(Minghui.org) بهعنوان تمرینکنندهای که میخواهد به استاد لی (بنیانگذار دافا) کمک کند تا افراد بیشتری را آگاه کنند، تلاش کردهام در مواجهه با واکنشهای منفی تحت تأثیر قرار نگیرم.
هنگام ملاقات با مردی مسن در سکوت از استاد لی کمک خواستم. از او پرسیدم: «آقا، آیا شما از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) یا سازمانهای وابسته به آن خارج شدهاید؟» او پاسخ منفی داد.
ادامه دادم: «اگر به ح.ک.چ، لیگ جوانان یا پیشگامان جوان پیوستید، چرا آنها را ترک نمیکنید؟ این روزها بلایای طبیعی و انسانی بسیار زیاد است. اخلاقیات بشری هم فاسد شده است. فالون دافا به مردم میآموزد که خوب باشند و به روشهای سنتی برگردند.»
او قاطعانه گفت: «من عضو حزب هستم و کنارهگیری نخواهم کرد. آیا برای افرادی مثل شما هیچ فایدهای دارد که تمام روز درباره این موضوع صحبت کنید؟»
پاسخ دادم: «آقا، مقامات ح.ک.چ فاسد هستند. کدام مسئول اختلاس میلیونی، دهها میلیونی و حتی بیشتر از آن نداشته است؟ ما مردم عادی چه داریم؟ برای رسیدن به هر جایی باید سوار اتوبوس شوید. شما چیزی ندزدیدهاید و حتی اتوموبیل ندارید. اراده آسمان ح.ک.چ را از بین خواهد برد و کسانی که با آن مرتبط هستند نیز نابود خواهند شد. بخشی از حزب نباشید!»
«آیا میدانید چند نفر در طول پاندمی جان باختند؟ آیا میدانید حزب کمونیست چقدر کارهای شرورانه انجام داده است؟ خدا کسانی را که به حزب کمونیست چسبیدهاند از بین خواهد برد. شما فرد خوبی به نظر میآیی. آیا میبینی مردم چقدر رقتانگیز هستند؟ واکسنهایی که در طی سه سال گذشته مصرف کردند تقلبی بود. در غیر این صورت، چرا تعداد زیادی از افراد آزمایششان مثبت بود؟
«دلیل اینکه این را به شما میگویم این است که استادمان به ما گفتند که بیرون در محیطهای اجتماعی برویم، با مردم ملاقات کنیم و حقیقت را به آنها اطلاع دهیم. از این طریق میتوان افراد خوب را نجات داد. علاوهبر این، من هیچ دلیلی برای آسیبرساندن به شما ندارم. شما حامی همسر و فرزندانتان هستید. فقط برایتان آرزو دارم زندگی ایمنی داشته باشید!»
او جواب داد: «حالا فهمیدم! سپاسگزارم که این را به من گفتی. کنارهگیری خواهم کرد.» به او کمک کردم تا با نام مستعار از حزب خارج شود.
به فکر خودت و خانوادهات باش
مردی ۴۰ساله، خوشلباس در ایستگاه اتوبوس ایستاده بود. ظاهرش مانند مقامی رسمی بود. افکار درست فرستادم و از استاد کمک خواستم. پرسیدم: «آیا درباره کنارهگیری از ح.ک.چ برای حفظ امنیت شنیدهاید؟»
او گفت که عضو حزب و همچنین کارمند راهآهن بوده و هست. «اما نمیتوانم حزب را ترک کنم. ح.ک.چ حقوقم را پرداخت میکند. چگونه میتوانم بدون ح.ک.چ زندگی کنم؟»
پاسخ دادم: «سایر کشورها توسط ح.ک.چ اداره نمیشوند، اما مردم آنجا خیلی خوب زندگی میکنند. شما گفتید که حزب حقوق شما را پرداخت میکند. ح.ک.چ چه میکند؟ آیا کارخانه یا تجارت دارد؟ پولی که به دست میآورید همان چیزی است که با کار خودتان به دست میآورید.
«حزب کمونیست در مبارزات سیاسی مختلفش افراد بیشماری را کشته و کارهای بد بسیاری انجام داده است. حالا آسمان آن را از بین میبرد. اگر ترک نکنید، بخشی از آن باقی خواهید ماند و رنج خواهید برد. باید به فکر خودت و خانوادهات باشی. امروز این شانس را داریم که همدیگر را ببینیم. استادم به ما گفتند که انسانهای خوب را نجات دهیم. خواندن مکرر "فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» میتواند شما و خانوادهتان را هنگام وقوع فاجعه ایمن نگه دارد.»
او خندید. «بسیار خب، کنارهگیری میکنم! چرا که نه؟» به او نام مستعاری دادم و از او خواستم که از استادم تشکر کند.
مرد از همسر و پسرش میخواهد از ح.ک.چ خارج شوند
مرد دیگری را دیدم که با همسر و پسرش در ایستگاه اتوبوس منتظر بودند. برای سلام و احوالپرسی سراغشان رفتم و در قلبم از استاد خواستم که کمکم کنند تا او را نجات دهم.
«آقا، آیا درباره خروج از ح.ک.چ خبر دارید تا ...» قبل از اینکه جملهام را تمام کنم با مشت به سینهام کوبید و فحشم داد. نیروی او مرا چهار قدم به عقب هل داد، اما دردی احساس نکردم. استاد درد را برایم تحمل کرده بودند.
«متأسفم که شما را عصبانی کردم. اینقدر ناراحت نباش، معذرت میخواهم.»
او حیرتزده به نظر میرسید و پاسخ داد: «تمرینکنندگان فالون دافا واقعاً وقتی ضربه میخورند جواب نمیدهند یا وقتی مورد توهین قرار میگیرند، فحش نمیدهند.» او سپس رو به همسر و فرزندش کرد: «اکنون ح.ک.چ را ترک کنید. تمام سازمانهای آن را ترک کنید! او واقعاً به خاطر ما اینجاست!»
هنگام جداشدن از آنها، گفتم: «لطفاً به یاد داشته باشید که "فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است" و مطمئناً در امان خواهید بود.»
مواجهه با دبیر حزب در بیمارستان
بهمنظور روشنگری حقایق به بیمارستان رفتم و در بخش ورودی با یکی از دبیران حزب ملاقات کردم. پرسیدم: «منتظر کسی هستی؟»
او با کنایه پاسخ داد: «منتظر اتوبوس هستم.» از استاد خواستم از من حمایت کنند و گفتم: «تو با اکثر افراد فرق میکنی. به نظر میرسد فرد خوشسلیقهای هستی. آیا درباره خروج از ح.ک.چ و سازمانهای وابسته به آن آن شنیدهای؟»
او رفتار گستاخانهای داشت، اما من تحت تأثیر قرار نگرفتم. گفتم: «فقط یک دقیقه طول میکشد. بعد از آن میروم.»
هدف خروج از ح.ک.چ را توضیح دادم و اینکه در امان خواهد بود و بعد از کنارهگیری بهعنوان یک مقام رسمی خوب باقی میماند. «حزب کمونیست تا هسته پوسیده است. اکنون اراده آسمان میخواهد آن را از بین ببرد! هرکسی که به سازمانهای آن ملحق شد بخشی از آن است و همچنین باید از بین برود. این دستِ سرنوشت است که ما امروز با هم ملاقات میکنیم! میتوانم به شما کمک کنم حزب را ترک کنید. شما آدم خوبی هستی و میتوانی نجات پیدا کنی. وقتی به خانه رفتی به همسر و فرزندانت بگو که امروز چه اتفاقی افتاده تا آنها هم حقیقت را بفهمند و نجات پیدا کنند!»
سرش را به نشانه تصدیق تکان داد. همچنین به او پیشنهاد کردم که عبارت «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» را بهطور مکرر بخواند تا در هنگام وقوع مصیبت در امان بماند. سپس برایش یک نام مستعار در نظر گرفتم و به او کمک کردم تا از حزب و سازمانهای وابسته به آن خارج شود.
کلیۀ مطالب منتشرشده در این وبسایت دارای حق انحصاری کپیرایت برای وبسایت مینگهویی است. بازنشر غیرتجاری این مطالب باید با ذکر منبع باشد. (مانند: «همانطور که وبسایت مینگهویی گزارش کرده است، ...») و لینکی به مقالۀ اصلی ارائه شود. در صورت استفاده تجاری،برای دریافت مجوز با بخش تحریریۀ ما تماس بگیرید.
کپیرایت ©️ ۲۰۲۳ Minghui.org تمامی حقوق محفوظ است.
مجموعه روشنگری حقیقت