(Minghui.org) می‌خواهم تجربه‌ای باورنکردنی را به اشتراک بگذارم. واقعاً احساس می‌کنم که زندگی من توسط استاد لی هنگجی نجات یافت. من در وب‌سایت مینگهویی ماجرا‌های شگفت‌انگیز بسیاری از تمرین‌کنندگان فالون دافا خوانده‌ام، اما اکنون نوبت من است که ماجرای خودم را بگویم.

 در 27مارس2022 حوالی ساعت 7 عصر از محل کار به خانه برمی‌گشتم. هوا تاریک بود و باران ملایمی ‌می‌بارید. هنگام عبور از یک چهارراه، کامیونی با سرعت از راه رسید و با صدای «بنگ» بلندی به عقب دوچرخه برقی من برخورد و دوچرخه را به هوا پرتاب کرد!

نزدیک بلوک سیمانی‌ای که لاین راست و چپ جاده را از هم جدا می‌کرد روی زانو به زمین افتادم که ناگهان دیدم یک کامیون سایز متوسط دیگر با سرعت زیاد به‌سمت من می‌آید. به‌سرعت از روی زمین بلند شدم و روی بلوک سیمانی ایستادم. در آن زمان دیدم که دوچرخه برقی من به لاین مخالف پرتاب شده است و اتومبیل سومی‌ با سرعت از روبرو می‌آید.

از تصور آنچه درحال وقوع بود به وحشت افتادم. شکی نبود که آن اتومبیل‌ها می‌‌آمدند تا جان مرا بگیرند. اگرچه از اولی اجتناب کردم، در مورد دومی‌ چه‌کار می‌توانستم بکنم؟ اگر با دوچرخه به لاین مخالف برخورد می‌کردم، چگونه می‌توانستم از اتومبیل سوم دور بمانم؟ قبل از اینکه ضربه‌ای بخورم، روی دوچرخه نشسته و فرمان را محکم گرفته بودم. چگونه در آن لحظه حساس به زمین افتاده بودم؟

بعداً متوجه شدم که کفش راستم در لاین سمت راست بود و دوچرخه‌ام در لاین چپ. اگر به لاین چپ یا راست پرتاب شده بودم، عواقبش وحشتناک بود! یک قدرت ماورایی مرا در خط وسط جاده در جای مناسب قرار داد. هر انحراف به چپ یا راست خطرناک بود! اگر این معجزه نبود، پس چه بود؟ محافظت نیک‌خوهانه استاد را احساس کردم!

کامیونی که با من برخورد کرد بعد از برخورد با دوچرخه‌ام نتوانست تا ده ‌دوازده متر بایستد. راننده برگشت تا وضعیت مرا بررسی کند. گفت نمی‌داند چه اتفاقی افتاده است. او فقط صدای «بنگ» بلندی شنیده و مرا دیده بود که کنار جاده ایستاده‌ام. او از حالم پرسید. جواب دادم:‌ «ازآنجا‌که تمرین‌کننده فالون دافا هستم، حالم خوب است.»

راننده با پلیس و شرکت بیمه‌اش تماس گرفت. هیچ دردی نداشتم، اما زانوی چپم خونریزی داشت. نزدیک چشم چپم هم دچار پارگی شده بود. پلیس با دیدن اینکه دوچرخه برقی من به چنان فاصله دوری پرتاب شده است نگران شد. مرا برای معاینه و معالجه به بیمارستان بردند. بعد از اینکه پزشک زخمم را بخیه زد، بیمارستان را ترک کردم. به آن‌ها گفتم که بیش از 25 سال فالون دافا را تمرین کرده‌ام و به‌لطف تزکیه دافا قوی و سالم هستم. از آن‌ها خواستم که نگران من نباشند.

روز بعد پای راستم متورم شد و درد می‌کرد. برای کاهش درد تمرینات را بیشتر انجام دادم. درحالی‌که عبارات خوش‌یمن «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» را تکرار می‌کردم، بلافاصله احساس کردم انرژی از پایم می‌گذرد و درد کاهش یافت. در کمترین زمان بهبود یافتم.

استاد سپاسگزارم که به من زندگی دوباره‌ای بخشیدید.

کلیۀ مطالب منتشرشده در این وب‌سایت دارای حق انحصاری کپی‌رایت برای وب‌سایت مینگهویی است. بازنشر غیرتجاری این مطالب باید با ذکر منبع باشد. (مانند: «همان‌طور که وب‌سایت مینگهویی گزارش کرده است، ...») و لینکی به مقالۀ اصلی ارائه شود. در صورت استفاده تجاری، برای دریافت مجوز با بخش تحریریۀ ما تماس بگیرید.