(Minghui.org) سال‌ها پیش، وقتی پسرم را به‌دلیل بیماری سل و سنگ کیسه صفرا به بیمارستان بردم، بانوی جوانی را دیدم که در حال صحبت با جمعیتی بود و می‌گفت که با تمرین فالون دافا (یا فالون گونگ) بدون درمان پزشکی بیماری‌های مختلفش بهبود یافته است.فکر کردم مزخرف است و به مردم گفتم حرفش را باور نکنند.

به آنها گفتم: «پسرم با دارو درمان نشد! من باور ندارم که تمرین فالون گونگ بیماری او را درمان کند. اصلاً علمی نیست!»

اما چیزی که انتظارش را نداشتم این بود که وقتی بیمارستان نتوانست پسرم را درمان کند، او با تمرین فالون دافا بهبود یافت.

پسرم در آن زمان از دردهای مکرر شکمی رنج می‌برد. او به سنگ کیسه صفرا و سل مبتلا بود. او را برای مداوا به بیمارستان‌های مختلف بردم، اما به‌دلیل مصرف داروهای نامناسب علائمش بدتر شد. گوشش به‌خاطر عوارض جانبی درد گرفت. در رختخواب غلت می‌زد: «اوه، این درد مرا می‌کشد! مادر کمکم کن!» قلبم جریحه‌دار شده بود.

گرچه وضعیت مالی‌ام خوب نبود، اما همچنان به دنبال درمان احتمالی برای او بودم. پزشکی گفت: «هیچ راه خوبی برای درمان سنگ کیسه صفرا وجود ندارد. احتمالاً فقط می‌توانید به درمان محافظه‌کارانه برای کاهش درد اعتماد کنید.»

هیچ کلمه‌ای نمی‌توانست بیانگر احساسم باشد، در حالی که می‌دیدم فرزندم رنج می‌برد و نمی‌توانستم کاری برای کمک به او انجام دهم.

در تلاشی دیگر برای یافتن درمان، پسرم را به بیمارستان سل بردم. در آنجا بود که آن بانوی جوان را دیدم که درباره فالون دافا صحبت می‌کرد.

پس از آن برخورد، من به بردن پسرم به بیمارستان‌ها ادامه دادم، تا اینکه یک روز یکی از بستگانم فالون دافا را به من معرفی کرد: «این روش برای شما هیچ هزینه‌ای ندارد، چرا آن را امتحان نمی‌کنید؟»

من تحت‌تأثیر قرار گرفتم. «بسیاری از مردم می‌گویند فالون دافا خوب است. امتحان کردنش ضرری ندارد. ممکن است خودم آنرا یاد بگیرم تا بررسی کنم که آیا واقعاً اینقدر خوب است یا خیر.»

من با پسرم خواندن جوآن فالون، کتاب اصلی فالون دافا را شروع کردم. انتظار نداشتم که بیماری پسرم در همان روز ناپدید شود. از آن زمان، او هرگز از دردهای شکمی یا گوش‌درد شکایت نکرده است. در خواب، استاد لی را دیدم که یک روسری بلند از سینه پسرم بیرون آوردند و روسری را روی خود انداختند. می‌دانستم که استاد بدن پسرم را پالایش کردند و کارما و رنج را برای او متحمل شدند.

در واقع تمام بیماری‌های من نیز ناپدید شدند! در دوران دبستان دچار سرفه‌های شدید می‌شدم. هر روز مقدار زیادی خلط دفع می‌کردم. وضعیت بد نای، تنگی‌نفس، بی‌حسی در هر دو دست، چشم‌درد و دست‌های ترک‌خورده داشتم. همیشه خسته بودم. بالا رفتن از پله‌ها نفسم را بند می‌آورد. در این همه سال، هیچ پزشکی نتوانست مرا درمان کند، اما پس از تمرین فالون دافا بلافاصله بهبود یافتم.

با مشاهده معجزاتی که برای من و پسرم اتفاق افتاد، برخی از اعضای خانواده ما نیز شروع به تمرین فالون دافا کردند. حتی بهتر از آن، وضعیت مالی خانواده‌ام بهبود یافت. پسرم بعداً ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد.

نوه‌ام نیز از فالون دافا بهره برده است. یک‌بار به غذاهای دریایی حساسیت داد و چشمانش آنقدر متورم شده بود که نمی‌توانست آنها را باز کند. صورتش قرمز و متورم شده بود. سریع او را به بیمارستان رساندم. در راه از استاد کمک خواستم و به نوه‌ام گفتم که او نیز از استاد کمک بخواهد. او گفت: «استاد، لطفاً کمکم کنید!» قبل از رسیدن تاکسی به بیمارستان، او ‌توانست چشمانش را باز کند. نقاط قرمز روی صورتش از بین رفته بود و دیگر صورتش ورم نداشت. وقتی پزشک او را دید، به حالت عادی بازگشته بود. پزشک گفت: «حالش خوب است. می‌توانید به خانه بروید.»

شوهرم مدتها بود که چشم‌درد داشت. بعد از اینکه تمام درمان‌های ممکن را امتحان کرد، به استاد لی فکر کرد و در ذهنش گفت: «استاد لی هنگجی، لطفاً کمک کنید تا از شر درد چشمانم خلاص شوم. بسیار از شما متشکرم!» در کمتر از 5 دقیقه چشمانش دیگر درد نمی‌کرد. بعداً شوهرم تجربه خود را به برادر شوهرم گفت و او را تشویق کرد که از استاد بخواهد که به بهبود شانه منجمدش کمک کنند.

در اینجا من از بانوی جوانی که در بیمارستان سل ملاقات کردم صمیمانه عذرخواهی می‌کنم. او راست می‌گفت. اما، به‌دلیل ناآگاهی من، بسیاری از مردم حاضر به گوش دادن به او نشدند. من برای آنها هم بسیار متأسفم. واقعاً امیدوارم که آن افراد بتوانند دوباره دربارۀ خوبی فالون دافا بشنوند و مانند من از دافا بهره‌مند شوند.

کلیۀ مطالب منتشرشده در این وب‌سایت دارای حق انحصاری کپی‌رایت برای وب‌سایت مینگهویی است. مینگهویی به‌طور منظم و در مناسبت‌های خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.