(Minghui.org) دومین کنفرانس تبادل تجربه فالون دافا در آکادمی لوتوس کوچک در نیویورک در تاریخ ۲۶مه۲۰۲۳ برگزار شد. مدیر، معلمان و ۲۴ دانش‌آموز همگی تجربیات‌شان درباره تمرین فالون دافا و پیروی از اصول حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری در زندگی روزمره‌شان را به اشتراک گذاشتند.

دومین کنفرانس تبادل تجربه فالون دافا در آکادمی لوتوس کوچک در ۲۶مه۲۰۲۳.

کودکان به‌رغم سن کمشان، قادر شده‌اند به درون نگاه کنند و دائماً موارد قابل رشد و بهبود را شناسایی کنند. از جمله حسادت، ذهنیت رقابت‌طلبی و غیره. والدین تحت‌تأثیر قرار گرفتند که مدرسه چنین فرصتی را برای این کودکان فراهم می‌کند تا سالم و شاد رشد کنند.

آکادمی لوتوس کوچک که در میدل‌تاون، نیویورک واقع شده است، یک مدرسه ابتدایی است که آموزش جامعی را براساس ارزش‌های سنتی، به‌ویژه فالون دافا و اصول حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری ارائه می‌دهد.

ارزش‌های سنتی

شیونگ، مدیر مدرسه، گفت که آموزش نقش مهمی در این جامعه منحط اخلاقی دارد. او گفت که از همکاری با معلمان و والدین به‌منظور بهبود وضعیت از طریق آموزه‌های فالون دافا و ایجاد مسیری برای نسل‌های آینده خوشحال است.

اصول و آرمان‌های فالون دافا در برنامه مدرسه ادغام شده است. اولین کلاس هر روز، خواندن آموزه‌های فالون دافا به مدت یک ساعت است. موضوع هر ماه به یک فضیلت مرتبط است. برای مثال، مضمون ماه مه «فالون دافا خوب است» است. معلمان به غیر از شرکت در فعالیت‌های مختلف دافا، همچنین از تمرین‌کنندگان دعوت می‌کنند تا درباره موضوعات خاصی سخنرانی کنند، مرور کنند که چگونه استاد لی (بنیان‌گذار فالون دافا) این تمرین را به جامعه معرفی کرد، ماجرا‌هایی از عزم و شجاعت تمرین‌کنندگان در آزار و شکنجه در چین را تعریف کنند، و کودکان را تشویق کنند تا فرصت را گرامی بدارند.

یک بار هنگام مطالعه گروهی در صبح، دانش‌آموزان شعری از هنگ یین شش را می‌خواندند. صدای یکی از دختران بسیار ملایم بود و نمی‌توانست تمرکز کند. وقتی معلم از او خواست بلندتر بخواند، دختر پاسخ داد: «نه، نمی‌توانم. خسته‌ام و می‌خواهم به خانه بروم.» چند دانش‌آموز به او توضیح دادند: «تو باید آموزه‌های دافا را به‌خوبی مطالعه کنی تا به خانه واقعی‌ات بازگردی، «منظور ما خانه واقعی و آسمانی‌ات است که از آنجا آمده‌ای.»

دختر بلافاصله موضوع را درک کرد و دیگر شکایتی نداشت و توانست بر خواندن تمرکز کند.

تزکیه محکم و استوار

وانگ، یکی از معلمان، درحالی‌که به دانش‌آموزان کلاس چهارم و پنجم چینی آموزش می‌دهد مسئول مدیریت کلاس ارشد در مطالعه گروهی است. وقتی حواس برخی از دانش‌آموزان در حین مطالعه گروهی پرت می‌شود، در کنار آن‌ها می‌نشیند و با آن‌ها مطالعه می‌کند. هر روز، یک دانش‌آموز با بررسی وضعیتش درخصوص مطالعه آموزه‌های دافا برای رشد و بهبودش، خود را مورد ارزیابی قرار می‌دهد.

در ابتدا، وانگ دریافت که بسیاری از دانش‌آموزان نمی‌دانند چگونه تزکیه کنند. به این معنا که آن‌ها به درون نگاه نمی‌کردند یا به این فکر نمی‌کردند که چگونه می‌توانند بهتر عمل کنند. درنتیجه، خواندن شعر «تزکیه راسخ» در هنگ یینرا در آغاز مطالعه گروهی هر روز گنجاند.

هر جمعه، یک مباحثه گروهی وجود دارد که در طی آن دانش‌آموزان درباره ماجرا‌های تزکیه تمرین‌کنندگان جوان در مینگهویی، دیدگاه‌ها و درک‌هایشان را به اشتراک می‌گذارند. وقتی مسائلی مطرح می‌شود یا چیزی مرتبط با محیط تزکیه مطرح می‌شود، کلاس درباره آن بحث می‌کند و همه از افکارشان درباره آن صحبت می‌کنند. وانگ همچنین صراحتاً درکش را به اشتراک گذاشت تا همه بتوانند با هم پیشرفت کنند.

کم‌کم بچه‌ها قلبشان را گشودند. برخی از دانش‌آموزانی که قبلاً به دیگران گوش نمی‌دادند، اکنون با خوشحالی بازخورد را می‌پذیرند و می‌گویند: «متشکرم.» آن‌ها همچنین به درون نگاه می‌کنند و به کسانی که عقب مانده‌اند کمک می‌کنند. وانگ توضیح داد: «از طریق این موضوع همچنین یاد گرفتم که تزکیه فالون دافا به این معناست که ما باید با شفقت و از خودگذشتگی به دیگران توجه داشته باشیم. به هر حال، همانطور که از طریق آموزه‌های فالون دافا می‌دانیم، دانش‌آموزان همگی تمرین‌کنندگان جوان هستند و وظیفه ما این است که از آن‌ها به‌خوبی مراقبت کنیم.»

سه ماجرا

۲۴ دانش‌آموز از کلاس دوم و پنجم، درباره ماجراهایشان صحبت کردند. لونار ۱۰ساله است و هفت سال پیش به آمریکا آمد. او سه ماجرا که در طی هفت سال پس از شروع تمرین دافا برایش اتفاق افتاد را به اشتراک گذاشت. لونار زمانی که سه‌ساله بود، به بیماری چشمی به نام ورم ملتحمه آلرژیک مبتلا شد. اگرچه والدینش او را برای دریافت انواع درمان‌های پزشکی به چین بردند، اما هیچ‌یک از آن‌ها کارساز نبودند. پس از اینکه شروع به خواندن آموزه‌های فالون دافا در ایالات متحده کرد، چشمانش در عرض دو هفته بهتر شد و بعداً به‌طور کامل بهبود یافت. لونار از استاد لی بسیار سپاسگزار است. پس از مشاهده این موضوع، مادربزرگش گفت فالون دافا خوب است و شروع به تمرین کرد.

در هفت سالگی زمانی که تمرین دوم را انجام می‌داد، لونار گفت: «فالون دافا خوب است» و «حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است.» او احساس ‌کرد که کسی به او کمک می‌کند دست‌هایش را بالا نگه دارد، و وقتی تمرینات را انجام می‌داد دیگر احساس خستگی نمی‌کرد. پس از پایان تمرینات، یک فالون بزرگ و طلایی را دید که درحال چرخش بود، و این بسیار او را تحت‌تأثیر قرار داد. او گفت که اخیراً در انجام تمرینات سست شده و تصمیم گرفته است بهتر عمل کند.

در طول کلاس رقص این ترم، لونار و دختر دیگری با هم درگیر شدند. هر دوی آن‌ها همزمان گفتند: «من تو را دوست ندارم.» با توجه به سخنان استاد درباره حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری، لونار می‌دانست که ضعیف عمل می‌کند و از این کار پشیمان شد. بعد از کلاس، بلافاصله از دختر دیگر عذرخواهی کرد و پس از آن دوباره با هم دوست شدند.

رهاکردن وابستگی‌ها

جیسون ده‌ساله نیز همیشه سخنان استاد را به خاطر دارد: «وقتی شما تزکیه‌کنندگان را کتک می‌زنند یا به شما توهین می‌کنند، تلافی نمی‌کنید.» (سخنرانی نهم، جوآن فالون) درنتیجه، او هرگز با بچه‌های دیگر دعوا یا مشاجره نمی‌کرد. وقتی خیلی کوچک بود دوست نداشت در راهپیمایی‌ها شرکت کند، زیرا آنقدر خسته می‌شد که احساس می‌کرد پاهایش شکسته است. با نگاه‌ به درون، جیسون متوجه شد که تنبل است و وابستگی راحت‌طلبی دارد. دفعه بعد که در یک راهپیمایی شرکت کرد، با اینکه خیلی طولانی‌تر بود، احساس خستگی نکرد. او امیدوار است کسانی که ماجرای او را می‌شنوند بتوانند از تجربه او درس بگیرند و وابستگی‌های خود را رها کنند.

آلیس سال گذشته در ۹سالگی به آکادمی لوتوس کوچک منتقل شد. در آغاز، وقتی کسی اشتباهاتش را گوشزد می‌کرد، ناراحت می‌شد و در پاسخ بحث می‌کرد. او بعداً به درون نگاه کرد و توانست حسادت و ذهنیت خودنمایی را از بین ببرد. آلیس به یاد آورد که زمانی دختر دیگری به او اشاره کرد که عملکرد خوبی ندارد: «من ناراضی بودم و افکاری منفی درباره او پیدا کردم، بلافاصله احساس کردم چیز گرمی از من جدا شد و پشیمان شدم. درواقع، او به من تقوا داد و به من کمک کرد تا این وابستگی را شناسایی کنم – یعنی ناتوانی در پذیرش انتقاد. من واقعاً باید بهتر عمل کنم.»

دانش‌آموزان مقاطع پایین‌تر نیز درباره ماجراهایشان صحبت کردند. تاویا کلاس سوم است. یک روز درحالی‌که بیرون نشسته بود، دو مرغ مگس‌خوار را دید که به سمت غذای پرنده آمدند. سپس دو مرغ دیگر آمدند و آن چهار مرغ شروع به دعوا کردند. «نمی‌دانستم که چرا این صحنه را دیدم. ممکن است استاد لی از این صحنه استفاده می‌کنند تا به من یادآوری کنند که چگونه افراد عادی برای منافع شخصی با یکدیگر می‌جنگند. از آن زمان به بعد، همیشه سعی کرده‌ام ذهنی پاک و آرام در هنگام انجام تمرینات و فرستادن افکار درست داشته باشم. من خیلی خوشحالم.»

تیانچی کلاس دوم است. ساعت ۵ صبح از خواب بیدار شد و دیگر نتوانست بخوابد. وقتی مادرش از او خواست مدیتیشن انجام دهد، ناراضی بود اما به هر حال این کار را انجام داد. درحالی‌که مدیتیشن می‌کرد، فالون (چرخ‌های قانون) را در اندازه‌های مختلف دید. تیانچی بسیار هیجان‌زده بود و گفت که پس از انجام تمرینات همچنین توانست به‌خوبی بخوابد.

شیونگ گفت، از زمانی که این مدرسه دو سال پیش راه‌اندازی شد، هر سال یک کنفرانس تبادل تجربه برگزار می‌شود. او افزود: «من از استاد لی به‌خاطر این فرصت سپاسگزارم که همه ما با هم مطالعه می‌کنیم، زمینه‌هایی را که لازم است بهبود می‌بخشیم و براساس ارزش‌های سنتی بهتر عمل می‌کنیم.»

کلیۀ مطالب منتشرشده در این وب‌سایت دارای حق انحصاری کپی‌رایت برای وب‌سایت مینگهویی است.. بازنشر غیرتجاری باید شامل ذکر منبع (به‌عنوان مثال «همانطور که توسط وب‌سایت مینگهویی گزارش شده است، ...») و لینک به مقاله اصلی باشد. برای استفاده تجاری، با بخش تحریریه ما برای دریافت مجوز تماس بگیرید.