(Minghui.org) من در سال 2018 همراه چند تمرینکننده در منطقهام دستگیر شدم. حتی گرچه فشار خونم بهطرز خطرناکی بالا بود و توسط بازداشتگاه محلی رد شدم، کمیته امور سیاسی و حقوقی همچنان بازداشتگاه را مجبور کرد که مرا بپذیرد. در بازداشتگاه بهشدت تحتنظر بودم، با دوربینی که شبانهروز بهسمت تختم نشانه رفته بود.
پشتکار در انجام تمرینات
من آزار و شکنجه نیروهای کهن را نفی کردم. مرتکب هیچ جرمی نشده بودم. از پوشیدن لباس زندان امتناع کردم و از مصرف داروهایی که به من میدادند خودداری کردم. گرچه نگهبانان بازداشتگاه سعی میکردند جلوی تمرین کردنم را بگیرند، روزانه دو بار تمرینات را انجام میدادم.
یک روز که نگهبان دید من و یکی دیگر از تمرینکنندگان درحال انجام تمرینات هستیم، برای هریک از ما دو غلوزنجیر 9کیلوگرمی (20پوندی) آورد. از استاد خواستم که به من قدرت ببخشند و از رفتن با نگهبان برای بستن غلوزنجیر خودداری کردم. بهدلیل برخورد قاطعم، نگهبان رئیس بازداشتگاه را متقاعد کرد که بهدلیل کهولت سن و شرایط جسمی مرا از بستن غل و زنجیر معاف کند. تمرینکنندۀ همراهم با نگهبان رفت.
تغییرات جسمی من زندانیان و نگهبانان را شگفتزده کرد
برای مدتی طولانی هر روز تمرینات را انجام میدادم. یک ماه بعد عادت ماهانه شدم و شش ماه بعد دندان جدیدی درآوردم. وقتی نگهبان خانم حالم را پرسید، به او گفتم که عادت ماهانهام برگشته است و دندان جدیدی درآوردهام. وقتی او دندان کاملاً جدید مرا دید، تحت تأثیر قرار گرفت.
همه تعجب کرده بودند که فردی حدوداً 60ساله مانند من دندان درآورده و عادت ماهانهاش برگشته است. به آنها گفتم که در تمرین تزکیه فالون دافا چنین چیزی پدیدهای رایج است. نگهبان گفت: «باورکردنی نیست!» سایر زندانیان نیز گفتند: «میخواهم وقتی آزاد شدم دافا را تمرین کنم.»
فرصتهایی برای روشن کردن حقیقت
تمام تلاشم را میکردم تا از زندانیانی که واقعاً به کمک نیاز داشتند مراقبت و به آنها محبت کنم. حتی به کسانی که در گذشته با تمرینکنندگان دافا بدرفتاری کرده بودند، میگفتم استادمان به ما آموختهاند که مهربان و نیکخواه باشیم.
یکی از بازداشتشدگان وقتی نگهبانان تحریکش میکردند که تمرینکنندگان را کتک بزند، چنین میکرد. خانوادهاش دیگر برای خرید غذا برایش پول نمیفرستادند. هیچکسی نمیخواست به او کمک کند زیرا بسیار شرور بود، اما من غذایم را با او شریک میشدم و پس از یک ماه، اطلاعات پایهای درباره فالون دافا و آزار و شکنجه را به او گفتم. همچنین کمکش کردم از حزب کمونیست چین و سازمانهای جوانان آن خارج شود. او پس از آن، فوقالعاده تغییر کرد.
زن دیگری در سلول ما متوجه نمیشد که چرا من از انجام کار بدون دستمزد خودداری میکنم. درباره آزار و شکنجه، اطلاعات اولیه درباره فالون دافا، چگونگی گسترش آن در سراسر جهان و اینکه چرا جیانگ زمین آزار و شکنجه را از روی حسادت آغاز کرد، به او گفتم. همچنین حقایق را درباره «حقه خودسوزی» برایش روشن کردم. به او گفتم که آزادی مذهب و ایمان حقی است که قانون اساسی به من داده است، من مرتکب هیچ جرمی نشدهام و نباید اینجا باشم، چه برسد به اینکه برای بازداشتگاه کار کنم. او حقیقت را درک کرد و بعد از آن نگرشش نسبت به فالون دافا تغییر کرد.
دیدگاههای ارائهشده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وبسایت دارای حق انحصاری کپیرایت برای وبسایت مینگهویی است. مینگهویی بهطور منظم و در مناسبتهای خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه قدرت الهی فالون دافا