بعد از اینکه وابستگی به احساسات را رها کردم، استاد زندگی‌ام را نجات دادند

(Minghui.org) همکارانم همیشه می‌گفتند که شوهرم واقعاً به من اهمیت می‌دهد. وقتی به‌خاطر تمرین فالون دافا به زندان افتادم، شوهرم هفته‌ای یک‌بار ۴۳۵ کیلومتر سفر می‌کرد تا به ملاقاتم بیاید، برایش مهم نبود که چقدر سرش به‌خاطر کار مشغول بود.

شوهرم مرا بسیار مورد حمایت قرار می‌داد، و همین گذراندن آزمون احساسات را برای من دشوار می‌کرد. او پنج ماه بیمار و در بستر افتاده بود و نمی‌توانست از خودش مراقبت کند. این موضوع تزکیه‌ام، به‌ویژه توانایی‌ام در انجام سه کار را تحت تأثیر قرار داد.

وقتی شوهرم فوت کرد من مثل یک تزکیه‌کننده رفتار نمی‌کردم. گرچه می‌دانستم این وابستگی به احساسات است، اما نمی‌توانستم جلوی خودم را بگیرم و همچنان گریه می‌کردم. بدون توجه به اینکه دیگران چقدر به من دلداری می‌دادند، هر وقت عکس شوهرم، وسایلی که او استفاده می‌کرد یا لباسی را که می‌پوشید می‌دیدم، گریه می‌کردم. دخترم وقتی دید من در چنین وضعیت ناراحت کننده‌ای هستم، مرا به خانه‌اش در شانگهای برد. احساس کردم شاید با تغییر محیط روحیه‌ام بهتر شود.

محیط تزکیه‌‌ تحت شرایط زندگی دخترم خوب نبود. نمی‌توانستم برای مطالعه کتاب‌های فالون دافا آرامش داشته باشم و همچنین نمی‌توانستم از شین‌شینگ خود محافظت کنم، چه رسد به اینکه سه کار را به‌خوبی انجام دهم. هر وقت حوصله‌ام سر می‌رفت، تلفن همراهم را نگاه می‌کردم. چهار ماه اوضاع به این ترتیب پیش رفت، حتی متوجه نمی‌شدم که در مسیر اشتباهی هستم. عناصر بد از شکاف‌هایم بهره‌برداری ‌کردند.

نیمه‌شب بیدار شدم تا به توالت بروم. نمی‌توانستم صاف بایستم و خیلی گیج بودم. سردرد بدی داشتم و احساس می‌کردم سرم می‌خواهد منفجر شود. گیج شده بودم و نفس‌کشیدن برایم سخت بود. دخترم از خواب بیدار شد و حالم را پرسید. او فشارخونم را اندازه گرفت و متوجه شد که واقعاً بالا بود. لباس‌هایش را پوشید و به دامادم گفت: «بیا او را به بیمارستان ببریم!»

به یاد آموزه‌های استاد لی (بنیانگذار فالون دافا) افتادم:

«کارمای بیماری که در بدن‌تان ظاهر می‌شود به عنوان یک امتحان تجلی می‌کند. البته به نظر می‌رسد که کارمای بیماری باشد، چراکه آن قطعاً ظاهر یک خدا که مریض شده باشد را ندارد. بنابراین باید آن را با افکار درست اداره کنید. شما یک تزکیه‌کننده هستید، پس درحقیقت قطعاً بیماری نیست. اما به این سادگی واضح نخواهد بود.»

«اما یک موجود خدایی چگونه می‌تواند از درمان مردم عادی کمک بگیرد؟ و افراد عادی چطور می‌توانند بیماری یک موجود الهی را شفا بخشند؟»  («آموزش فا در شهر لس آنجلس»)

می‌دانستم مریض نیستم. می‌دانستم که این اتفاق برایم افتاد، چون به‌خوبی تزکیه نمی‌کردم. به دخترم و شوهرش گفتم که می‌خواهم به خانه‌ام بروم. دامادم کمی مضطرب شد: «مامان، فشار خونت خیلی بالاست! هیچ بیمارستان خوبی در منطقه شما وجود ندارد. مراقبت خوبی دریافت نخواهی کرد!» دخترم از او خواست که عجله کند و مرا به بیمارستان برساند.

به دخترم گفتم: «قصد ندارم به بیمارستان بروم، زیرا بیمار نیستم. من در تزکیه‌ام سست شده‌ام. باید به خانه‌ام بروم و افراد بیشتری را درباره فالون دافا و آزار و شکنجه مطلع کنم.» ناگهان احساس سرگیجه‌ام متوقف شد. هشیارتر شدم و راحت‌تر نفس کشیدم. دیگر گیج و سردرگم نبودم و می‌توانستم با آنها راحت صحبت کنم.

آنها متوجه شدند که حالم بهتر است و فشار خونم را دوباره اندازه گرفتند. ۵۰ واحد پایین آمده بود. متوجه شدم که استاد کارما را از من برداشتند و نجاتم دادند. ساعت سه صبح بود و از دخترم خواستم برایم بلیط هواپیما بخرد.

همان روز بعد‌از‌ظهر ساعت چهار به خانه برگشتم. هم‌تمرین‌کنندگان مرا در آغوش گرفتند و من دوباره احساس‌ زنده‌بودن کردم. به آنها گفتم فشار خون من در مرحله‌ای به ۲۴۸ رسیده بود! آنها خندیدند و به شوخی گفتند: «اگر به خانه نیامده بودی به ۲۵۰ می‌رسید!»

گفتم: «من مریض نبودم. دلیلش این بود که فا را به اندازه کافی مطالعه نکردم و فاقد افکار درست بودم. من چهار ماه از وابستگی‌های احساسی در رنج و عذاب بودم و نمی‌توانستم سه کار را به‌خوبی انجام دهم. تزکیه جدی است و عمرم به‌خاطر آن طولانی شده است، بنابراین نمی‌توانم سست شوم. باید کتاب‌ها را بیشتر بخوانم و سه کار را به‌خوبی انجام دهم.»

استاد بیان کردند:

«فا می‌تواند تمام وابستگی‌ها را درهم شكند، فا می‌تواند تمام شيطان‌ها را منهدم كند، فا می‌تواند تمام دروغ‌ها را متلاشی كند و فا می‌تواند افكار درست را نيرومند كند.» («مداخله را دور کنید»، نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر جلد ۲)

تحت حمایت استاد و با کمک تمرین‌کنندگان، زمان بیشتری را صرف خواندن کتاب می‌کنم و در طی این روند به مسیر تزکیه‌ام برمی‌گردم.

از استاد مهربان و نیک‌خواه سپاسگزارم که از من دست نکشیدند! از تمرین‌کنندگان به‌خاطر مهربانی‌شان تشکر می‌کنم.

تمام مقالات، تصاویر یا سایر متونی که در وب‌سایت مینگهویی منتشر می‌شوند، توسط وب‌سایت مینگهویی دارای حق انحصاری کپی‌رایت هستند. هنگام چاپ یا توزیع مجدد محتوا برای مصارف غیرتجاری، لطفاً عنوان اصلی و لینک مقاله را ذکر کنید.