(Minghui.org) شب گذشته رؤیایی دیدم. آنقدر زنده بود که از ترس، از خواب بیدار شدم.

من فرد ترسویی نیستم، اما خیلی ترسیده بودم، زیرا آنچه در رؤیایم دیدم بسیار واضح و واقعی بود. احساس کردم که ازطریق استاد به آن روشن و آگاه شدم تا درباره آن بنویسم، و صمیمانه امیدوارم هم‌تمرین‌کنندگانی که در تزکیه خود عقب مانده‌اند، عجله کنند تا زمان را غنیمت بشمارند و کوشاتر شوند.

استاد بیان کردند:

«آن مریدان دافایی که کوشا نبوده‌اند یا به افراط رفته‌اند، باید فوراً خود را اصلاح کنند و به‌طور خالصانه فا را مطالعه کنند و روی خود کار کنند، چراکه در معرض خطر بزرگی قرار دارید.» (خردمند بمانید)

وقتی برای اولین بار این آموزش فا را خواندم، فکر کردم که ممکن است در رده کسانی باشم که «کوشا نبوده‌اند»، اما نه کسانی که «به شیوه‌های افراطی عمل می‌کنند.» هنوز دنبال بهانه بودم و به این فکر می‌کردم که اگر بعداً عجله کنم، بازهم می‌توانم به نتیجه برسم. بنابراین اغلب نمی‌توانستم هر شش ماه، مطالعه یک دور از جوآن فالون را به پایان برسانم یا تمرین ایستاده فالون را یک بار انجام دهم.

کارهای زیادی انجام می‌دادم که با فا مطابقت نداشتند. فکر می‌کردم آن چیزها مهم نیستند. با نگاه‌ به گذشته، متوجه شدم که اشتباه کردم و بسیار پشیمانم.

در خواب دیدم خدایانی هستند که هر کاری را که ما انجام می‌دهیم با جزئیات زیاد ثبت می‌کنند، بدون اینکه چیزی از قلم بیفتد. آن‌ها براساس گزارش‌های خود، مشغول برنامه‌ریزی برای «ازبین ‌رفتن» بوده‌اند. بسیاری از هم‌تمرین‌کنندگان را در فهرست ازبین ‌رفتن دیدم که کوشا نبودند. برخی از آن‌ها اشتباهات بزرگی مرتکب شدند و هرگز آن را جبران نکردند.

روح تمرین‌کنندگانی که باید از بین می‌‌رفتند، بدون فاصله کنار یکدیگر نشسته بودند. دیدم که دو یا سه ردیف از روح تمرین‌کنندگان فراخوانده‌ شده بودند. یکی را دیدم که تازه به حسابش رسیدگی شده بود. با نگرانی به موجودی خدایی گفتم: «سریع به او کمک کنید!»

موجود خدایی پاسخ داد: «او را نمی‌توان نجات داد.»

سپس موجود خدایی صحنه‌ای را به من نشان داد: روح آن شخص یک روز زودتر فراخوانده شده بود و روز بعد هنگام رانندگی تصادف کرد، بنابراین روح آن شخص به صندلی منتقل شد.

صحنه بعدی بیشتر مرا متحیر کرد. یکی از اعضای بسیار نزدیک خانواده را دیدم که او هم تمرین‌کننده است. احساس می‌کردم نوبت او نزدیک شده است و موجود خدایی صفحه‌ای از چیزهایی را به من نشان داد که باید فوراً آن‌ها را اصلاح و جبران کند. یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات او خوابیدن در یک روز بارانی بود. اکنون زمان بسیار گرانبها است، بااین‌حال او آن را صرف خوابیدن کرد.

سپس ساعت 3:20 صبح با لرز و اشک روی صورتم از خواب بیدار شدم. بلافاصله با آن عضو خانواده که در خواب دیدم تماس گرفتم. او متوجه شد که مشکلاتش چقدر جدی است و مصمم شد آن را جبران کند!

من هم بعد از قطع کردن تلفن، شروع به انجام تمرینات کردم. تقریباً شش ماه از آخرین باری که تمرین ایستاده فالون را انجام داده بودم گذشته بود!

رؤیایم به من می‌گوید که هر آنچه استاد گفته‌اند کاملاً درست است. علاوه‌بر این، مریدان جوان دافا در برخی زمینه‌ها مرتکب اشتباه می‌شوند، بنابراین لطفاً هشیار باشید و زمانی را که استاد برای ما در نظر گرفته‌اند تلف نکنید.

بیایید این یادآوری را جدی بگیریم و در آخرین مرحله اصلاح فا با پشتکار تزکیه کنیم.

لطفاً به هر مطلب نامناسب اشاره کنید.

یادداشت سردبیر: این مقاله فقط بیانگر درک فعلی نویسنده است که با تمرین‌کنندگان به اشتراک گذاشته شده است تا بتوانیم «مطالعه و تزکیه خود را با یکدیگر مقایسه کنیم.» («تزکیه راسخ»، هنگ یین)

دیدگاه‌های ارائه‌شده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وب‌سایت دارای حق انحصاری کپی‌رایت برای وب‌سایت مینگهویی است. مینگهویی به‌طور منظم و در مناسبت‌های خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.