(Minghui.org) فالوندافا، یک روش معنوی باستانی و تمرین مدیتیشن است که در ماه مه1992 به عموم معرفی شد و از آن زمان تمرینکنندگان بیشمار و افرادی که حامی آن بودهاند از آن بهرهمند شدهاند. در زیر سه نمونه از چنین ماجراهایی که توسط سه تمرینکننده گزارش شده، آورده شده است.
ماجرای 1: برادرزادهام پس از اینکه یک جسم سنگینِ در حال سقوط با پایش برخورد کرد ظرف هفت روز بهبود یافت
برادرزاده 28 سالهام در محل ساخت و ساز مترو مشغول به کار بود که یک قطعه فلز سنگین از ارتفاع سقوط و به پاهایش برخورد کرد. او دردی طاقت فرسا داشت و حتی قدرت نگه داشتن یک تکه کاغذ را نداشت. هیچ داروی مسکنی موثر نبود. اغلب ناله میکرد و نمیتوانست بخوابد.
یک تمرینکننده فالوندافا از او خواست که عبارات خوشیمن «فالوندافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است.» را تکرار کند. بهمحض اینکه برادرزادهام شروع به تکرار «کلمات جادویی» کرد، گفت که دردش تسکین یافتهاست. هفت روز بعد، او دیگر نیازی به ویلچر یا عصا نداشت و قادربود به تنهایی راه برود. او و خانوادهاش از دافا و استاد دافا، استاد لی، سپاسگزار بودند.
ماجرای 2: استاد دخترم را نجات دادند
چند روز پیش کاهش شدید دما داشتیم. وقتی در نیمههای شب دختر تازه متولد شدهام را بررسی کردم، از اینکه دست و صورتش بسیار سرد بود شوکه شدم. سعی کردم بیدارش کنم، اما نتوانستم. نفسش سرد بود و نگران شده بودم.
شوهرم را بیدار کردم. درباره این فکر کردیم که دخترمان را به بیمارستان ببریم اما نگران هوای سرد بودیم. از آنجاکه نمیدانستیم چکار کنیم، عبارات «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است.» را دائماً تکرار میکردم.
مدت کوتاهی بعد از آن دخترم از خواب بیدار شد. او بسیار ضعیف بود. دمای او را اندازه گرفتیم و 36درجه سانتیگراد بود. او را با دو پتو پیچیدیم. او را در آغوشم گرفتم و مدام عبارات را تکرار کردم دو ساعت بعد بدنش گرم شد و توانست مقداری شیر بنوشد. صبح روز بعد که از خواب بیدار شد، حالش کاملا خوب بود. میدانم استاد همیشه با ما هستند و این استاد بودند که دخترم را نجات دادند!
ماجرای 3: دافا مادرم را مورد برکت قرار داد
تمرین دافا را در سال1997 شروع کردم. پیش از آن، خلق و خوی بسیار بدی داشتم و اغلب با شوهرم دعوا میکردم. خواهرم، یک تمرینکننده قدیمی دافا بود، پیشنهاد کرد که دافا را یاد بگیرم. از آنجاکه نمیخواستم او را ناامید کنم، در یک جلسه مطالعه شرکت کردم و جذب آموزهها شدم.
اگرچه سابقا تغییر دادن خودم بسیار سخت بود، اما قدرت پاکسازی دافا خیلی زود مرا به فردی آرام و باملاحظه تبدیل کرد. دیگر با دیگران نمیجنگیدم و بسیاری از بیماریهایم ناپدید شدند.
یک روز بعد از شام، برادرم با من تماس گرفت و گفت مادرمان بهشدت بیمار است. ما با عجله رفتیم و او تحت تزریق وریدی بود. بدنش سفت و مانند چوب شده بود. دکتر گفت، حتی اگر بیدار شود، ممکن است در وضعیت نباتی باشد. کنار مادرم نشستم و تکرار میکردم: «فالوندافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است.»
مدتی نگذشت که مادرم از خواب بیدار و غافلگیر شد که تمام شش فرزندش آنجا هستند. خواهر و برادرم همگی شاهد قدرت شفابخشی دافا بودند.
چند سال بعد مادرم دچار حمله قلبی شد و از شدت درد روی تخت غلت میزد. به او یادآوری کردم که از استاد کمک بخواهد. او خودش شروع به تکرار عبارات کرد و وضعیت ناپایدارش در مدت کوتاهی محو شد. روز بعد او کاملاً خوب بود. او یکبار دیگر از استاد برای نجات جانش تشکر کرد.
یادداشت سردبیر: دیگاههای بیانشده در این مقاله بیانگر نظرات نویسنده است. تمام مقالات، تصاویر یا سایر متونی که در وبسایت مینگهویی منتشر میشوند، توسط وبسایت مینگهویی دارای حق انحصاری کپیرایت هستند. مینگهویی محتوای آنلاین خود را به طور منظم و در مناسبتهای خاص منتشر و ارائه میکند.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه قدرت الهی فالون دافا