(Minghui.org) در آستانه سال نو چینی در سال 2023، برخی از تمرینکنندگان فالون گونگ از بسیاری از گروههای قومی در ملبورن، استرالیا، در باغ خزانهداری در مرکز شهر گرد هم آمدند تا سال نو را به آقای لی هنگجی، استاد بزرگ نیکخواه از صمیم قلب تبریک بگویند و قدردانی کنند.
در آستانه سال نو چینی در سال 2023، مریدان دافای ملبورن سال نو را به استاد تبریک میگویند.
مریدان غربی دافا در ملبورن سال نو را به استاد تبریک میگویند.
مریدان ویتنامی دافا در ملبورن سال نو را به استاد تبریک میگویند.
مرید غربی: «از یک تصادف رانندگی جان سالم بهدر بردم، از استاد برای محافظت تشکر میکنم.»
پاتریک مورفی از حمایت و راهنمایی استاد سپاسگزار است
پاتریک مورفی ۵۰ ساله برای راه آهن ویکتوریا کار میکند.
او گفت: «من قبلاً در ابهام و گیجی زندگی میکردم. پس از ورود به تزکیه، همه چیز شفاف شد و استاد به من فهماندند که مسیر درست زندگی چیست.»
او گفت: «فکر میکنم فالون گونگ معجزهآساترین تمرین است. حرکات آهسته، ملایم و منعطف، مناسب برای همه سنین، و ارزشهای جهانی حقیقت، نیکخواهی، بردباری آن وضعیت سلامتی و ذهن را بهبود میبخشد. واقعاً میتواند زندگی را زیر و رو کند. من قبلاً فردی بدون احساس مسئولیت بودم، اما بعد از تزکیه، نیکخواه شدم. آن از قلب میآید و تعمدی ابراز نمیشود. این از قدرت دافا میآید.»
یک روز صبح در زمستان 2019 وقتی مورفی با موتورسیکلت به محل کارش میرفت، در امتداد بزرگراه دو لاینه با سرعت هشتاد کیلومتر در ساعت میراند که متوجه ساخت و ساز در جاده شد، بلافاصله سرعتش را به شصت کیلومتر در ساعت کاهش داد. «سپس یک کارگر را دیدم که به من دستور داد که به راهم ادامه دهم. اما ناگهان اتوموبیلی از سمت راستم آمد، مرا ندید، ضربه محکمی به من زد و مرا از موتورسیکلت به پایین انداخت.»
با وجود اینکه در هوا بودم، هوشیار بودم و احساس کردم دست بزرگی دراز شد و مرا در آغوش گرفت و به آرامی روی زمین گذاشت. احساس کردم که استاد مرا نجات دادند، پس هیچ اثری از ترس در قلبم نبود. در قلبم مدام میگفتم: «سپاسگزارم استاد».
«روی زمین دراز کشیدم، احساس خوبی داشتم. آن روز یک کت چرم و شلوار جین پوشیده بودم. لباسهایم کثیف نشد و بلافاصله توانستم بلند شوم.»
راننده مرد قویجثهای بود که از کامیون سنگین پر از ابزار پیاده شد و با گریه به سمت من دوید. او مدام میگفت: «فکر کردم تو را کشتم.» وقتی دیدم که ترسیده است، مجبور شدم به او دلداری بدهم، اما نتوانستم آرامش کنم.
آمبولانس آمد. به امدادگران گفتم که حالم خوب است و نیازی به رفتن به بیمارستان نیست.
اما موتورسیکلتم خراب شده و خردهریزهای زیادی روی زمین بود. باید به همه اطمینان میدادم که حالم خوب است و بعد موتورم را هل دادم و سر کار رفتم.
آن روز در محل کار همه چیز عادی بود تا اینکه به خانه آمدم و در حین استحمام متوجه کبودی و خراشهایی روی بدنم شدم و همچنین احساس درد کردم، اما شکستگی نداشتم.
با نگاهی به روند تصادف رانندگی دوباره قلبم پر از قدردانی شد. استاد، جان مرا نجات دادند! با چنین تصادف شدیدی، تنها با حمایت استاد بزرگ، یک مرید میتوانست از این بلا نجات یابد. سپاسگزارم استاد!
سپاسگزارم استاد، که باعث شدید رسالتم را درک کنم. من همیشه از استاد سپاسگزارم.
پسری که زمانی راهش را گم کرده بود، راه درست خانه را پیدا کرد: «استاد مرا از میان خارهای قلبم راهنمایی میکنند.»
برد، مرید دافا اهل ملبورن، سال نو را به استادش تبریک میگوید.
برد قبل از شروع تمرین فالون گونگ در یک کازینو زیرزمینی در مالزی کار میکرد که توسط یک سازمان مخفی اداره میشد. وظیفه او انجام کارهای روزانۀ آن مرکز بود.
با وجود اینکه برد در فضایی پر از نفرت و ترس زندگی میکرد، اما هنوز در قلبش وجدان داشت، «یک روز در مقابل مجسمه بزرگ بودا شاکیامونی در معبد زانو زدم و بهشدت گریه کردم زیرا فهمیدم مسیر اشتباهی را در زندگی طی میکنم.»
چند ماه بعد، مادرم که از قبل شروع به تمرین کرده بود، یک نسخه از جوآن فالون را به من داد. او گفت بدون توجه به اینکه با چه مشکلاتی یا اختلالهایی مواجه میشوم، باید تمام کتاب را بدون توقف بخوانم.»
چند روز بعد، خواندن جوآن فالون را برای اولین بار تمام کردم. من که در اصل با دروغهای ح.ک.چ مسموم شده بودم، پس از خواندن جوآن فالون، متوجه شدم که فالون گونگ در واقع به مردم خوب بودن را آموزش میدهد. سفر بیست ساله من برای تزکیه از اینجا شروع شد.»
او به یاد آورد که تأثیرگذارترین چیز در آن زمان این بود که تمرینکنندگان مالزیایی گفتند که آنها بسیار خوش اقبال بودهاند که در سال 2002 پس از شروع آزار و شکنجه توانستند دافا را تمرین کنند، زیرا آزار و شکنجه توسط حکچ باعث شد بسیاری از چینیها فرصتهای خود را از دست بدهند.
تغییرات فیزیکی نیز بسیار محسوس بود، «بهزودی اعتیادم را ترک کردم. بعد از چند ماه تمرین، تمام یازده زگیل روی انگشتانم ناپدید شد. هیچ دکتری قبلا نتوانسته بود این مشکل را برایم درمان کند.»
برد بعداً متوجه شد که برخی از افراد زیرزمینی که او میشناخت، در یک پرونده قتل دست داشتهاند. یک نفر کشته شد و یک نفر محکوم شد یا فرار کرد. «اگر به مسیر تزکیه نرفته بودم، شاید با آنها همدست میشدم. همچنین بهسرعت متوجه شدم که استاد جان مرا نجات دادند.»
برد در سال 2006 به استرالیا مهاجرت کرد. او افزود: «طولی نکشید که پوستم صاف و روشن شد. چند سال پیش، بالاخره سرفههای خونی و عفونیام متوقف شد، اتفاقی که در گذشته هر سال اتفاق میافتاد.»
او با قدردانی گفت: «من در گذشته مرتکب گناهان بزرگی شدهام و استاد بدنم را پاک و ذهنیتم را تغییر دادند. تحت رحمت استاد، اکنون وقتی مورد بیانصافی یا سوءتفاهم دیگران قرار میگیرم، سعی میکنم به درونم نگاه کنم. رسیدن به این نقطه برای من واقعاً دشوار بود، اما استاد نیکخواه و دافا مرا راهنمایی کردند تا از میان«احساسات دردناک» برخیزم و یاد بگیرم از طریق روند تزکیه و رشد و اصلاح از میان خارها گام بردارم. اگرچه هنوز درد دارد، اما یک روز از آن خارهای قلبم خلاص خواهم شد.»
برد نتیجه گرفت: «هیچ کلمهای برای ابراز قدردانی قلبی از معلمم وجود ندارد!» بهمناسبت فرارسیدن سال خرگوش، سال نو را به استاد تبریک میگویم!»
مرید غربی دافا: «دافا به من اعتماد به نفس میدهد تا به اهدافم در زندگی برسم.»
جولیوس وراشاکا پانزدهساله، مرید غربی دافا، سال نو را به استاد تبریک میگوید.
جولیوس وراشاکا، 1۵ساله، با والدین غربی خودکه فا را در ملبورن آموخته بودند، بزرگ شد. آنها بیش از 25 سال است که تمرین میکنند. سال گذشته، خانواده برای مدتی به ایالات متحده بازگشتند.
او گفت: «در ایالات متحده، به مدرسه هنر شمالی رفتم، در رشته رقص. مدرسه خیلی سختگیر بود. با سایر مریدان دافا که بسیار پیشرفته بودهاند، اغلب کاستیهایم را میدیدم. زمانی که در ملبورن بودم، در یک مدرسه عادی در محیطی آرام درس میخواندم و الزامات نظامنامۀ اخلاقی که دانشآموزان باید رعایت میکردند بسیار متفاوت بود. این برای من آزمون بزرگی بود.
«یک بار پسری به من فحش داد و دوستم از من خواست که من هم به او فحش بدهم، زیرا سزاوارش بود. گفتم نه. من این موضوع را به دل نگرفتم. بعداً دوستم فهمید که چرا این کار را کردم و اوضاع بدون دردسر گذشت.»
جولیوس گفت: «استاد از شما متشکرم که به من فرصت تمرین فالون دافا را دادید. دافا به من کمک کرد تا فردی مسئولیتپذیر باشم و کمکم کرد تا معنای زندگی را درک کنم. اکنون مصممترم که رقصنده شوم، و دافا همچنین به من اعتماد به نفس بخشیده تا تحصیلاتم را در مدرسه هنر مدرسۀ شمالی تکمیل کنم. واقعاً از استاد سپاسگزارم.» تمرینکننده چینی: من خوشاقبالم که مرید دافا هستم.
ژانگ لئی، مالک یک شرکت تعمیر و نگهداری خانه در ملبورن، و خانوادهاش با چهار شاگرد دافا، سال نو را به استاد تبریک میگویند.
ژانگ لئی و خانم لیانگ، که کسب و کار خودشان را در زمینۀ تعمیر و نگهداری خانه اداره میکنند، و مادر آقای ژانگ، خانم وانگ، همگی از شاگردان قدیمی هستند. آنها از سال 1998 شروع به تمرین کردند. فرزندان آنها نیز از کودکی تمرین میکردند.
ژانگ لئی زمانی که در کالج بود در وضعیت سلامتی بسیار بدی قرار داشت. او در طول چهار سال دو بار در بیمارستان بستری شد. وقتی در دانشگاه سال چهارم خود را میگذراند، به توصیه مشاور روانشناسی مدرسهاش که تمرینکننده فالون گونگ بود، شروع به خواندن جوآن فالون، کتاب اصلی فالون گونگ کرد. او که عمیقاً تحت تأثیر افکار الحادی بود، در ابتدا بسیاری از ایدههایش مانع او شد، اما بعداً احساس کرد که چارهای جز تلاش برای حفظ سلامتیاش ندارد. او خوش شانس بود که شروع به تزکیه کرد.
بهزودی از نظر جسمی و روانی بهبود یافت و بیخوابی شدیدش از بین رفت. او همچنین در تعطیلات زمستانی سال آخرش دافا را به مادرش معرفی کرد. او فارغ التحصیل شد و شغلی پیدا کرد و پس از یک سال کار، با مرید دافای دیگری به نام خانم لیانگ آشنا شد.
او با یادآوری احساساتش در ابتدا، گفت: «هر بار که ویدیوی آموزشهای استاد را تماشا میکنم، بسیار شوکه میشوم. احساس میکنم ذهنم پاک شده است و درکم وسعت یافته است.»
پس از شروع آزار و شکنجه فالون گونگ توسط ح.ک.چ، ژانگ لئی و همسرش در حین انتشار حقیقت فالون گونگ بهطور غیرقانونی بازداشت شدند. آنها مجبور شدند در شهرهای مختلف زندگی کنند. در سال 2008، خانواده به استرالیا مهاجرت کردند.
خانم لیانگ گفت که یک صحنه به یاد ماندنی خاص قبل از ترک چین این بود: «رئیس شرکتی که در آن کار میکردم از همه کارمندان خواست که تمام خانواده ما را بدرقه کنند. چون من کوچکترین فرزند خانواده هستم، از کودکی نازپرورده، خودسر و لجباز بودم. دلیل اینکه رئیس و همکاران مرا دوست داشتند این بود که دافا را تمرین میکردم، که مرا مهربان کرد و به من خرد داد. دافا به من آموخت که چگونه میتوانم فرد خوبی باشم و همیشه دیگران را در نظر بگیرم و باعث شد کمتر به سود و زیان شخصی اهمیت دهم. من میخواهم این نوع انرژی خوب را برای اطرافیانم نیز به ارمغان بیاورم.»
او همچنین گفت: «اگرچه هنوز چیزهای زیادی برای بهبود دارم، دافا در قلبم است. بهتر عمل خواهم کرد. استاد از نیکخواهی شما سپاسگزارم.»
مادر ژانگ لی، خانم وانگ، 76 ساله، در یک منطقه روستایی در شمال به دنیا آمد، زندگی پر فراز و نشیبی داشت، درد از دست دادن دو پسرش را و زمانی یک ضربه روانی را تجربه کرد.
«اگر دافا را تمرین نمیکردم، شاید دیگر زنده نمیماندم. این تمرین جسم و ذهنم را پاک کرد. قبلاً ذهنم خیلی محدود بود اما الان بسیار پذیرا هستم و ذهنیتم جوانتر و جوانتر میشود.»
با شروع تعطیلات مدرسه در اواخر سال 2021، خانواده هر روز صبح ساعت 6:30 صبح برای تمرین به پارکی در همان نزدیکی میروند، که برای پسر 10 سالهاش، تیانروی، پسری که در استرالیا به دنیا آمده و بزرگ شده، آسان نبود.
تیانروی با نظارت والدینش و تشویق خواهرش و یادگیری دافا، با خانوادهاش هر روز در تمرین صبحگاهی باجدیت شرکت کردهاند.
ژانگ لئی گفت: «در ابتدا، تمرین در ساعت 6:30 صبح برای بچهها بسیار چالشبرانگیز بود، اما پس از انجام آن، بسیار راضی هستند. وقتی به خانه باز میگردند پرانرژی و آماده انجام هر کاری هستند.»
کل خانواده چند سال است که فا را بهصورت گروهی مطالعه میکنند. ژانگ لئی گفت: «مطالعه هر روز فا تزکیه پسرم را بسیار بهبود بخشیده است. در گذشته، او تفاوت بین تمرکز بر روی خود در مقابل داشتن ذهنی درست و تفاوت بین کلهشقی و استواری را نمیدانست، اما با خواندن جوآن فالون، بهتدریج متوجه شد که واقعاً تفاوت وجود دارد.
علاوه بر این، برای کودکان، بهویژه نوجوانان، مقاومت در برابر وسایل الکترونیکی، واقعاً نیاز به تمرکز ویژه دارد. اگر او دافا را تمرین نمیکرد، قطعاً نمیتوانست این کار را انجام دهد. پسرم در حال حاضر کمتر از اکثر بچههای کلاسش از وسایل الکترونیکی استفاده میکند. اگر او تزکیه نمیکرد، نمیتوانم تصور کنم که وضعیت فعلی زندگیاش چگونه میبود.»
تمام خانواده بسیار خوشحال هستند که مرید دافا شدهاند و در دافا به تعالی جسمی و ذهنی دست یافتهاند. با فرا رسیدن سال نو، تمام خانواده از استاد لی هنگجی سپاسگزاری میکنند:«متشکریم استاد، استاد سال نو مبارک!»
حق انحصاری کپیرایت برای وبسایت مینگهویی است. 1999-2023. مطالب منتشر شده در این مقاله با ذکر منبع قابل بازنشر است.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه تبریکها