(Minghui.org) درود بر استاد! درود بر همتمرینکنندگان!
خوشحالم که این پلتفرم فاهویی آنلاین بینمللی را داریم. در اینجا میخواهم برخی از تجربیات خود را در زمینه برقراری تماس تلفنی با چین در بستر آرتیسی و همچنین روشنگری حقایق از طریق رسانههای اجتماعی را بهاشتراک بگذارم، زیرا بسیاری از مردم چین در آزار و شکنجه صورت گرفته بهدست حزب کمونیست چین (حکچ) فریب خوردهاند.
پس از شروع پاندمی، احساس کردم که باید مردم را نجات دهم. استاد بیان کردند:
«شما اینجا نیستید که تاریخ را عوض کنید، بلکه اینجا هستید که در این خطرناکترین لحظۀ تاریخ، مردم را نجات دهید. کارهایی مانند روشنگری حقیقت، کمک به مردم برای خروج از حکچ و سازمانهای وابسته به آن و ترغیب مردم به گفتن کلمات جادویی، بهترین علاج و راهحل برای نجات مردم است. وقتی اخلاقیات مردم بهتر شود، مسائل در جهت بهترشدن تغییر خواهند کرد.» (خردمند بمانید)
به غیر از برقراری تماسهای تلفنی در بستر آرتیسی، حقایق مربوط به آزار و شکنجه فالون دافا بهدست حزب کمونیست چین را از طریق رسانههای اجتماعی نیز روشن میکنم. روشهای متفاوتی برای جلب مشارکت مردم وجود دارد زیرا آشنایی آنها با حقایق متفاوت است، و ما باید رویکرد خود را تنظیم کنیم، اما برخی شباهتها در روند فکر و بهبود شینشینگ وجود دارد.
ایجاد اعتماد
کاری که اغلب در شبکههای اجتماعی انجام میدهم این است که از چت صوتی برای گفتگو با شهروندان دربارۀ حقایق فالون دافا، آزار و شکنجه و درخواست از آنها برای خروج از سازمانهای حکچ استفاده میکنم. در چنین روشی برای روشنگری حقیقت، شروع صحبت بسیار آسانتر از برقراری تماس است، زیرا بیشتر اوقات مخاطبان خود را بهعنوان دوستان آنلاینم اضافه کردهام. اغلب میگویم: «برای سلامتی و خوشبختی شما تماس میگیرم. با مراقبت خوب از خود، آینده بهتری خواهیم داشت، درست است؟ یکی از راهها خروج از حکچ است، زیرا این رژیم در گذشته به افراد زیادی آسیب رسانده و اکنون مسئول این پاندمی است. آیا به حکچ پیوستهاید؟»
صرف نظر از روش ما برای آغاز گفتگو، دریافتم که ایجاد اعتماد با یک کاربر در 10 ثانیه اول بسیار مهم است. این امر هم دربارۀ تماسهای تلفنی و هم در چت رسانههای اجتماعی صدق میکند. بهعنوان مثال یک کاربر اینترنتی یکبار از من پرسید اهل کجا هستم ، در کدام گروه آنلاین دوست شدهایم و چه کار میکنم.
از آنجا که پاسخم صادقانه و واقعی بود، چیزی نبود که او بتواند رد کند، او دیگر نگرانی نداشت و به من اعتماد کرد. وقتی درباره خروج از سازمانهای حکچ صحبت کردم، آن را درک و موافقت کرد که از لیگ جوانان کمونیست خارج شود. به او بهخاطر انتخاب درستش تبریک گفتم. وقتی برایش آرزوی سلامتی کردم، او نیز همین کار را کرد. با برقراری چنین رابطه دوستانهای، طبیعی و آسان بود که دربارۀ محبوبیت فالون دافا در جهان صحبت شود، اینکه چگونه حزب کمونیست چین این تمرین را بدنام کرده است و چگونه میتوان با تکرار «فالون دافا خوب است» و «حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» در امان باقی ماند.
در روز فالون دافا (13 مه) امسال، با یک کاربر اینترنتی مواجه شدم که میگفت بودایی است.
او گفت: «میدانم که شما کسی هستی که میتوانم به او اعتماد کنم. من نیز یک سیستم اعتقادی دارم که از آن پیروی میکنم - این بدان معناست که ما چیزهای مشترکی داریم.» «از آنجا که ما به بودا اعتقاد داریم، نمیتوانیم دو قایق را با هم سوار شویم. شاید زمان آن رسیده است که از سازمان الحادی حکچ خارج شوی تا واقعاً با بودا ارتباط برقرار کنی. درست است؟»
آن شخص موافقت کرد. سپس دربارۀ این صحبت کردم که چطور فالون دافا در سراسر جهان جشن گرفته میشود، از جمله پرچمهایی که به مناسبت مناسبت ویژه در سالنهای شهر در بسیاری از شهرها برافراشته شده بود، و بیش از 120 اعلامیه و پیام تبریک از طرف مقامات منتخب دریافت شد که مزایای فالون دافا را تأیید میکردند.
چون میخواست بیشتر گوش دهد، دربارۀ این صحبت کردم که چگونه با صحنهسازی حادثه خودسوزی، به فالون دافا تهمت زد و آن را سرکوب کرد و تمرین کنندگان با جنایاتی مانند برداشت اجباری اعضای بدن تحت آزار و شکنجه قرار داد. ما حدود نیم ساعت با هم صحبت کردیم و او عبارات «فالون دافا خوب است» «حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» را تأیید کرد. همچنین بارها و بارها از من تشکر کرد. توضیح دادم که این اعتبار و خوشنامی مربوط به آقای لی هنگجی، بنیانگذار فالون دافا است.
هنگامی که حقایق را برای مردم روشن میکنم، مهم میدانم که از زاویه آنها به مسائل نگاه کنم. به هر حال، همه آنها شایسته احترام ما هستند. به غیر از توجه به پاکسازی نفوذ فرهنگ حکچ، فقط باید دربارۀ حقایق صحبت کنم. با توضیح روشن دربارۀ همه چیز، مردم میفهمند که چه اتفاقی در حال رخ دادن است و روشن میشوند که چه مسیری را انتخاب کنند. اغلب، مهمترین چیز ممکن است این نباشد که دربارۀ چه چیزی باید صحبت و چقدر صحبت کرد. بلکه باید مطمئن شویم طرف مقابل میداند که مورد احترام است. وقتی گفتگو خوشایند و با اعتماد باشد، صحبت درباره حقایق مربوط به دافا و تصمیمگیری صحیح افراد آسانتر میشود.
یک روز درست بعد از اینکه به شبکههای اجتماعی وصل شدم، یکی از دوستانم در این شبکه با من تماس گرفت. بهنظر میرسید تمرینکننده دیگری قبلاً با این فرد تماس گرفته بود، اما نتوانسته بود با او تماس برقرار کند. ازآنجاکه تمرینکننده در آن زمان آفلاین شده بود، تصمیم گرفتم تماس بگیرم زیرا در نهایت ما یک کار را انجام میدادیم.
گفتم: «متشکرم که تماس گرفتید. یک نکته مهم وجود دارد که باید به شما بگویم.» بعداً، این شخص موافقت کرد که هم از اتحادیه جوانان کمونیست و هم از پیشگامان جوان خارج شود. او همچنین مکرراً از من خواست که او را به گروههای اجتماعی خود اضافه کنم تا بتواند اطلاعات بیشتری مانند این را بشنود. از اینجا میتوانم اهمیت همکاری بین تمرین نندگان را دریابم.
قلب پاک
در طول پاندمی، میتوانم احساس کنم افرادی هستند که پشت هر شماره یا شناسه شبکه اجتماعی منتظر هستند. طرف آگاه آنها منتظر نجات است، در حالی که عقاید و تصورات بشری آنها و نفوذ حزب کمونیست چین مانع آنها شده است. هر روز پس از آماده شدن، به جای شمارهگیری فوری، ابتدا خودم را آرام میکنم تا با قلبی خالص تماس بگیرم. من همچنین برای ابزارها، شماره تلفن و شناسه شبکه اجتماعی افکار درست میفرستم تا مداخله را از بین ببرم. همچنین از استاد کمک میخواهم.
با شروع صدای زنگ حتی در آن چند ثانیه انتظار، اشعار استاد را میخوانم - حتی اگر بتوانم فقط چند جمله از یک شعر را ازبربخوانم. مثلاً،
«فاجعه آمده
مردم به آن پی نمیبرندخیلی دیر نیست که از حقیقت آگاه شد
دروان سرخ پدید آمد تا برای دنیا هرج و مرج بیاورد
علامت و نشان آن جانور سرخ را محو کنید
و شما تحت حفاظت آن موجود خدایی خواهید بود
در انتظار نجات بودا بودهاید» (در انتظار نجات بودا از هنگ یین 3)
اغلب میتوانم احساس کنم که استاد به من کمک میکنند تا بدون هیچ گونه حواس پرتی در مکالمه متمرکز بمانم. این به ایجاد اعتماد در زمان کوتاه کمک میکند. یکبار به یکی از دوستان شبکه اجتماعیام سلام کردم و برایش آرزوی سلامتی کردم.
او گفت: «اگر میخواهی از من درخواست کنی از حکچ دست بکشم، متشکرم.» «من نه عضو حزب کمونیست چین و نه عضو لیگ جوانان هستم.»
او که تماسهای تلفنی زیادی مانند این را در طول سالها دریافت کرده بود، چنین تماسهایی را بیمعنی میدانست. او به شکایت کردن ادامه داد و ادامه داد. ظاهراً واقعاً درک نمیکرد یا نمیدانست چرا افراد باید از سازمانهای حکچ خارج شوند. در عوض، او تا حدودی ناراحت شد، زیرا فکر میکرد مورد آزار و اذیت قرار گرفته است.
به جای اینکه حرف او را قطع کنم، فقط اجازه دادم صحبت کند و در عین حال برایش افکار درست میفرستادم. برای افرادی که درک نمیکنند متأسف میشوم. سَمت آگاه آنها منتظر شنیدن حقیقت است، اما ما هنوز نتوانستهایم به آنها در درک آن کمک کنیم. بعد از اینکه این شخص مدتی گله و شکایت کرد، احساس بسیار بهتری داشت.
گفتم: «تشکرم که نظراتت را به اشتراک گذاشتی، دوست من.» «دربارۀ این چطور؟ بیایید به هم احترام بگذاریم، وقتی صحبت میکردی، من حرفت را قطع نکردم. حالا نوبت من است و اگر اجازه دهی صحبتهایم را به پایان برسانم، سپاسگزار خواهم بود. این به ما کمک میکند که یکدیگر را بهخوبی درک کنیم.»
سپس عذرخواهی کردم که در گذشته به روشنی مسائل را توضیح ندادم و به او گفتم که اکنون میخواهم از فرصت استفاده کنم و توضیح دهم که همه اینها درباره چیست. وقتی صحبت میکردم، او واقعاً با دقت گوش میداد. بیش از 30 دقیقه گذشت و نگرشش کاملاً تغییر کرد. او اعتراف کرد که به پیشگامان جوان حزب کمونیست چین پیوسته است و با خوشحالی موافقت کرد که از این سازمان خارج شود. او همچنین مکرراً از من خواست که او را به گروههای رسانههای اجتماعی خود اضافه کنم تا بتواند فیلمهای مربوط به رویدادهای جاری را تماشا کند. او واقعاً سپاسگزار بود.
همچنین در این روند مداخلههایی رخ میدهد و من اغلب اوقات وقتی این اتفاق میافتد افکار درست میفرستم. یک بار پس از پنج دقیقه صحبت با شخصی، او موافقت کرد از عضویت در پیشگامان جوان صرف نظر کند. سپس دربارۀ اینکه فالون دافا چیست و چگونه حکچ به این تمرین با دروغهایی مانند حادثه خودسوزی تهمت زده است صحبت کردم. او هم گوش میداد. اما ناگهان زنی بر سرش فریاد زد. در نهایت، او چارهای جز قطع تماس نداشت. فکر میکنم این تقصیر یک فرد عادی نبود. بلکه مشکل من بود اگر میدان من به اندازه کافی خالص باشد، آن عناصر بد سرکوب میشوند. بنابراین قبل از برقراری تماس بعدی، برای پاک کردن میدان بُعدی خود افکار درست فرستادم.
این شخصی بود که تمرینکنندهای بیش از 20 روز پیش با او تماس گرفته بود. اما نتوانسته بود با او تماس برقرار کند. این بار، او گوشی را برداشت و مایل به خروج از حکچ بود. بعد از اینکه حقایق دافا و عبارات «فالون دافا خوب است» و «حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» را پذیرفت، پرسیدم آیا خانواده او نیز میخواهند همین کار را انجام دهند؟ به هر حال، اعضای خانواده برای همه ما بسیار مهم هستند. در نتیجه، همسر و پسرش موافقت کردند که از عضویت خود در سازمانهای حکچ دست بکشند. آنها همچنین چند بار تشکر کردند.
افشا کردن ماجراها
پس از شروع به صحبت، باید به زمان توجه کنیم زیرا نمیدانیم یک فرد چقدر توانایی گوش کردن دارد. من همیشه با مزایای دافا - از نظر جسمی، روانی و بهطور کلی برای جامعه شروع میکنم. سپس دروغهای حکچ علیه فالون دافا، مانند حادثه خودسوزی را فاش میکنم. تا زمانی که طرف مقابل در حال گوش دادن است به صحبت ادامه میدهم. ترتیب موضوعاتم مهم است زیرا صرف نظر از اینکه آن شخص چه زمانی تلفن را قطع کند، او همیشه میتواند از حقایق بنیادین آگاه شود.
حادثه خودسوزی را بهعنوان مثال در نظر بگیرید. این یکی از بدترین دروغهای حکچ است. من لیستی از نکاتی را که باید در صحبتهایم اشاره کنم، تنظیم کردهام. اگر فقط 10 ثانیه زمان داشته باشد، میگویم: «این به اصطلاح حادثه خودسوزی صحنه سازی شده است، لطفاً فریب آن را نخورید. آن تروریسم دولتی نامیده شده است.»
اگر در مجموع 20 ثانیه وقت داشته باشم، دلیل این اتفاق را توضیح میدهم. «فالون دافا به مردم میگوید خوب باشید. اما حکچ می خواهد ذهن مردم را کنترل کند. بنابراین این رویداد را برای برانگیختن نفرت و یافتن بهانهای برای آزار و شکنجه برنامهریزی کرد.»
اگر فرصتم یک دقیقه بیشتر باشد، جزئیات بیشتری را پوشش خواهم داد. میتوان از مثالها استفاده کرد، اما نکات باید واضح و مستقیم باشند. ایده اصلی این است که آن پنج نفری که در حقه خودسوزی صحنهسازی شده مشارکت داشتند، تمرینکننده فالون دافا نبودهاند، چراکه وضعیت مدیتیشن نادرستشان گویای آن است. همچنین شکافهای دیگری نیز وجود دارد که به صحنه سازی شدن این حادثه توسط حکچ اشاره میکند. بهعنوان مثال، بطری پلاستیکی حاوی بنزین در حین آتشسوزی دست نخورده باقی ماند، دختر کوچکی که دچار سوختگی شدید شده بود، چهار روز پس از عمل جراحی برش نای توانست آهنگ بخواند. اگر هنوز زمان باقی مانده باشد، دربارۀ جنبههای دیگری صحبت میکنم مانند «ناپدید شدن» آمبولانس به مدت دو ساعت و چهرههای مختلف از «یک» شخص در فیلمهای مختلف نشان داده شد.
مزایای چنین گفتگوی ساختارمندی این است که بدون توجه به اینکه مردم در چه زمانی مردم صحبت را متوقف کنند، آگاه خواهند شد که خودسوزی صحنه سازی شده است. تا زمانی که به گوش دادن ادامه میدهند، اطلاعات جدیدی کسب خواهند کرد، که تأثیر تبلیغات مخرب را از بین میبرد و به آنها کمک میکند تا دیدگاه درستی از دافا شکل دهند.
یک بار با شخصی که گائو نام داشت از یک شرکت صحبت کردم. در ابتدا گفت که او عضو حکچ نیست. اما تسلیم نشدم و به او توضیح دادم که چرا باید حزب را ترک کرد. از سایر تمرینکنندگان در مکالماتشان یاد گرفتم: «میدانید، بسیاری از اعضای حکچ مانند شما صحبت میکنند - مردد، مبهم و غیرمستقیم.»
خندید و پذیرفت. گفتگوی ما نیز معمولیتر شد. احتمالاً متوجه شد که من بهخاطر خوبی خودش با او تماس گرفتم، او به من گوش داد تا حقایق را به مدت 16 دقیقه برایش فاش کنم.
در پایان، او با صدای بلند گفت: «مطمئنا! من از حزب خارج خواهم شد!» او همچنین چند بار از من تشکر کرد. در طول گفتگو گفت که در واقع استاد را میشناسد و هر دو در ارتش کار کردهاند. او همچنین به استاد بسیار احترام میگذاشت.
هنگامی که حقایق را از این طریق روشن میکنیم، میتوانیم ذهن خود را با کمی طنز باز کنیم. این باعث کاهش تنش میشود. یکبار پس از آنکه بیش از 20 دقیقه دربارۀ برداشت اعضای بدن توسط حکچ و موارد دیگر صحبت کردم، جوانی موافقت کرد که لیگ جوانان را ترک کند. او همچنین به من «خاله لی»، شناسه شبکه اجتماعیام میگفت.
او با لبخند گفت: «شما مثل مادرم هستی که همیشه درباره خیلی چیزها با من صحبت میکند.»
در ادامه این مسیر ، پاسخ دادم: «بله، من یک پسر در سن شما دارم. همیشه میخواهم او سالم و شاد باشد.»
سپس ما بیشتر بحث و گفتگو کردیم، و او گفت که او از حکچ خوشش نمیآید زیرا از هسته پوسیده است و به بسیاری از مردم ستم کرده است. او همچنین اطلاعاتی دربارۀ کلاهبرداری مقامات حکچ داشت و این اطلاعات را با رسانههای خارج از کشور به اشتراک گذاشت.
انتشار اطلاعات از فردی به فرد دیگر
استاد در ماه مه 1992 فالون دافا را به عموم مردم معرفی کردند. در عرض 7 سال، مردم این تمرین را به یکدیگر معرفی کردند و حدود 100 میلیون نفر برای یادگیری این تمرین آمدند. بهطور مشابه، شن یون در سال 2007 به جهان معرفی شد و طی 14 سال، مردم دربارۀ آن صحبت کردند و دربارۀ آن شنیدند، و باعث شد که به جریان اصلی جامعه در سراسر جهان راه یابد. بهطور مشابه، پس از اینکه مردم دربارۀ خروج از حکچ شنیدند، میتوانند اطلاعات را با خانواده، دوستان و همسایگان خود بهاشتراک بگذارند و به افراد بیشتری اجازه دهند دربارۀ این موضوع بشنوند و تصمیم درست را بگیرند.
پس از اینکه یک کاربر حقایق دافا را میشنید، از حکچ خارج میشد. علاوه بر این، او اطلاعات را با اعضای خانوادهاش بهاشتراک گذاشت و از آنها خواست که همین کار را انجام دهند. به یاد دارم در حین گفتگو با او، بعد از اینکه گفتم: «فالون دافا خوب است» و «حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است»، بعد از من تکرار کرد.
پیشنهاد دادم: «در حال حاضر ما بهخاطر حمایت از بیگناهان برکت خواهیم یافت. چطور است که ما به افراد دیگر هم بگوییم تا آنها نیز از مزایای آن برخوردار شوند؟»
او جواب داد «مطمئناً!»
یکی دیگر از دوستان شبکه اجتماعیام گفت که قبلاً سازمان حکچ را ترک کرده است. وقتی دربارۀ اعضای خانوادهاش پرسیدم، او گفت که اکثر آنها تا حدی توسط حکچ شستشوی مغزی شدهاند. این شخص برای جلوگیری از فریب خوردن توسط تبلیغات حکچ، از تماشای سیسیتیوی، سخنگوی رسانههای دولتی خودداری کرد. او را بهخاطر ذهن روشنش تحسین کردم. همچنین توضیح دادم که وقتی جامعه بهطور کلی از جنایات وحشتناکی مانند برداشت اجباری اعضای بدن چشمپوشی میکند، در نهایت همه آسیب خواهند دید. او موافقت کرد و قول داد که این اطلاعات را با دیگران به اشتراک بگذارد. در واقع، او قبلاً دربارۀ برداشت اجباری اعضای بدن شنیده بود و دربارۀ «سیستم ردیابی سریع» برای تامین اندامها میدانست.
استاد بیان کردند:
«افزایش پیوستۀ تعداد افرادی كه از حزب خارج میشوند روند فروپاشی حزب شیطانی است. بزودی پدیدهای در جامعهی چین پدیدار خواهد شد: هنگامی كه گروهی از مردم در ادارهشان مینشینند، یا در كارخانه یا فروشگاهی هستند، یا دور میز شام مینشینند، یا حتی وقتی از دوستانشان در خانه پذیرایی میكنند، مكالماتشان چیزی میشود شبیه: "آیا شما انصراف دادهاید؟" (خندۀ حضار) "بله، من مدتها پیش انصراف دادهام"، "اوه، چرا وقتی از حزب بیرون آمدی به من نگفتی؟" (خندۀ حضار) همگی، درباره آن فكر كنید، زمانی كه جامعه چین به این مرحله میرسد، آیا حزب شیطانی هنوز هستی خواهد داشت؟» (آموزش فا در سن فرانسیسكو، ۲۰۰۵)
از طریق مطالعه فا، اهمیت سپاسگزار و فروتن بودن را آموختم. زمان محدود را گرامی میدارم، بهخوبی با سایر تمرینکنندگان همکاری میکنم و افراد بیشتری را نجات خواهم داد.
استاد از شما سپاسگزارم!
همتمرینکنندگان از شما سپاسگزارم!
تمام مقالات، تصاویر یا سایر متونی که در وبسایت مینگهویی منتشر میشوند، توسط وبسایت مینگهویی دارای حق انحصاری کپیرایت هستند. چاپ یا توزیع مجدد محتوا برای مصارف غیرتجاری مشکلی ندارد، اما در این صورت ذکر عنوان مقاله اصلی و لینکش الزامی است.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.