(Minghui.org) قبل از تمرین فالون‌ دافا، به بسیاری از بیماری‌های مزمن، ازجمله بی‌خوابی، خستگی مزمن، کم‌خونی، فشار خون پایین، زخم معده، آرتریت، چسبندگی روده و سینوزیت مبتلا بودم. زندگی برایم تحمل‌ناپذیر شده بود. شب‌ها خوابم نمی‌برد و باعث می‌شد در طول روز احساس کسالت داشته باشم. وقتی‌ سعی می‌کردم کمرم را صاف کنم و راست راه بروم، چسبندگی روده باعث نفخ مکرر و دردهای شدید شکمی می‌شد.

با بسیاری از متخصصان طب غربی و چینی مشورت می‌کردم و زمانی‌ که متوجه می‌شدم معروف هستند، ناامیدانه به نزدشان می‌رفتم. خرید و مصرف داروهای غربی و چینی مهم‌ترین مسئله زندگی‌ام شده بود. اما هیچ‌چیز به کاهش عذاب ناشی از بیماری‌هایم کمک نمی‌کرد.

در ۱۳مه۱۹۹۵، شروع به تمرین فالون‌ دافا کردم. اتفاقاً در همان زمان، وقت عمل جراحی روده داشتم. پزشکان به این نتیجه رسیدند که برای این عمل خیلی ضعیف هستم و برای انجام آن باید بدنی قوی داشته باشم.

با پرهیز از مصرف داروها و تزریقات، هر روز جوآن فالون را می‌خواندم و پنج تمرین را هر روز صبح و عصر انجام می‌دادم. وقتی برای معاینه به بیمارستان رفتم پزشکان گفتند که چسبندگی روده‌ام به‌طور طبیعی خوب شده است. علائمم ناپدید شد و معده‌ام دیگر درد نمی‌کرد و نفخ نداشت. می‌توانستم کمرم را صاف کنم و به‌طور عادی راه بروم.

پس از تمرین فالون ‌دافا به‌مدت کمتر از سه ماه، سایر بیماری‌هایم کاملاً از بین رفت. برای اولین بار در زندگی، بدنم سبک و بدون درد بود. از قدرت فالون‌ دافا بسیار خوشحال و شگفت‌زده شدم! از آن زمان تاکنون از سلامت کامل برخوردار هستم. امسال ۶۸ساله شدم، اما همکارانم اغلب می‌گویند که نسبت به سنم چقدر جوان‌ و پرانرژی‌ به نظر می‌رسم.

با مطالعه کتاب اصلی آموزه‌ها، جوآن فالون، یاد گرفتم که چگونه می‌توانم به فردی خوب تبدیل شوم که طبق اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباریِ دافا، خالص، مهربان، بردبار و صبور باشم و چطور این اصول را در زندگی روزمره‌ام به کار گیرم.

«دیگر افراد خوبی مثل شما زیاد نیستند»

در طول جشنواره نیمه‌ پاییز ۲۰۱۸، برای خرید به سوپرمارکت کارفور رفتم. یک پلوپز به ارزش بیش از ۲۰۰ یوآن و کمی غذا و مایحتاج روزانه خریدم. در صندوق، صندوقدار هر کالا را به‌دقت اسکن کرد، اما پس از پرداخت صورت‌حساب، احساس کردم چیزی اشتباه است و شک کردم که پول کمتری پرداخت کرده‌ام. صندوقدار مشغول رسیدگی به صف طولانی مشتریان بود، بنابراین به‌سختی می‌توانستم برگردم و مسئله را مطرح کنم.

همان‌طور که به‌سمت در خروجی می‌رفتم، متوجه شدم که این اتفاق ممکن است آزمونی برای ازبین بردن وابستگی‌ام به منافع شخصی باشد. سبد خریدم را به پیشخوان خدمات مشتریان بردم و برای بررسی تمام اقلام خریداری‌شده روی رسید کمک خواستم. منشی پرسید: «آیا هزینه زیادی از شما گرفته شده است؟» پاسخ دادم: «نه، فکر می‌کنم کمتر پرداخت کرده‌ام.» او که تعجب کرده بود، گفت: «هرگز با چنین موقعیتی روبرو نشده‌ام. مشتریان برای درخواست بازپرداخت یا بازگرداندن کالا به اینجا می‌آیند. هیچ‌کس برای کم پرداخت کردن مراجعه نمی‌کند.»

او به رسید نگاه کرد، اقلام را یکی‌یکی چک کرد و گفت: «مشکلی ندارد.» به پلوپز اشاره کردم و گفتم: «این نیست.» او دوباره رسید را به‌دقت بررسی کرد و متوجه شد که واقعاً پلوپز در رسید نیست. او با مدیر فروشگاه تماس گرفت و مشکل را گزارش کرد. فروشگاه آن صندوق را تعطیل و شروع به بررسی کرد.

منشی خطاب به من گفت: «از توجه به‌موقع شما متشکرم، در غیر این صورت فروشگاه متحمل ضرر زیادی می‌شد.» در پاسخ گفتم: «برگرداندن کالای حساب‌نشده کار درستی است. من تمرین‌کننده فالون‌ گونگ هستم و تلاش می‌کنم برطبق اصول حقیقت، نیکخواهی و بردباری، انسان خوبی باشم. طمع یا سوء‌استفاده از دیگران نادرست است و ما آموخته‌ایم که نسبت به دیگران باملاحظه باشیم. اگر همه با حقیقت، نیکخواهی و بردباری زندگی می‌کردند، فروشگاهتان هرگز ضرر نمی‌کرد.» او با تحسین به من نگاه کرد و گفت: «مطمئناً درست است. دیگر افراد خوبی مثل شما زیاد نیستند.»

اعمال خوب ما می‌تواند بر اطرافیان تأثیر بگذارد

ما در طبقه سوم یک ساختمان مسکونی قدیمی زندگی می‌کنیم. طبقه اول دارای یک سرریز اختصاصی آب باران است، اما طبقات دوم تا هفتم یک سرریز مشترک دارند. ناودان‌های قدیمی مستعد مسدود شدن بودند و آب باران در آپارتمان‌های طبقه دوم جمع و به طبقه اول نشت می‌کرد. این منجر به مشاجرات ناخوشایندی بین همسایگان این طبقات شده بود.

تعویض سرریز اصلی اساساً مشکل را حل می‌کرد، اما شرکت مدیریت املاک از پرداخت هزینه خودداری کرد، بنابراین از هریک از ساکنان خواسته شد برای تعویض آن هزینه‌ای بپردازند. نه مالکان و نه اجاره‌نشین‌ها حاضر به پرداخت هزینه نبودند، بنابراین هیچ کاری انجام نشد.

یک روز بارندگی بود و بارش از صبح تا ساعت ۴ عصر ادامه داشت و باعث شد آب زیادی در حیاط خانه جمع شود. به‌محض اینکه باران تمام شد، توانستم برای خرید بیرون بروم. وقتی از کنار آپارتمان طبقه اول رد می‌شدم، همسایگانم را دیدم که مشغول خالی کردن آب بارانی بودند که به خانه‌هایشان نشت کرده بود. اگرچه درباره این وضعیت شنیده بودم، آن را به چشم خودم ندیده بودم.

وقتی پیشنهاد دادم با شرکت مدیریت املاک صحبت کنم، زوج مسن سرشان را تکان دادند و گفتند: «بی‌فایده است. ما بارها سعی کردیم با آن‌ها صحبت کنیم و حتی برای کمک گرفتن از پلیس، با ۱۱۰ تماس گرفتیم، اما مشکل همچنان باقی است. در سال‌های اخیر، هر زمان که باران شدید می‌بارد، آپارتمان ما دچار آب‌گرفتگی می‌شود و اثاثیه ما را از بین می‌برد.» با همسایگانم در ۲۰۲، یک طبقه بالاتر، صحبت کردم و آن‌ها هم ماجرای مشابهی داشتند. آن‌ها گفتند: «اگر احتمال بارندگی وجود داشته باشد، جرئت نداریم بیرون برویم. باید در خانه بمانیم تا آب باران را جمع کنیم، وگرنه وقتی آب باران به طبقه اول نشت کند مشکل پیش خواهد آمد.»

با دیدن نگرانی و ناامیدی آن‌ها، به این فکر افتادم که چگونه می‌توانم کمکشان کنم. طبق آموزه‌های فالون ‌دافا ما باید تلاش کنیم با پیروی از اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری افراد خوبی باشیم و این شامل مهربانی و توجه به اطرافیانمان می‌شود.

آن روز آن مطلب را با خانواده‌ام در میان گذاشتم. اگرچه شوهر و پسرم تمرین‌کننده نیستند، خانواده‌ام به خوبی فالون‌ دافا اذعان دارند و از تزکیه من با تمام وجود حمایت می‌کنند. وضعیت را برایشان تعریف کردم و به آن‌ها پیشنهاد دادم: «بیایید یک کار خوب انجام دهیم. ما می‌توانیم از پول خود برای کمک به همسایه‌های طبقه‌ پایین‌مان، به‌منظور تعویض آب‌ریزشان استفاده کنیم.» شوهر و پسرم هر دو موافقت کردند: «انجامش دهیم.» پسرم اضافه کرد: «من می‌توانم لباس کمتری بخرم و پولم را برای این کار صرف کنم.»

با نماینده شرکت مدیریت املاک صحبت کردم و از او خواستم لوله آب را تعویض کند. وقتی او گفت که هزینه‌اش ۴۰۰ یوآن است بدون تردید مبلغ را به او دادم. او متعجب شد: «شما [تمرین‌کنندگان فالون دافا] بسیار متفاوت از دیگران هستید.» همان روز بعدازظهر لوله آب تعویض شد. وقتی نگهبان ساختمان مرا دید، فریاد زد: «چرا این‌همه پول را پرداختی؟ از بقیه هم بگیر.» پاسخ دادم: «آرام صحبت کن، من فقط یک کار خوب انجام دادم.»

نماینده مدیریت بعداً ۱۰۰ یوآن را به من پس داد. او گفت که عمل نوع‌دوستانه مرا با نماینده شرکت ساختمانی در میان گذاشته و درخواست تخفیف کرده است. نماینده شرکت موافقت کرد و گفت: «درمورد این مسئله، اجازه دهید این کار خیر را اجر بگذاریم و ۱۰۰ یوآن تخفیف دهیم.»

خبر این اتفاق خیلی زود در مجتمع مسکونی ما پخش شد. این زوج مسن کار خوب مرا با ساکنین واحد ۲۰۱ در میان گذاشتند. این امر آن‌ها را تشویق کرد تا هزینه‌های لازم برای تعویض لوله‌های خود را بپردازند. ساکنان طبقات اول و دومِ چند واحد دیگر یکی پس از دیگری سرریزهای خراب خود را تعویض کردند تا اینکه درنهایت همه تعویض شدند. مشکلات در ساختمان ما حل شد.

این اعمال خوب نتیجه قدرت فالون‌ دافا بود. وقتی مریدان دافا خوب عمل می‌کنند، رفتار آن‌ها می‌تواند بر اطرافیانشان تأثیر بگذارد تا کار درست را انجام دهند.