(Minghui.org) درود استاد محترم، و هم‌تمرین‌کنندگان!

با پیشرفت اصلاح فا و برکت استاد، مقدار اشتراک اپک تایمز انگلیسی و نفوذش طی دو سال گذشته رشد سریعی داشته است. در اینجا مایلم تجربه تزکیه‌ام را در زمینه رشد اشتراکِ اپک تایمز انگلیسی طی دو سال گذشته، با سایرین در میان بگذارم.

تغییر عقیده و تصور برای دستیابی به اهداف، و درک قدرت دافا

استراتژی تجاری اپک تایمز انگلیسی در ابتدای سال 2019 از تبلیغ به اشتراک کاربران تغییر کرد. در ابتدا تیم کوچکی در حال آزمایش و بررسی بود. به‌تدریج، شرکت منابع بیشتری را برای ترویج اشتراک سرمایه‌گذاری، و خود را برای توسعه‌ای جدی آماده کرد.

قبلاً روی عملیات درآمد تبلیغات در رسانه، مانند وب‌سایت‌ها، شبکه‌های اجتماعی و فروش تبلیغات تمرکز داشتم. به‌دلیل تجربه‌ام در بازاریابی دیجیتال بود که بخش مدیریت همچنین امیدوار بود تجربه و مهارت‌های تبلیغاتی‌ام بتواند به بازاریابی اشتراک کمک کند. با این حال، در مراحل اولیه توسعه اشتراک، منبع اصلی درآمد شرکت هنوز تبلیغات بود.

کار اصلی من افزایش درآمد تبلیغات بود، درحالی‌که اهدافی اساسی داشتیم. از سوی دیگر، باید وقتم را صرف کاوش در حوزۀ ناشناخته افزایش تعداد مشترکین و اداره آن در کنار تیم جدید می‌کردم. اغلب در جلسه‌ای برای صحبت درباره استراتژی تبلیغات بودم و سپس در جلسه دیگری برای صحبت درباره اشتراک‌ها حضور می‌یافتم. اغلب بین منابع و اهداف تعارض وجود داشت. در این وسط گیر کرده بودم و برقراری تعادل برایم دشوار بود. نمی‌دانستم چگونه از موانع عبور کنم و به هر دو هدف دست یابم. سختی، شدت و فشار کار همگی بسیار زیاد بود.

یک روز، وقتی خیلی ناامید بودم، دو مدیر به‌طور غیرمنتظره‌ای آمدند تا درباره موارد جداگانه‌ای با من صحبت کنند، و بگویند که اشتراک‌ها چقدر مهم هستند و اینکه آنها چقدر امیدوار هستند. آنها از من خواستند راهی بیابم که بتوانیم در پایان سال به حجم اشتراک یک روزنامه‌ جریان اصلی مشهور دست یابیم. در ابتدا، خیلی مقاومت کرده و فکر کردم: شما بیش از حد روی من حساب باز کرده‌اید. با توانایی‌های من چگونه چنین چیزی می‌تواند ممکن باشد. اما باید آن را جدی می‌گرفتم، بنابراین درباره‌اش فکر کردم. هرچه بیشتر به آن فکر می‌کردم، بیشتر غیرممکن به نظر می‌رسید. با فهمیدن اینکه فکر منفی‌ام اشتباه است، شروع به جستجوی درونم کردم و از خودم پرسیدم، چرا چنین کاری برایم اینقدر دشوار است؟ چرا مقاومت می‌کنم؟ ازآنجاکه چند نفر هم‌زمان یک حرف را می‌زدند، آن تصادفی نبود.

سپس درحالی‌که فا را مطالعه می‌کردم، استاد مرا روشن کردند:

«زمانی گفتم: "می‌توانید به هر ارتفاع معنوی که می‌خواهید برسید، اگر شهامت آن را داشته باشید!"» («آموزش فا در کنفرانس فای نیویورک 2019»)

چرا شهامت نداشته باشم؟ چگونه می‌توانم حتی قبل از اینکه شروعش کنم بفهمم که غیرممکن است؟ چرا برای خودم محدودیت تعیین کردم؟ استاد برای تزکیه ما حدی تعیین نمی‌کنند. اگر جرئت انجامش را داشته باشیم، چه چیزی باعث می‌شود که پیشی‌گرفتن از آن روزنامه غیرممکن شود؟

استاد بیان کردند:

«در آینده روزنامه‌هایی که توسط مریدان دافا اداره می‌شوند بزرگ‌ترین روزنامه‌های کل جهان خواهد بود، (تشویق) زیرا تمام آن رسانه‌هایی که دروغ پخش کردند مرتکب گناه شدند، و آن افراد باید برای آن بپردازند، همانطور که رسانه‌های‌شان هم تاوان می‌دهند.» («آموزش فا در کنفرانس فای 2004 غرب آمریکا»)

استاد مسیر لازم را به‌منظور تبدیل‌شدن به روزنامه شماره یک جهان، برایمان نظم و ترتیب داده‌اند. نباید دچار تردید شویم، بلکه باید راهی بیابیم برای دستیابی به نتیجه‌ای که استاد می‌خواهند.

با بهبود درکم، احساس کردم محیط پیرامونم تغییر کرده است. دیگر هماهنگ‌کننده از من نخواست روی عملیات تبلیغ تمرکز کنم و نقشم را تغییر داد که روی افزایش تعداد مشترکین تمرکز داشته باشم. هم‌زمان، تیمم دوباره سازماندهی شد، و همکاران توانمندتری به ما ملحق شدند تا با هم اپک تایمز انگلیسی را رشد دهیم.

هر ماه به هدفمان دست می‌یافتیم. اگرچه دشواری‌های زیادی وجود داشت، فرصت‌ها و همزمانی‌های مختلف در روند کار، کارهای به‌ظاهر غیرممکن را ممکن و کارهای خارج از توان را به کارهای شدنی تبدیل کرده بود. از آن به بعد، این نتیجه‌گیری را که کاری غیرممکن است کنار گذاشتم و تمام تلاشم را ‌کردم که در راستای رسیدن به اهدافم کار کنم، و مسیری را که استاد نظم و ترتیب داده‌اند دنبال کنم.

مطالعه جدی فا و عبور از محنت‌ها

انحصار غول‌های فناوری در صنعت و سرکوب آزادی بیان اغلب مانع ترویج اشتراک ما می‌شود. برای نمونه، عملکرد تبلیغاتی دارایی‌های ما در شبکه‌های اجتماعی غیرفعال است. به‌عنوان یک رسانه خبری، تبلیغات ما نمی‌توانست شامل محتوای مربوط به انتخابات ایالات متحده یا ویروس ح‌ک‌چ باشد. در لحظات حساس، شرکت‌های تبلیغاتی با فناوری پیشرفته تبلیغات ما را محدود می‌کردند. سال گذشته درحالی‌که ویروس ح‌ک‌چ در حال تازیدن بود، ارائه‌دهنده خدمات بازاریابیِ ایمیلیِ ما نیز بدون هشداردادن خدمات ما را به حالت تعلیق درآورد و مانع از این شد که خبرنامه ارسال کنیم. آدرس آی‌پی که خبرنامه‌ها را از آن ارسال می‌کردیم نیز به‌تازگی مسدود شد.

هر بار که چنین چیزی روی می‌داد، روش‌هایی که قبلاً کار می‌کردند، دیگر مؤثر نبودند. برای دستیابی به اهداف رشد، باید دائماً استراتژی‌ها را تغییر می‌دادیم، تنظیمات را تغییر می‌دادیم و با شرکت‌های مربوطه تماس می‌گرفتیم تا ببینیم چه خبر است. در آغاز، هنوز هم می‌توانستم با افکار درست اداره‌اش کنم. هرچه بیشتر آن را تجربه ‌کردم، به‌تدریج به آن عادت کردم و حتی مملو از احساسات منفی شدم یا ناخودآگاه این نوع مداخله و تخریب از سوی نیروهای کهن را تصدیق کردم.

برای نمونه حادثه اخیر را که آی‌پی ایمیلمان مسدود شد، در نظر بگیرید. از روی عادت به درون نگاه ‌کردم، اما پس از یافتن قلب ترس از مشکلات، شروع کردم به بیرون نگاه کنم و به‌دنبال سایر دلایل گشتم: «به‌تازگی مردم اغلب شکایت دارند که استفاده از این سیستم آسان نیست و درنتیجه حالا نمی‌تواند استفاده شود. مردم صرف‌نظر از کیفیت اشتراک، فقط به سرعت رشد اشتراک‌های ایمیلی اهمیت می‌دهند و درنتیجه ایمیل‌های بد با یکدیگر مخلوط می‌شوند، این مداخله عمدی نیروهای کهن است و غیره.»

حالا با نگاهی به گذشته، نگاهم به درون در آن زمان هنوز سطحی، کمی‌ مکانیکی، بود. بعداً، شروع کردیم فا را مطالعه کنیم، تمرینات را انجام دادیم، برای ازبین‌بردن مداخله افکار درست فرستادیم، به درون نگاه کردیم، حقیقت را روشن کردیم و روندهای مربوط به ایمیلمان را ذره‌ذره اصلاح کردیم تا شکاف‌هایمان را از بین ببریم، و احساس کردیم این قطعاً مشکلاتی را که با آن روبرو هستیم برطرف می‌کند. جهت درست بود، اما این قلب در طلب‌بودن بود، ذهنیت پاک نبود و بنابراین قدرت افکار درست قوی نبود.

پس از کمی ‌جستجو، برخی از مشکلات را حل‌وفصل کردیم، اما خدمات هنوز به‌طور کامل رفع انسداد نشده بودند و ایمیل‌ها نمی‌توانستند ارسال شوند. کمی‌ مضطرب بودم. فکر می‌کردم این وضعیت پیشرفت رسانه‌ را در روشنگری حقیقت و نجات موجودات ذی‌شعور به تأخیر انداخته است. نیروهای کهن برای محدود‌کردن ما از به‌اصطلاح «مقررات» در جامعه عادی استفاده می‌کنند. نمی‌توانیم آنها را تصدیق کنیم و نباید تصورات بشری مانعمان شوند، درحالی‌که احساس می‌کنیم افکار درستی قوی داریم و این همان چیزی است که استاد می‌خواهند. با این حال، همکاران فکر می‌کردند طرز تفکرم ناشی از تلقینات ح‌ک‌چ است. سپس با نهادهای مرتبط تماس گرفتیم، اما آنها بازهم مسدودیت را لغو نکردند.

نتیجه به‌وضوح نشان می‌داد که در تزکیه‌مان شکاف‌هایی داریم. با نگاه بیشتر به درون، متوجه شدم که سازمان‌های مردم عادی را که سرکوبمان می‌کردند، در طرف مقابل قرار داده‌ام و قلب بشری ستیزه‌جویی را در آن درآمیخته‌ام. علاوه بر این، در ذهن ناخودآگاهم قلبی داشتم در طلب شانس، و می‌خواستم از راه میانبر استفاده کنم.

استاد بیان کردند:

«قبلاً، وقتی‌ بسياری از شاگردان‌ ما با مردم خارج از گروه ما در تضاد افتادند يا وقتی‌ مردم يا قسمت‌های به‌خصوصی از مشاغل مختلف در اجتماع با ما به بی‌انصافی رفتار كردند، ما خودمان را برای علت آنها مورد بررسی قرار نداديم و به‌جای آن بر مشكلات ديگران تأكيد كرديم. چيزهای مشخصی واقعاً بد بوده‌اند و آنها به‌طور توجيه‌ناپذيری سعی می‌كردند كه به ما آسيب برسانند. اما آيا اين به ذهن شما خطور کرده است كه اگرچه آنها بد و اعمال شيطانی بودند ولی آيا اين چيزها می‌توانستند به‌طور تصادفی اتفاق بيفتند؟ آيا می‌توانست اين‌طور باشد كه جنبه‌های بد آنها استفاده شد تا بگذارد ما جنبه‌های منفی خودمان را ببينيم؟ اغلب گفته‌ام كه وقتی دو نفر با يكديگر تضاد و اصطكاک دارند، هر يک بايد خودش را مورد بررسی قرار دهد. نه‌تنها دو نفر درگير اصطكاک بايد خودشان را مورد بررسی قرار دهند، بلكه ناظرانی كه اين ماجرا را مشاهده می‌كنند نيز بايد خودشان را مورد بررسی قرار دهند. آن موقع است که شما واقعاً با سرعت زياد پيشرفت خواهيد كرد.» (آموزش فا در کنفرانس سنگاپور)

بعد از اینکه فهمیدم بدون توجه به اینکه چه چیزی رخ می‌دهد، باید به درون نگاه کنم، به درون نگاه و انواع‌واقسام قلب‌های بسیار کوچک بشری را کشف کردم، ازجمله اینکه آیا هنوز هم تلقینات ح‌ک‌چ را دنبال می‌کنم یا نه، آیا به همکارانم اهمیت می‌دهم یا نه و با آنها همدردی می‌کنم یا نه، و اینکه آیا با شنیدن بازخورد و شکایت همکاران یا خوانندگان، افکار منفی دارم یا تصمیمات غیرمنطقی می‌گیرم یا نه، و غیره. خلاصه اینکه، هرچه می‌شنوم یا می‌بینم، به درون نگاه می‌کنم، گرچه نمی‌دانم مشکلاتی که پیدا کرده‌ام و درکم در مسیر درست است یا خیر، یا حتی آنچه را که استاد درباره «با سرعت زياد پيشرفت خواهيد كرد،» را احساس نمی‌کنم.

یک هفته بعد، اساساً همه کارهایی را که می‌توانست برای اصلاح چیزها در سطح بشری انجام شود، انجام دادیم، اما می‌توانستم احساس کنم که این ماده هنوز شکسته نشده است، بنابراین هیچ نقطه عطفی وجود نداشت. برای عبور از این ماده، مطالعه فا، تمرینات، و فرستادن افکار درستم را تقویت کردم، درحالی‌که پنج مجموعه تمرین را علاوه بر تمرین دوم به‌مدت یک ساعت انجام می‌دادم تا بتوانم افکار درستم را حفظ کنم. اگر افکارم منطبق با فا بود، حفظشان کرده و افکارِ در تضاد با فا را رها می‌کردم. این بار، دیگر مثل قبل روش مکانیکی یا فرمولی نبود. می‌توانم احساس کنم که افکار درستم قوی‌تر، افکار منحرفمکمتر و ذهنیتم پاک‌تر شده است. نیک‌خواهی‌ام برای موجودات ذی‌شعور، خوانندگان و نهادهای مرتبط در میان مردم عادی نیز متجلی شده است.

استاد بیان کردند:

«در کل، چرا مریدان دافا درحال گرداندن یک شرکت رسانه‌ای هستند؟ برای نجات مردم. فراموش نکنید که هدف شما این است که مردم را نجات دهید و دلیل اینکه یک شرکت رسانه‌ای باید به‌خوبی اداره شود نجات مردم است. روشنگری حقایق و نجات موجودات ذی‌شعور کارهایی هستند که باید به انجام برسانید. چیز دیگری برای شما وجود ندارد که به انجام برسانید.» («آموزش فای ارائه‌شده در کنفرانس فای 2015 نیویورک»)

می‌دانم استاد هستند که مرا روشن کردند که باید از این فرصت برای روشنگری حقیقت برای همه موجودات ذی‌شعور که با آنها در ارتباط هستم استفاده کنم، آنها را نجات دهم، و اجازه دهم دست به انتخاب درست بزنند و مسدودیت ما را بردارند. روز بعد از اینکه به این درک رسیدم، برایشان ایمیلی نوشتم و به آنها گفتم كه ما خیلی پیشرفت‌ کرده‌ایم و محتوایی را اضافه كردم كه حقیقت را درباره رسانه‌مان و بازخورد خوانندگان بیان می‌كرد و اینکه بسیاری از مردم مشتاقانه منتظر دریافت اخبار حقیقی از طریق خبرنامه الکترونیکی ما هستند. از آنها خواستم کمکمان کنند و وجدان صالحشان را بیدار کردم.

لحظه‌ای که این ایمیل ارسال شد، می‌دانستم که موضوع باید حل‌وفصل شود، زیرا آن قدرت دافا را داشت و با قلب بشری آمیخته نشده بود. روز بعد، آی‌پی ما رفع انسداد شد، این آزمون را پشت سر گذاشتیم و من پیشرفت کردم. با نگاهی دوباره به کل این روند، متوجه شدم که آن درباره اصلاح تک‌تک افکارم بود و اگر چیزی در روند تزکیه استوار از دست می‌رفت، کارساز نمی‌بود.

روزنامه اپک تایمز انگلیسی بیش از دو سال است که مشغول بازاریابی اشتراک است. با نگاه به گذشته، می‌بینم که سختی‌های زیادی را پشت سر گذاشته‌ایم. اگرچه با تماس‌های نزدیک، این آزمایش‌ها را تحت مراقبت و اشارات روشنگرانه استاد نیک‌خواه و توانا پشت سر گذاشتیم. البته به نتایجی عالی نیز دست یافته‌ایم. تعداد مشترکین از 1میلیون نفر فراتر رفته است. اما هنوز از خواست استاد دور است و باید همچنان با شجاعت به سوی هدف تبدیل‌شدن به رسانه شماره یک جهان تلاش کنیم و به جلو پیش برویم. درنهایت، می‌خواهم بخشی از آموزش فای استاد را در «آموزش فا در روز جهانی فالون دافا» به یاد آورم تا یکدیگر را متقابلاً تشویق کنیم. بیایید مسیر باقیمانده‌مان را به‌خوبی طی کنیم.

استاد بیان کردند:

«تزکیه... گفته‌ای هست و چیزی است که قبلاً با شما درمیان گذاشته‌ام: "با قلبی که در ابتدا داشتید تزکیه کنید و موفقیت قطعی است." (تشویق پرشور) دلیل اینکه بسیاری از افراد در تزکیه‌شان موفق نشدند این بود که قادر نبودند در طولانی‌مدت با موفقیت از آن بگذرند. ممکن است احساس تنهایی می‌کرده‌اند یا بی‌حوصله شده بودند، یا ممکن است آنقدر با چیزی آشنا شده یا آنقدر به چیزی عادت کرده بودند که نمی‌خواستند دیگر آن را انجام دهند. هرچیزی می‌تواند باعث شود شخص شل شود. بنابراین باید به کوشابودن خود ادامه دهید. در گذشته، حتی در آخرین قدم آزمایش‌های ناگهانی برای تزکیه‌کنندگان وجود می‌داشت. اگر به‌طور فزاینده‌ای شل شوید، قطعاً قادر نخواهید بود آن آزمایش را بگذرانید.» («آموزش فا در روز جهانی فالون دافا»)

استاد و هم‌تمرین‌کنندگان، سپاسگزارم!

(کنفرانس آنلاین بین‌المللی فا در سال 2021)

تمام مقالات، تصاویر یا سایر متونی که در وب‌سایت مینگهویی منتشر می‌شوند، توسط وب‌سایت مینگهویی دارای حق انحصاری کپی‌رایت هستند. چاپ یا توزیع مجدد محتوا برای مصارف غیرتجاری مشکلی ندارد، اما در این صورت ذکر عنوان مقاله اصلی و لینکش الزامی ‌‌است.