(Minghui.org) در سال 2019 گوینده رادیو مینگهویی شدم که روی تمرین‌کنندگان جوان تمرکز داشت. از استاد لی، بنیانگذار فالون دافا، سپاسگزارم که این فرصت را برایم فراهم کردند تا در طول اصلاح فا به استاد کمک کنم و این فرصت گرانبها را ارزشمند می‌دانم. همچنین از هم‌تمرین‌کنندگان برای کمک و تشویقم در طول این روند سپاسگزارم. می‌خواهم تجربیات تزکیه‌ام را با هم‌تمرین‌کنندگانم به اشتراک بگذارم.

بهبود ویژگی‌های اخلاقی‌ام

زمانی در تعطیلات، من و همکلاسی‌ام درحال دویدن بودیم که او به‌طور تصادفی به زمین افتاد. وقتی زمین خورد خندید، اما به‌محض بلند‌شدن عصبانی شد و به گوشه‌ای دوید و شروع کرد به گریه‌کردن. از او پرسیدم: حالت خوب است؟ پاسخ داد: از تو متنفرم. سپس توپی را به صورتم پرتاب کرد. خیلی عصبانی شدم و او را تمام روز تنها گذاشتم.

ناگهان به یاد مقاله‌ای از مینگهویی افتادم که توسط تمرین‌کننده‌ای جوان نوشته شده بود و وقتی به خانه رسیدم آن را گوش کردم. این تمرین‌کننده جوان در مقاله، تجربه‌ای مشابه با من داشت، اما او تحت تأثیر قرار نگرفت یا عصبانی نشد. من هم کاستی‌هایم را پیدا و خودم را اصلاح کردم.

روز بعد، به‌محض اینکه بحث روز قبل را مطرح کردم، من و همکلاسی‌ام شروع به خندیدن کردیم. به‌نظر می‌رسید که او به اندازه من عصبانی نشده و همه‌چیز برای بهبود تزکیه من ترتیب داده شده بود.

می‌دانم که گویندگی مقاله‌های تمرین‌کنندگان جوان در رادیو مینگهویی کاری مقدس است، بنابراین هر بار تمام تلاشم را می‌کنم. در مواقعی که مقالات باید چند بار بازنویسی می‌شدند تا برای شنوندگان جوان مناسب باشند، با مشکلاتی مواجه می‌شدم. چیزی که بیش از همه مرا آزار می‌داد این بود که هر مقاله را چند بار ضبط می‌کردم تا سروصدایی در پس‌زمینه وجود نداشته باشد. گاهی تا ساعت 2 بامداد ضبط می‌کردم. یک بار بیش از 20 بار مقاله تبادل تجربه را ضبط کردم و دچار آشفتگی و بی‌تابی شدم.

معجزات دافا

هر بار قبل از پخش، برای ازبین بردن مداخله در میدان بُعدی‌ام، افکار درست می‌فرستم. یک بار، با اینکه فرستادن افکار درست را تمام کردم، سگی شروع به پارس‌کردن کرد. می‌دانستم که این مداخله است. از این رو، پنجره را باز کردم و گفتم: «لطفاً دیگر پارس نکن. اگر مجبوری پارس کنی، 20 دقیقه بعد پارس کن.» بعد از اتمام ضبط، دیدم 19 دقیقه گذشته است. سگ واقعاً بعد از گذشت 20 دقیقه شروع به پارس‌ کرد.

یک بار داشتم برای تبریک سال نو به استاد شعر می‌سرودم. به دو بیت اول شعر فکر کردم، اما هر چقدر تلاش کردم نتوانستم دو بیت آخر را بنویسم. در‌حالی‌که فکر می‌کردم چه بنویسم به این طرف و آن طرف قدم می‌زدم که ناگهان زمین خوردم. به‌طرز معجزه آسایی، بعد از اینکه زمین خوردم، فهمیدم که چه بنویسم. فکر می‌کنم استاد از این فرصت استفاده کردند تا به من الهام ببخشند.

ازبین‌بردن کارمای بیماری در حین گویندگی

هر زمان که مقاله تبادل تجربه جدیدی برای پخش به دستم می‌رسید دچار سرما‌خوردگی می‌شدم. وقتی این اتفاق می‌افتاد باید چه‌کار می‌کردم؟ تنها راه کمک خواستن از استاد بود. از استاد می‌خواستم سرماخوردگی و گرفتگی بینی‌ام را برطرف کنند تا بتوانم بهتر ضبط کنم. مدتی بعد از اینکه از استاد کمک می‌خواستم بینی‌ام بهتر می‌شد.

زمانی هم بود که کارمای شدید بیماری داشتم. تب داشتم و تقریباً در همان زمان مقاله‌ای به من داده شد تا ضبط و پخش شود. به سخنرانی‌های صوتی استاد گوش دادم، مطالعه فا را افزایش دادم، تمرین‌ها را انجام دادم، افکار درست فرستادم و از استاد کمک خواستم. همه علائمم بعد از چند روز ناپدید شد.

روشنگری حقیقت

وقتی در هوای گرم تابستان در مراسم راهپیمایی شرکت می‌کردم، خسته می‌شدم و پاهایم درد می‌گرفت. در چنین لحظاتی، مقالاتی درباره تزکیه را که در گذشته ضبط کرده بودم به یاد می‌آوردم. مریدان جوان فالون دافا جان خود را برای روشنگری حقیقت در چین به خطر می‌اندازند. به‌عنوان مرید دافای جوان در خارج از کشور، روشنگری حقیقت در مقایسه با آنچه تمرین‌کنندگان در چین تحمل می‌کنند، چیزی نیست. علاوه‌بر این، تحمل سختی چیز خوبی است.

از به‌اشتراک ‌گذاشتن مقالات سایر تمرین‌کنندگان چیزهای زیادی یاد گرفته‌ام و باید تلاش کنم به همان اندازه که آن‌ها کوشا هستند کوشا باشم.

رهاکردن رنجش و کینه

من به زبان چینی مسلط نیستم و وقتی چینی صحبت می‌کنم لهجه دارم. هر بار که پدربزرگم لهجه‌ام را اصلاح می‌کرد ناراحت می‌شدم و از او رنجش به دل می‌گرفتم. متوجه شدم که واقعاً به اینکه می‌خواهم مورد تحسین قرار گیرم، وابستگی دارم. باید این وابستگی را از بین می‌بردم.

همیشه می‌خواهم به امید انجام کارهای بیشتر مقالات بیشتری را ضبط و پخش کنم. مهم‌تر از همه، نمی‌توانم این کار را به‌عنوان یک وظیفه در نظر بگیرم و اینکه باید آن را به‌عنوان پروژه‌ای بدانم که به استاد در اصلاح فا کمک می‌کند. آن همچنین فرصتی برای پیشرفت خودم است.

می‌دانم که استاد در طی این سه سال به من کمک کرده‌اند. با کمک و راهنمایی سایر تمرین‌کنندگان توانستم به آرامش درونی دست یابم. همچنین می‌توانم شکوه یک تمرین‌کننده دافای جوان واقعی را به نمایش بگذارم.

هنوز وابستگی‌های زیادی دارم که همچنان از بین نرفته‌اند. سه کار را به‌خوبی انجام خواهم داد و یک تمرین‌کننده دافای واقعی خواهم بود و استاد را به‌سوی خانه واقعی‌ام دنبال خواهم کرد.

مطالب فوق درک من در سطح تزکیه فعلی‌ام هستند. لطفاً به هر چیزی که نامناسب است اشاره کنید.

دیدگاه‌های ارائه‌شده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وب‌سایت دارای حق انحصاری کپی‌رایت برای وب‌سایت مینگهویی است. مینگهویی به‌طور منظم و در مناسبت‌های خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.