانست چگونه انسان خوبی باشد و چگونه دیگران را ببخشد. بعد از تماشای این فیلم، من مخالف سوسیالیسم و کمونیسم هستم.»
دانشجوی دیگری گفت: «وقتی فویائو درباره روزی كه مادرش آزاد شد صحبت میکرد، او گفت که مادرش همچون گل نیلوفر آبی شکفته بود. بنظرم این واقعاً عالی است.» یکی دیگر از دانشجوویان گفت: «از اینکه به ما اجازه دادید در این رویداد شرکت کنیم متشکریم. احساس افتخار میکنم.»
بازخورد دیگر به این شرح بود: «این یک فیلم دیدنی است که بهطور واقعی خطرات سوسیالیسم و کمونیسم را به جهان نشان داده است. خطراتی که تا امروز ادامه دارد. تحت سیستم سوسیالیستی و کمونیستی، مردم آزادی بیان و مطبوعات خود را از دست میدهند، و مردم میتوانند تحت آزار و شکنجه قرار بگیرند و حتی جانشان را بهخاطر عقاید و باورهای متفاوت از کمونیستها از دست بدهند. این دو خانم در فیلم بسیار قدرتمند هستند و همچون نوری هستند که به ما امید میدهند تا هرگز از باورهایمان دست نکشیم. فویائو هنگام پاسخ دادن به سؤالات پس از نمایش فیلم گفت كه والدینش همیشه با رفتارشان برای او الگو بودند و همیشه به او امیدوار میدهند تا بتواند از سایر افراد تحت آزار و شكنجه حمایت كند تا عقایدشان را حفظ كنند. این به من فهماند که باید همیشه با قلبی صمیمانه بر ایمانم پایبند بمانم و همیشه محکم در کنار اطرافیانم که میتوانند درست را از غلط تشخیص دهند بایستم. پرسش و پاسخ به مردم امید داده و قدرت حقیقت، نیکخواهی و بردباری را به من نشان داد.»
این فیلم ها واقعاً ابزارهای قدرتمندی برای روشنگری حقیقت هستند و بازخورد دانشجویان بسیار خوب بود. گاهی اوقات، تماشای این فیلمها مانند تماشای بسیاری از تمرینکنندگان است که حقیقت را با تمام وجودشان برای همه موجودات ذیشعور روشن میکنند.
(ادامه دارد)
تمام مقالات، تصاویر یا سایر متونی که در وبسایت مینگهویی منتشر میشوند، توسط وبسایت مینگهویی دارای حق انحصاری کپیرایت هستند. چاپ یا توزیع مجدد محتوا برای مصارف غیرتجاری مشکلی ندارد، اما در این صورت ذکر عنوان مقاله اصلی و لینکش الزامی است.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.