(Minghui.org) روز شکرگزاری تعطیلاتی سنتی در بسیاری از کشورها و چهارمین پنجشنبه نوامبر در ایالات متحده و آخرین چهارشنبه نوامبر در استرالیا است. درآستانۀ روز شکرگزاری (30نوامبر) در استرالیا، تمرینکنندگان فالون دافا در این کشور از آقای لی هنگجی، بنیانگذار فالون دافا، برای کمک به آنها برای بازیابی سلامت، بهبود سرشت ذهنی، احیای امید به زندگی و موارد دیگر قدردانیشان را ابراز کردند.
مادری مسئولیتپذیر و شاد
میشل وبستر مادری با کار تمام وقت و مراقبت از دو فرزندش
میشل وبستر در پرت، بزرگترین شهر استرالیای غربی زندگی میکند. او زمانی شکست بزرگی را در زندگی تجربه کرد. از موجودات الهی درخواست کمک کرد و اعلامیهای از برگزاری «نمایشگاه بینالمللی هنر جن شن رن» را دید. او هنگام بازدید از نمایشگاه با دخترش، برای اولین بار در مورد فالون دافا و اصول آن حقیقت، نیکخواهی، بردباری شنید. او همچنین متوجه شد که این تمرین معنوی مسالمتآمیز توسط حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) بهطرز وحشیانهای در چین سرکوب شده است.
سال 2012 بود و میشل از آن زمان فالون دافا را تمرین کرده است. او همیشه خود را فردی خوب تصور میکرد، اما در مقایسه با الزامات آموزههای فالون دافا، متوجه شد که نسبتاً ضعیف عمل کرده است، بهخصوص در آموزش کودکانش. در برخورد با دو دختر نوجوانش بیحوصله و ناشکیبا بود. اکنون قادر است به جای واکنش شدید، به آنها گوش دهد و با آنها ارتباط منطقی برقرار کند. او از استاد برای اینکه چنین تأثیر مثبتی برای او و فرزندانش به ارمغان آوردند تشکر کرد.
بیش از ده سال میگذرد و میشل، تقریباً 60 ساله، سالم، پرانرژی است و توانسته با بیشمار مسائل پیشپاافتاده با ذهنی آرام برخورد کند. مطمئن میشود که هر روز کتابهای فالون دافا را مطالعه کند و تمرینات دافا را انجام دهد. علاوه بر این، تمام وقت کار میکند و از دو فرزندش مراقبت میکند. او همچنین برای معاشرت با دوستان و اقوام و شرکت در فعالیتهای ترویج فالون دافا و افشای آزار و شکنجه در چین زمانی را اختصاص میدهد. در گذشته غیرقابل تصور بود که او در بسیاری از رویدادها شرکت کند، و او این توانایی خود را بهدلیل تمرین فالون دافا میداند.
«والدینم از دعوا دست کشیدند»
تمرینکنندگان ویتنامی نام نگوین و همسرش ترینه
نام نگوین و همسرش ترینه ویتنامی هستند و در استرالیا زندگی میکنند. آنها صاحب آرایشگاهی در سیدنی هستند. دختر آنها، جولیا، بهتازگی از دبیرستان فارغالتحصیل شده است.
جولیا گفت:« پدر و مادرم در گذشته همیشه با صدای بلند بحث میکردند و باعث میشد من و برادرم احساس ناراحتی و استرس کنیم. تغییرات در آنها برای تمام خانوادهامان آرامشبخش بوده است.»
این مشاجرات ناشی از بیماری و استرس روانیِ نام و ترینه بود. ترینه دچار بیماریهای ارثی بود که شانه ها، پشت، بازوها و دستهای او را تحت تأثیر قرار داده بود. او همیشه درجایی از بدنش درد داشت و کار سخت طولانی مدت در سالن زیبایی، درد را بدتر میکرد. «بعد از یک روز کار، دستانم خسته بودند، بهخصوص زمانی که مجبور بودم موهای ضخیم و درشت را خشک کنم. شبها نمیتوانستم بخوابم، بنابراین مجبور میشدم دستهایم را دراز کنم تا بخوابم.»
نام دچار عفونت باکتریایی کبد بود. پزشکش گفت که کبدش بهطور خطرناکی با بیش از دو هزار باکتری در وضعیت وخیمی قرار گرفته است. او بیمار پرخطر به حساب میآمد.
سرنوشت این زوج در سال 2017 تغییر کرد که در ان زمان نام در اینترنت به اطلاعاتی درباره فالون دافا برخورد کرد. او کتابهای دافا را از کتابفروشی تیانتی در ایالات متحده خریداری کرد. در همین حال، تمرینات را با دنبال کردن ویدیوهای آموزشی در وبسایت FalunDafa.org یاد گرفت. او گفت: «پس از حدود سه تا چهار ماه انجام تمرینات در خانه، دکتر غافلگیرانه اعلام کرد که کبدم کاملاً عاری از باکتری است.»
تغییرات بیشتری اتفاق افتاد. زمانی، نام تندخو و تحریکپذیر بود، اکنون خود را بسیار آرامتر میدید. او گفت: «در گذشته، هر بار که یک مشتری موهایش را کوتاه میکرد ولی پول پرداخت نمیکرد، فریاد میزدم و با آن شخص بسیار بد رفتار میکردم. اما اکنون فقط میخواهم نسبت به آنها نیکخواه باشم و به آرامی میگویم که اگر پول ندارید دفعه بعد میتوانید پرداخت کنید.» این اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری است که او را چه در محل کار و چه در خانه به فردی باملاحظه تبدیل کرده است.
ترینه با توجه به تغییرات شوهرش شروع به تمرین فالون دافا کرد. هر بار پس از اتمام تمرینات، احساس آرامش، انرژی و طراوت میکرد. او همچنین میتوانست احساس کند که استاد بدنش را تمیز میکنند، که باعث میشد بدنش سبک شود. او دیگر بعد از ساعتهای طولانی کار دردی را تجربه نکرد و کاراییاش نیز بسیار افزایش یافت.
سرشت ذهنش نیز بهتر شد. «از آنجایی که من کوچکترین فرزند خانواده هستم، همه مرا لوس میکنند. حتی پس از ازدواجم هنوز آن رویکرد را حفظ کرده بودم. قبلاً اگر شوهر و بچههایم به شیوۀ من عمل نمیکردند، ناامید و آزرده میشدم و همیشه میپرسیدم که چرا با من به شیوۀ خودشان رفتار میکنند. ترینه گفت: «از زمان مطالعه فا، همانطور که استاد به من آموختند که به درون نگاه کنم، بهوضوح وابستگیهایم را دیدهام، آنها را اصلاح کردهام و واقعاً احساس راحتی و آرامش کردهام.»
او اغلب ماجراهای خودش و نام را با مشتریانش به اشتراک میگذارد، به این امید که آنها نیز بتوانند از فالون دافا بهره ببرند. دخترش جولیا تحت تأثیر تغییرات والدینش قرار گرفت و او نیز شروع به خواندن جوآن فالون، آموزههای اصلی فالون دافا کرده است.
کتابی پدر و دختر را تغییر داد
دیوید نایپ تمرین فالون دافا را در سال 2000 آغاز کرد.
دیوید نایپ ساکن کایرنز، ساحل شمال شرقی استواییِ شمال دور کوئینزلند است. او برای اولین بار در سال 2000 با فالون دافا آشنا شد و گفت که این تمرین به او هدف زندگی را آموخت. او گفت که تلاش کرده است تا بر اساس اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری زندگی کند و ذهنش آرامتر و آرامتر شده است. نه تنها بیخوابیاش، بلکه اضطراب و افسردگیاش نیز از بین رفته است.
دخترش جسیکا از این تغییرات شگفتزده شد. او درباره پدرش گفت: «بهنظر میرسید که با توجه به سن و سالش ظاهر بهتری یافته و از زمانی که این تمرین را شروع کرده بود، چهرهاش باطراوت و گلگون شده، بنابراین میدانستم که این چیز خوبی است.»
جسیکا در سال 2010 ناگهان دچار افسردگی شد. متوجه نشد که منشأ این افسردگی از کجا است و سعی کرد با پیروی از یک سبک زندگی سالمتر از آن خلاص شود شامل رژیم غذایی متعادل، زود بیدار شدن و زود به رختخواب رفتن، ورزش و ترک عادات بدی مانند نوشیدن الکل اما هیچکدام کمکی نکردند.
یک روز، کتاب جوآن فالون را که پدرش سالها قبل به او داده بود، برداشت و شروع به خواندن آن کرد. او گفت: «نوعی هماهنگی و ارتعاش یکسان بین من و کتاب برقرار شد. آن زمان کتاب واقعاً با قلبم صحبت کرد.» او متوجه شد که در حالی که برای ترک عادتهای بدش سخت تلاش کرده است، برای بهبود سرشت ذهنیاش کاری انجام نداده است. کتاب او را در مسیر خوبی قرار داد.
فالون دافا جسیکا را از افسردگیاش بیرون کشید. «جایی که هیچ چیز دیگری واقعاً سطح این احساس "افسردگیمانند" را که تجربه کرده بودم نشکافته بود، بهنظر میرسید فالون دافا آن را از بین برد، مثل این بود که تار عنکبوت را از ذهنم زدود و باعث شد احساس سبکی، آرامش و رضایت بیشتری داشته باشم.»
جسیکا گفت که این تمرین به شیوۀ دیگری [غیرمنتظره] برای او سودمند بود: «من در ابتدا برای درک افراد و شخصیتها وارد فیلمسازی شدم، [و] تصور نمیکردم که نیکخواهی ایجاد شده از طریق این تمرین این را در سطح عمیقتری به من بیاموزد.»
جسیکا ده سال در لندن زندگی کرده بود و سپس به کایرنز بازگشت. اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری در زندگی روزمره او را راهنمایی کرده و قادر ساخته است تا کمتر خودخواه باشد و به دیگران توجه بیشتری کند. شوهرش نیز یک تمرینکننده فالون دافا است و یک پسر چهار ساله و یک دختر تازه متولد شده دارند. او گفت: «نه تنها داشتن فرزند بلکه داشتن فالون دافا برای هدایت همه ما یک مسئولیت و برکت بزرگ است.» آنها با بهرهمندی از آموزههای فالون دافا، قصد دارند فرزندان خود را با اصول دافا تربیت کنند.
جسیکا گفت چیزی که در مورد فالون دافا دوست دارد این است که «شما به بیرون نگاه نمیکنید بلکه به درون نگاه میکنید.» دیگران را قضاوت نمیکنید و وقتی درگیری ایجاد میشود فقط روی خودتان کار میکنید. برای او، تمرین فالون دافا مانند تغذیۀ روح مثل یک باغبان است، و او دوست دارد این شادی و شعف را با دیگران نیز به اشتراک بگذارد.
جسیکا گفت: «این تمرین کمکم کرد تا نسخه بسیار معتبرتری از خودم باشم و همه چیز واضحتر بهنظر میرسد. احساس خوشبختی میکنم که فالون دافا را یاد گرفتهام. دائماً از این طریق چیز جدیدی یاد میگیرم، هرگز لحظهای کسلکننده در زندگی وجود ندارد، مطمئناً اینطور است. سپاسگزارم استاد.»
دیدگاههای ارائهشده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وبسایت دارای حق انحصاری کپیرایت برای وبسایت مینگهویی است. مینگهویی بهطور منظم و در مناسبتهای خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه نظرات و دیدگاهها