(Minghui.org) من و شوهرم تمرین‌کنندگان فالون دافا هستیم. او برقکار است و اغلب در کارگاه‌های ساختمانی کار می‌کند. در پاسخ به یک آگهی استخدام، مشغول به کار شد، اما حقوقش به‌نسبت کارهایی زیادی که از او انتظار می‌رفت کم بود.

یک روز، جعبه برق آنجا منفجر شد و شعله‌های آتش اطراف شوهرم را فراگرفت. اولین عکس‌العملش این بود که گفت: «استاد، مرا نجات دهید! استاد، مرا نجات دهید!» آتش فوراً خاموش شد. در حالی‌که سایر کارگران به سمتش می‌دویدند، لباس‌های سوخته‌اش را در آورد. وقتی سرکارگر از او پرسید که حالش چطور است، شوهرم پاسخ داد: «خوبم!»

سرکارگر از شوهرم پرسید که می‌خواهد چه کار کند و قصد رفتن به بیمارستان را دارد یا نه. شوهرم پاسخ داد: «هر کاری که بگویی انجام می‌دهم.»

سرکارگر سپس دوهزار یوآن از جیبش درآورد و به شوهرم داد و از او خواست که متنی بنویسد و امضا کند مبنی بر اینکه مسئولیت هر اتفاقی که در اثر این سانحه ایجاد شود بر عهده شوهرم خواهد بود.

کارگر دیگری پماد سوختگی آورد و بر روی بازوی شوهرممالید. شوهرم کرم را گرفت، وسایلش را جمع کرد و به سمت ایستگاه اتوبوس رفت. در راه کرم سوختگی را دور انداخت.

ساعت 7 عصر بود. وقتی به خانه رسید صورتش متفاوت به‌نظر می‌رسید: چانه نوک تیزش گرد شده بود. پیراهنش را درآورد، پوستش از زیر بینی تا شکمش صورتی و بازوانش سیاه و کبود بودند.

او گفت: «جعبه برق منفجر شد و آتش شدید بود. بدون حمایت استاد می‌سوختم و خاکستر می‌شدم!»

پس از خوردن شام، فا را مطالعه کردیم و افکار درست فرستادیم، سپس او به رختخواب رفت. نمی‌توانست به پهلو بخوابد یا روی بالاتنه‌‌اش پتو بیندازد. ساعت 3 بامداد طبق معمول برای انجام تمرینات بلند شد.

تمرین‌کننده‌ای در ساعت 7 صبح آمد و تمام صبح با شوهرم درباره درکش از فا صحبت کرد. او از تمرین‌کنندگان بیشتری خواست تا با فرستادن افکار درست به شوهرم کمک کنند و به او یادآوری کرد که آرام باشد و طبق معمول به کارهای روزانه‌اش دامه دهد.

تمرین‌کننده دیگری بعدازظهر به ملاقاتش آمد تا درکش را به اشتراک بگذارد. من با شوهرم در خانه ماندم تا فا را مطالعه کنیم، افکار درست بفرستیم و تمرینات را انجام دهیم.

او هر روز بهتر می‌شد. پوست سوخته‌اش بعد از یک هفته ریخت و لکه‌های سفیدی از خود به جای گذاشت. او در روز هشتم به ملاقات یک تمرین‌کننده رفت.

دو روز بعد، در قسمتی از بازویش که کرم سوختگی استفاده شده بود، احساس ناراحتی کرد. دو روز در خانه ماند تا فا را مطالعه کند و افکار درست بفرستد. پوست آسیب دیده خیلی زود بهبود یافت.

با حمایت استاد و کمک سایر تمرین‌کنندگان، شوهرم درعرض یک ماه بهبود یافت. هیچ جای زخمی باقی نماند و پوستش بهتر از قبل شد.

از استاد برای نیکخواهی‌شان و از تمرین‌کنندگان برای فرستادن افکار درست تشکر می‌کنم!

دیدگاه‌های ارائه‌شده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وب‌سایت دارای حق انحصاری کپی‌رایت برای وب‌سایت مینگهویی است. مینگهویی به‌طور منظم و در مناسبت‌های خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.