(Minghui.org) در مسیر تزکیهام مسیرهای انحرافی را طی کردم و فرصتهای زیادی را برای بهبود شینشینگم از دست دادم که اکنون فکرکردن به آن دردناک است. میخواهم از این آخرین فرصتها استفاده و با پشتکار تزکیه کنم.
برای روشنگری حقیقت با تمرینکنندهای دیگر به نام لینگ [نام مستعار] بیرون میرفتم. میخواستم هر روز صبح با مردم درباره آزار و شکنجه فالون گونگ صحبت کنم. همچنین در بعدازظهر و عصر در مطالعه گروهی فا شرکت میکردم.
لینگ نیکخواه و مهربان است. او هیچ ترسی ندارد و افکار درست قدرتمندی دارد. او بهطور پیوسته و محکم در مسیر تزکیهاش گام برمیدارد و در نجات مردم جدی است.
در ابتدا از لینگ فاصله میگرفتم، و درحالیکه او حقیقت را برای مردم روشن میکرد، افکار درست میفرستادم. بهخاطر ترس نمیخواستم مردم بدانند ما با هم هستیم. لینگ از من انتقاد نکرد، بلکه مرا تشویق کرد.
هر بار قبل از خروج از خانه از استاد میخواستم که افکار درست مرا تقویت کنند و ترسم را از بین ببرند.
یک روز که با فرستادن افکار درست از راه دور به لینگ کمک میکردم، ناگهان فکر کردم: «این چه نوع همکاری است؟ دارم همه کار را اشتباه انجام میدهم. من شاگرد استاد هستم و درستترین کار را در جهان انجام میدهم. هیچکسی لایق نیست با من مداخله کند.» بلافاصله رفتم و به لینگ پیوستم.
لینگ هنگام روشنگری حقیقت به اصل مطلب میپردازد. او تنها با چند جمله میتواند مردم را متقاعد کند که از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) و سازمانهای وابسته به آن خارج شوند. از او پرسیدم: «لینگ، اینقدر سریع برایشان توضیح میدهی، فکر میکنی آنها میفهمند؟ استاد گفتند که واداشتن مردم به خروج از سازمانهای ح.ک.چ هدف نیست، بلکه روشنگری حقیقت برای آنهاست.»
لینگ پاسخ داد: «زمان محدود است. مردم منتظر نجات هستند. میخواهم تاآنجاکه ممکن است مردم را نجات دهم. وقتی مطالب روشنگری حقیقت را بخوانند، همه چیز را خواهند فهمید.»
شاهد قدرت دافا
وقتی مردم از گوشدادن امتناع میکنند، لینگ میگوید: «اجازه دهید به شما بگویم که چه اتفاقی برای خانوادهام افتاده است. ما یک سوپرمارکت و یک انبار داریم. انبار ما و مزرعه پرورش خوک خواهرم نزدیک یک گاوداری است. گاوداری انباری داشت که ساقههای ذرت را در آن نگه میداشتند تا آنها را در زمستان بهعنوان غذا به دامها بدهند.
«یک شب ساقههای ذرت آتش گرفت. شدت آتش بهحدی بود که کسی نمیتوانست به آن نزدیک شود. مردم مات و مبهوت مانده بودند و فقط با درماندگی آتش انبار را تماشا میکردند. شخصی با آتشنشانی تماس گرفت، اما به نظر میرسید که تا رسیدن ماشینهای آتشنشانی انبار بهطور کامل میسوزد.
ناگهان ۹ کلمه خاص را به یاد آوردم و فریاد زدم: «فالون دافا خوب است! حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است! استاد، لطفاً به ما کمک کنید تا آتش را خاموش کنیم!» آتش بلافاصله خاموش شد. مردم بهسرعت آتش باقیمانده را خاموش کردند. انبار خانواده و مزرعه پرورش خوک خواهرم آسیبی ندید. همه شاهد قدرت دافا بودند.
پیشنهاد راهی برای ایمن بودن
«ما حقیقت، نیکخواهی، بردباری را تمرین میکنیم و باید حقیقت را بگوییم. با شما همانطور صحبت میکنم که با خانوادهام صحبت میکنم. درعوض از شما چیزی نمیخواهم، اما امیدوارم به یاد داشته باشید که "فالون دافا خوب است! حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است!" و در برابر فاجعه بزرگ در امان باشید.
«لطفاً به مطالب نگاهی بیندازید، بعد از اینکه حقیقت را فهمیدید، برکت خواهید یافت.» اکثر مردم این مطالب را میپذیرند و با خروج از سازمانهای حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) که به آنها ملحق شدهاند، موافقت میکنند.
ما گاهی اوقات با افرادی روبرو میشویم که میگویند: «آیا کار بهتری برای انجامدادن ندارید؟ میخواهی دستگیر شوی.» لینگ تحت تأثیر قرار نمیگیرد و نیکخواهانه با آنها صحبت میکند.
به مردم میگویم: «دافا نه تنها انبار سوپرمارکت و مزرعه پرورش خوک خانوادۀ لینگ را نجات داد، بلکه زندگی او را نیز نجات داد. او قبلاً مبتلا به سرطان بود. بهخاطر تمرین فالون دافا، یا همان فالون گونگ، بیماریاش بهبود یافت.
«همه ما میدانیم که وقتی یک پزشک بیماری را درمان میکند، بیمار از او تشکر و به پزشک اعتماد میکند. دافا به لینگ سلامتی داد، بنابراین از استاد دافا تشکر و به دافا اعتماد میکند. او به شما درباره زیبایی قدرت نجاتبخشی دافا گفت تا بتوانید از آن بهرهمند شوید. او نمیخواهد هیچ آسیبی به شما برسد یا شما را مجبور به باور چیزی کند. این به شما بستگی دارد که باور کنید یا خیر.
«وقتی ما را کتک میزنند یا مورد فحاشی قرار میدهند، تمرینکنندگان دافا مقابله نمیکنند، و براساس اصول دافا، حقیقت، نیکخواهی، بردباری رفتار میکنند. از زمانهای قدیم اینطور بوده که آزار و اذیت انسانهای خوب عاقبت خوبی نخواهد داشت. لطفاً بهخاطر خودتان و خانوادهتان کارهای بد انجام ندهید.»
صحبت با پلیس
زمستان گذشته در بازاری بزرگ، دو مرد را دیدیم که مشغول گفتگو بودند. لینگ به آنها سلام کرد: «میخواهم به هر یک از شما مطالبی بدهم تا بتوانید کمی از حقیقت فالون دافا را بدانید و در طول پاندمی در امان باشید.»
مرد چاقتر گفت: «ما پلیس هستیم. درحالحاضر کمپین سرکوب بهشدت فعال است. چطور جرئت میکنی درباره این موضوع با ما صحبت کنی!» لینگ گفت: «این پاندمی فقط به این دلیل که مأمور هستید به شما رحم نمیکند. درواقع شما حتی بیشتر از یک فرد عادی درباره آزار و شکنجه میدانید. اگر از تمرینکنندگان فالون دافا محافظت کنید، آینده درخشانی خواهید داشت.»
لینگ مطلب را در جیب کت مأمور گذاشت و پرسید: «عضو حزب هستی، درست است؟» مأمور گفت: «چگونه عضو نباشم؟» لینگ گفت: «چطور است با نام مستعار آن را ترک کنی؟» سرش را به علامت تأیید تکان داد. مأمور دیگر قبلاً دور شده بود. لینگ از اولین مأمور خواست که پس از خواندن مطلب آن را به او بدهد و گفت: «ما نباید فقط خودمان را نجات دهیم، بلکه باید به همکاران و اعضای خانواده خود نیز کمک کنیم.»
دفعه بعد که به بازار رفتیم دوباره با همان مأموران روبرو شدیم. لینگ به مأمور لاغرتر گفت: «این دست سرنوشت است. آسمان با تو بسیار مهربان است، به نظر میرسد که حقیقت را درک کردهای و امروز باید از ح.ک.چ خارج شوی. فرصت را از دست نده. درباره ترک حزب با استفاده از یک نام مستعار چه فکر میکنی؟ او موافقت کرد و با مطالب از آنجا رفتند.
بار سوم که به بازار رفتیم، اتفاق شگفتانگیزتری افتاد. دو مأمور پلیس به دنبال لینگ بودند و مطالب بیشتری میخواستند.
لینگ گفت: «من دو بسته برایتان آماده کردم. آنها درباره عواقب جدیای صحبت میکنند که افراد بهدلیل آزار و شکنجۀ دافا و تمرینکنندگان دافا با آنها مواجه میشوند. این افراد در سطوح مختلف دادستانهای عمومی، قضات و مقامات مجری قانون از نقطهنظر قانون اساسی و قانون هستند.» آنها طوری به نظر میرسیدند که انگار لینگ گنجی را به آنها داد و مطالب را برداشتند.
در دو سال گذشته که با لینگ همکاری میکردم، حقیقت را بهصورت رو در رو روشن میکردم، با افراد و مسائل زیادی مواجه شدم. میدانم که استاد ترتیبی دادند که لینگ مرا به همه جا ببرد تا مردم را نجات دهم، خودم را متعادل کنم و شینشینگم را تزکیه کنم و وابستگیهایم را از بین ببرم.
استاد از شما سپاسگزارم! برای نجات نیکخواهانه شما سپاسگزارم! از شما، لینگ، برای تلاش و فداکاریتان سپاسگزارم. از همتمرینکنندگانی که به من کمک کردند تشکر میکنم.
دیدگاههای ارائهشده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وبسایت دارای حق انحصاری کپیرایت برای وبسایت مینگهویی است. مینگهویی بهطور منظم و در مناسبتهای خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه روشنگری حقیقت