(Minghui.org) درود به هم‌تمرین‌کنندگان در مینگهویی. مایلم از سه مقاله اخیر منتشرشده توسط هیئت تحریریه مینگهویی از ۳ژوئیه تا ۵ژوئیه۲۰۲۳ سپاسگزاری کنم. آن‌ها به‌ویژه برای تمرین‌کنندگانی مانند من مفید هستند و به بسیاری از سؤالاتی که مرا آزار می‌دادند پاسخ دادند.

وقتی در سال ۲۰۱۱ تمرین فالون دافا را آغاز کردم، تمرین‌کننده‌ای قدیمی بسیاری از درک‌های انحرافی‌اش را با من در میان گذاشت. در آن زمان تمرین‌کننده‌ای جدید بودم و نمی‌دانستم با سؤالاتی که داشتم به چه کسی مراجعه کنم. می‌دانستم که استاد مینگهویی را تأیید کرده‌اند، بنابراین مقاله‌ای را به وب‌سایت ارسال کردم که استاد لی بعداً درباره آن نظر دادند: «اگر وابستگی به خودنمایی از بین نرود بسیار خطرناک است (به همراه یادداشت استاد)‌‌‌‏.»

از آن زمان تاکنون، با بسیاری از تمرین‌کنندگان قدیمی مواجه شده‌ام که گفتار و کردارشان با فا مطابقت ندارد. من به رفتار آن‌ها عادت کردم و در قبال آن بی‌حس شدم. می‌دانستم که فالون دافا سرزمین پاک واقعی در دنیای بشری است، اما دیگر نمی‌توانستم آن را در میان تمرین‌کنندگان حس کنم، مگر با تعداد کمی که شین‌شینگ بسیار خوبی داشتند. ازطریق برخوردم با این چند تمرین‌کننده، رفتار و ویژگی‌های اخلاقی والایی را دیدم که یک تزکیه‌کننده واقعی باید داشته باشد.

برخی از تمرین‌کنندگانی که می‌شناختم بدتر از مردم عادی رفتار می‌کردند و هرگز به درونشان نگاه نمی‌کردند. یک بار با تمرین‌کننده‌ای صحبت کردم که پروژه انتفاعی دافا را اجرا می‌کرد و به من گفت که درخصوص تزکیه با او صحبت نکنم. آرام‌آرام از آن حلقه تمرین‌کنندگان فاصله گرفتم. دو سال پیش فکر ‌کردم که بهتر است دیگر با آن‌ها تعامل نداشته باشم، زیرا نمی‌توانستم درک کنم آن‌ها چگونه تزکیه می‌کنند.

تا اینکه همین اواخر سه سرمقاله مینگهویی را خواندم و ازطریق آن‌ها احساس خوبی از تزکیه پیدا کردم و فهمیدم که هرچه باشد این مسیر تزکیه درست است! شاید بسیاری از تمرین‌کنندگانی که برای مدتی طولانی تزکیه کرده‌اند، بدون اینکه متوجه شوند از فا منحرف شده‌اند.

همان‌طور که گفته شد، این موضوع هنوز عمیقاً مرا ناراحت می‌کند که آن‌ها ممکن است به‌شدت از فا منحرف شوند، درحالی‌که استاد هنوز با ما هستند و گه‌گاه مقالاتی برای اصلاح مسیرهای ما نوشته‌اند. نمی‌توانم تصور کنم آینده آن‌ها چگونه خواهد بود. شاید من بیش از حد با قلب بشری‌ام فکر می‌کنم.

می‌خواهم چیزهایی را که طی چند سال گذشته دیده‌ام و با فا مطابقت نداشته است به اشتراک بگذارم. لطفاً اگر اشتباه می‌کنم اصلاح کنید. امیدوارم همه ما بتوانیم از این نمونه‌ها درس بگیریم.

۱. نگاه تحقیرآمیز به اکثر تمرین‌کنندگان دیگر

تمرین‌کنندگان از همه اقشار جامعه، از کشاورز گرفته تا بازرگان، و مقامات سطح بالا هستند. برخی از تمرین‌کنندگان خارج از چین که آن‌ها را می‌شناسم و تحصیلات خوب و درآمد خوبی دارند، به اکثر تمرین‌کنندگان به دیده تحقیر نگاه می‌کنند. از نظر آن‌ها، بیشتر آن تمرین‌کنندگان نمی‌توانند مستقل فکر کنند، هر آنچه را که استاد و مینگهویی می‌گویند باور می‌کنند، و به‌راحتی فریب می‌خورند.

این گروه از تمرین‌کنندگان به‌نوعی به این نتیجه رسیدند که دلیل اینکه تعداد بسیار زیادی از ثروتمندترین افراد در جهان حقیقت دافا را نیاموخته‌اند این است که از سطوح بسیار بالا و بالاتر از استاد آمده‌اند و ازاین‌رو افراد عادی نمی‌توانند برای آن‌ها حقیقت را روشن کنند.

وقتی چنین صحبتی را از این تمرین‌کننده قدیمی شنیدم بیش از حد شوکه شدم. او از حوالی سال ۱۹۹۹ شروع به تمرین دافا کرده و در میان تمرین‌کنندگان محلی‌اش شهرت داشت. نمی‌دانستم که آیا آن‌ها هرگز آموزه‌های استاد از کنفرانس‌های مختلف در سراسر جهان را مطالعه کرده‌اند یا خیر. اگر خوانده بودند نمی‌توانستند سخنان استاد را به این بدی تعبیر کنند.

۲. یکی دانستن سخت‌کوشی یک فرد با میزان کارهای دافایی که انجام می‌دهد

برخی از تمرین‌کنندگان بیانیه‌هایی مبنی بر پشیمانی و انصراف از تمرین دافا نوشتند، و برخی حتی (برخلاف میل خود) در تلویزیون یا روزنامه‌ها اعتبار دافا را لکه‌دار کردند. شاید آن‌ها می‌خواستند پس از ترک چین، چنین اشتباهاتی را جبران کنند و سعی کردند در بسیاری از پروژه‌های دافا سخت کار کنند.

وقتی شن یون تور خود را شروع کرد، یک تمرین‌کننده جز تبلیغ نمایش و انجام سه کار، کار دیگری انجام نمی‌داد و درنتیجه فرزندش را نادیده می‌گرفت. بسیاری از تمرین‌کنندگان معتقد بودند که او بسیار کوشاست. کسانی که آنقدر مشغول پروژه‌های دافا بودند که زمانی برای مسئولیت‌های خانوادگی نداشتند نیز کوشا درنظر گرفته می‌شدند. تمرین‌کنندگانی که به این روش فکر می‌کنند، درجه سخت‌کوشی افراد را بر این اساس می‌سنجند که او در روز چه تعداد از سخنرانی‌های فا را مطالعه کرده یا چه میزان کار دافا انجام داده است. تعداد کمی از آن‌ها بر بهبود رفتار و معیارهای اخلاقی و ازبین ‌بردن وابستگی‌هایشان تمرکز داشتند، زیرا این چیزها بسیار ناچیز و عادی به‌نظر می‌رسید.

۳. روابط نامناسب با تمرین‌کنندگان از جنس مخالف

روابط نامناسب بین مردان و زنان بیشتر در شرایطی رخ می‌دهد که بسیاری از تمرین‌کنندگان در بسیاری از پروژه‌های دافا با هم کار می‌کنند. هرچه تمرین‌کنندگان زمان بیشتری را با هم بگذرانند، احتمال بیشتری وجود دارد که نسبت به یکدیگر احساسی پیدا کنند.

دو تمرین‌کننده پس از اینکه هر کدام از همسر خود طلاق گرفتند و فرزندانشان را رها کردند، ازدواج کردند. چیزی که مرا گیج کرد این بود که بسیاری از تمرین‌کنندگان همچنان در مراسم عروسی آن‌ها شرکت ‌کردند و خواستار برکت برای آن‌ها بودند. هیچ‌یک از همسران قبلی این زوج جدید دافا را تمرین نمی‌کردند. نگرانم که چنین رفتاری آن‌ها را به‌سمتی سوق دهد که تصوری منفی از دافا در آن‌ها شکل بگیرد. همچنین تمرین‌کننده‌ای را دیدم که پس از برقراری رابطه نامشروع با همسر تمرین‌کننده دیگری، از او خواسته شد پست مهمی در انجمن فالون دافا به‌عهده بگیرد.

۴. در طلب شهرت و منفعت در میان تمرین‌کنندگان

اگر فالون دافا را تمرین نمی‌کردیم، اکثر ما یکدیگر را نمی‌شناختیم. این محیط فقط برای تزکیه ما وجود دارد. برخی از تمرین‌کنندگان می‌خواستند در پروژه‌های دافا به افراد برجسته تبدیل شوند، درحالی‌که برخی دیگر، پس از ملاقات با تمرین‌کنندگان با موقعیت اجتماعی بهتر، در جهت منافع شخصی خود شروع به تجارت و کسب‌وکار با آن‌ها کردند.

برخی از تمرین‌کنندگان ازطریق پروژه‌های دافا با تمرین‌کنندگان در کشورهای دیگر در تماس بودند. آن‌ها تمرین‌کنندگانی را که مسئول پروژه‌های بزرگ هستند یا نقش مهمی در پروژه ایفا می‌کنند، تحسین می‌کنند. وقتی من اشاره کردم که این رشته افکار با فا مطابقت ندارد، آن‌ها به من گفتند که موضوع تزکیه را مطرح نکنم و این پروژه‌ها ربطی به تزکیه ندارند. برخی از هماهنگ‌کنندگان محلی پروژه‌هایی را راه‌اندازی کردند که از فا انحراف داشتند، بنابراین باعث شد که بیشتر از پروژه‌های مختلف دور شوم. سخن پایانی

وقتی این مقاله را می‌نوشتم، ناراحت بودم و از صمیم قلب آرزو می‌کنم که همه سعی کنند به یاد بیاورند که وقتی تازه تمرین دافا را شروع کرده بودند چه احساسی داشتند. چرا ما شروع به تزکیه کردیم و تزکیه دقیقاً برای ما چه معنایی داشت؟ چرا به تمرین دافا ادامه می‌دهیم؟

می‌خواهم افکارم را با نقل قولی از سرمقاله مینگهویی به پایان برسانم: «آیا می‌توانیم مقالات جدید استاد را در بین غیرتمرین‌کنندگان توزیع کنیم؟»