(Minghui.org) پس از اینکه حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) در دسامبر2022، سیاست حذف کامل کووید را لغو کرد، تعداد موارد ابتلا به کووید در چین افزایش یافت و منطقه من نیز از این قاعده مستثنی نبود. بسیاری از خانوادهها یکی پس از دیگری آلوده شدند. هنگامی که مردم به هم تلفن میزدند، از هم میپرسیدند که آیا نتیجه آزمایششان مثبت است یا خیر. بهندرت کسی بیرون میرفت و خیابانها حتی از زمان قرنطینه هم خلوتتر بود.
میخواهم در این خصوص صحبت کنم که چگونه خانوادهام و اطرافیانم توانستند در طول پاندمی در امان بمانند.
صحبت با همسایهام
خانوادهام در طبقه دوم زندگی میکنند.
یک بار که برای گرفتن بستهای پستی به پایین رفتم، همسایه طبقه اول جلویم را گرفت.
او پرسید: «یادم هست قبلاً عبارتی 9کلمهای به من گفته بودی. ممکن است دوباره آن را بگویی؟»
به او گفتم که این عبارات بودند: «فالون دافا خوب است» و «حقیقت، نیکخواهی و بردباری خوب است».
با توجه به اینکه همسایهام مدام سرفه میکرد، پرسیدم که آیا نتیجه آزمایشش مثبت است یا نه، و او به نشانه تأیید، سرش را تکان داد. پدرش چند روزی بود که بهدلیل ابتلا به کووید، در بیمارستان بستری بود. او نیز وقتی مقداری غذا برای پدرش برد، مبتلا شد. همسایهام عبارات را از من پرسید تا بتواند درباره آن به پدرش بگوید.
بعد از اینکه شوهرم شنید من با فردی مبتلا به کووید صحبت کردهام، وحشت کرد و نگران بود که من هم آلوده شوم. به او گفتم: «نگران نباش. ازآنجاکه تمرینکننده فالون دافا هستم، استاد لی (بنیانگذار این تمرین) از من محافظت میکنند.» شوهرم هر روز دمای بدنم را چک میکرد، اما در تمام مدت حالم خوب بود. او همچنین از من خواست که آزمایش آنتیژن انجام دهم که نتیجهاش منفی بود. وقتی کسی درباره من، از او میپرسید، همیشه بسیار مغروانه میگفت: «او حتی پس از صحبت با همسایهای که مبتلا به کووید بود، حالش خوب و هنوز سالم است. اکنون همه ما برای انجام کارهای خانه و خرید خواربار به او متکی هستیم. فالون دافا و استاد لی عالی هستند.»
شوهرم و پسرم
گرچه من حالم خوب بود، اندکی بعد شوهرم تب کرد. با تب 37.8سانتیگرادی، در سراسر بدنش درد داشت. روز بعد دمای بدنش به 39.4 درجه سانتیگراد رسید، اما تمایلی به مصرف داروی تببُر نداشت. درعوض از من خواست که از او فاصله بگیرم و ماسک بزنم. با یادآوری سخنان استاد در مورد «مریدان دافای واقعی انرژی بالاتری دارند و میتوانند کارما و میکروبها را نابود کنند» («خردمند بمانید»)، نگران خودم نبودم.
به شوهرم توصیه کردم عبارات «فالون دافا خوب است» و «حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» را تکرار کند. او چیزی نگفت اما سری تکان داد. روز بعد، دمای بدنش به 37.8 درجه سانتیگراد کاهش یافت. از او پرسیدم که چه حسی دارد و او گفت همهچیز خوب است و اظهار کرد: «عباراتی را که گفتی تکرار میکنم.»
در روز چهارم، دو خواهر و برادرش تماس گرفتند و گفتند که شنیدهاند او تب کرده است. شوهرم گفت که حالش خوب شده، اما آنها باور نکردند.
خواهرش گفت: «چطور به این سرعت بهبود پیدا کردی؟ خانواده 5نفره من همگی مبتلا شدند. با دو نوهام شروع شد که در مدرسه به آن مبتلا شدند.» او گفت که دو کودک تب شدیدی دارند و نمیتوانند از تخت بیرون بیایند. گلویشان خیلی درد میکرد، مثل بریده شدن با چاقو. پنج روز میگذشت، اما آنها بهبود پیدا نکرده بودند. اشتها و حس بویایی نداشتند و داروها هم کمکی نمیکردند.
بعد از اینکه شوهرم گوشی را به من داد، با خواهرش صحبت کردم و عبارات فرخنده را به او گفتم. برایش توضیح دادم: «به تکرار آنها ادامه دهید تا مورد برکت قرار گیرید.» او سپس فهمید که چرا شوهرم بهسرعت بهبود یافت.
پسرم در شهر دیگری زندگی میکند. در طول پاندمی، نتیجه آزمایشش هرگز مثبت نشد. از استاد لی عمیقاً متشکرم که از او مراقبت کردند.
وقتی تمرین دافا را شروع کردم، پسرم در مدرسه راهنمایی بود. او نیز با دیدن بهبود ذهن و جسمم مرا دنبال کرد و ضربان نامنظم قلبش بدون درمان بهبود یافت. هم او و هم پدرش فوقالعاده از من حمایت کردند. پس از اینکه ح.ک.چ در سال 1999 شروع به سرکوب دافا کرد، به چند تمرینکننده پیوستم تا بهمنظور دادخواهی برای دافا به پکن برویم و بازداشت شدم. شوهر و پسرم هر دو وحشتزده و غمگین بودند. تلاششان برای نجات من بینتیجه بود. ازآنجاکه پسرم در آن زمان درحال آماده شدن برای کنکور بود، اقوام و دوستان ما همگی نگرانش بودند. با آگاهی از اینکه استاد همیشه از ما محافظت میکنند، نگران نشدم.
عملکرد پسرم در امتحان فوقالعاده خوب بود و در دانشگاه بسیار خوبی پذیرفته شد. او با نامه پذیرش، با گریه به بازداشتگاه آمد تا مرا ملاقات کند. نزدیک بود از من بخواهد که تمرینم را رها کنم تا بتوانم آزاد شوم. اما آن را با صدای بلند نگفت، زیرا میدانست که من موافق نیستم. اشکهایش را پاک کردم و به او یادآوری کردم که درحین تمرکز بر مطالعه، عبارات دافا را تکرار کند. گفتم: «همهچیز درست خواهد شد.»
وقتی دوباره در تعطیلات زمستانی به ملاقاتم آمد، چون دچار سوءتفاهم شده بود، مجدداً حقایق مربوط به دافا را برایش توضیح دادم. او گفت: «میدانم که دافا عالی است. مطالب دافا، هم بروشورها و هم دیویدیها، در مدرسه من توزیع شده است. وقتی یکشنبه برای بازی در پارکی نزدیک بیرون رفتم، مطالب زیادی را نیز در آنجا دیدم.»
ازآنجاکه از دافا حمایت میکرد، در تمام مدت مورد برکت بود. او از کالج تا تحصیلات تکمیلی و کار، از بسیاری از عادات بد مانند سیگار کشیدن یا قمار دوری کرد. در تعامل با دیگران نیز اخلاق و رفتار خوبی داشت و مردم خیلی دوستش داشتند.
وقتی سیاست حذف کامل کووید در دسامبر2022 لغو شد، تعداد موارد ابتلا در سراسر کشور بهشدت افزایش یافت. سپس پسرم اطلاعیهای برای شرکت در کنفرانسی در شانگهای دریافت کرد. با حضور شرکتکنندگانی از سراسر چین در این کنفرانس، شخص ممکن بود در طول کنفرانس، در قطار یا در هتل آلوده شود. ما هر روز تلفنی صحبت میکردیم و او به توصیه من برای تکرار عبارات فرخنده عمل میکرد. پس از بازگشت، از دیدن نتیجه منفی آزمایشش بسیار خوشحال شد. او آن روزها با افراد بسیار زیادی در ارتباط بود و تعداد زیادی از شرکتکنندگان در کنفرانس سرفه میکردند. اینکه خودش مبتلا نشد مثل یک معجزه بود. همه ما میدانیم که این موهبتی از جانب فالون دافا و استاد لی بود.
هیچکس در روستا، براثر ابتلا به کووید فوت نکرد
هر سال در حوالی جشنواره چینگ مینگ، من و شوهرم همراه خواهران و برادرانش به زادگاهش میرویم تا از اقوامش دیدن کنیم. پس از اینکه در سال 1996 شروع به تمرین دافا کردم، همیشه به روستائیان میگفتم که چگونه دافا از نظر جسمی و معنوی به تمرینکنندگان سود میرساند. همه آنها با حرفهایم موافق بودند. پس از شروع آزار و شکنجه و بازداشت من بهخاطر اعتقادم، پدر و مادر شوهرم از ترس اینکه کسی مرا به پلیس گزارش دهد، از من خواستند که درباره دافا با دیگران صحبت نکنم.
هر زمان که به زادگاهمان برمیگردم، از استاد لی کمک میخواهم و ایشان به من خرد میبخشند. درنتیجه همیشه توانستهام راههایی برای انتقال مطالب دافا به دهکدهها پیدا کنم. پس از مرگ پدر و مادر شوهرم در سال 2009، شانس کمتری برای تعامل با روستائیان داشتم.
من در بیمارستان کار میکنم و وقتی مردم ازجمله روستائیان به من مراجعه میکردند همیشه با آنها خوب رفتار میکردم و شهرت خوبی دارم. درباره مزایای خارقالعاده دافا به تکتک بیماران میگویم و به آنها مطالبی ازجمله دیویدی میدهم تا بین خودشان به اشتراک بگذارند. هر زمان که به زادگاهم میروم، به آنها میگویم که چگونه ح.ک.چ فالون دافا را بدنام کرده است، و توصیه میکنم که سازمانهای ح.ک.چ را ترک کنند. در طول قرنطینه، پیامکهایی با تصاویر برایشان ارسال کردم که به آنها میگفت چگونه در امان بمانند.
امسال وقتی من و شوهرم به زادگاهمان رفتیم، روستائیان از دیدن دوباره من خوشحال شدند. به هریک از آنها ساکی کوچک حاوی مطالب دافا دادم، ازجمله مقاله اخیر استاد لی با عنوان «انسان چگونه پدید آمد».
وقتی با پسرعمویش ناهار میخوردیم، از او پرسیدم که مبتلایان به کووید در روستا چگونه بودند.
او با لبخند گفت: «تست من منفی بود. چند روستایی با علائم خفیف مبتلا شدند. بعد از مصرف مقداری داروی تببر، الآن همگی خوب هستند. باید از شما تشکر کنیم.»
به آنها گفتم که باید از استاد لی برای برکات فالون دافا تشکر کنیم و همه آنها حرفم را تأیید کردند.
پسرعموی دیگرش گفت در روستاهای دیگر عفونت از خانوادهای به خانواده دیگر منتقل میشود. بیش از ده نفر در روستای همسایه جان خود را از دست داده بودند.
برای کسانی که فوت کردند ناراحت شدم و از استاد لی برای نجات تمرینکنندگان، خانوادهام و اطرافیانم متشکرم.
دیدگاههای ارائهشده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وبسایت دارای حق انحصاری کپیرایت برای وبسایت مینگهویی است. مینگهویی بهطور منظم و در مناسبتهای خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.