(Minghui.org) به‌تازگی بخش «مداخله اهریمنی ناشی از ذهن خود شخص» در سخنرانی ششم جوآن فالون را می‌خواندم و درک جدیدی درباره این موضوع به دست آوردم.

درک بهتری از این مشکل

قبلاً فکر می‌کردم که فقط تمرین‌کنندگانی که چشم آسمانی‌شان باز است، اگر با آنچه در بٌعدهای دیگر می‌شنوند یا می‌بینند مورد مداخله قرار گیرند یا به توانایی‌های فوق‌طبیعی‌ای که ازطریق تزکیه رشد داده‌‌اند وابسته شوند، با مشکل به بیراهه رفتن مواجه خواهند شد.

فکر می‌کردم وقتی این مشکل شدید شود، تجلی‌اش این است که چنین تمرین‌کنندگانی عقلانیت خود را از دست می‌دهند و حرف‌های غیرمنطقی می‌زنند یا به روش‌های غیرعادی عمل می‌کنند. درک محدودم از «مداخله اهریمنی ناشی از ذهن خود شخص» چنین بود، و بنابراین همیشه فکر می‌کردم که این مشکل هیچ ارتباطی به من ندارد.

اما در حالی که این فا را از بر می‌خواندم، متوجه شدم که این مشکل فقط برای تمرین‌کنندگانی که چشم آسمانی‌شان باز است رخ نمی‌دهد، و این مشکل از آنچه قبلاً فکر می‌کردم رایج‌تر است.

استاد بیان کردند:

«گروه دیگری که آسیب‌پذیرند کسانی هستند که ذهن‌شان با تصاویر، پیام‌ها یا انرژی‌های خارجی مورد مداخله قرار می‌گیرد و این چیزها را باور می‌کنند.»
«فکر می‌کند: "در این محل تمرین‌، فقط چشم سوم من به‌خوبی باز شده است‌. شاید شخص فوق‌العاده‌‌‌ای هستم. من توانستم فالون دافای معلم لی را یاد بگیرم و آن را به‌خوبی مطالعه کرده‌ام‌، بهتر از هر شخص دیگر. شاید فردی معمولی نیستم." اما حتی داشتن چنین افکاری هم درست نیست.»
«حتی در این کلاس اشخاصی هستند که خود را خیلی بالا در نظر می‌گیرند و با طرز فکر خاصی صحبت می‌کنند.»  (سخنرانی ششم، جوآن فالون)

متوجه شدم که وقتی خودآگاه اصلی‌‌مان مورد مداخله قرار می‌گیرد یا وقتی افکارمان درست نیست، یا وقتی فکر می‌کنیم بهتر از دیگران هستیم و با طرز فکر خاصی درباره خودمان صحبت می‌کنیم، با خطر به بیراهه رفتن در تزکیه‌مان مواجه هستیم.

بدون توجه به این‌که چشم آسمانی فرد باز است یا خیر، همه به یک اندازه در برابر مداخله پیام‌های خارجی آسیب‌پذیر هستند و درنتیجه ممکن است افکاری شیطانی را رشد دهند. برای اکثر تمرین‌کنندگان، تجلی اصلی این مشکل ممکن است این‌طور باشد که خود را خیلی بالا در نظر بگیرند و احساس کنند که از دیگران بهتر هستند.

متأسفم که اینقدر دیر به این درک جدید رسیدم.

تشخیص این مشکل در خودم

وقتی مسیر تزکیه‌ای را که طی این سال‌ها طی کردم، دوباره بررسی کردم، متوجه شدم که وقتی در برخی چیزهای مشخص به موفقیتی دست می‌یافتم و مورد تحسین هم‌تمرین‌کنندگان قرار می‌گرفتم، احساس می‌کردم که بسیار خاص و توانا هستم و وجودم برای پروژه‌ها ضروری است. درواقع، با خودپسندی و ازخودراضی بودن شدید به بیراهه رفته بودم.

همچنین فهمیدم که چرا همیشه وقتی کار بزرگی برای اعتباربخشی به فا انجام می‌دادم، خواب می‌دیدم درحال پایین افتادن از مکانی مرتفع هستم. حتی گاهی خواب می‌دیدم که به‌تنهایی از قله کوهی پایین می‌پرم و کاملاً به پایین سقوط می‌کردم.

حالا می‌دانستم دلیلش این است که به منیت وابستگی دارم و از این احساس لذت می‌برم که «شخص خاصی هستم»، بدون این‌که هیچ تلاشی برای کنترل افکارم کنم یا آن‌ها را رد کنم. شاید در بٌعد دیگر، تجلی واقعی‌اش این بود که وقتی ذهنم به بیراهه می‌رفت، سطحم سقوط می‌کرد. مانند این بود که هنوز درحال تزکیه هستم و استاد نیک‌خواه به من فرصت‌هایی می‌دهند که مشکلم را تشخیص دهم و آن را حل‌وفصل کنم. اگر تزکیه‌ام در آن لحظه تمام می‌شد، شاید به‌دلیل وابستگی‌ام نابود می‌شدم.

همچنین می‌دانستم که چرا گاهی تمام افکار درستم را از دست می‌دادم یا موفق نمی‌شدم از آزمون‌های خاصی بگذرم. اکنون فکر می‌کنم دلیلش این بود که وابستگی‌ام به منیت بین من و فا قرار داشت و به‌جای این‌که من حقیقی‌ام جنبه بشری‌ام را کنترل کند، عقاید و تصوراتم آن را کنترل می‌کرد.

می‌خواهم به هم‌تمرین‌کنندگان پیشنهادی بدهم: اگر در عبور از موانع تزکیه‌تان مشکل دارید، یا در تمرکز کردن هنگام مطالعه فا و جذب کردن فا مشکل دارید، شاید بتوانید بررسی کنید که آیا مشکل مداخله اهریمنی ناشی از ذهن خود شخص را دارید یا خیر. اگر این وابستگی را در خود بیابید، شاید بتوانید در تزکیه‌تان جهشی به جلو داشته باشید.

خودمان را از آن بیرون بکشیم

همچنین برایم دشوار بود که بفهمم چرا برخی از تمرین‌کنندگانِ مشخص کارهایی را به‌طور بسیار غیرمنطقی انجام می‌دهند که فا را تضعیف می‌کند. واقعاً نمی‌توانستم اعمالشان را با استدلال فردی عادی درک کنم.

سپس این فای استاد اشاره‌ای برایم بود. استاد بیان کردند:

«ازاین‌رو وقتی این مشکل برای او پیش می‌آید، برایش سخت است که خودش را از آن بیرون بیاورد و بلافاصله این وابستگی را رشد می‌دهد.»(سخنرانی ششم، جوآن فالون)

وقتی این جمله را از بر خواندم، احساس عمیقی نسبت به عبارت «سخت است که خودش را از آن بیرون بیاورد» داشتم. احتمالاً وقتی موجودی این مشکل را رشد می‌داد، در بٌعدهای دیگر توسط موجودات شیطانی احاطه می‌شد و افکار درست و عقلانیتش هیچ راهی برای تماس با او نداشتند. او کاملاً تحت کنترل تفکر بشری یا شیطان می‌بود. و به‌راحتی می‌شد او را کنترل کرد که هر کاری را انجام دهد یا جرئت کند فا را به چالش بکشند. واقعاً برای او سخت است که خود را از این وضعیت بیرون بکشد.

فکر می‌کنم وقتی مردم آنقدر سقوط کنند که تحت کنترل کامل شیطان قرار گیرند، دچار مرحلۀ ابتدایی ایجاد مداخلۀ اهریمنی ناشی از ذهن خودِ شخص شده‌اند. آن‌ها فکر می‌کنند که تا سطح بالایی تزکیه کرده‌اند، خاص هستند و می‌توانند به چیزهایی آگاه شوند که دیگران نمی‌توانند به آن‌ها آگاه شوند. همچنین ممکن است به‌تدریج به استاد و دافا بی‌احترامی کنند و با رنجش شدید از فا درباره مسائل صحبت کنند. واقعاً غم‌انگیز است که ببینیم یک تزکیه‌کننده به‌دلیل مداخله شیطانی ناشی از ذهن خودش، عقلانیتش را کاملاً از دست داده است.

وقتی این تمرین‌کنندگان احساس می‌کنند که بهترین هستند، شاید شیطان است که باعث می‌شود چنین افکاری در ذهنشان پدیدار شود و آن‌ها را بیشتر و بیشتر پایین می‌کشد تا جایی که نتوانند فرار کنند. اگر در این زمان، سایر تمرین‌کنندگان او را تحسین و از او تمجید کنند، آسیب حتی بیشتری به او می‌رسانند و این وضعیت فرصت‌هایی به شیطان می‌دهد تا مواد منحط بیشتری را به او تحمیل کند.

اگر ما واقعاً در قبال هم‌تمرین‌کنندگان مسئول باشیم، نمی‌توانیم کسی را تحسین، یا از او تمجید یا تعریف کنیم. اگر چنین کاری کنیم، شیطان ممکن است از تفکر بشری ما به‌عنوان بهانه‌ای برای نابودی آن تمرین‌کننده استفاده کند.

باید روشن باشیم که به‌عنوان موجوداتی از جهان کهن، بدون نجات از جانب استاد، هیچ‌یک از ما نمی‌توانیم از سرنوشت نابودی کامل فرار کنیم. استاد ما را نجات دادند و با رنجی تصورناپذیر زندگی جدیدی به ما بخشیدند.

بدون توجه به این‌که فکر می‌کنیم چقدر سطح بالا یا خاص هستیم، همه‌چیز را استاد به ما داده‌اند و هر چیزی که به دست آورده‌ایم به‌واسطه فا بوده است. طبیعی است که کارها را به‌خوبی انجام دهیم. اگر نتوانیم به عهد خود عمل کنیم و در عمل به وظایفمان موفق نشویم، معمولاً به این معنی است که در تزکیه‌مان مشکلی وجود دارد.

تزکیه راه میانبر یا در پشتی ندارد. فقط وقتی نسبت به استاد، هم‌تمرین‌کنندگان، و موجودات ذی‌شعور قلبی متواضع داشته باشیم و حقیقتاً خودمان را تزکیه کنیم، می‌توانیم توسط استاد نجات یابیم و وارد جهان جدید شویم.

اگر درک کاملی از این اصول داشته باشیم، سایر تمرین‌کنندگان را به‌راحتی تحسین نمی‌کنیم یا مداخله ناشی از ذهن خودمان را رشد نمی‌دهیم.

مایلم به همه تمرین‌کنندگان یادآوری کنم که به این موضوع توجه کنند. این درواقع موضوعی جدی است که می‌تواند باعث شود کاملاً به پایین سقوط کنیم. بدون توجه به این‌که آیا چشم آسمانی‌مان باز است یا خیر، همه باید به این موضوع توجه کنیم و به‌محض این‌که این وابستگی را در خودمان دیدیم آن را از بین ببریم. اگر در تزکیه روزانه خود روی این موضوع کار نکنیم، مشکل فقط جدی‌تر می‌شود و درنهایت تسلیم شیطان می‌شویم. وقتی آن به نقطه خاصی رسید، ممکن است بازگشت دوباره به تزکیه برایمان سخت باشد.

استاد به هر موجودی در جهان کهن این فرصت را داده‌اند که وارد جهان جدید شود. این فرصتی بی‌سابقه است و فرصت دوباره‌ای وجود نخواهد داشت. اگر نیک‌خواهی استاد را گرامی نداریم، و در عوض از نظم و ترتیب شیطان برای تضعیف فا پیروی کنیم، وقتی همه‌چیز آشکار شود، اندوهِ عمیق ناشی از آن واقعاً قابل‌تحمل نخواهد بود. اما قبل از آن، هنوز فرصت‌هایی داریم که مشکلاتمان را اصلاح کنیم و ضرری را که ایجاد کردیم جبران کنیم.

دیدگاه‌های ارائه‌شده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وب‌سایت دارای حق انحصاری کپی‌رایت برای وب‌سایت مینگهویی است. مینگهویی به‌طور منظم و در مناسبت‌های خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.