(Minghui.org) مقامات چینی در 30 نوامبر آگهی درگذشتی را منتشر کردند که مرگ جیانگ زمین، رهبر سابق حزب کمونیست چین (ح.ک.چ)، را اعلام میکرد.
در این آگهی ادعا شد که جیانگ یک رهبر برجسته چین کمونیست بود، اما آن به برخی از حقایق اساسی درباره او اشاره نکرد. برای مثال، او بهدلیل نقش فعالش در سرکوب جنبش دموکراتیک دانشجویی در سال 1989 به بالاترین مقام رسید. با واگذاری زمین به روسیه به چین خیانت کرد. چین را به کشوری فاسد تبدیل کرد و با آزار و شکنجه فالون گونگ، بنیان اخلاقی چین را تضعیف کرد.
جیانگ تاریخ را بازنویسی کرد
جیانگ شیجون، پدر جیانگ زمین، بخشی از دو سازمان خیانتکار، «نجات ملی صلحآمیز» و «کمیته نگهداری موقت نانجین» بود. او در اواخر نوامبر 1940، به دولت وانگ جینگوِی در شهر نانجینگ (استان جیانگسو)، یک رژیم خائن دستنشانده ژاپنیها، پیوست. برطبق هر چیزی برای قدرت: ماجرای واقعی جیانگ زمینِ چین که در سال 2005 منتشر شد، جیانگ شیجون به معاونت وزیر در وزارت تبلیغات دولت وانگ و نیز رئیس کمیته تحریریه این مؤسسه منصوب شد. جیانگ شیجون همراه با خائنان دیگری مانند نویسنده بدنام هو لانچنگ، جوایز زیادی را برای عملکرد «عالی» خود از ژاپنیهای مهاجم دریافت کرد.
جیانگ شیجون انتظارات زیادی از پسرش جیانگ زمین داشت، بنابراین او را به «جلسه آموزش رهبران جوان دانشگاه نانجینگ»، یک مرکز آموزش مأموران ویژه متعلق به رژیم دستنشانده فرستاد. این جلسه با نام دانشگاه مرکزی نانجینگ برگزار میشد، بنابراین جیانگ زمین و سایر مأمورانی که بهطور ویژه آموزش دیدند درواقع در دانشگاه مرکزی پذیرفته شدند.
ازآنجاکه ارتش متجاوز ژاپن بعداً تجارت تریاک این رژیم دستنشانده را در انحصار خود درآورد، جیانگ شیجون و سایر مقامات در وزارت تبلیغات در سال 1943 اعتراضاتی دانشجویی را علیه مغازههای تریاکِ تحت کنترل ژاپنیها ترتیب دادند. پسرش جیانگ زمین رهبری این تلاشها را برعهده داشت.
ح.ک.چ هرگز آشکارا سابقه تولد جیانگ زمین در خانوادهای خائن و شرکتش در آموزش مأموران ویژه را تصدیق نکرده است. در سال 2005 که جیانگ رابرت لارنس کوهن، نویسنده و بانکدار سرمایهگذاری اهل آمریکا، را برای نوشتن زندگینامهاش استخدام کرد، با ادعای پیوستن به جنبشهای دانشجویی تحت رهبریِ ح.ک.چِ زیرزمینی در سال 1943، این بخش از تاریخ را تغییر داد.
جیانگ همچنین اطلاعات دیگری را جعل کرد و مدعی شد که در 13سالگی توسط عمویش جیانگ شانگچینگ، یکی از اعضای ح.ک.چ، به فرزندخواندگی پذیرفته شد. تعداد کمی از مردم میدانستند که جیانگ شانگچینگ در آن زمان مرده است، اما این دروغ «فرزندخواندگی» میراث خیانتبار جیانگ را مخفی کرد.
خیانت به چین بهعنوان مأمور ویژه کاگب
پس از اینکه ح.ک.چ در سال 1949 قدرت را به دست گرفت، جیانگ زمین یک مهندس شد. او براساس این دروغ که فرزند یتیم شهید جیانگ شانگچینگ است، توانست به زیردست جیانگ شانگچینگ، وانگ دائوهان، نزدیک شود که به او کمک کرد با موفقیت در سلسلهمراتب قدرت ح.ک.چ صعود کند.
اما همیشه شگفتیای وجود داشت. در سال 1955 که جیانگ زمین و 12 نفر دیگر برای آموزش به مسکو فرستاده شدند، او برای جلب توجه موسیقی مینواخت، آواز میخواند و جوک میگفت. کاگب، سرویس اطلاعاتی شوروی، به او علاقهمند بود. اما وقتی ارتش سرخ شوروی در سال 1945 برای شکست ژاپنیها وارد چین شد، پروندههای کاملی از فعالیتهای مأموران ویژه طرفدار ژاپن، ازجمله موارد مربوط به «جلسه آموزش رهبران جوان دانشگاه نانجینگ» را پیدا کرد. کاگب پس از کشف اینکه جیانگ زمین پسر خائن بدنام جیانگ شیجون است و اینکه در آن زمان شخصاً بهعنوان یک مأمور ویژه برای ژاپنیها خدمت میکرد، یک معشوقه مخفی به نام کلاوا را مأمور اغوای جیانگ زمین کرد.
همانطور که انتظار میرفت، جیانگ به دام افتاد و درست زمانی که خود را غرق این روابط نامشروع کرده بود، مأموران کاگب ظاهر شدند. برطبق آنچه در ماجرای واقعی جینگ زمینِ چین آمده است، آنها به جیانگ قول دادند سابقۀ خیانتبار او و رابطه نامشروعش با کلاوا را محرمانه نگه دارند «به یک شرط: اینکه جیانگ به دفتر خاور دور کاگب بپیوندد و اطلاعاتی درباره دانشجویان چینی ساکن اتحاد جماهیر شوروی جمعآوری کند و همچنین اطلاعات خاصی درباره چین ارائه دهد... و این چیزی بود که جیانگ پس از بازگشت از مسکو به چین انجام داد، و درواقع به کار برای کاگب ادامه داد.»
پیپلز دیلی، سخنگوی رسمی دولت ح.ک.چ چین، در 11 دسامبر 1999 بهطور خلاصه گزارش داد که جیانگ زِمین و رهبر وقت روسیه بوریس یلتسین در پکن سه توافقنامه مرزی چین و روسیه را امضا کردند که چین را ملزم به واگذاری بخش شرقی مرز چین و شوروی، بیش از 1میلیون کیلومتر مربع (390هزار مایل مربع)، به روسیه میکرد.
درحالیکه زندگینامه جیانگ تقریباً تمام دستاوردهای او را برجسته میکرد، اصلاً به دیدار سطح بالای او با یلتسین و سه توافقنامه مرزی اشاره نشد. برای روشن شدن این مسئله باید بگوییم که زمین واگذارشده بیش از 30 برابر مساحت تایوان بود. از 9.6میلیون کیلومتر مربع مساحت چین، بیابانها و مناطق فاقد گواهینامه حدود 33 درصد از کل مساحتش را تشکیل میدهند، درحالیکه زمینهای بهشدت فرسایشیافته تقریباً 38 درصد مساحتش را تشکیل میدهند. بنابراین فقط کمتر از یکسوم کل مساحت این کشور قابلسکونت است. اما سرزمین وسیع و غنیای که جیانگ واگذار کرد، گسترده و حاصلخیز بود و از نسلهای گذشته به ارث رسیده بود، و سرشار از جنگلها و سرشار از مواد معدنی و نفت بود که منابع مهمی بودند.
به همین دلیل، بسیاری از مردم از جیانگ بهعنوان بزرگترین خائن به چین یاد میکردند. اما حتی جانشینان جیانگ جرئت افشای این رسواییها را نداشتند، زیرا چنین کاری مشروعیت و تاریخ «شکوهمند» ح.ک.چ را به خطر میاندازد.
فساد و تصرف ثروت
جیانگ به بالاترین سمت در ح.ک.چ صعود کرد، زیرا در سال 1989 جنبش دموکراتیک دانشجویی را سرکوب کرد. وقتی او به سمت مدیریت کشور رسید بیکفایت بود، اما توسط پدر خائن خود بهخوبی آموزش دیده بود تا دیگران را با استعدادهایی مانند نواختن موسیقی، آواز خواندن و غیره راضی نگه دارد.
لحظات شرمآور زیادی در صحنه بینالمللی وجود داشت. در اواخر ژوئن 1996 که جیانگ از اسپانیا دیدن میکرد، خوآن کارلوس، پادشاه اسپانیا، از او دعوت کرد که گاردهای افتخار را بررسی کند. در کمال تعجبِ پادشاه کارلوس، در همان لحظه، جیانگ شانهای بیرون آورد و در حضور پادشاه شروع به آراستن خود کرد. در طول ضیافت خوشامدگویی به افتخار او در آن شب، جیانگ در سمت راست ملکه نشست. یک بار دیگر درست جلوی دوربین موهایش را شانه کرد. در 25 ژوئن 1996، بزرگترین روزنامه اسپانیا، اِل پائیس، و نیز بسیاری از روزنامههای دیگر، عکس او درحال شانه کردن موهایش و این ماجرا را در صفحه اول خود منتشر کردند.
همچنین در موارد بیشماری جیانگ با نوازندگی، آوازخوانی و رقصیدنش خودنمایی کرد. یک نمونه در 30 مارس 1999 رخ داد، زمانی که جیانگ به همراه رئیسجمهور اتریش، تامِس کلستیل، از زادگاه موتزارت در زالتسبورگ بازدید کرد. ارزشمندترین کالا در منزل سابق موتزارت یک پیانوی وینی بود که توسط خود استاد در سال 1785 خریداری شده بود. پس از اینکه رئیسجمهور درباره این عتیقه 200ساله توضیحاتی داد، جیانگ با عجله بهسمت پیانو رفت، با بیاحتیاطی خودش را روی چارپایه انداخت و رویش نشست و پیانو را باز کرد، درحالیکه مشتاق نواختنش بود. او بهجای آثار موتزارت، آهنگی چینی را نواخت: «موج بر موج در دریاچه هونگهو». [۱] رئیسجمهور کلستیل که بهوضوح ناراحت بهنظر میرسید، و روشن بود که تمایل نداشت به جیانگ اجازه دهد به عتیقه گرانبهای استاد دست بزند، اما طبق آداب دیپلماتیک مجبور بود سکوت کند و حرفی نزند. جیانگ درحالیکه با نگاهی شهوتبار به زن جوان چینیای که کنارش ایستاده بود، خیره شده بود، به امید اینکه تحسین او را جلب کند، با بیتوجهی به اطرافش شروع به نواختن کرد.
رابطه نامشروع بین جیانگ و خواننده سونگ زوئینگ در چین نیز معروف بود. پس از اینکه سونگ برای اولین بار در جشن سال نو چینی 1991 در سیسیتیوی، سخنگوی ح.ک.چ، حضور یافت، جیانگ یادداشتی برای او نوشت. سپس سونگ بهسرعت ترفیع گرفت، و پس از یک اجرا، جیانگ بهطور مخفیانه برگهای کوچک به او داد که رویش نوشته شده بود: «وقتی نیاز به کمکی داشتی به دیدار برادر بزرگت بیا. برادر بزرگ میتواند در حل هر چیزی کمکت کند.» بعداً سونگ از شوهرش طلاق گرفت تا او و جیانگ بتوانند بهراحتی با هم ملاقات کنند، و جیانگ به سونگ کارت قرمزی نیز داد تا هر زمان دوست داشت به ژونگنانهای (مقر دولت مرکزی ح.ک.چ) دسترسی داشته باشد. ناگفته نماند آنهایی که جرئت افشای اطلاعات یا تحقیق در این زمینهها را داشتند، با اقدامات تلافیجویانه روبرو شدند.
هرزگی جیانگ با فساد او همراه بود.جیانگ شعاری داشت که میگفت: «ثروتاندوزی بیسروصدا.» پسرش جیانگ میانهِنگ پس از بازگشت از ایالات متحده در سال 1992، با حمایت جیانگ زمین یک شرکت مخابراتی عظیم ساخت که جیانگ میانهنگ را به شخص فاسد شماره 1 در چین تبدیل کرد. علاوهبر این، جیانگ میانهنگ با دستاوردهای اندک و بدون حتی یک روز تجربه بهعنوان یک استاد رسمی، در سال 1999 به سمت معاونت رئیس آکادمی علوم چین منصوب شد.
این اطلاعات نشان میدهد که خانواده جیانگ صاحب دستکم یکتریلیون دلار دارایی در خارج از کشور است و دستکم نیمی از آن پولشویی شده است. رسانههای خبری هنگ کنگ زمانی گزارش دادند که بانک تسویه حسابهای بینالمللی متوجه شده است مبلغ اعلامنشدۀ بیش از 2میلیارد دلار از چین خارج شده است. لیو جین بائو، نایبرئیس وقت بانک چین، بعد از دستگیری، منبع این پول را فاش کرد. لیو گفت که این پول متعلق به جیانگ زمین است و او با انتقال این مبلغ به خارج از کشور، درحال آمادهسازی یک طرح پشتیبان، قبل از شانزدهمین کنگره ملی ح.ک.چ بود.
فساد جیانگ بهسرعت به مقامات سطح پایین سرایت کرد. رویترز گزارش داد که دستکم 90میلیارد یوان (یا 14.5میلیارد دلار) از دارایی ژو یونگکانگ، دبیر سابق کمیسیون مرکزی امور سیاسی و حقوقی (پیاِلاِیسی) و وزیر امنیت داخلی چین، توقیف شده است. گوئو بوشیونگ و شو کایهو، دو نائبرئیس کمیسیون نظامی مرکزی، هر دو به فساد مالی و جمعآوری ثروت ازطریق فروش مناصب نظامی متهم شدند.
درنتیجه، ارتش به یک هایپرمارکت برای قدرت، پول و معاملات جنسی تبدیل شد. تاکنون بیش از 160 ژنرال و نیز بیش از 400 معاونِ مقامات در سطح دولت (یا معاون وزیر) مورد بررسی قرار گرفتهاند. در میان آنها، 121 مقام هر کدام دستکم بیش از 100میلیون یوان رشوه گرفتند. طی تحقیقات، فساد مقامات سطح پایین نیز مشخص شد. مشخص شد که شنگ فنگگانگ، دبیر حزب یک روستا در پکن، 31 کیلوگرم طلا، بیش از 7.2میلیون یوان پول نقد، بیش از 20 خودروی لوکس و گنجههایی از شرابهای درجه یک داشت.
اگر رشوههای گرفتهشده توسط مقامات میتوانست بین مردم تقسیم شود مشکلات مربوط به فقر در چین را حل میکرد.
اما حقایق و ارقام فوق در آگهی درگذشت جیانگ دیده نشد. اگر چینیها حقیقت را میدانستند، احتمالاً رهبری «برجسته» جیانگ را به شکلی دیگر «تحسین» میکردند.
پول و تجارت روابط جنسی در ارتش
از مطالب فوق، میتوان متوجه شد که ح.ک.چ تا هسته فاسد است. از این گذشته، جیانگ بهجز سرکوب جنبش دموکراتیک، شایستگیهای کمی برای ریاست دولت داشت. او برای تضمین سمت خود بهعنوان دبیر حزب و رئیس ارتش مرکزی، عناوین متعددی را برای خرید وفاداری مردم صادر کرد، از قاچاق و فساد چشمپوشی کرد و اجازه داد تجارت روابط جنسی رونق بگیرد.
جیانگ فقط بین سالهای 1993 و 2004، به 79 ژنرال نظامی ترفیع داد و تعداد سرلشکرها و سپهبدها صدها نفر بود. در 23 ژانویه 1996، جیانگ به زیردستانش گفت: «امروز روز خوبی است. نظرتان چیست که برای سرگرمی به چند ژنرال ترفیع بدهیم؟» در آن روز چهار مقام، ژنرال شدند.
ارتش در اواسط دهه 1980 شروع به تجارت کرد تا به هزینههای نظامی کمک کند و «با ارتش، از ارتش حمایت کند.» پس از اینکه جیانگ در سال 1989 قدرت را به دست گرفت، اجازه داد فساد و شیوههای بیبندوبارانه تجارت ارتش، کنترل را در دست گیرد. این وضعیت منجر به فساد بیسابقهای در ارتش شد و قاچاق ارتش بدتر از دزدان دریایی بود.
در یک کنفرانس ملی برای بررسی قاچاق در سپتامبر 1998، ژو رونگجی، نخستوزیر وقت، ارقامی را منتشر کرد. فقط در شش ماه اول آن سال، ارتش 450 مأمور مبارزه با قاچاق گمرک، پلیس و سایر مأموران اجرای قانون را به ضرب گلوله کشت و بیش از 2200 نفر مجروح شدند. از بین 800میلیارد یوانی که هر سال قاچاق میشود، دستکم 500میلیون یوان به ارتش مرتبط است. با فرض اینکه فرار مالیاتی یکسوم هزینه کالا بود، این بدان معناست که ارتش در آن دوره زمانی 160تریلیون یوان بهدست آورد. این پول هزینههای ارتش را پوشش نمیداد، بلکه به جیب خود مقامات میرفت.
این فساد بهسرعت به تجارت روابط جنسی منجر شد. در سال 1995، شعبه سوم ستاد کل بهتنهایی 15 مرکز از چنین مراکز «سرگرمی» داشت که 476 زن جوان را تحت استخدام خود داشتند و آنها خدمات «کاملی» را ارائه میکردند. علاوهبر این، ارتش تعداد زیادی کلوپ، مهمانخانه، آسایشگاه و استراحتگاه داشت که در آن مقامات عالیرتبه با استفاده از بودجه عمومی، از چنین «شهوترانیای» لذت میبردند. این وضعیت در سال 1997 به اوج خود رسید.
این مراکز به سه دسته سطح عالی، سطح بالا و سطح پایین تقسیم میشدند. هشت مرکز سطح عالی در سراسر کشور وجود داشت که بهصورت 24ساعته در سراسر سال خدمات ارائه میدادند. همچنین بیش از 30 مرکز سطح بالا در سراسر کشور وجود داشت که هر روز بهطور کامل رزرو میشدند. مراکز سطح عالی نفیس و مجلل بودند و هلیکوپترهای نظامی زِد9 برای استفاده اضطراری در محل مستقر بود. پیشخدمتها، دستیاران، پرستاران و سایر کارکنان همه زنان جوان مجرد بودند. آنها باید ابتدا از بازبینی سیاسی عبور میکردند و از گروههای هنری ارتش و پلیس، دانشکدههای بهداشت ارتش و پلیس و سازمانهای دولتی انتخاب میشدند و سپس قبل از شروع به کار در آن مراکز، آموزشهای فرهنگی، ادبی، آداب معاشرت، اجتماعی و سایر آموزشها را نیز دریافت کردند.
در آگهی درگذشت گفته شد که جیانگ بهطور جدی ارتش را مطابق با قانون اداره میکرد که منجر به دستاوردهای بزرگی شد. همانطور که در بالا ذکر شد، واقعیت اساساً برعکس بود. در چین یک شوخی وجود دارد که میگوید فقط پیشبینی آبوهوا واقعی است، درحالیکه هر چیز دیگری در اخبار ح.ک.چ دروغ است.
تخریب ارزشهای اخلاقی
وقتی جیانگ و پیروانش چین را با این همه هرجومرج ویران میکردند، امید جدیدی در افق پدیدار شد. فالون گونگ، یک سیستم مدیتیشن مبتنی بر اصول حقیقت، نیکخواهی و بردباری، توسط آقای لی هنگجی در سال 1992 به عموم معرفی شد. اصول عمیق و قدرت معجزهآسای آن در بهبود سلامت و سرشت ذهن، بهسرعت دههامیلیون تمرینکننده را به خود جذب کرد.
جیانگ فالون گونگ را یک تهدید تلقی کرد و با وجود مخالفت سایر اعضای دائمی پولیتبوروی مرکزی، قول داد که آن را سرکوب کند. او و پیروانش با این ادعا که فالون گونگ حزب را به خطر میاندازد، به پلیس، سرویس اطلاعاتی و رسانههای خبری دستور دادند داستانهایی را برای بدنام کردن فالون گونگ سر هم کنند. جیانگ در سخنرانی خود در جلسه پولیتبوروی کمیته مرکزی ح.ک.چ در 7 ژوئن 1999، بدون هیچ مدرکی خواستار تسریع تلاشها برای سرکوب فالون گونگ شد. او گفت: «این یک مبارزه سیاسی بین حزب و دشمنانش، چه در داخل و چه در خارج، بر سر [بیعت] تودهها و بر سر موقعیت مسلط است.»
جیانگ پس از شروع آزار و شکنجه در ژوئیه 1999، قول داد فالون گونگ را در عرض سه ماه از بین ببرد و دستور داد «اعتبار [تمرینکنندگان] را از بین ببرید، آنها را از نظر مالی ورشکسته کنیدو از نظر جسمی نابودشان کنید!» درواقع در 10 ژوئن 1999 نهادی فراقانونی به دستور او تأسیس شد که به نام اداره 610 معروف است. آن با عملکردی مانند گشتاپو، با قدرتی بینظیر در تمام سطوح سازمانهای دولتی نفوذ کرد. کل هزینه آزار و شکنجه فالون گونگ حدود یکچهارم تولید ناخالص داخلی چین را تشکیل میدهد. بین سالهای 2002 و 2012، هزینه «حفظ ثبات» از هزینههای دفاع ملی نیز فراتر رفت. تمرینکنندگان فالون گونگ هیچگونه هدف سیاسی ندارند؛ آنها فقط میخواهند افراد خوبی باشند. اما جیانگ و ح.ک.چ دستگاهها و منابع دولتی را برای بدنام کردن فالون گونگ بسیج کردند. مقیاس و شدت آن فراتر از چیزی بود که در دوران انقلاب فرهنگی گذشت و در تاریخ بیسابقه است. همه روزنامهها و ایستگاههای تلویزیونی و رادیویی برای افترا زدن به فالون گونگ، دروغهایی را سر هم و تبلیغ کردند، مانند ارائهای جعلی و دروغین از دادخواهی مسالمتآمیز 25 آوریل 1999، سرزنش فالون گونگ با این دروغ که که آن منجر به مرگ بیماران شده است و صحنهسازی کردن خودسوزی در میدان تیانآنمن. درواقع طبق مقالهای که مینگهویی در 11 اکتبر 2000 منتشر کرد، اداره 610 از قبل یک حادثه خودسوزی را بهمنظور پروندهسازی برای فالون گونگ برنامهریزی کرده بود. این خودسوزی درواقع در 23 ژانویه 2001، در آستانه سال نو چینی صحنهسازی شد.
تعداد بیشماری از تمرینکنندگان فالون گونگ بهدلیل اعتقادشان به حقیقت، نیکخواهی و بردباری طی 23 سال گذشته دستگیر، بازداشت، زندانی و شکنجه شدهاند. برخی قربانی برداشت اجباری اعضای بدن شدند، یعنی شکل جدیدی از شرارت در این سیاره. اطلاعات دریافتی توسط وبسایت مینگهویی تأیید میکند که بیش از 4700 تمرینکننده دراثر آزار و شکنجه، جان خود را از دست دادهاند، درحالیکه بهدلیل سانسور و مسدودیت در انتشار اطلاعات، تعداد واقعی کشتهشدگان احتمالاً بسیار بیشتر است. دادگاه چین، یک دادگاه مستقل، در ژوئن 2019 قضاوتی صادر و بیان کرد که برداشت اعضای بدن همچنان در چین ادامه دارد و تمرینکنندگان فالون گونگ قربانیان اصلی این جنایت هستند.
جیانگ و پیروانش برای حفظ و تشدید این آزار و شکنجه، عملکرد و ترفیع شغلی مقامات را به نحوه اجرای سیاست آزار و شکنجه ازسوی آنها مرتبط کردند. به مأموران اداره 610، اجرای قانون، اردوگاههای کار اجباری و زندانها نیز مشوقهای مالی داده میشد تا تمرینکنندگان را مجبور به رها کردن باور خود کنند. به همه سازمانها در چین، اعم از سازمانهای دولتی، سازمانهای تجاری یا مدارس، دستور داده شد ترتیبی دهند که کارکنانشان ویدئوهای افتراآمیز [علیه فالون دافا] را تماشا و اعلام کنند که مخالف فالون گونگ هستند. این تبلیغات انزجارآمیز در کتابهای درسی دانشآموزان، مطالب تکمیلی و برگههای امتحانی نیز گنجانده شدند. در برخی مکانها، مسافران مجبور میشدند قبل از سوار شدن به اتوبوس یا قطار، روی تصویر بنیانگذار فالون گونگ پا بگذارند.
این طعنهآمیز است که جیانگ در آگهی ترحیمش بهعنوان یک رهبر عالی تحسین میشود، درحالیکه او یک سابقه عملکردی مملو از دروغ، خیانت، وحشیگری، فساد، و انحطاط اخلاقی داشت. او چین را در ورطه مشکلات اجتماعی و اخلاقی فرو برد، با آیندهای تاریک برای ما، نسلهای آینده و جهان. از این جریان میتوان درسهای زیادی آموخت، و آن ما را ملزم میکند که قبل از بازگشت به مسیر درست، گناهان جیانگ و ح.ک.چ را درک کنیم.
دیدگاههای ارائهشده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وبسایت دارای حق انحصاری کپیرایت برای وبسایت مینگهویی است. مینگهویی بهطور منظم و در مناسبتهای خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه نظرات و دیدگاهها